به آقا اباالفضل دیگه نمی‌تونیم... دیگه نمی‌تونیم این حجم از دوریتون رو تحمل کنیم و هضم کنیم...

دیگه بسه مونه...

اینجوری با فراق ما رو امتحان نکنین...💔

داره به داداشم حسودیم میشه که اینقدر زود به زود میاد پیشتون...(:

مثلا الان نشسته تو صحن انقلاب... روبرو ایوون طلا... وای که بهشتِ اصن...(:💔

خوشبخت؟ کفتری که پر میکشه تو حرمت😭😭😭

دلتنگِ حرمتونم... دلتنگِ نگاه کردن به گنبدطلاتونم... دلتنگِ نگاه کردن به ایوون طلاتونم... دلتنگ نشستن تو صحت گوهرشادم... دلتنگ نشستن تو صحت انقلاب و زل زدن به گنبدتونم... حتی دلتنگ اون سقاخونه هام... دلتنگِ اون کبوترا... حتی اون سنگ ها و کاشی های کف صحن ها و رواق ها... دلتنگِ بوی عطر حرم که تو رواق پخش شده... دلتنگِ پرپری های خادما... دلتنگِ اون فرش قرمزا که تو صحن پیامبر اعظمِ دلتنگِ باب الجواد... دلتنگ... دلتنگ...

دلتنگِ نگاه کردن به گنبدطلاتونم... دلتنگِ نگاه کردن به ایوون طلاتونم... دلتنگ حرمتونم... دلتنگ نشستن تو صحن گوهرشادم... دلتنگ نشستن تو صحن انقلاب و زل زدن به گنبدتونم... حتی دلتنگ اون سقاخونه هام... دلتنگِ اون کبوترا... حتی دلتنگِ اون سنگ ها و کاشی های کف صحن ها و رواق ها... دلتنگِ بوی عطر حرم که تو رواق پخش شده... دلتنگِ پرپری های خادما... دلتنگِ اون فرش قرمزا که تو صحن پیامبر اعظمِ دلتنگِ باب الجواد... دلتنگ... دلتنگ... کی این دلتنگی ها به وصال ختم میشه آقا...(:!

یه کارایی برا بچه های آخر آزاده که اگه همون کار رو بقیه بچه ها انجام میدادن حسابشون با کرام الکاتبین بود!!😐 مثلا من یادمه اگه من و خواهرم و داداشم رو دیوار چیزی مینوشتیم مامانم اسکاج ظرفشویی میدادن دستمون با یه سطل آب کف ، میگفتن خودتون بشینید پاک کنید😠 بعد الان فاطمه بچه آخره خونوادست.. مامانم داشتن باش جمع و تفریق تمرین میکردن یهو بلند گفتن پاشو بریم رو دیوار بنویسیم بزرگ رو دیوار بنویس برام ببینم!😍 بزرگ بنویس که قشنگ ببینماااا😁 و من اینجوری بودم 😕😐 رو دیوار بنویسه؟ مگه رو دیوار چیز نوشتن کار بدی نبود؟😐😂 بعد رفتم میگم خب زود با دستمال پاک کن که جاش نمونه مامانم به دفاع برخاستن و گفتن طوری نیست با اسکاج پاک میکنم من: 😐🤣 پ.ن: البته اینکه الان دیوارمون سرامیکِ هم بی تاثیر نیست... زمان ما دیوارمون کاغذ دیواری بود😂 #خونواده #بچه_آخر #آبجی_کوچیکه #آزادی #خدایا_بسه_دیگه 😂

مسکینی دیدم با کفش پاره ، شکر خدا میکرد🤲🏻 گفتم : که کفش پاره شکر خدا ندارد😏 گفت : یکی #شکر میکرد دیدم پا ندارد🙂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

امام رضا ایرانه و نمیتونی بری:)))💔 چقدر سخته با واقعیت کنار بیای ...... ولی این فراق ها قشنگن این دیدن پخش زنده های مشهد قشنگن سلام های از راه دور قشنگن " همینم شکر ،عادت حرم نرفته هاست دیگه:)"♥️ #منتظر