اگر چه شیطان پرستان به جهنم، یا زندگی پس از مرگ اعتقاد ندارند، از تصاویر مرتبط با آن استفادههای نمادین زیادی میشود.
این نمادها به شکل گستردهای در تصویرنگاری شیطان پرستی ظاهر میشوند.
و نشان دهندهی فلسفهی مادیگرایی است
و بر این حقیقت تاکید میکند که این زندگی، تنها زندگی است که داریم ـ و بهتر است آن را فراموش نکنید!
این نماد از ترس و سردرگمی مسیحیان گرفته شده است:
الیفاس لوی، غیبگوی مسیحی نیمه دیوانه، تصویر این بز دو جنسه را با سایر نمادهای شیطانی و شهوانی تزئین کرد.
این تصویر از سوی برخی از گروههای غیبگویی و بسیاری از شیطان پرستان ارزشمند تلقی شد.
۷. چهار شاهزادهی ولیعهد جهنم
این چهار شاهزاده شامل شیطان، لویاتان، لوسیفر، و بلیال هستند. این شاهزادگان در انجیل شیطان پرستی توصیف شدهاند.
آنها شیطان را به چهار عنصر تقسیم میکنند، که هرکدام بُعد متفاوتی از ذات انسان را نشان میدهد.
در مصاحبهای در کتاب “اربابان هرج و مرج” نوشتهی موینهان و سادرلیند، از آنتون لاوی، موسس کلیسای شیطان سوال میشود که “بسیاری افراد از ارتباط قوی بین شیطان پرستی و فاشیسم میترسند. آیا این ارتباط واقعا وجود دارد؟” او در جواب میگوید ” ابعاد فاشیسم برای شیطان پرستی نیز کاربرد دارد ـ نمایش، رع و برق، طراحی رقصی که با آن میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار دادند”
بلانچ بارتون نیز همینطور جواب میدهد “زیبایی شناسی بیش از هر چیز دیگری بین شیطان پرستی و فاشیسم مشترک است. زیبایی شناسی سوسیالیسم ملی گرایانه و شیطان پرستی با یکدیگر هماهنگ است”. تمهای تئاتری، افراط، شوک و قدرت، هم برای فاشیسم و هم برای شیطان پرستی که به دنبال خلق تصاویر هستند، طبیعی است.
این همان صلیبی است که پطرس مقدس روی آن مصلوب شد زیرا احساس میکرد لیاقت ندارد بر همان صلیبی مصلوب شود که عیسی مسیح روی آن مصلوب شد.
این صلیب نماد بی ارزشی و احترام عمیق یک فرد به به مافوقانش بود: نشانهی بیخردی، سختی، شکست و احترام به مسیح.
البته در گذشته به این معنا بود ـ یک نماد بسیار مسیحی. از زمان ظهور فیلمهای درجه ب و اطلاعات عمومی محدود، صلیب برعکس به یک نماد مسیحی معکوس تبدیل شد ـ نماد نگرش ضد مسیحیت.
از آن جا که در دوران مدرن به نشانهی ضد مسیحیت تبدیل شده است، برخی شیطان پرستان از آن استفاده میکنند. این صلیب نشانهی تمسخر و رد کردن مسیح است.
شیطان پرستان زیادی گردنبندهای آن را استفاده میکنند. میتوان آن را در میان خوانندههای راک یا روی جلد آلبومهایشان مشاهده کرد.
این نماد ریشه در خورشیدپرستی بدوی دارد، و بسیاری از مذاهب ماه را نماد تاریکی واقعی و مجازی، و خون دانستهاند. در الهیات توحیدی کلاسیک، کرهی ماه قلمروی شیطان، جن و اهریمن است. کرهی خورشید منبع زندگی، خیر و خداوند است و به همین دلیل در مسیحیت اطراف قدیسان هالهای از نور وجود دارد. ماه همیشه بشریت را آشفته کرده است. اما در شیطان پرستی مدرن، این ترس بدون مرزهایی که دیگر مذاهب میسازند، کاملا پذیرفته شده است.
غیبگویان، شبه دانشمندان، افراد دیوانه و خرافاتی، همه عاشق از کاه کوه ساختن هستند و جلدهای زیادی توسط اهریمنشناسان مسیحی و امثالهم دربارهی تاثیرات ماه نوشته شده است. کیمیاگران عرفانی مدتهای طولانی سعی میکردند اکسیرهایی بسازند که بتواند ارواح آلودهی ماه را به ارواح طلایی خورشید تبدیل کند.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: در اخرالزمان مردم، طبل و ساز و نواختن را نیکو یاد می گیرند و امر به معروف و نهی از منکر را انکار می کنند و در آن زمان زنهای خواننده و مغنیه و رقاصه ظاهر می گردند.
همچنین ساز و نوا و آلات لهو کوچک و بزرگ ظاهر می شود.
و می فرمایند: در آخرالزمان مال را برای غنا(موسیقی) انفاق می نمایند.
مولای مان حضرت علی(ع) می فرمایند: در آن زمان شادمانی و نشاط و آوازه خوانی به غنا و ساز و آوازها را حلال می شمارند.