eitaa logo
✨🦋مُــــنْـــتَـــظِـــرٰاٰنْ_نُـــــوُر🦋✨
123 دنبال‌کننده
809 عکس
1.8هزار ویدیو
18 فایل
چُـو‌خُـدا‌بُـود‌پَـنٰاهَـت‌ْبِـه‌دلَـت‌غـُصِه‌نـَبٰایـَد..🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌿 پنج تن آل عبا 💚
26_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir(1).mp3
21.21M
⭕️ شرح و بررسی کتاب « سه دقیقه در قیامت » ✅جلسه بیست و ششم 🛑مردم در قیامت بر چه اساسی رتبه بندی میشوند؟ 🛑رابطه نیت و عمل چیست؟ و هدف از عمل چیست؟ 🛑علت اینکه انسان تا ابد در بهشت میماند چیست؟! 🛑درجات شهدا در بهشت بر چه اساسی است؟ 🛑 ما دعای غیر مستجاب در این عالم نداریم ❇️
🌷 🌷 !! 🌷در تاریخ ۲۱/ ۵/ ۱۳۶۳، روز نگهبانی من بود؛ در حین نگهبانی متوجه شدم که ماشین‌های دشمن زیاد رفت و آمد می‌کنند، به بچه‌ها اعلام کردم که مواظب باشند. به گروهان ادوات که موشک ناو داشتند، تلفن زدیم و قضیه را توضیح دادیم و آن‌ها کشیک می‌دادند. بعد از چند دقیقه آن‌ها با موشک ناو یکی از ماشین‌های فرمانده‌ای از دشمن را زدند و بعد از ۴۵ دقیقه متوجه دور زدن هلیکوپتری در اطراف همان ماشین شدیم. 🌷فهمیدیم که هدفشان بردن جنازه فرمانده‌شان از داخل ماشین است و بعد از آن دیدیم ۳ هلیکوپتر کبری دشمن قصد حمله به نیروهای ما را دارند. یکی از آن‌ها را روی خاکریز خودشان به وسیله موشک ناو زدیم و ۲ هلیکوپتر دیگر مانند موش فرار کردند و هواپیمایی که زده بودیم، در هوا می‌سوخت و به سمت پایین سقوط می‌کرد و پروانه‌هایش در هوا می‌چرخید. 🌷چند ساعتی هلیکوپتر می‌سوخت و همه بچه‌ها تماشا می‌کردیم و لذت می‌بردیم. دشمن می‌خواست غلطی بکند ولی نتوانست. امیدوارم که در همه حرکاتمان که هدف اسلام است پیروز شویم و مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بزنیم. راوی: جانباز سرافراز شهباز کاظمی
گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ...
12.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 💠حجت الاسلام عالی 🌷شهید عبد الحمید دیالمه(ره) سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
📌حدیث روز امام على عليه السلام: لا تَصحَبِ المائقَ؛ فإنّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعلَهُ، و يَوَدُّ أن تَكونَ مِثلَهُ با احمق مصاحبت مكن؛ زيرا او كردار خود را در نظر تو مى آرايد و دوست دارد كه تو نيز همانند او باشى🌱 📚ميزان الحكمه جلد6 صفحه201 لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نگرانیهای امام صادق از آخر الزمانیها 🎙 حجت الاسلام و المسلمین آقای رفیعی سخنرانی های عالی و رفیعی 👇