اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ [بِاسْمِكَ] الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.
خداى اى پروردگار نور بزرگ،و پروردگار كرسى بلند،و پروردگار درياى جوشان،و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور،و پروردگار سايه و حرارت آفتاب،و نازل كننده قرآن بزرگ،و پروردگار فرشتگان مقرّب،و پيامبران و رسولان.خدايا از تو مىخواهم به روى كريمت،و به نور وجه نوربخشت،و فرمانروايى ديرينهات،اى زنده و پا برجاى دائم،از تو مىخواهم به حق نامت،كه به آن آسمانها و زمينها روشن شد،و به حق نامت كه پيشينيا و پسينيان به آن شايسته مىشوند،اى زنده پيش از هر زنده،اى زنده پس از هر زنده،اى زنده در آن وقتى كه زندهاى نبود،اى زنده كننده مردگان،و ميراننده زندگان،اى زنده،معبودى جز تو نيست
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [كِتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ [عِلْمُهُ] اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْما مَقْضِيّا ،
خدايا برسان به مولاى ما امام راهنماى راهيافته،قيام كننده به فرمانت كه درودهاى خدا بر او و پدران پاكش،از جانب همه مردان و زنان مؤمن،در مشرقها زمين و مغربهايش،همواريها و كوههايش،خشكيها و درياهايش،و از طرف من و پدر و مادرم،از درودها به گرانى عرش خدا،و كشش كلماتش،و آنچه دانشش برشمرده،و كتابش به آن احاطه يافته،خدايا در صبح اين روز و تا زندگى كنم از روزهايم،براى آن حضرت بر عهدهام،عهد و پيمان و بيعت تجديد مىكنم،كه از آنرو نگردانم،و هيچگاه دست برندارم.خدايا مرا،از ياران و مددكاران و دفاعكنندگان از او قرار ده،و از شتابندگان به سويش،در برآوردن خواستههايش،و اطاعتكنندگان اوامرش،و مدافعان حضرتش،و پيشگيرندگان به جانب خواستهاش،و كشتهشدگان در پيشگاهش.خدايا اگر بين من و او مرگى كه بر بندگانت حتم و قطعى ساختى حائل شد،
فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِرا كَفَنِي شَاهِرا سَيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ،
كفن پوشيده از قبر مرا بيرون آور،با شمشير از نيام بركشيده،و نيزه برهنه،پاسخگو به دعوت آن دعوت كننده،در ميان شهرنشين و باديهنشين.خدايا آن جمال با رشادت،و پيشانى ستوده را به من بنمايان،و با نگاهى از من به او ديدهام را سرمه بنه،و در گشايش امرش شتاب كن،و درآمدنش را آسان گردان،و راهش را وسعت بخش،و مرا به راهش درآور،و فرمانش را نافذ كن و پشتش را محكم گردان،خداى به دس
ت او كشورهايت را آباد كن،و بندگانت را به وسيله او زنده فرما،به درستى كه تو فرمودى،و گفتهات حق است كه:فساد در خشكى و دريا،در اثر اعمال مردم نمايان شد،خدايا ولىّات،و فرزند دختر پيامبرت كه به نام رسولت ناميده شده،
حَتَّى لا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
آنگاه سه بار بر ران خود دست مىزنى،و در هر مرتبه مىگويى:
الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
براى ما آشكار كن،تا به چيزى از باطل دست نيابد،مگر آن را از هم بپاشد،و حق را پابرجا و ثابت نمايد،خدايا او را قرار ده پناهگاهى براى ستمديدگان از بندگانت،و ياور براى كسىكه يارى براى خود جز تو نمىيابد،و تجديدكننده آنچه از احكام كتابت تعطيل شده،و محكم كننده آنچه از نشانههاى دينت و روشهاى پيامبرت (درود خدا بر او و خاندانش)رسيده است،و او را قرار ده،خدايا،از آنانكه از حمله متجاوزان،نگاهش دارى،خدايا پيامبرت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)را به ديدار او،و كسانى كه بر پايه دعوتش از او پيروى كردند شاد كن،و پس از او به درماندگى ما رحم فرما،خدايا اين اندوه را از اين امت به حضور آن حضرت برطرف كن،و در ظهورش براى ما شتاب فرما،كه ديگران ظهورش را دور مىبينند،و ما نزديك مىبينيم،به مهربانىات اى مهربانترين مهربانان.
حجت الاسلام علی کورانی عاملی نامی شناخته شده درمیان کشورهای اسلامی و مسلمانان است آن هم به واسطه تالیف کتاب «عصرظهور» است که آن را حدود 20 سال پیش نوشته وطی این سالها به زبان های مختلف ترجمه شده و البته پرفروش. آنچه علی کورانی و کتاب عصر ظهورش را درکانون توجه شیعیان و حتی مسیحیان قرارداده تلاش او در گردآوری و بررسی احادیث مشترک میان شیعه و سنی درباره نشانههای ظهورحضرت مهدی(عج) است که ضمن آن به تفسیروتحلیل این احادیث پرداخته وتصویری کلّی از دوران پیش ازظهورحضرت مهدی(ع) ارائه میدهد.
استاد علی کورانی هر چند که متولد منطقه جبل عامل در جنوب لبنان است و از علمای لبنان اما به یک دلیل مهم همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی راهی ایران شده و ساکن شهر قم. دلیل به مهمی عصر ظهور و اعتقادش به اینکه آغازحرکت حضرت مهدی(عج) ازمشرق خواهد بود. واین خود بهانه ای شد برای گفتگوی با وی درباره عصر ظهور و نشانه هایش. نشانه هایی چون ظهور داعش در سوریه و عراق که خیلی ها آن را به قیام سفیانی در سوریه (به عنوان یکی از علائم ظهور) منتسب می کنند. هر چند که کورانی چنین ارتباطی را با قطعیت تمام و با تکیه بر دلایلی رد می کند. در ادامه این گفتگو را بخوانید:
شما همواره به روایاتی اشاره می کنید که آغاز حرکت ظهور را از مشرق زمین می داند.این موضوع دلیل آمدن شما به ایران بوده است؟
بله، ما اعتقاد داریم به ظهور امام مهدی (عج) و اینکه آغاز حرکت ظهورش از سرزمین مشرق شروع می شود و اعتقاد داریم که این حرکت متصل به ظهور حضرت است و این باعث شد که به ایران بیایم. احادیث وارد شده ازاهل بیت (ع) ، قومی را روایت می کند که ازدیارسلمان هستند و ازمشرق قیام میکنند و آنها نخستین زمینهسازان ظهورهستند. بنابراین من به عنوان یک شیعه که به این احادیث و روایات اعتقاد دارد، معتقدم که انقلاب اسلامی ایران، ازحرکت های زمینهساز برای ظهورامام مهدی(عج) است.
منظورازمشرق زمین ایران است؟
بله ، بررسی های مختلفی درباره این موضوع شده واین موضوع حتی در بین علمای اهل سنت نیزمطرح بوده و آنها هم اعتقاد دارند که یاران امام مهدی(عج) اهل پرچم های سیاه و اهل خراسان هستند.این روایت که آغاز حرکت زمینه سازان ظهور امام مهدی(عج) از سرزمین مشرق وازایران خواهد بود و یاران امام مهدی اهل پرچم های سیاه هستند پیش همه علمای مسلمین معروف است. البته مدتی پیش وهابی ها این موضوع را رد کردند و گفتند که منظور از این نقل ایرانی ها نیستند بلکه صاحبان پرچم های سیاه طالبان هستند و خراسان هم شامل منطقه افغانستان است. وهابی ها با این ادعا های می خواهند از احادیث پیغمبر(ص) فرار کنند. مسئله این است که این حرکت یعنی انقلاب اسلامی ایران فراهمکننده زمینه ظهور است. یعنی اتفاقات زمینهساز ظهور امام(ع) با این جنبش آغاز میشود. در روایات شیعه آمده است که «امر» امام از مشرق آغاز میشود، در روایات سنی آمده است که او از مشرق میآید. پس ارزش انقلاب اسلامی به این است که زمینهساز ظهور امام(ع) است.
در روایات مربوط به زمینه سازان ظهور که در منابع مختلف آمده است ازخراسانی ها ،اهل قم و اهل طالقان نام برده شده است. منظور از این اقوام ایرانی ها هستند یا اهالی همان منطقه خاص است؟
سرزمین ایران در روایات گاهی به طالقان یعنی محدوده کوه های البرز، گاهی با نام خراسان ، گاهی به عنوان قوم سلمان ، سرزمین مشرق و اهل قم اسم برده شده است که منظور از همه اینها ایران است . این روایت مشهور است که عده ای خدمت امام هادی(ع) رسیدند. حضرت پرسیدند اهل کجا هستید. گفتند اهل ری امام فرمودند خیلی خوش آمدید اهل قم . آنها گفتند جانمان به فدای شما، ما اهل ری هستیم . حضرت گفت بله، ولی اهل قم هستید. اهل قم یعنی شیعیان در این سرزمین و کل ایرانی ها . یا اینکه وقتی می گویند سید خراسانی از زمینه سازان ظهور در ایران است، لزوما خراسانی نیست. خراسانی یعنی حاکم ایران .مثل یمانی حاکم یمن وشامی حاکم سوریه.
بنابراین موضع عصر ظهور در میان ایرانی ها از این جهت مورد توجه قرار گرفته که براساس روایات رسیده از اهل بیت(ع) دارای بشارتی خوشحال کننده برای آنها به عنوان قوم سلمان است. با نگاهی به تاریخ و سابقه ایرانی ها در اسلام و گرایش آنها به اهل بیت(ع) وبا رقم زدن انقلاب اسلامی نشان داده اند که آنها لیاقت این بشارت را دارند. این بشارت که ایرانی ها مسئولیت و رسالت مهمی در فراهم کردن شرایط برای ظهور دارند و از جایگاهی خاص در میان 313 نفر اصحای خاص امام مهدی(عج) برخوردارهستند.
تحلیل های شما درباره زمینه سازی ایرانیان برای ظهورحضرت (مهدی) درمقطعی باعث برخی سوء استفاده ها و تطبیق شخصیت ها در ایران شد.نظرشما درباره این تطبیق ها چیست؟
من هموراه این تطبیق ها را رد کرده ام.به این علت که وقتی می گویی فلانی شعیب بن صالح است یا فلانی سید خراسانی است در واقع داری توقیت می کنی یعنی می گویی که امام زمان(عج) درعمر این آقا ظاهر می شود که این توقیت است که ما را از توقیت نهی کرده اند. وقت گذاری حرام است وقتی ما کسی را با احادیث وارد شده تطبیق می کنیم یعنی وقت گذاری کردیم و این خلاف است.
شما مخالف تطبیق هستید؟
بله، ابدا نمی شود و این کار را نفی کرده ام. البته مقدمات را می شود تطبیق داد. چرا که مقدمات غیر از مسئله هستند.اینکه در روایات آمده زمینه سازان ظهور از مشرق زمین و قوم سلمان هستند رامی توان با ایرانی ها تطبیق داد و گفت این نکته به معنی وقت گذاری نیست. چرا که ما به سال مشخصی اشاره نکرده ایم . اگر گفتیم این منطبق می شود با ایرانی ها اشکال ندارد. ولی اگر انطباق می دادیم و می گفتیم این آقا از یاران امام است ،یعنی امام در زمان این آقا ظاهر می شود اشتباه بود. چرا که وقتی این آقا بمیرد معلوم می شود که ما اشتباه کرده ایم .ائمه هموراه ما را از این تطبیق ها نهی کردند. بعضی ها آمدند و برخی شخصیت های موثر در دوران ظهور را با چهره هایی در زمان حال تطبیق کردند این تطبیق ها را نمی شود قبول کرد. چرا که معنی اش وقت گذاری است واین یعنی اینکه زمان ظهورحضرت را معین کردن. ما در احادیث صحیح و متواتر اهل بیت(ع) داریم که این کار حرام است.
از جمله نشانه های ظهور قیام سفیانی در شام است. به اعتقاد شما تحولات سوریه و اقدامات گروه های تروریستی در این کشور ارتباطی به قیام سفیانی دارد ؟
در این مورد خیلی از من سوال می کنند و پاسخم به همه منفی است برای اینکه علامت هایش نیامده است.
کدام علامت ها؟
قبل ازقیام سفیانی باید خلاء سیاسی درعربستان و جنگ قبیله ای به وجود بیاید .دراین شرایط خود دولت حاکم درعربستان از سفیانی درخواست اعزام نیرو برای حفظ امنیت در مدینه می کند. علامت دیگر وقوع زمین لرزه در دمشق است . زمین در«حرستا»که روستایی در دمشق است ،خسف ( فرومی رود) می شود . بعد از وقوع این نشانه ها یک نفر که صورتش لکه لکه است و معروف به«ابقع» برعلیه «اصهب » قیام می کند. یعنی «اصهب» حاکم آن وقت است و ابقع قیام می کند بر علیه او. بنابراین برای تطبیق باید به نص صریح روایات و علامت ها رجوع کنیم.
امکان تغییر در ترتیب وقوع علامت ها و یا حتی عدم وقوع آنها وجود ندارد؟
خیر، وقتی اهل بیت(ع) با اطمینان ازخروج سفیانی صحبت کرده اند پس وقوع این اتفاق حتمی است و علامت هایش هم حتمی است و باید واقع شود. بدون ظهور این علائم و نشانه ها انقلاب امام زمان(عج) واقع نمی شود و ظهورحضرت مشروط به تحقق این نشانه است.
قیام کشورهای عربی نیز ارتباطی با اتفاقات دوره ظهور ندارد؟
البته اوصافی مانند ورود غربی ها به عراق هست ولی فاصله اش با ظهور امام مهدی(عج) مشخص نیست. درروایات داریم که درکشورهای عربی مردم مثل اسبانی که ریسمانشان رها می شود به خیابان ها می ریزند و به خروش می آیند، این نشانه ها هست. ولی نمی توانیم بگوییم که انقلاب کشورهای عربی مانند آنچه در مصر اتفاق افتاد جزء حوادث قبل از ظهور است. علامت های قابل اعتماد آنهایی هستند که از نظر عقلی و علمی متصل به ظهور حضرت باشد
اقدامات گروه های تروریستی داعش در سوریه و عراق نیز ارتباطی به خروخ سفیانی در شام که جزء علائم ظهور است، ندارد؟
خیر، من درکتاب به موضوع خط سفیانی و خروج سید یمانی به عنوان مهمترین نشانه های قبل از ظهور اشاره کرده ام. بنابراین باید این علامت ها بیاید تا بتوانیم بگوییم که ظهورنزدیک است.
علامت های متصل به ظهور کدام ها هستند؟
درروایات داریم که حضرت 15 روز قبل از ظهور جوانی از یارانش را برای ایراد بیانیه خود به مکه می فرستد ؛اما به محض اینکه جوان بعد از نماز پیام حضرت یا فرازهایی از آن را برای مردم می خواند، به او حمله ور می شوند و او را داخل مسجد الحرام بین رکن و مقام به قتل می رسانند. 15 روز بعد از این واقعه حضرت ظهور می کنند.این واقعه که به قتل نفس زکیه معروف است.به صراحت در روایات آمده و مشخص است و جز علامت های متصل به ظهور حضرت. ولی علامت های مطلق را نمی توانیم بگوییم متصل به ظهور حضرت است.
خیلی ها احتمال می دهند که حوادث سوریه شاید جز نشانه های ظهور سفیانی باشد.
شاید مقدمات باشد ولی نمی توانیم بگوییم که علامت سفیانی است. خیلی به من اصرار کردند که بگویم این حوادث ربط دارد به قیام سفیانی در شام. باید براساس علامت هایی که اهل بیت(ع) مشخص کردند حرف زد و تایید کرد و همین طوری نیست.
کدامیک از نشانه های ظهور محقق شده است؟
از نشانه های محقق شده می توانم ازقیام ایرانی ها که چندین مرحله دارد نام ببرم. قیام ایرانی ها شش مرحله دارد که دو مرحله اش گذشته و ادامه دارد تا برسد به قیام حضرت. دوم ورود غربی ها به عراق است. همچنین برپا شدن دولت اسرائیل و جمع یهودی ها درفلسطین وتشکیل دولتشان وتوجه دنیا به اهل بیت و امام مهدی .این علامت هایی است که می توانیم بگوییم قطعا اتفاق افتاده . علامت هایی که مانده همین خلا سیاسی درعربستان ، ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان،حکومت سفیانی که دشمن اهل بیت است در سوریه و اردن و حکومت یمانی در یمن که موالی اهل بیت است و جریانات دیگر تا ظهور حضرت.
درباره شش مرحله قیام ایرانی ها بیشتر توضیح می دهید؟
حدیثی از امام باقر(ع) است که آن راهم سنی ها روایت کردند و هم شیعه ها که مراحل این قیام درآن بیان شده است. امام می فرماید: «انی بقوم قد خرجوا من المشرق یطلبون حق فلا یعطونه » به این معنی که قومی از مشرق خارج می شوند که حقشان را از جهان می خواهند ولی جهان به آنها نمی دهد.مرحله اول قیام ایرانی ها جنگ تحمیلی بوده. در مرحله دوم مخالفان با آنان دشمنی میکنند، ولی اهل مشرق دربرابر دشمنان میایستند و تقاضای به رسمیت شناختن حقوق خود را دارند«یطلبون الحقَّ فلا یعطونه». من اعتقادم این است که ایران الان درمرحله دوم است. یعنی همین دشمنی های جهان برای دستیابی ایران به انرژی هسته ای. در سوم جریان جدیدی از دشمنی مخالفان صورت میگیرد، ولی اهل مشرق دومرتبه حقوق خود را مطالبه کرده و میخواهند حقوقشان به رسمیت شناخته شود «ثم یطلبون الحقًّ فلایعطون» یعنی به مرحله ای می رسند که می گویند ما سلاح داریم . درمرحله چهارم اهل مشرق سلاح خود را به دوش میگیرند «یضعون اَسلحتهُم علی عواتقهِم»، یعنی اعلام آمادگی برای جنگ می کنند. در این مرحله، دشمنان حق آن ها را به صورت مشروط به آنان میدهند. تعبیرامام باقر(ع) یا تعبیر پیغمبر(ص) این است که سلاح به دوش می گیرند. یعنی می گویند ما سلاح داریم وآن وقت جهان حقشان را به آنها می دهد. درمرحله پنجم ایرانی ها شرط و شروط آنها را نپذیرفته و به کار خود ادامه می دهند. این روند ادامه دارد تا سال ظهور حضرت که قیامی در داخل ایران برای یاری امام مهدی(ع) اتفاق می افتد . در جریان این قیام ایرانی ها دو گروه می شوند. ولی اختلافشان سیاسی و نرم است. من اعتقادم این است که وقتی یمانی ظاهرمی شود و امام زمان(عج) دستور می دهد که ازیمانی اطاعت کنید، مشکل اطاعت ازیمانی برای شیعیان به خصوص درعراق و ایران به وجود می آید.
چطوراین احادیث را این گونه تفسیر و تحلیل می کنید؟
براساس مفهوم متن صحیح احادیث است. اصل قوت هر موضوع در تفسیر تعبیرات پیغمبر(ص) و اهل بیت (ع) است.اینکه اولا متن صحیح ومحکم پیدا کنید و بعد اینکه این متن و ابعاد مختلف آن را بفهمید و تفسیر کنید. این طوری احادیث تحلیلی می شود.