اگه همه اینو بگن
پس ایتا رو خالی میکنید.
برای همون بچه هایی که
دارن عقاید مسخره و پوچِ
خودشونو میکنن تو مخ بقیه
اگه همه اینو بگن
یعنی ایتا رو خالی
کردید ، برای همون
کسایی که میان با
مذهبی نما بودن،
هزار تا دختر و پسر
عاشق خودشون میکنن!!!
که تهش هم هیچی
به هیچی باشه !!
میشناسم دیگه ..
زیاد میشناسم
طرف یقه رو بسته
ریش گذاشته
موها رو کج زده،
یه انگشتر عقیق و
یه تسبیح دستش گرفته.
بِرُ بِر پروف عوض میکنه
عکس میذاره از خودش
زیرشم یه متن مینویسه
و میزنه هشتگ تلنگرانه
خب تلنگرانه و زهرمار !
میدونی همین تویی که
داری با هزار تا اد و اطوار
مثلا به خیال خودت فعالیت
میکنی، چند تا دختر رو کشته
و مرده ی خودت کردی ؟؟؟!
خوشت میاد ؟! فازت چیه؟
تویی که دم از شهادت و ...
میزنی !
برعکسشم زیاد دیدم.
روسری و ساق دست
ست میپوشه ، یه انگشتر
سبزِ ظریف و ناز دستش
میکنه ، چشما رو تا حد
ممکن ریمل میزنه و به
قشنگیش اضافه میکنه.
بعد پرِ چادرشو میگیره
جلو صورتش !
که بشه شبیه یه نقاب.
تهشم میگه من که قیافهم
پیدا نیست که
من دارم کار جهادی میکنم
فعالیت مذهبی میکنم
خب زهرمار و فعالیت میکنم
میدونی چند تا پسر کشته
مرده ی خودت کردی ؟؟؟!
که چی ؟؟!! تهش که چی
واقعا کم نیستن
از دختر و پسر هایی
که میان پیوی میگن
فلانی ، من دلبسته ی
فلان خانوم یا فلان
آقا شدم
نمیدونم چیکار کنم!
میگم از کجا باش
آشنا شدی ؟؟!
میگه یه کانال مذهبی
داشت ، اونجا متن میذاشت...
هی تو ناشناس میپرسید
دختری ؟ پسری ؟
الان چه دردی از شما دوا
میکنه، اینکه من پسرم یا دختر ؟!
دلیل اینکه تا الان هیچوقت رو خودم
مانور ندادم همین بوده و هست !
چرا؟
چون بودن کسایی که اومدن گفتن
ما اصن پیوی باش حرف نزدیمااا
ولی اینقدر تو چنلش قشنگ حرف میزد
اینقدر پخته و درست حسابی حرف میزد
که همش میگم شالا همسر من چنین
خانومی یا چنین آقایی باشه
واسه همین وابستهش شدم
وابستهی شخصیتش شدم!
وقتی حرفاشو میدیدم خیلی دوست داشتم.
تک تک کانالایی که میان میگن من فلانی هستم ، عقایدم فلان طوره ، سنم فلانه ، فلان اخلاق رو دارم، و میخوام اینجا سعی کنیم
که با هم رشد کنیم
تهش میشه همین !!
تهش میشه همین که مخاطب ، مطالبِ تو رو
با متصور شدنِ خودِ تو و شخصیتِ تو میخونه.
به این فکر نمیکنه اصن شاید این یارو این حرف
ها رو از جایی کپی کرده
شاید خودش اینجوری نیست اصن !!
من هیچوقت دوست نداشتم و ندارم
که کانال شخص محور بشه.
هیچوقت دوست نداشتم و ندارم درباره
خودم چیزی بگم
چرا ؟؟؟! چون من آدمیم که زیاد میرم بالا
منبر ، زیاد حرف میزنم برا خودم
حالا چه غلط چه درست
کلا زیاد حرف میزنم
دوست نداشتم حرف هام، با متصور شدنِ
من در ذهنِ مخاطب صورت بگیره
دوست ندارم وقتی حرفی میزنم
مخاطب به جای اینکه رو اون حرف تمرکز کنه.
رو این تمرکز کنه که ، وای اینم چه آدم حسابیه.!!