•~• #خادمانه •~•
•• گلچـین تصـاویر
•• مــراسـمعـزادارے
•• شهادت امـام علـی [ع]
•• ۱۴۴۲هـقـ
[📸 ده فـایل تصویرے]
•| #هیئتمجازےمنـتظرانظهـور👇
@Montazerzohor313313 •|🏴|•
•「🌙」•
~•• #صبحونه ••~
هـر طـور
مےپسنـدے
بشکـن دل گــدا را
هـرچـه
شکستـهتر شـد
دل بیشـتر مےارزد
•| #بیستوسومیـنسحرگـاهمـاهمبارکرمضان |•
•| #صبحتونزیـبا |•
دلتـ|✨|ــو؛وصـلکـنبہخــدآ ↓
~ @MONTAZERZOHOR313313 ~
•「🌙」•
•\📜🍃\•
• #ادعیه •
•[ دعـاے روز #بیستوسوم مـاه مـبارک رمضـان ]•
🔷بسم الله الرحمن الرحیم
🔶اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ
🔷وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ
🔶وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ
🔷یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین
•|خدایا بشوے مرا در این ماه از گناه
و پاكم نما در آن از عیبها
وآزمایش كن دلم را در آن به پرهیزكارے دلها
اى چشم پوش لغزشهاے گناهكاران|•
•| #الـتمـاسدعـا |•
•| #میـهـمـانےخـدا |•
•| #مـارافرامـوشنکنیـد |•
دِلـــ[💙]ـــآنـِــهــــ ↓
“ @MONTAZERZOHOR313313 ”
•\📜🍃\•
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze23.mp3
4.04M
˝✨˝
~• #قرآن •~
💚 #ویـژهمـاهرمضـان
🎤 #تـرتــیلخـوانےقـرآنکـریم
🎼 #جـزءبیستوسوم...
مخـاطـب خــاص ↓
••🔈•• @Montazerzohor313313
˝✨˝
'°| #فتوانه | #wallpaper |°'
•• هر جـا
•• نخواستـنت
•• اونجـا رو تـرک کـن,
•• حتے اگـر
•• اونـجـا بهشـت
•• باشـه❗️
[👤ایکــر کـاسیــاس]
•| #خودتوبهکسے
•| #تحمیلنکن
[🌌] @Montazerzohor313313
•📖🍃•
~{ #رساله }~
🔻ســوال ؛
آیـا مراجـعه
به دندانپزشک هنگام روزه دارے
در صورتی که امکان ورود آب یا مـواد دندانپزشکے به حلق وجـود دارد، جایز است❓
✅ پاسـخ ؛
اگـر
یقین نداشته باشد
که چیزے وارد حلق خواهد شد
مراجـعه به دندانپزشکے اشکالے ندارد
و اگر علم به فرو رفتن چیزے
در حلق پیدا نکند روزه صحیح است.
•| #سعےکنیدبرازیبایے |•
•| #بعدافطاربرید |•
@MONTAZERZOHOR313313
•📖🍃•
41.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•• 🎥🍃••
^| #ببینید ـ #پابوس |^
’[ مطمئنـم ایـن شبـا
بـا عنـایت شمـا... ]‘
فایل تصویرے
هیئت منتــظران ظهـور
بـا نواے کـربلایی امیرحسین رجبشاهی
[حتمــا ببنیــد😍💚👌🏻]
•| #السلـامعلیـڪیاسیدالشهـدا
•| #شــبجمعـهاسـت
•| #هـوایـتنـکنممےمیـرم
•| #صـلاللهعـلیـکیاابـاعـبداللهع
•| #اوصیـکمبهدانـلود
•| #هیئت_منتظران_ظهور
[✨] @Montazerzohor313313
••🎥🍃••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتنهم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم وحید :-خ
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتدهم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_ضـربـان_قـلـبـم
زهرا اینا رفته بودن سمت بازار...
هنذفریم رو تو گوشم گذاشتم و مداحی شهید گمنام رو پخش کردم 😔
شهید گمنام سلاام
خوش اومدی مسافر من...خسته نباشی پهلوون...
تو حال خودم بودم که سایه سنگینی رو پشت سرم حس کردم...سرم رو برگردوندم...
انتظار داشتم زهرا باشه...
ولی نه😯
یکی از اون سه تا پسرا بود که از اخر اتوبوس شکلک در می آوردن...
خیلی ترسیدم...
میدونستم اینا خواسته هاشون چیه...
بدون هیچ حرفی راهم رو به سمت زهرا اینا تغییر دادم
.
تا زهرا من رو دید فهمید ترسیدم
-چی شده مریم؟!
-ها؟! هیچی هیچی...چیز خاصی نیست
-خب بگو شاید بتونم کاری کنم 😕
-اون پسرا بودن مسخره بازی در میاوردن -خب؟!😯
-یکیشون تابال یهویی پشت سرم ظاهر شد و من فکر کردم تویی بعد برگشتم و دیدمش کلی ترسیدم
-خب حالا حرف حسابش چی بود؟!
-نمیدونم...ولی خودت که میشناسی اینارو 😐
-میخوای برم بشورم بزارمش آبروش جلوی همه بره؟!
-نه بابا ولش کن...هیچی بهتر از بی محلی نیست به اینا
.
.
.
🔮از زبان سهیل
بچه ها از ته اتوبوس تیکه مینداختن ولی حتی حوصله جواب دادن بهشون هم نداشتم...
داشتم با خودم فکر میکردم تو زندگیم چیا رو باید تغییر بدم.
ظاهرم...رفیقام... اصلا همه چیم باید عوض بشه....😕
به یاد بعضی کارهام میوفتادم و خجالت میکشیدم....
از اینکه یه سری جوون هم سن من اومدن جلوی توپ و تانک موندن اونوقت من با این سنم دنبال مسخره بازی و جلف بازی بودم.. ای کاش میشد برگشت به عقب و دوباره زندگی کرد...
.
خلاصه رسیدیم به شهرمون و یه راست رفتم خونه.. چند روز حوصله صحبت با هیچ کسی رو نداشتم...
بابا و مامانم تعجب کرده بودن از این حرکتهام... بچه ها چندبار زنگ زدن بیرون بریم ولی هر بار به یه بهونه ای پیچوندمشون...
حوصله دور دورهای بی هدف رو نداشتم...
لباسهای جلف و عجق وجقمو انداختم دور...
رفتم یه آرایشگاه معمولی و گفتم موهام رو مدل عادی بزنه و صورتمم تیغ نزنه...
.
چند هفته دانشگاه نرفتم و تو خونه با خودم کلنجار میرفتم...
یه حسی به من میگفت رفتن به دانشگاه یعنی دوباره شروع زندگی بی هدف قبل راهیان...
ولی بالاخره دل رو به دریا زدم...
بعد چند هفته رفتم دانشگاه...برخلاف گذشته هیچ ذوقی برای رسیدن زودتر به دانشگاه نداشتم...در حال بالا رفتن از پله ها بودم که باز اون دختر رو دیدم 😕 ارام و متین داشت از پله ها پایین میومد....با خودم گفتم برم جلو و بگم سو تفاهم شده...
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
چند مدت به همین روال گذشت و من داشتم به شخصیت جدیدم عادت میکردم.که...........
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄