۲.۲ - اخلاقی و ارزشی
(غفلت و غرور، غرق شدن در منکرات و فحشا، عناد، خجالت و حیای نابجا به خاطر تمسخر و دوستان ناباب و...)؛
۲.۳ - روانشناختی
(عاطفی و روانی) مثل ضعف اراده، عدم تمریندهی و تربیت دینی از طرف خانواده، داشتن الگوهای زنده و محبوب بینماز، تشویق و تقویتها، عقدهگشایی و مخالفت در مقابل سختگیریهای بیجا و شکستن عزت نفس و غرور یا تحقیر در مقابل دیگران، اهمالکاری و تأخیر در شروع کار و…
با توجه به این علتها اگر انسان ریشهیابی کند و بداند علت اصلی از کدام قسمت ناشی میشود، آسانتر میتواند به هدایت فرد بپردازد.
۳ - راههای درمان بینمازی
برای تغییر یا ایجاد یک رفتار صحیح نباید انتظار داشته باشیم که سریع به نتیجه برسیم. [۱] تربیت دینی یک امر تدریجی است، چهبسا مثل باغبان برای رسیدن به میوه باید مدتها زحمت کشید و مراقبت کرد و حتی مقابل خارها و سختیهای راه ایستادگی کرد تا بالاخره به هدف رسید.
اگر میبینیم که یک شخص مثل شما نمازخوان هستید، به خاطر این است که الگوهایی خوب داشتید که مسئله را برای شما بیان کردهاند؛ عنصر تفکر و جواب یافتن سوالات اساسی شما هم به آن اضافه شده و رعایت عوامل متعدد دیگر سبب شد، تا اینکه الان برایتان با سختی همراه نیست
اما اگر کسی چنین شرایطی برایش مهیا نبود یا نخواسته که باشد، مطمئناً شروع به این امر (نماز خواندن) در ابتدا برایش دشوار خواهد بود و با توجه به مطالب فوق باید گفت که به تعداد علل، جوابها متعدد خواهد بود. پس ما سعی خواهیم کرد جوابهایی ارائه دهیم که به همه علل اشاره شود.
۳.۱ - حل مسائل اساسی دین
حل مسائل اساسی دین (توحید، معاد، امامت، عدل و نبوت):
اگر شخصی نماز نمیخواند، چون به اصل وجود خدا شک دارد، باید به خاطر دفع ضرر احتمالی (عذاب سخت قیامت) که هر عاقلی به این اصل اهمیت میدهد، به دنبال جواب آن باشد که در این زمینه میتوان از اساتید این رشته و کتابهای اصول دین کمک گرفت. اگر
کسی برای این سؤالها جواب یافت، با دلی قرص و محکم تن به عبادتها میدهد. اگر میبینید برخی به خاطر مثلاً تورم، مسائل سیاسی و ظلم، بیکاری و… نماز نمیخوانند به گمان خود فکر میکنند که با دیگری مخالفت کردهاند، به خاطر این است که این مسائل را خوب با تفکر حل نکردهاند؛
چراکه این امر جایگاه جدایی از مسائل فوق دارد. گاهی فرد با شبهاتی مواجه شده، مثلاً نمیتواند برای شرور عالم دلیلی پیدا کند و … اینجا باید هر چه زودتر شبههزدایی شود؛ چراکه فردا دیر است؛ چون کسی که مدتها از حق دور گشت، برگشتش خیلی سخت خواهد بود (فروع دین مثل شاخه درخت است، اگر بر تنه قوی و ریشهدار اصول دین که تقلیدی نیست قرار گیرد، از میوههای تکامل و صفات والای انسانی و عبودیت بهرهمند خواهند شد).
آیتالله عبدالقائم شوشتری پس از تحمل یک دوره بیماری، شامگاه دیروز «سهشنبه»، اول اسفند ماه، در اصفهان به لقاالله پیوست.