سلام سلام😍. من دوباره اومدم با ادامه داستانمون😍 آماده اید؟ پس با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان جلسه رو شروع میکنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. #شروع_جلسه #یهود

بعد از اینکه هاشم بزرگوار به همسرشون میگن هیچکس نباید متوجه بشه من یک بچه دارم🧐، به ایشون توصیه میکنن تا فرزندشون رو مخفیانه و به دور از چشم بقیه بزرگ کنن🌸😄 وقتی که از اون سفر برمیگردن به طور کاملا اتفاقی هاشم از دنیا می‌ره!🙂‼️

چند سال بعد مُطَلِب برادر هاشم به همون سفر میرن و به طور باز هم اتفاقی توی همون خونه ای که هاشم قبلا ساکن بود ساکن میشن؛ و میبین چنتا بچه دارن باهم بازی میکنن😄🌱 یکی از بچه ها وقتی بقیه رو شکست میده،با ابهت و بلند فریاد میزنه: من فرزند هاشمم!😎من هاشمی نَسَبَم!☺️

و اونجا بود که متوجه میشن برادرشون فرزندی داشته و اون بچه رو به مکه میبرن و به همه میگن اون بَرده ی منه!✋🏻✨ به همین دلیل به اون بچه میگفتن عَبدالمطلب یعنی برده یا بنده ی جناب مُطَلِب🌸🤓

عبدالمطلب بزرگ میشه و وقتی که دیگه میتونسته از خودش دفاع و محافظت کنه نَسَب خودش رو آشکار میکنه و میگه من فرزند هاشم هستم😎‼️ پس یهودیت نتونست عبدالمطلب رو ترور کنه برای همین رفتن سراغ پسرش عبدالله پدر بزرگوار پیامبر مهربانی ها❤️🌱

یک زن یهودی رو فرستادن سراغ عبدالله و اون زن پیشنهاد داد که من یک پولی رو به شما میدم تا با این پول بری و تجارت کنی🌹😐 بلکه هدف اصلی این دوست یهودی ما ازدواج با پدر پیامبر بود!🙄 چون گفتیم اینا به آب و آتیش میزدن تا این پیامبر آخرالزمانی از نژاد و ذریه یهودیت متولد بشه🚶🏻‍♂

اما عبدالله میره و با حضرت آمنه مادر پیامبر ازدواج می‌کنه بعد از اون برمیگرده پیش دوست یهودیمون و میگه: اگه مَردی حالا اون ثروت و بهم بده تا برم تجارت کنم😐🌹💪🏻

اما زن یهودی گفت: من اون نوری رو میخواستم که در وجود توئه!🙂🌸 پس اینطوری شد که این قوم برگزیده و به اصطلاح شکست ناپذیر بار دیگه پوزشون به خاک مالیده شد😎🌹

عبدالله بعد از ازدواج با بانو آمنه به یک سفر تجارتی میره😄 و متأسفانه همونجا هم از دنیا می‌ره 💔✋🏻 اما یهود نمیدونست مادر پاک پیامبر ایشون رو باردار هستن😌 و وقتی پیامبر به دنیا میان با اون معجزاتی که توی سینمایی محمد رسول الله دیدیم متوجه میشن دیگه کار از کار گذشته🤓پیامبر متولد شده و باید هرچه سریعتر یه کاری بکنن

جناب آقای عبدالمطلب که از توطئه یهود باخبر بود پیامبر رو که چند ماهی بیشتر نداشتن💔 میسپره به حلیمه تا حلیمه پیامبر رو از مکه به بیرون ببره🥲 در ۵سالگی پیامبر ردش رو میزنن و حلیمه مجبور میشه که پیامبر رو برگردونه و به عبدالمطلب بگه که من دیگه نمیتونم از این بچه نگهداری کنم!🚶🏻‍♂‼️

عبدالمطلب تا ۸ سالگی از پیامبر محافظت و مراقبت می‌کنه و بعد از دنیا میره پیامبر رو به دست عموش یعنی ابوطالب(پدر بزرگوار امام علی علیه السلام)میسپره.. ابوطالب هم از حضرت محمد محافظت میکنه🌹😌

پیامبر کم کم بزرگ میشن و نقشه ی ترور هم شکست میخوره!😆👋🏻