خواندن آواز با موسیقی و بدون موسیقی مسألهای است که عالمان اسلامی از صدر اول اسلام تا کنون در مورد آن اختلاف دارند و در صدور حکم گاهی اتفاق نظر و گاهی اختلاف پیدا میکنند.
اتفاق نظر علمای اسلامی بر تحریم هر نوع آوازی است که بر فحاشی و فسوق یا تشویق و تحریک شخص به سوی گناه و معصیت دلالت کند آواز خواندن، سخن است؛ خوبِ آن خوب و قبیح آن قبیح است. هر کلامی که بر حرام دلالت کند، خود کلام هم حرام میشود؛ بنابراین اگر کلامی با وزن و موسیقی هم بیان شود، حکم آن فرق نمیکند همچنین علمای اسلام بر اباحهی هر نوع آوازی که از موارد فوق خالی باشد اتفاق نظر دارند؛ از آن جمله میتوان به آواز خواندن فطری اشاره کرد که فاقد ابزار موسیقی و تحریم است، یا خواندن آواز در اوقات سرور و شادی، مانند خواندن آواز در مراسم عروسی، وقت بازگشت مسافر، ایام عید، مراسم ولیمه و ... شرط اینکه زن آوازخوان در حضور مردان بیگانه و نامحرم آواز نخواند، زیرا در این باره نصوص صریح شرعی وارد شده که بعداً به آنها خواهیم پرداخت.
به جز موارد فوق، در مسایل دیگر، عالمان اسلامی اختلاف نظر بسیار دارند. بعضی از آنان آواز خواندن را با موسیقی و بدون موسیقی، جایز میدانند؛ حتی گاهی برای آن حکم استحباب هم صادر میکنند؛ اما عدّهای دیگر آواز همراه موسیقی را منع میکنند و آواز بدون موسیقی را جایز میدانند. در مقابل عدّهای نیز آواز را چه همراه موسیقی چه بدون آن جایز نمیدانند و حرام تلقی میکنند، و آن را تا درجهی گناه کبیره میرسانند. به دلیل اهمیت موضوع لازم است به تفصیل آن بپردازیم موارد اختلاف را بحث و بررسی کنیم، تا مسلمانان از روی دلایل شرعی –نه از روی تقلید- به حلال یا حرام بودن آن واقف و از بینش و قدرت تمایز کافی بهرهمند شوند.
اصول و قاعده برای هر شئ بر مباح بودن آن است
علمای اسلام میگویند اصل بر اباحهی اشیا است؛ به دلیل قول خداوند متعال که میفرماید:
(هو الذی خَلَقَ لکم مـَْا فِی الارضَ جَمیعاً)[1]
(اوست که هر آنچه در زمین است همه را برای شما آفرید)
و هیچ چیزی جز با نص صحیح و صریح قرآن، یا سنت رسول خدا (ص) یا اجماع ثابت و قطعی، حرام نمیگردد؛ بنابراین هنگامی که دربارهی تحریم شیئی نص یا اجماع نباشد یا نص صریحی باشد، ولی صحیح نباشد؛ یا اینکه نص صحیح باشد ولی صریح نباشد، هیچ کدام از این دلایل موجب تحریم شیء نخواهد شد و در دایرهی عفو واسع شریعت باقی میماند. خداوند متعال میفرماید:
(وَقَدْ فَصَّلَ لَکُم مَّا حَرَّمَ عَلَیکُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیهِ)[2]
(آن چه خدا بر شما حرام کرده، مفصّل بیان نمود که از آنها هم به هر چه ناچار شوند باز حلال است.)
پیامبر گرامی (ص) میفرماید:
«ما اَحَلَّ اللهُ فی کتابِهِ فهو حلالٌ وَ ما حَرَّمَ فَهُوَ حرامٌ وَ ما سَکَتَ عَنْهُ فهو عَفْوٌ عَاقْبلوا من الله عافِیتَهُ فأنَّ اللهَ لم یکن لینسی شیئًا»[3]
(آن چه را خداوند متعال در کتابش حلال گردانیده حلال است و آن چه را حرام گردانیده حرام، و آنچه که دربارهاش حکمی صادر ننموده، مورد عفو و بخشش است؛ بخشش و هدیه خدا را بپذیرید، زیرا خداوند هیچ چیزی را فراموش نمیکند.)
در جایی دیگر میفرماید:
«إنّ اللهَ فَرَضَ فرائِضَ فَلا تُصَیعُوها و حدّ حدوداً فَلا تَعتَدُوهاَْ و سَکَتَ عَنْ أشْیـَْاءَ رَحْمَه بَکُمْ غَیر نِسْیانٍ فلا تبحَثوا عنها»[4]
(خداوند چیزهایی را بر شما واجب گردانیده است آنها را ضایع مگردانید و حد و مرزی را برای شما مشخص نموده از آن تجاوز ننمایید و چیزهایی را مسکوت باقی گذاشته است؛ تصور نکیند که خداوند آنها را فراموش کرده باشد، بلکه عمداً به منظور رحمت و محبت به شما آنها را بیان کرده است، پس از آنها بحث نکنید.)
اگر قاعدهی شریعت چنین است، آنان که میگویند آواز خواندن (غنا) حرام است، بر چه نص و دلیلی استناد میکنند؟ و موضعگیری کسانی که آن را جایز میدانند چیست؟
بررسی دلایل کسانی که میگویند موسیقی حرام است
الف) تحریم کنندگان موسیقی بر سخن ابن مسعود و ابن عباس و بعضی از تابعان اشاره میکنند، که آنان با استدلال به این آیهی قرآن، اعتقاد به تحریم موسیقی داشتند.
(وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَیتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ)[5]
(بعضی از مردم هستند که حرفهای لغو و بیهوده را میخرند، تا از روی نادانی دیگران را از راه خدا گمراه نمایند و آیات و نشانههای خدا را به مسخره میگیرند. چنین افرادی در عذاب شدیدی و خوارکنندهای قرار خواهند گرفت.)
این گروه «لهو الحدیث» را به آواز خواندن تفسیر کردهاند. ابن حزم میگوید: این آیه ربطی به آواز خواندن ندارد به چند دلیل:
1. جز سنت رسول گرامی، گفتار و کردار هیچ کسی برای ما حجت نیست.
2. نظر دیگر اصحاب و تابعان مخالف نظر این دسته از تحریم کنندگان است.
3. خود آیه، استدلال آنان را باطل میکند، زیرا به توصیف شخصی میپردازد که انتخاب دین خدا را به مسخره بگیرد. چنین شخصی بدون شک کافر است و اگر قرآن هم بخرد ولی آن را با هدف گمراه ساختن مردم و به مسخره گرفتن دین خدا تلاوت کند، همچنان کافر است خیلی واضح است، خداوند متعال کسانی که دین را به مسخره میگیرند، مذمت میکند، ولی هیچگاه افرادی که میخواهند برای تفریح آواز بخوانند تا به روح خود آرامش و تسکین بدهند و در پی گمراهی مردم از راه خدا و استهزای دین نیستند، مورد مذمت خداوند واقع نخواهند شد. بنابراین هر کس به عمد حتی برای قرائت قرآن و حدیث و روایات، یا کسب مال و ثروت یا آوازخوانی و مانند اینها از ادای نماز فرض اعراض نماید، فاسق است و کارش حرام است ولی اگر با وجود اشتغال به این موارد، هیچکدام از واجبات خود را ضایع نگرداند، نیکوکار است.[6]
ب) استدلال دوم تحریمکنندگان، این آیهی قرآن است که در ستایش مؤمنان میفرماید:
(وَ اذَا سَمِعُوا الَّغْوَ أعْرَضُوا عَنْهُ)[7]
(و چون لغوی بشنوند، از آن روی برمیتابند)