دوستی دارم که خداوند او را از نعمتهای مادی خود بهرهمند کرده است و برخلاف سخنان ما به نماز روی نمیآورد، تقاضای راهنمایی جهت هدایت او را دارم، خواهش میکنم که پاسخ کنایهای نباشد؟
منتظران گناه نمیکنند
دوستی دارم که خداوند او را از نعمتهای مادی خود بهرهمند کرده است و برخلاف سخنان ما به نماز روی نمی
پاسخ:ـ ۱. در درمان بینمازی، ریشهیابی مهم است و اینکه هیچ درمانی مثل اعتقاد پیدا کردن (تفکر در نعمتها، خلقت و…) و باور قلبی و بیدار شدن وجدان اثربخش نیست. اینجاست که الگوی منحرف، شرور و سختیها و ثروت و وسوسههای دوستان و… نمیتوانند خللی وارد کنند.
۲. پس از این باور، لازم است هر روز و هرگاه قلب را به نور موعظه و تذکر زنده نگه داشت (روح بدون تذکر مثل ماشین باطری خالی میکند).
۳. نکته مهم دیگر اینکه در مورد این افراد نباید منتظر بود که سریع نمازخوان شوند. اینها به صورت تدریجی در ناخودآگاه و خودآگاه فرد اثر میگذارد؛ البته برای کسی که از قبل تمرین نداشته باشد، در ابتدای امر کمی دشوار هم خواهد بود.
۴. همچنین باید گفت که از اهرم عاطفه، محبت و انگیزه برای گفتوگوها و خیرخواهیها در رفتارها استفاده کرد و نسبت به کارهای مثبت، او را تشویق و تقویت کنید (کلامی و غیر کلامی) و نسبت به عقوبتهای دنیایی (بیبرکتی …) بینمازی از حسن ثروتاندوزی او برای کشیده شدن به سوی نماز کمک بگیرید تا انشاءالله بهتدریج کاملاً جنبه خدایی شود.
از آنجایی که برای حل مسئله ابتدا باید علت ریشهیابی شود، در ابتدای بحث به علل نماز نخواندن اشاره میکنیم و سپس راههای اصلاح (بینشی، اخلاقی، روان شناختی و عاطفی) را متذکر خواهیم شد و در آخر از بحث نتیجهگیری خواهیم کرد.
۲ - علل بینمازی
نماز نخواندن یک مسلمان میتواند براثر یک علت یا علل متعددی باشد که برخی از آنها از این قرار است:
۲.۱ - بینشی و اعتقادی
(عدم تفکر در اصول دین ـ وجود شبهات بیپاسخ در ذهن مثل بحث شرور و مصیبتها و عدم آگاهی از عقوبت ترک نماز و جایگاه والای نماز در دین، …)؛
۲.۲ - اخلاقی و ارزشی
(غفلت و غرور، غرق شدن در منکرات و فحشا، عناد، خجالت و حیای نابجا به خاطر تمسخر و دوستان ناباب و...)؛
۲.۳ - روانشناختی
(عاطفی و روانی) مثل ضعف اراده، عدم تمریندهی و تربیت دینی از طرف خانواده، داشتن الگوهای زنده و محبوب بینماز، تشویق و تقویتها، عقدهگشایی و مخالفت در مقابل سختگیریهای بیجا و شکستن عزت نفس و غرور یا تحقیر در مقابل دیگران، اهمالکاری و تأخیر در شروع کار و…
با توجه به این علتها اگر انسان ریشهیابی کند و بداند علت اصلی از کدام قسمت ناشی میشود، آسانتر میتواند به هدایت فرد بپردازد.