eitaa logo
ایده های جدید مربیان کودک
78.8هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
10.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
✨ مربیان خلاق، معلمان و مامان های با انگیزه و شاد اینستا: https://instagram.com/morabiyan_kodak?igshid =N مدیر: @Ganjipour کپی مطالب کانال در کانال های خصوصی با صلوات برای شادی روح پدرم♥️ تبلیغات : @tabligsg @Ganjipour
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزش فصل زمستان خانم حبیبی، دارالقرآن نور، قم 🍃🌸JOiN👇 •••❥ @morabikodak5159
فرزندپروری 🙏 از کودکان در کارهای منزل، کمک بگیرید: 👌این کار سبب رشد مسؤولیت پذیری و بالا رفتن اعتمادبنفس فرزندتان میشود 💢بچه های کوچک می توانند در جمع کردن لباس های تیره و روشن به شما کمک کنند 💢حتی ممکن است قادر باشند لباس های خود را در بین آنها جمع کنند 🍃🌸JOiN👇 •••❥ @morabikodak5159
ایده 🍃🌸JOiN👇 •••❥ @morabikodak5159
هماهنگی چشم و دست جابجا کردن توپ آموزش رنگها 🍃🌸JOiN👇 •••❥ @morabikodak5159
کاردستی 🍃🌸JOiN👇 •••❥ @morabikodak5159
🔵دوست داری پسر یا دخترت یا خودت زبان انگلیسی یاد بگیری⁉️⁉️ کار سختی نیست😇 🔵 یه کانال هست که آموزش صفر تا صد😎 زبان رو رایگان در کانال میزاره 🔵این کانال رو از دست ندید. (۱۰ سال سابقه تدریس زبان انگلیسی👏) 🔵لینک کانال👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3240951835C6c99c3d126 http://eitaa.com/joinchat/3240951835C6c99c3d126 همه چی اینجا رایگانه😊👆 🌸Be Our Guest😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعتماد بنفس کودک 👌خیلی مواقع نه گفتن بچه ‌ها نشانه بى‌ ادبى ولجبازی نيست 👈بلكه شروع خودمراقبتى است و سبب بالا رفتن اعتمادبه نفس فرزند شما میشود 🙏اجازه بديم كه بچه‌ها نه بگن. 👌اگر بچه ها در کودکی اجازه نه گفتن نداشته باشند، در نوجوانی بسیار آسیب پذیر خواهند شد.
#کارت_پستال_روز_مادر
#کاردستی_دهه_فجر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیو_آموزشی ساخت گل کاغذی دکوراتیو مناسب در خانه ومدرسه
بازی ماز اهداف بازی: حل مسئله، هماهنگی چشم و دست ، دقت و تمرکز و توجه وسایل مورد نیاز بشقاب یکبار مصرف، کاغذ رنگی و توپ کوچیک ، چسب ماتیکی
بهداشت یعنی تمیزی زباله وکثیفی هرجا که شد نریزی این سطل اشغال ماست جای زباله اینجاست ─┅─┅─═ஜ۩🌸۩ஜ═─┅─┅
واحد کار #بهداشت_دهان_دندان
کاردستی بهداشت شخصی خانم حبیبی، دارالقرآن نور ، قم
/شعر| واحد کار و | ابر باز برای آسمون                  از راه رسید یه مهمون یه ابر چاق سیاه                 با خنده های قاه قاه ابر ِسیاه شیطون                دوید توی آسمون نشست کنار خورشید          دامنشو روش کشید آسمونو سیاه کرد               خنده ای قاه قاه کرد خورشید به ابر نیگا کرد        پرنده رو صدا کرد پرنده زود پر کشید              رفت تا به ابرک رسید پاهاشو قلقلک کرد             به خنده هاش کمک کرد ابر سیاه هی خندید            اشک چشاشو ندید خنده ی ابر بارون شد         خورشید خانوم خندون شد