eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 استاد سرکار گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه‌رو می‌شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟»🤔 آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمی‌گردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین»😊 طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آورده‌ای؟»🙄😅 @montzeran
🔔 رزمنده ها برگشته بودن عقب🤕 بیشترشونـ هم رانندھ ڪامیون🚍 بودنـ که چند روزے نخوابیده بودن.😴 . ظھر بود و همه گفتند نماز رو بخونیم و بعد بریم براے استراحت 😌 امام جماعت اونجا یڪ حاج آقاے پیرے بود.👳‍♂ که خیلے نماز رو ڪند مےخوند. رزمندھ هاےخیلےزیادے پشتش وایستادن و نماز رو شروع ڪردند.⏸ آنقدر ڪند نماز خواند ڪہ رکعت اول فقط ۱۰ دقیقھ اے طول ڪشید! 🤯 وسطاے رکعت دوم بود ڪہ یکے از راننده ها از وسط جمعیت بلند داد زد: حاجججججییییے جـــــون مــــادرت بزن دنده دوووو‌😭
آقاي زورو (zorro)🙃 جثه‌ ريزي‌ داشت‌ و مثل‌ همه‌ بسيجي ها خوش‌ سيما بود و خوش‌ مَشرَب‌🙄. فقط‌ يك‌ كمي‌ بيشتر از بقيه‌ شوخي‌ مي‌كرد😁. نه‌ اينكه‌ مايه‌ تمسخر ديگران‌ شود، كه‌اصلاً اين‌ حرف ها توي‌ جبهه‌ معنا نداشت‌. سعي‌ مي‌كرد دل‌ مؤمنان‌ خدا را شادكند😮😂. از روزي‌ كه‌ آمد، اتفاقات‌ عجيبي‌ در اردوگاه‌ تخريب‌ افتاد😶. لباس هاي‌ نيروها كه‌ خاكي‌ بود و در كنار ساكهاي شان‌ افتاده بود، شبانه‌ شسته‌ مي‌شد 😍وصبح‌ روي‌ طناب‌ وسط‌ اردوگاه‌ خشك‌ شده‌ بود👏🏻. ظرف‌ غذاي‌ بچه‌ها هر دو، سه‌ تا دسته‌، نيمه‌هاي‌ شب‌ خود به‌ خود شسته‌ مي‌شد😮. هر پوتيني‌ كه‌ شب‌بيرون‌ از چادر مي‌ماند، صبح‌ واكس‌ خورده‌ و برّاق‌ جلوي‌ چادر قرار داشت‌...😁 او كه‌ از همه‌ كوچكتر و شوختر بود، وقتي‌ اين‌ اتفاقات‌ جالب‌ را مي‌ديد، مي‌خنديد و مي‌گفت‌😁:" بابا اين‌ كيه‌ كه‌ شب ها زورو بازي‌ در مي‌آره‌ و لباس‌ بچه‌ها و ظرف‌ غذا را مي‌شوره‌😂؟" و گاهي‌ هم مي‌گفت‌: "آقاي‌ زورو، لطف‌ كنه‌ و امشب‌ لباس هاي‌ منم‌ بشوره‌ وپوتين هام‌ رو هم‌ واكس‌ بزنه‌😅." بعد از عمليات‌، وقتي‌ "علي‌ قزلباش‌" شهيد شد😊، يكي‌ از بچه‌ها با گريه‌ گفت‌:" بچه‌ها يادتونه‌ چقدر قزلباش‌ زوروي‌ گردان‌ رو مسخره‌ مي‌كرد🙂؟ زورو خودش‌ بود و به‌ من‌ قسم‌ داده‌ بود كه‌ به‌ كسي‌ نگم‌
🗒🌷 مذهبی چفیــه یه بسیجی رو از دستش زدن🏃🏻😱 داد میزد : آهــااای ...🗣 سفره ، حولــه ، لحاف ، زيرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسك 😷، ڪلاه ، ڪمربند ، جانماز📿 ، سايه بـ⛱ـون ، ڪفن ، باند زخـ💊ـم ، تور ماهیـگیریم🎣 ... همــه رو بـردنــــــد !!!😥😂 🕊🌱
منتظران گناه نمیکنند
مقام معظم رهبری : شماها ده سال، هشت سال ـ کمتر یا بیشتر ـ سخت ترین دوران را گذراندید. جوانی و زندگی
··|🗣😂|·· 😁 اسیرشده‌بودیم قرار شد بچه‌ها براخانواده‌هاشون‌نامه بنویسن بین اسرا چندتابی‌سواد وکم‌سوادهم بودند که‌نمی‌تونستن نامه‌بنویسن اون‌روزا چند تا کتاب‌برامون‌آورده‌بودن ڪه ‌نهج البلاغه‌هم لابه‌لاشون‌بود📚| . یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت: من‌نمی‌تونم‌نامه‌بنویسم🙁 از نهج البلاغه‌یکی از نامه های‌کوتاه امیرالمومنین﴿؏﴾رو نوشتم‌روی‌این‌کاغذ میخوام‌بفرستمش‌برا بابام☺️ . نامه‌رو گرفتم وخوندم از خنده روده بُر شدم😂 بنده‌خدا نامه‌ی‌امیرالمومنین﴿؏﴾به معاویه‌رو برداشته‌وبرای‌باباش‌نوشته‌بود😂 @montzeran
😂 به سلامتی فرمانده.. دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر  سرعت🚖، حق ندارد رانندگی کند😓! یک شب داشتم می‌آمدم كه یکی کنار جاده🛣، دست تکان داد نگه داشتم😉 كه شد،🙂 گاز دادم و راه افتادم من با می‌راندم و با هم حرف می‌زديم!😍 گفت: می‌گن لشکرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست می‌گن؟!🤔 گفتم: گفته😊! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی باحالمان!!!😄 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش می‌گيرند!!😟 پرسيدم: کی هستی تو مگه؟!🤔 گفت: همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂