eitaa logo
منتظران ظهور امام زمان عجل الله 313
2.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
277 فایل
﷽ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ کپی آزاد 💯 تبادل وتبلیغ👇 @AdminMehdigharib313 پیام ناشناس 👇 https://gkite.ir/es/10234716
مشاهده در ایتا
دانلود
23.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌چهره برزخی بی حجابی 🍃باحجاب شدن دختربی حجاب توسط آیت الله بهجت ره 🎥روایت دیده شده توسط آیت الله احدی 🦋به مناسبت روز حجاب وعفاف _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
🍀امام علی (ع) فرمودند: 🍃پاداش رزمنده شهید در راه خداوند، بالاتر از پاداش انسان پاک دامنی نیست که توان انجام گناه را دارد ولی خود را آلوده نمی سازد. انسان پاک دامن، نزدیک است که فرشته ای از فرشتگان الهی گردد.  📚(نهج البلاغه، حکمت 474) _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
🍀امام صادق (ع) فرمودند: 🍃هیچ غنیمتی مانند غنیمتی که آدمی از راه کنترل چشم به دست می آورد نیست، زیرا دیدگان از نگاه به نا محرم فرو بسته نمیشود جز آنکه در قلب او عظمت و جلال الهی مشاهده می شود. 📚 (مصباح الشریعه، ص 9) _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀امام علی (ع) فرمودند: 🍃یک گروهی که وارد جهنم می شوند، زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و فریب مردان، خود را آرایش و زینت می کنند.  📚(کنزالعمال، ج 16، ص 383) _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_171356907208966537.mp3
6.6M
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🍂تا بحال چند دقیقه باهاش صحبت کردیم؟ معاونیان _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
🔰امام رضا علیه السلام: ✍ يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ وَ مُحِبِّي آلِ مُحَمَّد علیهم السلام. 🔴غدیر روزی است که بینی شیطان به خاک مالیده می‌شود و اعمال شیعیان و دوستداران آل محمد علیهم السلام مُهر قبولی می‌خورد. 📚 اقبال الاعمال ج۲، ص۲۶۰. _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
منتظران ظهور امام زمان عجل الله 313
🔹يکى از اهالى مداين داستانى را به احمد بن راشد تعريف کرد،او مى گويد: ✍با يکى از دوستانم مشغول اداى مناسک حجّ بوديم، تا اين که به صحراى عرفات رفتيم، در آنجا جوانى را ديديم که با لباسى بسيار فاخر ـ که حدوداً صد وپنجاه دينار ارزش داشت ـ نشسته، او نعلينى زرد رنگ، برّاق وتميز در پا داشت که غبارى روى آن ننشسته بود، گويا اصلا با آن گام برنداشته بود. در اين حال، فقيرى را ديديم که به او نزديک شد واز او کمکى خواست. جوان، چيزى از زمين برداشت وبه آن فقير داد، گويا بسيار با ارزش بود، زيرا فقير پس از گرفتن آن با خوشحالى او را بسيار دعا کرده وسپاسگزارى نمود. آن گاه جوان برخاست ورفت، ما به طرف فقير رفتيم وگفتيم: (آن جوان) چه چيزى به تو داد؟ گفت: سنگ ريزه هاى طلايى! وقتى آن ها را به دست گرفتيم، حدوداً بيست مثقال بود. به دوستم گفتم: مولايمان با ما بود واو را نشناختيم. آنگاه به دنبال او همه عرفات را جست وجو کرديم، اما اثرى نيافتيم. وقتى بازگشتيم، از آن هايى که در آن اطراف بودند، پرسيديم: اين جوان زيبا که بود؟ گفتند: جوانى است علوى که هر سال از مدينه با پى پياده به حجّ مى آيد! 📚بحارالأنوار، باب چهارم _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
⏱قرار ظهر روزهای انتظارمان: ❣✨مى شود فرصت ديدار مهيّا حتماً بد به دل راه مده مى رسد آقا حتماً ❤️ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313
✨بســــــــــــــم الله الرحمن الرحیم✨ ⭕️حکایات وحکمتها ✍عالم متقی مرحوم حاج میرزامحمدصدربوشهری نقل فرمود هنگامی که پدرم مرحوم حاج شیخ محمد علی از نجف اشرف به هندوستان مسافرتی نمود، من و برادرم شیخ احمد در سن شش هفت سالگی بودیم، اتفاقا سفر پدرم طولانی شد به طوری که آن مبلغی که برای مخارج به مادر ما سپرده بود تمام شد و ما بیچاره شدیم. طرف عصر از گرسنگی گریه می‌کردیم و به مادر خود می‌چسبیدیم، پس مادرم به من و برادرم گفت وضو بگیرید و لباس ما را طاهر نمود و ما را از خانه بیرون آورد تا وارد صحن مقدس شدیم، مادرم گفت من در ایوان می‌نشینم شما هم به حرم بروید و به حضرت امیر علیه السلام بگوییدپدر ما نیست و ما امشب گرسنه ایم و از حضرت خرجی بگیرید و بیاورید تا برای شما شام تدارک کنم. ما وارد حرم شدیم جوج سر به ضریح گذاشته عرض کردیم: پدر ما نیست و ما گرسنه هستیم دست خود را داخل ضریح نموده گفتیم خرجی بدهید تا مادرمان شام تدارک کند، مقداری گذشت اذان مغرب را گفتند و صدای قدقامت الصلوة شنیدم، من به برادرم گفتم حضرت امیر علیه السلام می‌خواهند نماز بخوانند (به خیال بچگی گفتم حضرت نماز جماعت می‌خوانند) پس گوشه ای از حرم نشستیم و منتظر تمام شدن نماز شدیم، کمتر از ساعتی که گذشت شخصی مقابل ما ایستاد و کیسه پولی به من داد و فرمود به مادرت بده و بگو تا پدر شما از مسافرت بیاید هرچه لازم داشتید به فلان محل (بنده فراموش کردم نام محلی را که حواله فرمودند) مراجعه کن. و بالجمله فرمود مسافرت پدرم چند ماه طول کشید و در این مدت به بهترین وجهی مانند اعیان و اشراف زادگان نجف معیشت ما اداره می‌شد تا پدرم ازمسافرت برگشت. 📚برگرفته ازکتاب داستانهای شگفت آیت الله شهیددستغیب _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ @montazeranzohour_313