ادامه قسمت اول: بعد از اینکه شفا گرفتند، نامه می نویسند برای خانواده دریزد که قضیه از این قرار است و بلند شوید و به اینجا بیایید و ما هم مشهدی شدیم. حاج احمد آقا هم تا سن ۱۷سالگی در مشهد در مدرسۂ «نوّاب» و زیر نظر پدربزرگ ما تحصیل علم می کرد. در ۱۷ سالگی پدربزرگمان بنابرتوصیه ایشان به نجف رفت. خوش وقتانه شهید مدنی و مرحوم آیت اللّه شیخ حسین راستی استاد ایشان می شوند. ایشان حدود پنج سال در نجف درس خواند و خیلی خوب پیشرفت کرد. مرحوم شهید مدنی به ایشان تکلیف کرده بود که شب های جمعه به «کربلا» برود و در صحن امام حسین علیه السلام «کمیل» بخواند. ایشان هم می رفت و با صدای غرّایشان، بدون بلندگو کمیل را در جمع ایرانی ها و عرب ها می خواند و ذکر مصیبت می گفت و بعد به نجف بر می گشت. حدود چهار سال، ایشان هر شب جمعه کربلا بود. در ایام زیارت امام حسین علیه السلام طلبه ها در خدمت شهید مدنی و آیت اللّه راستی، پیاده از کنار «فرات» به کربلا می رفتند. بعد از تقریبا پنج سال که نجف بود ، شهید مدنی به ایشان تکلیف می کنند که آلان وقتش است به ایران و به «قم» بروید، درستان را آنجا ادامه دهید و وقت منبر، منبر بروید و جوانان را جمع کنید که وقت ترویج و تبلیغ است.... ادامه دارد @montazermontazarjamshidi

🍃عبادت حضرت زهرا سلام الله علیها🍃 رسول خدا صلّی الله علیه وآله 🔸متَى قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ كَمَا يَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِكَتِهِ يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى أَمَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ إِمَائِي قَائِمَةً بَيْنَ يَدَيَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِيفَتِي وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ آمَنْتُ شِيعَتَهَا مِنَ النَّار 🌷هر وقت دخترم فاطمه در محلّ عبات خود در مقابل پروردگارش جلّ جلاله می ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان مانند نور ستاره ها برای اهل زمین می درخشد 🌷و خداوند عزّوجلّ به فرشتگانش می فرماید: ای ملائکۀ من؛به بندۀ من فاطمه سیّدۀ کنیزان من بنگرید که در مقابل من ایستاده و از خوف من لرزان است و با قلب خود به عبادت من رو آورده است؛ 🌷شما را شاهد می گیرم که شیعیان او را از آتش در امنیّت قرار دادم. 📚«أمالی صدوق» ص ۱۱۳ 🆔 @nooremojarrad_com

🔴🎥 آب و برق مجانی! وعده امام بود یا #بازرگان!؟ 🔺سخن بازرگان را به جای سخن امام جا زدند و ۴۰ سال است که با آن نظام را تخریب میکنند! ➕ #فیلم سخنان امام #رائفی_پور

بارها(علامه آیت الله محمدحسین حسینی )میفرمودند: مردم باید به خاطر این انقلاب و این حکومت اسلامی و بیرون آمدن از یوغ حکومت استکبار،خدارا هزاران بار شکر کنند و هر چه شکر کنند حق شکر آن ادا نمیشود. مشکلات زیاد است و تا تحقق حقیقت اسلام فاصله بسیار است،ولی همینقدر که اسم اسلام است و سرپرستی ولی فقیه و همینقدر که از زیر یوغ استعمار و طاغوت بیرون آمده ایم باید شکرگزار باشیم. یک بار خدمتشان در فرودگاه طهران نشسته بودیم،قاب عکسی از مرحوم حضرت آیت الله خمینی و حضرت آیت الله خامنه ای در بالای سالن نصب شده بود.نگاهی کرده و فرمودند: یادتان هست که زمانی در اینجا عکس محمدرضای پهلوی و همسرش را نصب کرده بودند.اگر از برکات انقلاب نبود مگر همین که اسم آن فاسق از سر این مملکت برداشته شد و به جای آن،مردم در سایه فقهای عادل زندگی میکنند کافی بود،تا چه رسد به اینکه احکام اسلام پیاده شود.بعد فرمودند: کمال بی انصافی است که بعضی از اهل علم با این سید عالم یعنی با آیت الله خامنه ای مخالفت میکنند. کتاب نورمجردجلد3ص215 تالیف آیت الله سید محمد صادق حسینی طهرانی کانال منتظرمنتظر @jamshidimontazer

✴️دهه فجر مظهر شکوه و عظمت و فداکاری ملت ایران است . امام خامنه ای (مدظله العالی) ✅سلسله نشست های گفتمان انقلاب اسلامی 🔴سخنران : دکتر امیر حسین قاضی زاده هاشمی ♦نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ⏳زمان: پنج شنبه ١٦ بهمن ماه ١٣٩٩ همزمان با نماز مغرب و عشاء 🕌مکان: مسجد جامع همدان 🔷نیروهای مردمی جبهه انقلاب اسلامی - دفتر ارتباطات مردمی دکتر احمد حسین فلاحی @afallahi_ir

⭕️ فیمینیسم بر خلافت شعارها، اصالت را به مرد می‌دهد! 🔻مدیرکل تبلیغات اسلامی استان تهران: ◻️ زن حقیقت و جایگاهی در عالم دارد، که مکمل مرد است. همچنان که که مرد نیز برای زن اینگونه است و این یک رابطه دو طرفه در زن و مرد است. این رابطه یک حقیقتی است که از تکمیل دو جزء زن و مرد ایجاد می شود و اسلام این حقیقت را به ظهور رساند و از آن دفاع کرد. ◻️ تفکرات فیمینیستی یک مشکل اساسی در ذات خودشان دارند و آن اصالت دادن به مرد است. این تفکر غلط در واقع می خواهد جایگاه زن را با تشبیه به مرد به جایگاه اصلی خود برساند! یعنی با اصالت دادن به مرد می‌خواهد از جایگاه و حقوق زن دفاع کند! ◻️ اسلام زن را در مرتبه عالی قرار می دهد و برای زن جایگاهی مستقلی تعریف و تبیین می کند. ◻️ بعضی مواقع به علت اعتراض‌ها، زنان را در جایگاه مدیریتی منصوب می‌کنند و یکی از شاخصه ها و امتیازات هر نهاد و اداره ای را تعداد مدیر و کارمند زن بیان میکنند و این یک اشتباه اساسی است. هنوز درک درستی از مقام متعالی زن ادراک نشده است و افق‌های عالی نادیده گرفته شده است و با اقدامات سوری و کلیشه ای می‌خواهیم به جایگاه عالی زنان دست پیدا کنیم. https://hawzahnews.com/xb2qT @HawzahNews| خبرگزاری‌حوزه

کتاب: نا مه های بلوغ نویسنده: علی صفایی حائری(ع.ص 🌻🌻🌻🌻🌻 موضوع :توصیه های اخلاقی وتربیتی قیمت :33000ت کتابسرای منتظران نور🌹 📞09353687069_32517405 @montazerannor

نامه‌های بلوغ «نامه‌های بلوغ» نوشته علی صفایی حائری نامه‌های او به فرزندانش است که هنگام بلوغ آنها، برایشان نوشته است. مخاطب این نامه‌ها اگرچه فرزندان نویسنده‌اند اما درواقع خطاب به عموم جوانان است. .حائری به‌راستی در این نامه‌ها به جایگاه بلوغ و اهمیت آن اشاره کرده است و بحران‌های آن را شناخته است. اخلاق شایسته، رضای پروردگار، حسنات و صالحات،استقامت و سلامت روح موضوعاتی هستند که در این نامه‌ها به آنها پرداخته شده است. «دختر خوب و مهربانم، که خدا تمامی دل تو را با انس و سرور و ابتهاج سرشار نماید، منیره‌جان!

اردیبهشت ۱۳۵۷ ھ.ش. شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مهدیّه مراسم داشتیم. ایشان بعد سخنرانی و عزاداری روی منبر برای اوّلین بار نام حضرت امام(ره) را در مهدیّه آورد و بعد از منبر، ایشان را گرفتند. چند ماه به پیروزی انقلاب مانده او را گرفتند، گفتندچرا اسم ایشان را بردید و ۲_۳ هفته زندان بودند. خیلی زندان رفتند. ۷_۸ مرتبه به مدت ۵_۶ماه در زندان بودند. *زندانی شدن ها به چه علت بود؟ به علت منبرهاشان و انتقاداتی که داشت. در لفافه انتقادهایی که به دستگاه و غیره می‌کرد. یک دفعه شش ماه زندان بود که یک ماه اصلاً نمی دانستیم کجاست. برای پیدا کردنش بعد از زندان «قصر» و «شهربانی»، به زندان «قزل قلعه» رفتم و به سرباز دم درب گفتم من برادر کافی هستم برای ملاقات آمدم. دیدم یک آقای قد بلند سیاه چهره ای دارد می آید. فهمیدم استوار ساقی است. گفت شما کی هستید؟ گفتم برادر کافی. گفت: چرا اینجا آمدید؟ گفتم زنگ زدند که برای ملاقات بیایم. گفت: چه کسی زنگ زده؟ گفتم: نمی دانم. آن موقع هم که شماره نمی افتاد. خیلی عادی بود. گفت بیا تو. رفتم داخل و ما را به محوطه و اتاق بزرگی برد. داداش آمد. همدیگر را در آغوش کشیدیم و بوسیدیم. این زمان با شهادت شهید سعیدی قرین شد؛ یعنی ان روزچهلم شهید سعیدی بود. خلاصه نیم ساعتی صحبت کردیم. ساقی پیش ما نشسته بود و بعد ما را تنها گذاشت. خیلی صحبت کردیم. صحبت سعیدی را کردم. گفتم: داداش اینها می گویند سعیدی را کشتند. گفت: نمی دانی ما شب تا صبح چه می کشیم. دانشجوها را می آورند در بشکه های ۲۲۰ لیتری خرده شیشه می ریزند و وسط محوطه قِل می دهند. بچه ها داد می زنند. تا صبح کاری نمی توانیم بکنیم. طوری شکنجۂ روحی می شدند. شش ماه آنجا زندان بودند. بعد مرخص شدند. @montazermontazarjamshidi