eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین. ترجمه: خدایا بپوشان در آن با مهر ورحمت وروزى کن مرا در آن توفیق وخوددارى وپاک کن دلم را از تیرگیها وگرفتگى هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود. اللّهم غشّنی فیه بالرّحمة خدایا! در این روز مرا به رحمت خود بپوشان در باره ی رحمت الهی و مسائل پیرامون آن رجوع بفرمایید به شرح دعای روز نهم ماه رمضان در همین وبلاگ. ما امروز از خداوند می خواهیم که رحمت خود را شامل حال ما گرداند و ما را با آن بپوشاند و سراسر وجود مان را به رحمت الهی بپوشاند. چرا که اگر خداوند اراده کند که نعمتی از رحمت خود نسیب کسی بکند؛ هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد. و اگر هم خواسته باشد از کسی رحمتش را دریغ کند و برخوردارش نکند، همه ی عالم نمی توانند آن را به او برسانند. « ما یفتح اللهُ للنّاس مِن رحمةٍ فلا ممسک لها ، و ما یُمسک فلا مُرسل مِن بعده ؛ و هو العزیز الحکیم. یعنی: هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمی تواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است.»(فاطر/2) از طرفی هم تا ما خودمان را لایق و شایسته ی رحمت الهی نکنیم، رحمتش را شامل حال ما نمی کند. پس نزول رحمت الهی بر فردی و یا خانواده ای و یا جامعه ای، یک امر دو سویه است. در باره ی حقیقت رحمت در شرح دعای روز نهم گذشت، اما برای اینکه ما شامل رحمت الهی بشویم، شرایطی دارد. خداوند در قرآن می فرماید که مجازاتش را برای هر کس که بخواهد می رساند ولی می فرماید که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و عمومیت دارد. که این رحمت عام است. و شرایطی و وظایفی برای مرحومین بیان می کند: « و اکتب لنا فی هذه الدّنیا حسنةً و فی الاخرةِ انّا هدنا الیک ؛ قال عذابی اُصیبُ به مَن اَشاءُ ، و رحمتی وسعت کلَّ شیءٍ ؛ فساکتبها للّذین یَتّقونَ و یُؤتونَ الزّکاةَ هم بآیاتنا یؤمنون. یعنی: (موسی گفت:) «و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کرده ایم.» (خداوند در برابر این تقاضا، به موسی ) گفت: « مجازاتم را به هر کس می خواهم می رسانم؛ و رحمتم همه چیز را فرا گرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان می آورند، مقرّر خواهم داشت.»(اعراف/156) این رحمت فراگیر پروردگار ممکن است اشاره به نعمت ها و برکات دنیوی باشد که همگان را در بر گرفته و نیکو کار و گنهکار از آن بهرمند هستند. نیز می تواند اشاره به همه ی رحمت های مادّی و معنوی باشد؛ به این معنی که درهای رحمت الهی به روی همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند، و اگر کسی شرایط ورود در آن را فراهم نکند ، دلیل بر تقصیر خود اوست؛ نه محدود بودن رحمت خدا.(المیزان/ج8/ص279) و در آخر آیه هم چند شرط برای ورود به رحمت الهی بیان می فرماید. امام کاظم ع می فرماید: «اِنَّ اهل الارض لَمرحومونَ ما تَحابّوا و اَدّوا الامانةَ و عمِلوا بالحقّ. یعنی: همانا اهل زمین تا زمانی که با یکدیگر محبّت می ورزند، ادای امانت می کنند و به حق عمل می نمایند، مورد رحمت الهی قرار می گیرند.» یعنی فقط نماز و روزه و عبادات فردی نیست که باعث بارش رحمت الهی می گردد، بلکه در جامعه و اجتماع هم باید اخلاق جاری باشد، تا خداوند رحمتش را شامل حال آن جمع کند. جامعه ای که در آن بی اخلاقی و دورویی و دروغ و تهمت و خیانت به امانات و حبّ قدرت و ... باشد خدا هم روی خود را از آن جامعه بر می گرداند و رحمت را از آنها دریغ می کند. امانت معنای عامی دارد، اگر یک چیزی را به امانت گرفتن و سالم تحویل دادن، مصداق امانت داری هست؛ شرکت صحیح در انتخابات گوناگون کشور اسلامی و انتخاب درست و صحیح هم یکی دیگر از مصادیق ادای امانت است. چرا که اَدّوا الامانات الی اهلها ، امانات را به اهلش ادا کنید. امیر مومنان علی ع می فرماید: « ببَذل الرحمةِ تُستَنزلُ الرّحمةُ. یعنی: با مهربانی به دیگران است که رحمت خدا فرو می آید.» در جای دیگر می فرماید: «بذکر الله تُستنزلُ الرّحمة. یعنی: با یاد خداوند رحمت او فرود می آید.» رسول الله ص می فرماید: « تَعَرَّضوا لرحمة الله بما اَمرکُم به من طاعته. یعنی: با فرمان بردن از رحمت خداوند، خود را در معرض رحمت خدا قرار دهید.»
خداوند دو نوع رحمت دارد: رحمت رحمایه و رحمت رحیمیه؛ یا رحمت عام و رحمت خاص. رحمت رحمانیه و یا عامش برای همه ی موجودات است و همه را شامل حال خود می کند. پس این رحمتی که ما از خداوند می خواهیم که به ما عنایت کند؛ رحمت رحیمیه و خاصه است . که مخصوص بندگان مقبول خداست. و این رحمت هم در آخرت هست، به همین خاطر است که ما در دعا می گوییم، یا رحمن الدنیا و رحیم الآخرة، در ابتدای هر کاری هم که با نام خدا آغاز می کنیم و می گوییم: بسم الله الرّحمن الرّحیم، هر دو صفت خداوند را نام می بریم. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در باره این دو صفت نیکوی الهی می فرماید: «رحمان، صیغه ی مبالغه و به معنای کثرت و فراوانی رحمت الهی است که شامل همه ی بندگان او اعمّ از مؤمن و کافر می شود و رحیم، صفت مشبّهه و بیانگر رحمت جاودان و نعمت دائمی خداوند است که ویژه ی بندگان مؤمن است.» از پیامبر ص روایت شده که می فرمایند: «خداوند یکصد رحمت دارد و یکی از آنها را به زمین فرو فرستاد و بین مخلوقاتش تقسیم کرده است. با آن یک رحمت است که مخلوقات با هم مهربانی می کنند و به یکدیگر مهر می ورزند. نود و نه رحمت دیگر را برای خود نگهداشت و زمان ظهور آن را عقب انذاخته است و با آن نود و نه رحمت در روز قیامت بر بنگانش رحم می کند.» و همچنین روایت شده است: « خداوند آن یک رحمت را نیز می گیرد و صد رحمت را کامل می گرداند و در روز قیامت با صد رحمت - یعنی با همه ی رحمت خود - بر بندگانش رحم می کند.» البته روشن است که تعبیر صد رحمت برای نزدیک کردن مطلب به ذهن است؛ چرا که رحمت الهی بی نهایت و شمارش ناپذیر است. مانند همان درصدی که ما به کار می بریم. با دانستن اینکه رحمت خداوند چیست و چه چیزی رحمت خدا را نازل می کند؛ شامل رحمت او نمی شویم. بلکه باید آنها را در زندگی جاری بکنیم. به همین خاطر فوراً از خداوند طلب توفیق الهی می کنیم. و عرض می کنیم: و ارزقنی فیه التّوفیق و العصمة و در این روز توفیق و پرهیز از گناهان را روزیم فرما توفیق بندگی و عبادت و اطاعت و عمل به دستورات الهی ؛ و پرهیز و خودداری از گناهان و معاصی و نافرمانی و سرپیچی از دستورات الهی را امروز از خداوند می خواهیم. اگر بخواهیم خداوند رحمتش را شامل ما کند باید موفق به انجام عبادات بشویم و از معاصی و نافرمانی بپرهیزیم و از افتادن به گناه خود دار باشیم. « و ما توفیقی الاّ بالله علیه توکلتُ و الیه اُنیب. یعنی: توفیق من فقط بر خداست. بر او توکل کردم؛ و به سوی او باز می گردم.»(هود/88) در اعمال اصلاً نباید به قدرت و توانایی خود تکیه کنیم. باید از خداوند توفیق انجام عبادات را بخواهیم. چون توانایی و قرت ما هم از اوست. امام جواد ع می فرماید: «المومن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله ...؛ یعنی: مومن نیازمن به سه خصلت است: یکی از آنها توفیق الهی است.» امام جواد ع در جای دیگر می فرماید:« الثّقة بالله تعالی ثَمنٌ لکلّ غال و سُلّمٌ الی کلّ عال. یعنی: اعتماد و تکیه بر خداوند متعال، بها و ارزش هر کالای گرانبها و نردبان هر بلند پایگی است.» در دعای امام زمان عج هم متوجه می شویم که در چه چیزی باید توفیق بطلبیم از خداوند تا خداوند توفیق انجام آنها را به ما عنایت بفرماید: «اللّهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیِة و عرفان الحرمة ...» و طهّر قلبی من غیابت التُّهمة و دلم را از تاریکی های مشکوک و اتهام پاک نما. حالا که به آخر مهمانی رسیدیم، از خداوند می خواهیم که دیگر هیچ چیز غیر از خودش را در قلب ما باقی نگذارد. می خواهیم که حتّی شبهات را هم از قلب ما پاک کند. چون وقتی بنده ای گناه می کند، قلبش تیره می شود. در روایتی می خوانیم: « اِذا اَذنب الرّجل خرج فی قلبه نُکتةٌ سوداءَ فان تاب اِنمحت و اِن زاد، زادت حتّی تَغلبَ علی قلبه فلا یُفلح بعدها اَبداً. یعنی: هنگاهی که شخصی گناهی انجام می دهد، نقطه ای سیاه در قلبش پیدا می شود، پس اگر توبه کرد از بین می رود و اگر زیادشد گناهش، زیاد می شود آن نقطه ی سیاه تا اینکه بر قلبش غلبه پیدا می کند؛ در این صورت هرگز روی رستگاری را نخواهد دید.رستگار نخواهد شد بعد از آن ابداً.» روز آخری از خداوند می خواهیم که قلب ما را از هر گناه و حتّی شبهه و چیزهای مشکوک هم پاک کند. امام حسن مجتبی ع می فرماید: «اَسلم القلوب ما طهّر من الشّبهات. یعنی: سالم ترین قلب ها قلبی است که از شبهات پاک شده باشد.» چرا که روز قیامت هیچ چیزبرای انسان نفعی ندارد مگر قلب سالم: «یومَ لا یَنفعُ مالٌ و لا بنون ؛ اِلاّ من اتی الله بقلبٍ سلیم. یعنی: در آن روز که مال و فرزندان سودی نمی بخشد ؛ مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید»
قلب سلیم یعنی قلبی که از هر گونه بیماری و انحراف اخلاقی دور باشد. امام صادق ع می فرماید:« قلب سلیم، قلبی است که خدا را ملاقات کند در حالی که غیر از او در آن نباشد.» امام صادق ع می فرماید: « القلب حرم الله فلا تُسکن فی حرم الله غیر الله. یعنی: قلب حرم و خانه ی خداست، پس غیر خدا را ساکن آن نکن.» پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه ی او نگذارم امیر مومنان علی ع می فرماید: « قلوب عباد الطّاهرة مواضع نظر الله، فمن طهر قلبه نظر الله الیه. یعنی: دل ها و قلب های پاک بندگان خدا محل عنایت و نظر خداست، پس هر کس قلب و دلش را پاک از هواهای نفسانی بدارد، خداوند نظر و عنایت می کند به او و دل و قلب او.» یا رحیماً بعباده المومنین ای مهربان بر بندگان مومن. ما از خداوند این خواسته ها را در هر روز از ماه رمضان داریم اما ما هم باید این صفات را بشناسیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم این دعاها توفیق الهی را شامل حال ما می کند که در راه هرآنچه از خداوند خواسته ایم قدم برداریم التماس دعا توفیق مزید •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّکْرِ والقَبولِ علی ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ مُحْکَمَةً فُروعُهُ بالأصُولِ بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین والحمدُ للهِ ربّ العالمین. خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار اشد فرعش بر اصل به حق مولای ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است. شرح دعای روز سی‌ام خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خوشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار باشد فرعش بر اصل به حق آقای ما محمد و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است. ارزش هر طاعت به مقبولیت آن است. تا نماز ما قبول نشود ارتقا نمی‌یابد و بالا نمی‌رود تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست و ارجی و اوجی ندارد قبول اعمال به نیت و اخلاص و تقید و عبودیت در برابر خداست. سی روز روزه گرفتیم و نماز به پا داشتیم امروز از او می‌خواهیم روزه‌مان را مقرون به شکر و قبول قرار بده و آن گونه که تو و رسولت از آن راضی باشند. آری، خداوند روزه‌ای را ارزش می‌نهد و می‌پذیرد که آمیزه‌ای از پرهیز و ایمان باشد. در این حال شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آن هنگام طاعت را قبول می‌کند که «خداپسند» باشد الگو گیری از سنت‌های او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد. طاعت و عبادتی که آلوده گناه باشد ارزشی ندارد دهانی که به روزه بسته شده اما به غیبت و تهمت همواره گشوده است، مهر روزه را هم شکسته! شنیده‌ایم زنی زبان به غیبت گشود در حالی که روزه بود، پیامبر فرمود: برو بخور! دیگر روزه نیستی! از خدا می‌طلبیم دل و زبانمان را از گناه دور بدارد و روزه ما را مقبول و مورد رضایت خود پیامبر و اهل‌بیتش قرار دهد. و مهر «شکر» و «قبول» آن‌ها را بر آن ثبت کند. رضایت و خشنودی خدا در چیست و چگونه خداوند از انسان راضی می‌شود؟ رضایت و خشنودی خدا امری نسبی است، به این معنا که خداوند مجموعه قوانینی را برای تکامل و پیشرفت بشریت و سعادت و خوشبختی آنان فرستاده است، آن قوانین تشریعی که به صورت وحی و کتاب آسمانی و تفسیر و تفصیل آن توسط اولیای الهی و معصوم در اختیار انسان قرار گرفته، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها را تشکیل می‌دهد، انسان کامل کسی است که با اطاعت کلیه قوانین الهی، رضایت و خشنودی خدا را کسب کرده باشد، از سویی می دانیم همه انسان‌ها از لحاظ معرفت و شناخت، ایمان و معنویت، اطاعت و تسلیم پذیری عملی فرمان الهی یکسان نیستند، خداوند از چهارده معصوم علیه السلام راضی و خشنود است، چنان که از سلمان و ابوذر و مقداد نیز رازی و خضوعند است. اما میزان و نسبت رضایت مندی خداوند به میزان عمل آنان از لحاظ کمیت و کیفیت و اخلاص و معرفت آنان بستگی دارد. از سویی میدانیم برخی اعمال از ویژگی‌های برتر و ممتازی برخوردارند، به گونه‌ای که می‌توان آن‌ها را به عنوان اصول و زیر کارهای جلب رضایت و خشنودی خداوند دانست. باید به قرآن که زبان خداوند است، مراجعه نمود و از زبان او کشف کرد که انجام چه کارهایی موجب جلب رضایت حضرتش می گردد. رضایت و خشنودی خدا در بیش از سی آیه بیان شده است. به برخی از آیات که تقریباً در بر دارنده محتوای بقیه آیات و بیان کننده همه ویژگی‌هایی است که رضایت خداوند را جلب می‌کند اشاره می‌شود. رضوان و رضایت خدا شامل کسانی می‌گردد که: 1 - ایمان به خدا و قیامت داشته باشند. 2 - خانه و وطن خویش را برای حفظ دینشان رها کنند و هجرت نمایند. 3 - با مال جان خویش در راه خدا جهاد نمایند. 4 - پیوسته پیرو ولایت و رهبری باشند. 5- رضایت خدا را در صدق و راستی (گفتار و عمل) باید جست و جو کرد. عملی که موجب رضایت خداوند از حضرت اسماعیل علیه السلام شد قرآن در مورد حضرت اسماعیل علیه السلام می‌فرماید: اسماعیل همواره مورد رضایت و خشنودی پروردگارش بود، چه این که او خوش قول و صادق الوعد بوده و پیوسته خانواده‌اش را به نماز و زکات توصیه می‌نمود. در سوره توبه می‌فرماید: رضایت و خشنودی خدا شامل حال مردان و زنان مؤمنی می‌گردد که: 1 - در برابر مسلمانان احساس مسئولیت می‌کنند و یار و یاور یکدیگرند و همدیگر را تأیید و تقویت می‌کنند. 2 - پیوسته امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. 3 - در اقامه نماز و بر افراشته شدن فرهنگ و محتوای آن تلاش می‌کنند. 4 - زکات مال خویش را می‌پردازند و از دستگیری فقرا و مستمندان غفلت ندارند. 5 - پیرو خدا و پیامبر هستند.
رضایت و خشنودی خدا در حزب اللهی شدن است حزب اللهی شو تا خدا از تو راضی گردد و از مواهب و الطاف خویش تو را بهره‌مند سازد تا تو نیز از او خوشحال و خشنود گردی. در دو آیه از حزب اللَّه و در یک آیه از حزب الشیطان سخن به میان آمده است. در سوره مجادله دو حزب مذکور و ویژگی‌های طرفداران آن‌ها بیان شده و با هم مقایسه گشته است. خداوند، رضایت و خشنودی خویش را از حزب اللَّه در این سوره بیان کرده است. به بیان دیگر: خداوند به رغم میل غوغاسالاران دور از فرهنگ قرآن روزگار ما، جامعه را به دو طیف خودی و غیر خودی یا حزب اللَّه و حزب الشیطان تقسیم نموده و به مؤمنان هشدار داده است که جمع میان محبت خدا و محبت دشمنان خدا در یک دل ممکن نیست. باید از میان آن دو یکی را برگزید: هیچ گروهی را نمی‌یابی که ایمان به خدا و قیامت داشته باشد و در عین حال با دشمنان خدا و رسول اظهار دوستی نماید، هر چند آنان پدران، فرزندان، برادران یا خویشان آن‌ها باشند. محبت به پدران و فرزندان و اقوام، بسیار خوب است و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو در روی محبت خدا قرار می‌گیرد، ارزش خود را از دست می‌دهد. زمانی خداوند از شما رضایت دارد و از عملکرد شما خشنود می‌گردد که حب و بغض‌ها و دوستی و دشمنی‌ها را برای خدا خالص کنید. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: کسی که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمنی می‌کند و برای خدا می‌بخشد، ایمانش کامل است.در سوره ممتحنه می‌فرماید: اگر شما مسلمانان برای رضای خدا و خشنودی او هجرت کردید و جهاد نمودید، پس با دشمنان خدا و دشمنان خودتان هرگز طرح دوستی نریزید. حزب اللهی کیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ وقتی دانستیم، خشنودی خدا در حزب اللهی شدن است، باید بدانیم حزب اللهی شدن نیازمند چه صفاتی است و حزب اللهی کیست؟ حزب اللهی را از راه اعتقادات و عملکردها و وضع ظاهرشان باید شناخت. آن‌ها کسانی هستند که: 1 - خدا خط ایمان را بر صفحه دلشان نوشته است. 2 - توسط روح مورد تأیید و تقویت قرار گرفته‌اند. 3 - ویژگی بارز و ممتاز حزب اللهیان، ولایت پذیری آنان است. قران بعد از بیان آیه ولایت می‌فرماید: و من یتول اللَّه و رسوله و الذین آمنوا فان حزب اللَّه هم الغالبون. دروغ میگویند کسانی که می‌پندارند جزو حزب اللَّه هستند، اما فعالیت‌های آنان خلاف جهت ولایت و رهبری امت سامان می‌یابد. در سوره فتح وقتی موضوع بیعت رضوان مطرح می‌شود، ملاک رضایت و خشنودی خدا از شرکت کنندگان در آن بیعت، اطاعت محض از رهبری بیان می‌گردد. سپس اوصاف یاران همراه و همگام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تحت عنوان والذین معه در پنج وصف ذکر می‌کند : 1 - در برابر کفار، شدید و استوار چون سدی محکم می‌ایستند. 2 - میان خود و نسبت به برادران دینی خود رحیم و مهربانند. 3 - پیوسته آنان را در حال عبادت، رکوع و سجود می‌بینی. 4- همواره فضل خدا و خشنودی او را می‌طلبند و مخلصند. 5 - سیما و ظاهر آنان چون باطنشان با کفار و فاسقان تفاوت دارد. سیمای ظاهری آنان به خوبی نشان می‌دهد متدین، با نماز و خاضع و مرتبط با خدا هستند. خشنودی خدا جز با یاد خدا به دست نمی‌آید آخرین سخن این که تا انسان به مقام عبودیت و بندگی محض نرسد و از این راه نفس مطمئنه را تحصیل نکند، نمی‌تواند به رتبه راضیة و مرضیة، که مقام رضا و خشنودی متقابل خدا و بنده است، نایل گردد. تحصیل آن نیز با ذکر عملی خداوند میسر است: الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) أَللّـهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ بِالشُّكْرِ وَ الْقَبُولِ عَلى ما تَرْضـاهُ وَ يَرْضـاهُ الرَّسُـولُ مُحْـكَـمَةً فُـرُوعُـهُ بِـالاُْصُـولِ بِحَقِّ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ وَ الْحَمْـدُ للّه ِ رَبِّ الْعـالَـمينَ. فرازهای این دعا عبارت است از: طاعـتى خداپسند «عقيده»، ريشه «عمل» وداع با رمضان طاعـتى خداپسند خدايا چنان كن كه انجام كار تو خشنود باشى و ما رستگار قبلاً نيز گذشت، كه ارزش طاعت، به «مقبول» شدن آن است. تا پذيرفته نگردد، ارتقاء درجه نمى آورد، تا قبول نشود، ارج ندارد. قبولى آن، با اخلاص و نيّت خوب و تقوا و تقيّد به «امر خدا» است. و تقوا، جز در خط خدا بودن و مطيع فرمان گشتن و حركت در «سبيل اللّه » و پرهيز از محرّمات الهى، نيست. خداوند، روزه اى را ارزش نهاده و مى پذيرد، كه در كنار پرهيز از خوردن و آشاميدن، پرهيز از گناه و بى تقوايى و آلودگى و غيبت و بدزبانى هم باشد. وگرنه، جز رنج و گرسنگى، ثمرى به بار نخواهد آورد. شكر خدا نسبت به عبادتمان، همان قبول اوست. و قبولش، آنگاه است كه «خداپسندانه» باشد. وقتى خداپسند است كه «پيامبر پسند» هم باشد. چرا كه اطاعت پيامبر، اطاعت خداست، پس خشم و «رضاى رسول» نيز همان خشم و رضاى «اللّه » است. رسول خدا صلى الله عليه و آله جز براى خدا خشم نمى گرفت و جز آنچه را، خدا بپسندد، نمى پسنديد. زنى زبان به غيبت گشود، در حالى كه روزه بود. پيامبر فرمود: برو غذا بخور، ديگر روزه نيستى! روزه ات باطل شد. آرى...روزه اى كه مُهر «شكر و قبول» و رضاى خدا و رسول بر آن باشد، دور از غيبت و بهتان و دشنام و لغويّات و «گناهانِ زبانى» است. «عقيده»، ريشه «عمل» استوارى هر شاخه، به تنه درخت است. و قوام هر درخت، به قوّت ريشه اش. در پيكره ديندارى انسان مؤمن، برخى امور، همچون ريشه و بنيان است، برخى به سان رو بنا و ساقه و ميوه. «ايمان»، اساس مسلمانى است. اگر در دل انسان، نسبت به «خدا» و «قيامت» و «وحى»، عقيده باشد و انسان از «باور درونى» برخوردار گردد، اين ريشه، تنه استوار ديندارى را برافراشته مى دارد و بر اين نهاد، شاخ و برگ هاى عبادت، تقوا، پاكى، پرهيز از حرام، كسب حلال، مروّت و عدالت، رعايت حقوق ديگران و ... مى رويد . در شناخت آنچه «اصل» و «فرع» است، بايد دقت كرد و به تقويت ريشه پرداخت، تا تنه و ساقه و شاخه هم رشد كرده نيرومند گردد و ميوه و ثمر و سايه دهد. خداوند، سخن پاك را به درختى پاك تشبيه مى كند كه ريشه استوارش در زمين و شاخ و برگ پربارش، بالنده و رو به آسمان است: «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فىِ السَّماء»[1] و قوام آن شاخ و برگ، به نيروى اساس و اصل است. در روايات، برخى چيزها به مثابه ستون و پايه دين به حساب آمده است، از جمله «ولايت» كه بدون ولاى اهل بيت و بدون پذيرش ولايت و حاكميت حق و امامان، اعمال تباه مى شود و تلاشها در جهت انحرافى سوق مى يابد. در بعضى كلمات، «آل محمّد» اساس به حساب آمده است. كلام حضرت امير چنين است: «هُم اَساسُ الدّين وَعِمادُ اليَقين»[2] دودمان پيامبر، پايه دين و ستون يقين اند. اگر پيوند با اهـل بيت و اطاعت از رهبرى حق باشد (كه اصل و اساس است) امور ديگر نيز درست مى شود و اگر اين «اصـل» استوار شود، «فرع»هاى ديگر نيز قوام مى يابد. وگرنه با ضعف ريشه، درخت ها خشكيده يا از جا كنده خواهد شد. آرى...«ريشه بجا باد اگر برگ و برى مى رود.» اگر «خداباورى» در دل انسان نباشد، انگيزه اى قوى براى عبادت و اطاعت و اجراى اوامر و نواهى نخواهد بود. پس بايد در تقويت و تحكيم آن اصل كوشيد و بذر ايمان را در دلها كاشت و روح معنويّت را در كالبدها دميد. اين آرزو و خواسته نيز، در سايه عنايت الهى فراهم مى آيد. در دعاى «مكارم الاخلاق»، امام سجاد عليه السلاماز خدا مى خواهد: «خدايا... ايمانم را به مرز كاملترين ايمان برسان، يقينم را به مرحله برترين يقين برسان و نيّتم را به مرز بهترين نيّات منتهى ساز و عملم را بهترين عملها قرار بده.»[3] «ايمان»، «يقين»، «نيّت» و...«عمل»، سيرى خاص را طى مى كند و ايمان، در نهايت به عمل مى رسد، يعنى همان استحكام «فروع» در سايه تقويتِ «اصول». وداع با رمضان اينك، در پايانِ خط طواف، بر گرد خانه عشقيم، خانه عشقى كه كانون آن، محبت خداست، و آرايش آن، طاعت و تقوا، و طهارت و عبادت، و فرش آن، بندگى است، و طعامش، معنويّتِ «ذكر» و مائده «قرآن». اينك، ماه رمضان را پشت سر مى گذاريم. گرچه آنگونه كه شايد و بايد، از اين سفره رزق الهى و خوان گسترده نعمت پروردگار، توشه نگرفتيم، و غافلانه از كنار اين «روزهاى خدا» گذشتيم و خدا را آنگونه كه سزاوار «ربوبيّت» اوست، «عبوديّت» نكرديم. ولى چشم دلمان به گوشه اى از عنايت اوست.
بيابان هاى وسيع گناهمان، اميدوار ابرهاى رحمت و باران هاى مغفرتِ اوست. رمضان به پايان مى رسد، ولى ما در آغاز بندگى هستيم. اميد است كه از «كلاس رمضان» دست خالى برنگرديم. در پايان، با امام سجاد عليه السلام همنوا مى شويم: امام زين العابدين عليه السلام، در وداع «ماه رمضان»[4] با اين ماه، خداحافظى مى كند. وداع كسى كه فراق رمضان بر او سخت و ناگوار است و رفتنش غمبار و وحشت آور است و به رمضان درود و سلام مى دهد. در سلام خداحافظى و بدرود مى گويد: «سلام و بدرود، اى رمضان، اى ماه بزرگ خدايى، سلام برتو، اى عيد اولياء اللّه ، سلام برتو، اى بهترين اوقات و بهترين ماهها و ساعتها، سلام برتو، اى رمضان، كه آرزوها را به هدف نزديك مى كردى، سلام بر رمضان، كه در اين ماه، چه بسيار، از آتش دوزخ، رستند، سلام بر رمضان، كه سراسر سلام بود. سلام بر رمضان، كه با بركت بر ما وارد شدى، و آلودگى گناهان را زدودى. سلام بر رمضان، اى موهبت خدا...اى ماه اشتياق! سلام بر رمضان... خدايا...بر محمد و آلش درود فرست و آنچنان كن كه وقتى رمضان از ما رخت بربست، ما را از خطاها برهانى و با خروج اين ماه، ما را از گناهان خارج سازى... خدايا، عيد فطر را براى ما شادى آفرين قرار بده و آن را بهترين روزى قرار بده كه عفو تو را طلب كرده و گناه خويش را پاك كرده باشيم... ----------------- [1] ـ ابراهيم، آيه 24. [2] ـ نهج البلاغه، خطبه 2. [3] ـ صحيفه سجاديه، دعاى 20 بلّغ بِايمانى اَكملَ الإيمان.... [4] ـ صحيفه سجاديه، دعاى 45. منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
( ) بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّکْرِ والقَبولِ علی ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ مُحْکَمَةً فُروعُهُ بالأصُولِ بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین والحمدُ للهِ ربّ العالمین. خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار اشد فرعش بر اصل به حق مولای ما حضرت محمد(ص)و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است. شرح دعای روز سی‌ام ماه مبارک رمضان خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خوشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار باشد فرعش بر اصل به حق آقای ما محمد و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است. شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آن هنگام طاعت را قبول می‌کند که «خداپسند» باشد الگو گیری از سنت‌های او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد ارزش هر طاعت به مقبولیت آن است. تا نماز ما قبول نشود ارتقا نمی‌یابد و بالا نمی‌رود تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست و ارجی و اوجی ندارد قبول اعمال به نیت و اخلاص و تقید و عبودیت در برابر خداست. سی روز روزه گرفتیم و نماز به پا داشتیم امروز از او می‌خواهیم روزه‌مان را مقرون به شکر و قبول قرار بده و آن گونه که تو و رسولت از آن راضی باشند. آری، خداوند روزه‌ای را ارزش می‌نهد و می‌پذیرد که آمیزه‌ای از پرهیز و ایمان باشد. در این حال شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آن هنگام طاعت را قبول می‌کند که «خداپسند» باشد الگو گیری از سنت‌های او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد. طاعت و عبادتی که آلوده گناه باشد ارزشی ندارد دهانی که به روزه بسته شده اما به غیبت و تهمت همواره گشوده است، مهر روزه را هم شکسته! شنیده‌ایم زنی زبان به غیبت گشود در حالی که روزه بود، پیامبر فرمود: برو بخور! دیگر روزه نیستی! از خدا می‌طلبیم دل و زبانمان را از گناه دور بدارد و روزه ما را مقبول و مورد رضایت خود پیامبر و اهل‌بیتش قرار دهد. و مهر «شکر» و «قبول» آن‌ها را بر آن ثبت کند. رضایت و خشنودی خدا در چیست و چگونه خداوند از انسان راضی می‌شود؟ ساعت عبادت و دعا رضایت و خشنودی خدا امری نسبی است، به این معنا که خداوند مجموعه قوانینی را برای تکامل و پیشرفت بشریت و سعادت و خوشبختی آنان فرستاده است، آن قوانین تشریعی که به صورت وحی و کتاب آسمانی و تفسیر و تفصیل آن توسط اولیای الهی و معصوم در اختیار انسان قرار گرفته، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها را تشکیل می‌دهد، انسان کامل کسی است که با اطاعت کلیه قوانین الهی، رضایت و خشنودی خدا را کسب کرده باشد، از سویی می دانیم همه انسان‌ها از لحاظ معرفت و شناخت، ایمان و معنویت، اطاعت و تسلیم پذیری عملی فرمان الهی یکسان نیستند، خداوند از چهارده معصوم(ع) راضی و خشنود است، چنان که از سلمان و ابوذر و مقداد نیز رازی و خضوعند است. اما میزان و نسبت رضایت مندی خداوند به میزان عمل آنان از لحاظ کمیت و کیفیت و اخلاص و معرفت آنان بستگی دارد. از سویی میدانیم برخی اعمال از ویژگی‌های برتر و ممتازی برخوردارند، به گونه‌ای که می‌توان آن‌ها را به عنوان اصول و زیر کارهای جلب رضایت و خشنودی خداوند دانست. باید به قرآن که زبان خداوند است، مراجعه نمود و از زبان او کشف کرد که انجام چه کارهایی موجب جلب رضایت حضرتش می گردد. رضایت و خشنودی خدا در بیش از سی آیه بیان شده است. به برخی از آیات که تقریباً در بر دارنده محتوای بقیه آیات و بیان کننده همه ویژگی‌هایی است که رضایت خداوند را جلب می‌کند اشاره می‌شود. قرآن در مورد حضرت اسماعیل(ع) می‌فرماید: اسماعیل همواره مورد رضایت و خشنودی پروردگارش بود، چه این که او خوش قول و صادق الوعد بوده و پیوسته خانواده‌اش را به نماز و زکات توصیه می‌نمود رضوان و رضایت خدا شامل کسانی می‌گردد که: 1 - ایمان به خدا و قیامت داشته باشند. 2 - خانه و وطن خویش را برای حفظ دینشان رها کنند و هجرت نمایند. 3 - با مال جان خویش در راه خدا جهاد نمایند. 4 - پیوسته پیرو ولایت و رهبری باشند. 5- رضایت خدا را در صدق و راستی (گفتار و عمل) باید جست و جو کرد. عملی که موجب رضایت خداوند از حضرت اسماعیل(ع) شد قرآن در مورد حضرت اسماعیل(ع) می‌فرماید: اسماعیل همواره مورد رضایت و خشنودی پروردگارش بود، چه این که او خوش قول و صادق الوعد بوده و پیوسته خانواده‌اش را به نماز و زکات توصیه می‌نمود. محبت به پدران و فرزندان و اقوام، بسیار خوب است و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو در روی محبت خدا قرار می‌گیرد، ارزش خود را از دست می‌دهد