eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
5- ترویج تفکرات مفسدانه و ظهور جنبش های ضد اخلاقی یکی دیگر از عوامل فروپاشی و سقوط نظام خانواده در جهان غرب، ترویج و اشاعه تفکرات مفسدانه در این جوامع است که مهمترین آنان را می توان در عناوین زیر یافت:
فمینیسم فمینیسم که در نخست برای احقاق حقوق زنان و اجتناب از دید ابزاری به ایشان ظهور کرد، پس از اندک زمانی تبدیل به فرقه ای خانمان برانداز شد که هم با مرد و هم با خانواده ضدیت داشت. فمینیست ها با برپا کردن اعتراضات موسوم به "مارش فاحشگان" در کانادا تقریباً خطی و مشی مفسادانه ای در پی گرفتند. آنان با استفاده از تعابیری همچون "بدنم مال خودم است"، "من چرا باید پاسخگوی عقده‌های جنسی مردان باشم" و ... بر ترویج بی بند و باری، خانواده ستیزی و اشاعه فحشاء و فساد اخلاقی تاکید ورزیدند. تندروی فمینیست ها موجب شد تا در بین پاره ای از جوامع مردان تفکرات زن ستیزانه و یا برتری جویانه­ غیر عادی بروز کند.
تفکر فمینیستی که یکی از اصول آن بی قید و تعهد بودن زن است، در ذات خود معضل زنا و فرزند نتیجه­ی آن را دارد. این دسته از تفکرات با طرح کردن اهداف اخلاق ستیزانه خود در قالب مواردی همچون استقلال و آزادی زنان که در واقع همان فرار از قیود خانوادگی و تعهدات زنا شویی است، باعث ترویج روابط نامشروع و ازدیاد فرزندان نامشروع می شوند.
از آنجا که بیشتر مبتلایان به ایدز از میان جامعه زنان هستند، که منشاء اثر آن هم، بیشتر مسائلی چون تن فروشی، تجاوز، فساد اخلاقی همسر و ... است؛ محتمل است که این موارد تبدیل به بهانه ای شود تا فمینیست ها با توسل به آن دست به ترویج تفکرات فمینیستی و خانواده ستیز بزنند. با توجه به برپایی مراسمات آن ها در سطح جهانی ایعاد این حملات ضد ارزشی بسیار توسعه یافته تر است و مخاطبان بیشتری را به خود جلب می نماید.
- ظهور جنبش های ضد اخلاقی با دریده شدن پرده تمدن و اخلاق بشری، فسادهای اخلاقی در قالب جنبش های اجتماعی پدید آمدند. پیدایشی که اوج آن در جنبش هیپی های(Hippie) آمریکا نمایان شد. جنبشی که مشتی گدای جلب توجه، آن را پدید آورده و جهت مرتفع کردن خواهش های شهوانی و نیازهای بیمار گونه خود و برای زندگی جنسی بدون تعهد از آن استفاده می کردند. بدین ترتیب هیپی ها مدافع روابط جنسی آزاد بین دختر و پسر و فرار از هر گونه رابطه تعهد آور شدند.
رشد این قبیل حرکتهای اجتماعی منحرفانه همراه با انفعال نهادهای مذهبی مسیحیت، باعث شد در گذر زمان فساد جنسی تبدیل به فرهنگ غالب بسیاری از جوامع غربی گردد. البته این فساد محدود به غرب نشد، بلکه در حال حاضر از یک سو با تسلط غرب و ابر سرمایه داران بر صنعت فیلم سازی و شبکه های اجتماعی و از سوی دیگر با سیاست صدور فرهنگ آمریکایی، این بیماری به دیگر مناطق جهان نیز سرایت کرده است. و نتیجه آن نیز چیزی جز سقوط ارزش های اخلاقی و بدنبالش افول نهاد مقدس خانواده بخاطر ماهیت تعهد ستیز این حرکات، نخواهد بود.
6- قواعد خشک و کهنه مسیحیت شریعت و قوانین مسیحیت بسیار کهنه و فاقد هرگونه تطابقی با نیازهای روز جوامع هستند. کهنه گی و بی ربط بودن این قوانین بیشترین اثر سوء خود را بر نظام خانواده گذاشته است. از آنجا که قوانین مسیحی، مسئله طلاق را حرام می داند و در حقیقت ازدواج را پیوند غیرقابل گسست تعریف می کند، خیانت جنسی و روابط خارج از خانواده تبدیل به فرهنگ و پدیده ای مرسوم در بین مسیحیان شده است.
بخش پنجم- تبعات سقوط خانواده در غرب فروپاشی نظام خانواده در غرب همانطور که خود مدلول دلایل مختلفی است که به پاره ای از آنان در فوق اشاره شد، برخی تبعات اجتماعی را نیز در پی دارد که سعی می شود به ترتیب اهمیت، به آنان پرداخته شود:
1- پیدایش نسلی حرام زاده فرزند نامشروع یا به زعم روشنفکران، فرزند "خانواده تک والدی" فرزندی است که یا والد او مشخص نیست و یا از طریق رابطه جنسی نامشروع(خلاف موازین شرعی) بوجود آمده است. نسلی که در ابتدا بنا بر مقتضیات ذاتی زمانه، چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما پس از سونامی فروپاشی نهاد خانواده و بدنبال آن شدت گرفتن بی بند و باری جنسی، از نظر جمعیتی افزایش چشمگیری پیدا کرد.
در واقع فروپاشی نهاد خانواده در غرب موجب شد تا این تمدن دچار شوکی اخلاقی قرار گردد و بی بند و باری جنسی و بدنبال آن افزایش حرامزادگان در سطح جامعه رشد یابد. با وجود اینکه دولت ها سعی در کاستن از شدت بحران اخلاقی فرزندان نامشروع داشتند اما با شدت گرفتن جنبش های ضد اخلاقی که در اروپا بیشتر در قالب "موج سوم فمینیسم" ظاهر می شد و در آمریکا با عنوان"جنبش هیپی ها" نمایان گشت، تقریبا مبارزه با مسئله زاد و ولد نامشروع به حاشیه رفت و دولت ها در راستای سیاست "گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو" نسبت به این مسئله سکوت اختیار کردند و با بی طرفی خود موجب قوت گرفتن این پدیده شوم اخلاقی شدند.
دولتهای غربی که نتوانستند جلوی سقوط نظام خانواده و تبعات ناشی از آن را بگیرند، حتی دست به تغییرات ساختاری در سیستم اجتماعی- قانونی خود زدند تا با این چالش ها روبرو شوند، تغییرات و تمهیداتی که کوچکترین سطوح آنان را می توان در لغو قانون محدودیت سنی برای خرید "قرص صبح فردا"(قرص پیش گیری از بارداری) دید. شاید مهمترین تلاشها در این راستای قانون گذاری های صورت گرفته در جامعه غرب جهت موازی سازی با نهاد خانواده از طریق رسمیت قانون بخشیدن به ارتباط موقت جوانان غرب دید. اما با وجود اینکه دولت های غربی سعی کردند با وجه قانونی بخشیدن به این دسته از روابط موقت و منحرفانه و موازی ساختن آنان با نظام خانواده تا حدی موفق به فرار از اذهان عمومی شوند.
بطورکلی غربیان نتوانستند تبعات ناشی از فروپاشی خانواده من جمله تشدید حرام زادگی را خنثی و آثار منفی آن را محو نمایند. همچنین با افزایش جمعیت حرامزادگان، فروپاشی خانواده شدت گرفته است. تولد فرزندان نامشروع همچون هر عمل خلاف اخلاق دیگری، برای جامعه تبعات منفی به همراه دارد. از سوی دیگر همین نتیجه ناشی از فروپاشی خانواده، خود با تکیه به پیامدهایش از عوامل تشدید این فروپاشی است. از این جهت به ذکر پاره ای از آن ها اشاره می شود:
- شکستن تابوی فرزند نامشروع هنوز بخشی از جامعه غربی دارای نمایه های سنتی و مذهبی است و جامعه تا چندی پیش رنگ و بوی مذهبی داشته است. ترویج زاد و ولد نامشروع و رسمیت بخشیدن به آن، باعث جلب توجه و شکستن حرمت آن در اندک جمعیت اخلاق مدار غرب می شود.
تشدید تزلزل نهاد خانواده مادران و فرزندان نامشروع را خانواده نامیدن و عنوان "خانواده تک والدی" بر آنان گذاشتن، با توسل به کاور عوام فریبانه "هدف آرامش است"، ماهیت و ذات تشکیل خانواده را هدف قرار می گیرد. در حقیقت با این تعریف اصالت اخلاقی خانواده را هدف قرار می دهند.
متعصب نشاندن جریان های اخلاقی در جراید و بخش های هنری غربی از مادران این فرزندان بعنوان زنانی"تجربه گرا و مستقل" یاد می شود و این فرزندان را "نیازمند توجه" توصیف می کنند. سعی می شود عمل شنیع بارداری نامشروع با قالب "از تعهد و الزام گریزی" توجیه شود. از سوی دیگر برای کوبیدن مخالفان این بحران اخلاقی، از آنان با عناوینی همچون "نسل پیر"، "اقلیت متعصب" و " ناسیونالیست های فالانژ" یاد می شود، که این مسئله باعث تضعیف جریان های اخلاق گر این جوامع است.
- توجیه همجنس گرایی از آنجا که بارداری نامشروع در برخی فرهنگ ها با واکنش اجتماعی روبرو می شود، از این رو ممکن است باعث شود گرایشات همجنس گرایانه(که بارداری در آن موضوئیت ندارد) بالاخص در بین جامعه زنان و کودکان قربانی این عمل شنیع، شدت یابد.
- مشکلات روانی مسلماً فرزندان نامشروع بنا به خلاء عاطفی(ناشی از عدم وجود یکی از والدین) بیشتر از افسردگی و اضطراب رنج می‌برند. در حقیقت این دسته از فرزندان در دراز مدت حس پوچی و نا امیدی، جامعه ستیزی و هنجار شکنی پیدا می کنند و در سنین بالا حاضر به برقراری رابطه جدی و تعهد آور با ضمانت های شرعی و اخلاقی می شوند. نتیجتاً این مجموعه از عوامل این افراد را تبدیل به انسان هایی دارای کمبود روانی و اختلال های مربوطه می کند.
بالابردن آمار طلاق زنانی که قبل از ازدواج از مرد دیگری فرزند دارند، قطعا پس از ازدواج در هماهنگ سازی بین دو گروه انسانی قدیم(خود و فرزند نامشروع) با جدید(خود و همسر جدید) به مشکل برخواهند خورد و حتی در صورت هماهنگ سازی نیز، ممکن است پیوند های خاص خلاف اخلاقی بین مرد و فرزند نامشروع(دختر) شکل بگیرد، مسلماً این چنین مواردی زمینه طلاق را به شدت افزایش می دهد.
2- تشدید ناآرامی های اجتماعی از دیگر تبعات اجتماعی فروپاشی خانواده، سقوط ارزشهای اخلاقی- اجتماعی و به دنبال آن محو وجدان اجتماعی و افزایش ناامنی های اجتماعی و نابهنجاری های روانی در سطح جوامع غربی می باشد.
3- زوال بیش از پیش اخلاق سقوط نظام خانواده و تبعات منفی ناشی از آن بویژه شکست های عاطفی پس از فروپاشی یک خانواده باعث می شود تا در دید جوانان غربی، ایجاد خانواده یک ریسک بزرگ تلقی شود و از این رو آنان برای ارضای نیازهای خود به روابط جنسی بی قاعده و انحرافات خلاف عرف رو آورند.
4- فراهم شدن زمینه ای گسترش همجنس گرایی فروپاشی نهاد خانواده و در پی آن شکست های عاطفی ناشی از آن، باعث شده است طیفی از جامعه غرب که دارای نظام اخلاقی – ارزشی شخصی نیستند، برای فرار از خلع های عاطفی ناشی از شکست گذشته و هراس از تکرار این تجربه در آینده، روی به روابط جنسی با همجنس خود آورند.
در مجموع بحران فروپاشی خانواده در غرب، ریشه در مجموعه ای از عوامل تاریخی همچون جنگ ها، تحولات اجتماعی(ظهور موج سوم فمینیسم، هیپی ها و ...)، بحران های اقتصادی و بالاخص موقعیت روانی یک جامعه دارد. در جامعه امیدوار و بدون هراس، اعضاء با شجاعت به سراغ ایجاد رابطه تعهد آور(ازدواج) می روند، در صورتی که در جوامع مضطرب از آینده، افراد به دلیل هراس از ناکامی سعی می کند با مسائل زودگذر خود را آرام کنند، مسائلی که از شوم ترین آثار آن پدید آمدن نسلی نامشروع در این جوامع است. از سوی دیگر قدمت و عدم اراده دولت ها باعث شده است که غرب نتواند به طور ریشه ای با این بحران برخورد کند. از این رو، ناچار در طول زمان این اعمال را به رسمیت می شناسد، برای نمونه می توان به رسمیت یافتن و قانونی شدن روز افزون ازدواج همجنسگرایان، ازدواج و فرزندخواندگی آن ها در جوامع مختلف غربی اشاره کرد. با به رسمیت شناختن سایر روابط ناصواب توسط دولتها که منجر به نوعی به موازی سازی با نهاد خانواده شده است، فروپاشی نهاد خانواده در غرب شدت بیشتری خواهد یافت.
این مطلب ها فرستادم تو کانال که بگم غرب برای ایران نقشه دارد و همچنین برای بانوان ایرانی و مردان ایرانی