eitaa logo
موکب جوادالائمه (ع)
163 دنبال‌کننده
2هزار عکس
779 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شبی یک روایت یا یک حدیث امام علی علیه السلام فرمودند : زاهد در دنیا کسی است که حرام بر صبرش غلبه نکند ، و حلال از شکرش باز ندارد. درسهایی از قرآن درس دوم اشباع هاء: یعنی سیر گفتن هاء(حرف اضافه دادن به هاء را اشباع یا سیر گفتن نام نهاده اند). اشباع به دو دسته تقسیم می شود. واو (ی) یا (ئی) که در بعضی قرآنها با علامت مخصوص نمایش داده شده است. این علامت ____،___ اشباع واو(ی) است یعنی روی هر حرفی قرار گیرد باید به آن حرف واو ساکن بدهیم ، که تا به حال هم روی سه حرف واو همزه هاء دیده شده است. وُ= وُو° ءُ= ءُو° هُ= هُ و° این علامت ِ_ اشباع یا ئی است یعنی این علامت زیر هر حرفی قرار گیرد باید به آن حرف یاء ساکن بدهیم پس این علامت ِ__ نماینده یاء ساکن خواهد بود ، اَهلِهِ = اَهلِهِی° لَهُ= لَهُو° پایان درس دوم خدایا ما را ببخش وبیامرز، خدایا عاقبت همه‌مون را ختم بخیر بگردان، خدایا آبروی ما را در دو جهان حفظ بفرما، خدایا ما را از قرآن واهل بیت فاصله و جدایی مینداز، خدایا ما را مستحق عذاب جهنم مفرما، خدایا مشکلات جوانان را مرتفع بگردان، خدایا دشمنان دین وقرآن را محو و نابود بگردان، خدایا پدر ومادران آسمانی مارا قرین رحمتت قرار بده، ومریضهامون را شفای عاجل عنایت بگردان، وفرج مولایمان را نزدیک بگردان (( اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )) ۱۴۰۳/۱/۲۳ معلم قرآن حاجی بابایی 🤲🌹🤲🌹🤲🌹🤲🌹🤲🌹🤲🌹🤲🌹🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام، امروز جمعه متعلق به عظمای حق، حضرت بقیه الله اعظم ارواحنافداه می باشد آقا جان چقدر چشم براه باشم این جمعه هم نیامدی، می دانم من بدم اما آقا جون تو که خوبی، به خوبها سر می زنی مگر بدها دل ندارند، به بدها یک سر بزن ای خوب خوبان آقا جون، آقا جون بلکه این هفته بیایی، سلام دیگر بر تمامی اعضای گروه جوادالائمه که از جمعه آینده خود را برای مراسم دعای ندبه و عرض تبریک به آقا جونمون امام جواد ع تشریف میارید،‌ --------------‐---‐------------------------------------- ولی آیات قرآن امروز پیام قرآنی شماره ۶۸۸ س(ص) آیه ۶۵ قُل اِنَّمَا اَنَا مُنذِرُُ وَ مَا مِن اِلَهِِ اِلُّا اللهُ الوَاحِدُ القَهَّارُ. بگو که من رسولی منذر بیش نیستم و جز خدای فرد قهار خدایی نیست. ۱۴۰۳/۱/۲۴ معلم قرآن حاجی بابایی 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌹🌷🌹🌷🌸🌺🌹🌷🌹
پیام قرآنی شماره ۶۸۹ س (ص) آیه ۶۶ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرضِ وَ مَا بَینَهُمَا العَزِیزُ الغَفَّارُ. آفریننده آسمانها وزمین و هر چه بین آنهاست، همان خدای مقتدر و بسیار آمرزنده. ۱۴۰۳/۱/۲۴ معلم قرآن حاجی بابایی 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🥀🌻🥀🌻🌹🌷🌸🌺🌸
شبی یک روایت یا یک حدیث امام صادق(شبی یک روایت یا یک حدیث امام صادق(علیه السلام )‌: هر گاه روزیت به کُندی آید و به سختی به تو برسد استغفار کن، درسهایی از قرآن جلسه سوم: دنباله درس، اگر حرف(هُ) در آخر کلمه ای اضافه شود و حرف قبل از آن دارای صدای (--َ--) یا (---ُ--) باشد در این صورت (ه)‌ با ص.دای کشیده (هو) خوانده می شود. مثال: رَسُولُهُ ----اَمرُهُ ---- عَذَابُهُ و اگر حرف ( هِ) در آخر کلمه ای اضافه شود و حرف قبل از آن دارای صدای (--ِ--) باشد در این صورت (ه) با صدای کشیده (هیِ) خوانده می شود. مثال: بِهِ هَذِهِ غَیرِهِ قَومِهِ مَالُهُ ------ مَالُهُو° اَمَاتَهُ------- اَمَاتَهُو° فَضلِهِ---- فَضلِهِیِ غَیرِهِ------- غَیرِهِیِ توجه این تبصره در تمام مواقع درست نیست نَفقَهُ------همان نَفقَهُ خوانده می شود. پایان جلسه سوم (توجه: به تجوید و قواعد قرآن خوب دقت کنید) خدایا ما را ببخش وبیامرز، خدایا عاقبت همه‌مون را ختم بخیر بگردان، خدایا ما را با قرآن محشور بگردان، خدایا ما را در تدبر و تعمل و تعمق قرآن موفق بدار، خدایا همین قرآن را چراغ هدایت برای ما قرار بده، خدایا ما را با انبيا و اولیائت محشور بگردان، خدایا مشکلات جوانان و جامعه را به دست یدالهی خود مرتفع بگردان، خدایا دشمنان دین وقرآن را محو و نابود بگردان، خدایا سجده شکر بجا می آوریم که نزولات آسمانی خود را بر ما نازل می کنی ، خدایا پدر ومادران آسمانی مارا قرین رحمتت قرار بده، ومریضهامون را شفای عاجل عنایت بگردان، وفرج مولایمان را نزدیک بگردان (( اللهم عجل لولیک الفرج )) ۱۴۰۳/۱/۲۴ معلم قرآن حاجی بابایی 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
کتاب نامیرا یکی از بهترین کتابای عمرم بود که خوندنم، قشنگترین قسمتش رو که اوج داستانه رو میخوام بگذارم حتما بخونید. این کتاب دوران کوفه و حضرت مسلم هست، نقش اول این کتاب بنظرم عبدالله بن عمیر کلبیه که شخصیت فوق العاده‌ایه، از قوی‌ترین فرمانده‌هان سپاه اسلامه که موافق اومدن امام حسین به کوفه و جنگ بین مسلمین نیست. هرچقدرم باهاش صحبت میکنن راضی نمیشه به جمع کوفیان بپیونده تا با سیدالشهدا بیعت کنه، حتی بلند میشه با همسرش بره سمت مرز برای جنگیدن با مشرکان که گذرش به امام حسین نیفته.... تو مسیر مردی رو میبینه که به سمت کوفه میرفته و اسبش از خستگی میمیره ادامه رو از کتاب بخونید.. . . عبدالله به مرد گفت: از کوفه چه می‌خواهی؟ 🔻مرد گفت: من همان میخواهم که همه‌ی اهل کوفه میخواهند عبدالله گفت: پس تو هم خبر حمله‌ی مسلم و یارانش را به قصر ابن زیاد شنیده ای! مرد جا خورد 🔻مسلم دست به تیغ برده؟! چرا منتظر ورود امام نشد؟! ام وهب گفت: ابن‌زیاد هانی را کشت و راهی جز جنگ برای کوفیان نماند عبدالله حالا كاملا دریافته بود که مرد غریبه، مسافری عادی نیست. پرسید: تو که هستی مرد؟! 🔻مرد گفت: شما در این بیابان چه می‌کنید؟ عبدالله گفت: «ما به فارس بازمی گردیم، تا شاهد جنگ میان مسلمانان نباشیم.» 🔻مرد گفت: شما از چه می گریزید؟! اگر همه‌ی ما کشته شویم، بهتر از آن است که مردی چون یزید را بر جایگاه رسول خدا ببینیم.» عبدالله مبهوت ماند وگفت: من اسبم را به تو می دهم فقط به شرطی که بگویی تو کیستی؟!» 🔻من بنده‌ای از بندگان خدا هستم که به یگانگی او و رسالت محمد شهادت داده ام و اکنون حسین را امام و مولای خویش قرار دادم تا یقین کنم که آن چه می گویم و آن چه می کنم، جز سنت رسول خدا نیست، حتی اگر به بهای جانم باشد.» عبدالله بر سر مرد فریاد کشید: مسلمانی ات را به رخ من مکش! که من با مشرکان بسیاری جهاد کردم؛ و جز برای خدا و رسولش شمشیر از نیام بیرون نکشیدم. 🔻مرد خونسرد گفت: لعنت خدا بر آنان که ایمان شما را بازیچه ی دنیای خویش کردند؛ و وای بر شما که نمی دانید بدون امام، جز طعمه‌ای آماده در دست اراذلی چون یزید و ابن زیاد هیچ نیستید؛ حتی اگر برای رضای خدا با مشرکان جهاد کنید. آیا بهتر و عزیزتر از قرآن و حسين، یادگاری از پیامبر بر روی زمین باقی مانده است؟ عبدالله به سوی او رفت. گفت: من هم پسر فاطمه را شایسته تر از همه برای خلافت مسلمانان می دانم، اما در حیرتم که حسین چگونه به مردمی تکیه کرده که پیش از این، پدرش و برادرش، آنها را آزموده اند و اکنون نیز با فریب ابن زیاد به پسر عقیل پشت کردند و هانی را تنها گذاشتند. 🔻مرد آرام گفت: آیا حسین اینها را نمی‌داند؟! عبدالله: اگر می داند، پس چرا به کوفه می آید؟ 🔻مرد گفت: او حجت خدا بر کوفیان است که او را فراخواندند تا هدایت شان کند. عبدالله گفت: «چرا در مکه نماند، آنها نیاز به هدایت ندارند؟» 🔻مرد گفت: «آنها که برای حج در مکه گرد آمده اند، هدایت شان را در پیروی از یزید می دانند و یزید کسانی را به مکه فرستاد تا امام را پنهانی بکشند، همان طور که برادرش را کشتند. و اگر امام را در خلوت می کشتند، چه کسی می فهمید، امام چرا با یزید بیعت نکرد؟ 🔻خواست برود رو به عبدالله برگشت و گفت: و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمی‌کنم، که تکلیف خود را از حسین می‌پرسم. ومن حسین را نه فقط برای خلافت، که برای هدایت می خواهم. و من حسین را برای دنیای خویش نمی‌خواهم، که دنیای خود را برای حسین می خواهم. آیا بعد از حسین کسی را می شناسی که من جانم را فدایش کنم؟ و رفت. عبدالله برگشت و اسب خویش را آورد و مرد را صدا زد: صبر کن، تنها هرگز به کوفه نمی رسی! مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت: بهای اسب چقدر است؟ دانستن نام تو! مرد سوار بر اسب شد: من هستم، فرستاده‌ی حسین بن علی! و تاخت. عبدالله مانند کسی که گویی سالها در گمراهی بوده و تازه راه هدایت را یافته بود، به زانو نشست و سرش را میان دستها گرفت. جالبه بدونید عبدالله بن عمیر کلبی و همسرش ام‌وهب از شهدای کربلا هستن😭 | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا