eitaa logo
منتظـران موعــود
20.1هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
6هزار ویدیو
308 فایل
√● تحلیل وقایع آخرالزمانی √●نقد و بررسی روایت ها و علائم دوران ظهور √●کلیپ ها و توسلات مهدوی √●شگفتیها‌ و عجایب دوران ظهور تعرفه تبلیغات در کانال منتظران موعود @Tmontazeranmouood313 فقط جهت تبلیغ @najjar128 از کپی بنرهای تبلیغ و تبادل راضی نیستیم❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹صفحه: 10 💠سوره بقره: آیات 62 الی 69 هر روز یک صفحه ✨ثواب قرائت و تدبّر در آیات قرآن کریم امروز را هدیه میکنیم به حضرت صاحب الزمان(عج) ان شاء الله به نیت تعجیل در امر فرج مولامون و سلامتی حضرت ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═ https://eitaa.com/joinchat/3936092358C70b5431ca7
Page010.mp3
872.4K
💠 | صفحه: 10 🔸با صدای: استاد پرهیزکار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
41.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ 🎬 💬ماجرای مرحوم کاشی 📌شرط مشرف شدن به محضر حضرت حجّت(عج) 🎤استاد سید حسین مؤمنی ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═ https://eitaa.com/joinchat/3936092358C70b5431ca7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 دوشنبه ٣٠ آبان ماه ١۴٠١ از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: زیاد مرتکب معاصی می‌شوم و هرچه تلاش می‌کنم، موفق[به ترک آنها] نمی‌شوم؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔶نقل شده از أحدالحسینین (یعنی الخلیلی و النوری) که برای این مقصود، حمد و سوره، اهدا شود برای مدفونین از مؤمنین و مؤمنات در مشاهد ثمانیه مشرَّفه: «حرمین شریفین»، «نجف اشرف»، «کربلای مشرّفه»، و «الکاظمیةالمشرَّفه» و «سامراءالمشرّفه» و «المشهد الرضوی المشرَّف» و «قم المشرَّفه» و حمد و سوره برای مدفونین در سائر مشاهد مشرَّفه. 🔻مناسبت‌ها: 🔹 درگذشت فقیه بزرگوار، نجم‌الدین جعفربن‌حسن حلی، معروف به محقق اول؛ ۶٧۶ق. 🔹 درگذشت آیت‌الله سید محمد حسن آقا نجفی قوچانی، مؤلف «سیاحت غرب»؛ ١٣۶٢ق. 🔹 درگذشت فقیه عالی‌قدر، آیت‌الله میرزا جواد تبریزی؛ ١٣٨۵ش. @eitaa.com/montazeranmouood313
YEKNET.IR - shoor 2 - hafteghi 17 aban 1401 - helali.mp3
1.13M
روضه ای 🍃خواب دیدم تو حرمت 🍃مقبل با محتشم تو حرمت 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظـران موعــود
🔴سرگذشت#ارواح_در_عالم برزخ قسمت ۱۳ 🔵عاقبت ریا هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط با
🛑سرگذشت (قسمت ۱۴) 🔵آتش حسرت 🔷از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جای نشستم و با خود گفتم: چه مقامی! چه منزلتی! در حالیکه من مدت‌هاست در این بیابان سرگردانم و با تمام موانع و مشکلات دست به گریبانم، هنوز هم به جایی نرسیده‌ام، اما شهیدان با این سرعت خود را به مقصد می‌رسانند. براستی خوشا به حال آنان که به شهادت رفتند. 🔘اشک بر گونه‌هایم سرازیر شد و بغض گلویم را چنگ زد. ♨️چندان بلند بلند گریستم که نیک آرام به سمتم آمد، مرا دلجویی داد و تشویق به ادامه راهی کرد که بس طولانی و طاقت سوز بود... 🔵 گردباد شهوات 🔸با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم، اما خبری از انتهای بیابان نبود. از دور، ستون سیاهی 🌪را دیدم که از پایین به زمین و از بالا به دود و آتش🔥 آسمان ختم می‌شد و در حال حرکت بود. با نزدیک شدن ستون سیاه، متوجه شدم که همانند گردباد🌪 به دور خود می‌چرخد. با دیدن این صحنه، خود را به نیک رساندم و با ترسی که در وجودم رخنه کرده بود، پرسیدم: این ستون چیست؟ ✨نیک گفت: این گردباد شهوات است، که چنین با سرعت عجیبی به دور خود می‌چرخد. ⚡️با اضطراب گفتم: حالا دیگر، باید چه کنیم؟ نیک گفت: دست‌هایت را محکم به کمرم حلقه بزن و مراقب باش گردباد، تو را از من جدا نسازد. 💥رفته، رفته آن گردباد وحشتناک با آن صدای رعب آورش، به ما نزدیک می‌شد و اضطراب مرا افزایش می‌داد، تا اینکه در یک چشم بر هم زدن، هوا تاریک شد. 🍃گردباد🌪 اطراف ما را فرا گرفته بود و سعی داشت ما را با خود همراه کند. نیک مانند کوه به زمین چسبیده بود و من در حالی که دستم را به دور کمر او قفل کرده بودم، به سختی خود را کنترل می‌کردم. 🍀هر از گاهی صدای فریادهای نیک را می‌شنیدم، که در هیاهوی گردباد فریاد می‌کشید: مواظب باش گردباد تو ار از من جدا نسازد! 🌾 لحظات بسیار سختی را سپری می‌کردم و بیم آن داشتم که مبادا از نیک جدا شوم. دست‌هایم سست و گوش‌هایم از صدای گردباد، سنگین شده بود. دیگر صدای نیک را نمی‌شنیدم. 📛ناگهان دستم از نیک جدا شد و در یک چشم به هم زدن، کیلومترها از نیک دور گشته و به بالا پرتاب شدم! چندی نگذشت که از شدت هیاهو و گرمای طاقت فرسایش از حال رفتم... ❌وقتی چشمانم را گشودم هیکل سیاه و وحشتناک گناه را دیدم که بر بالای سرم ایستاده بود. بوی متعفنش به شدت آزارم می‌داد. 🔆به سرعت برخاستم و چون خواستم فرار کنم دستم را محکم گرفت و به طرف خود کشید و گفت: کجا؟ کجا دوست بی‌وفای من؟ هم نشینی با نیک را بر من ترجیح می‌دهی؟ و حال آنکه در دنیا مرا نیز به همنشینی با خود برگزیده بودی. ❎ نیم نگاهی به صورت گناه افکندم، قیافه‌اش اندکی کوچک‌تر شده بود. بدون توجه به سخنانش گفتم: چه شده که لاغر و نحیف گشته‌ای؟ 💠 با ناراحتی گفت: هر چه می‌کشم از دست نیک است. با تعجب پرسیدم: از نیک؟! گفت: آری، او تو را از من جدا کرده تا با عبور دادن تو از راه‌های مشکل و طاقت فرسا باعث زجر کوتاه مدت تو شود. 🌀گفتم: خوب، زجر من چه ارتباطی با ضعیف شدن تو دارد؟ 🔥پرخاشگرانه پاسخ داد: هر چه تو سختی بکشی، من کوچکتر می‌شوم و گوشت‌های بدنم ذوب می‌شود. و چنانچه تو به وادی السلام برسی دیگر اثری از من بر جای نخواهد ماند. 💥آنگاه دندان بر هم فشرد و گفت: اکنون نوبت من است، باید همراه من بیایی... ✍ ادامه دارد 〰❁🍃❁🌼❁🍃❁〰 https://eitaa.com/joinchat/3936092358C70b5431ca7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🍃 📌گاهی یک گناه مسیر زندگی انسان رو تغییر میده! 🎤سید صادق رمضانیان ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═ https://eitaa.com/joinchat/3936092358C70b5431ca7