امام جواد.mp3
1.18M
#آیت_الله_ناصری
#امام_جواد علیه السلام
♦️گره باز کردن از مشکل مردم
🔷داستان عنایت امام جواد (علیه السلام) به جوان فقیری که قصد #ازدواج داشت
#فقیر
#انفاق
#ایثار
#داستان_ائمه
#محبت
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖مسئولی که در بین مردم نیستی سلام
🔖مسئولی که فک می کنی خونت از بقیه رنگین تره سلام
🔻نامه امام رضا (علیه السلام )به پسرش امام جواد(علیه السلام )
أبى نصر بزنطى فرموده: نامه امام رضا (ع) را خواندم که به پسرش امام جواد نوشته بود: به من خبر رسید که چون سوار شدى غلامان تو را از در کوچک بیرون مى کنند، این کار از بخل آنهاست، تا کسى از تو خیرى نبیند، تو را به حق خودم قسم می دهم دخول و خروجت فقط از در بزرگ باشد و چون سوار شدى مقدارى پول طلا و نقره همراهت بردار تا هر که سؤال کند چیزى به او بدهى.
هر که از عموهایت از تو احسانى خواست کمتر از پنجاه دینار نده، بیشتر از آن به اختیار توست، هر که از عمه هایت چیزى از تو خواست کمتر از بیست و پنج دینار نده، زیادى به اختیار توست، من مى خواهم خدا تو را رفعت بخشد، انفاق کن، از جانب خدا از تنگدستى نترس.
📚عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 8.
#مسئولان
#داستان_ائمه
#امام_رضا
#امام_جواد
#انفاق
#مردم_داری
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔻نهایت از خود گذشتگی🔻
در جلد نهم بحارالانوار ص 514 از تفاسير عامه نقل مى كند كه:
🔸مردى پيش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمد و از گرسنگى شكايت كرد. آن جناب فرستاد به نزد زنهاى خود كه اگر خوراكى پيش شما يافت مى شود براى اين مرد بدهيد. گفتند غير آب چيزى اينجا پيدا نمى شود.
🔻 پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود من لهذا الرجل الليلة ؛ كيست امشب اين مرد را خوراك دهد. على (عليه السلام ) عرض كرد من امشب او را مهمان مى كنم .
🔷آنگاه امير المؤ منين (عليه السلام) به خانه پيش فاطمه زهرا (عليها السلام) آمد. پرسيد خوراكى يافت مى شود كه اين مرد را پذيرائى كنيم ؟ فاطمه (عليها السلام ) عرض كرد مختصرى كه بچه ها را كفايت كند هست ولى مهمان را بر فرزندان خود مقدم مى دارم .
♦️حضرت فرمود نَوِّمِي اَلصِّبْيَةَ، وَ [أَنَا] أُطْفِئُ اَلسِّرَاجَ لِلضَّيْفِ ؛ بچه ها را بخوابان و چراغ را خاموش كن . چراغ را خاموش كرد، ظرف غذا را كه بر زمين گذاشت على (عليه السلام ) دهان خود را حركت مى داد و چنان مى نمود كه مشغول خوردن است تا ميهمان با خاطرى آسوده غذا بخورد.
▪️همين كه آن مرد به اندازه كافى غذا خورد دست كشيد. كاسه را به فضل خداوند پر از غذا يافتند. صبحگاه امير المؤ منين (عليه السلام) براى نماز به مسجد رفته بود بعد از انجام فريضه ، پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) به على (عليه السلام) نگاهى كرد و قطرات اشك از ديده فرو ريخت .
🔷 فرمود يا ابالحسن ديشب خداوند از عمل شما در شگفت شد و اين آيه را فرستاد
وَ يُؤْثِرُونَ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كٰانَ بِهِمْ خَصٰاصَةٌ
ديگران را بر خويش مقدم مى دارند اگر چه خود تنگدست و گرسنه باشد. منظور على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام ) مى باشند.(1)
📚1- نهم بحار، ص 514./شواهد التنزيل لقواعد التفضيل , جلد 2 , صفحه 331
منبع:کتاب آگاه شویم، حسن امیدوار،جلد هفتم / پایگاه اهل بیت علیهم السلام/ نرم افزار جامع الاحادیث نور
🔻متن عربی 🔻
إِنَّ رَجُلاً جَاءَ إِلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْجُوعَ فَبَعَثَ إِلَى بُيُوتِ أَزْوَاجِهِ - فَقُلْنَ مَا عِنْدَنَا إِلاَّ اَلْمَاءُ!!! فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ لِهَذَا اَللَّيْلَةَ فَقَالَ عَلِيٌّ : أَنَا يَا رَسُولَ اَللَّهِ . فَأَتَى فَاطِمَةَ فَأَعْلَمَهَا - فَقَالَتْ: مَا عِنْدَنَا إِلاَّ قُوتُ اَلصِّبْيَةِ، وَ لَكِنَّا نُؤْثِرُ بِهِ ضَيْفَنَا!!!! فَقَالَ عَلِيٌّ : نَوِّمِي اَلصِّبْيَةَ، وَ [أَنَا] أُطْفِئُ اَلسِّرَاجَ لِلضَّيْفِ، فَفَعَلَتْ وَ عَشَّوُا اَلضَّيْفَ - فَلَمَّا أَصْبَحَ أَنْزَلَ اَللَّهُ فِيهِمْ هَذِهِ اَلْآيَةَ: وَ يُؤْثِرُونَ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ اَلْآيَةَ .
(جامع الاحادیث موسسه علوم تحقیقاتی نور)
#داستان_ائمه
#داستان_روایی
#ایثار
#انفاق
#ازخودگذشتگی
#محبت
#فداکاری
#گذشت
#مواسات
#امیرالمومنین
#امام_علی علیه السلام
#فضائل_امیرالمومنین
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
♦️جود و سخاوت حضرت زینب (سلام الله علیها )
🔶روزی میهمانی برای امیرالمؤمنین (ع) رسید. آن حضرت به خانه آمده و فرمود: ای فاطمه، آیا طعامی برای میهمان خدمت شما می باشد؟ عرض کرد: فقط قرض نانی موجود است که آن هم سهم دخترم زینب می باشد. زینب (س) بیدار بود، عرض کرد:
♦️ای مادر، نان مرا برای میهمان ببرید، من صبر می کنم. طفلی که در آن وقت، که چهار یا پنج سال بیشتر نداشته این جود و کرم او باشد، دیگر چگونه کسی می تواند به عظمت آن بانوی عظمی پی ببرد؟ زنی که هستی خود را در راه خدا بذل بنماید، و فرزندان از جان عزیزتر خود را در راه خداوند متعال انفاق بنماید و از آنها بگذرد بایستی در نهایت جود بوده باشد.
📚دویست داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب(س)عباس عزیزی/ ریاحین الشریعة، ج 3 ص 64/پایگاه مرکز اطلاع رسانی غدیر
#جود
#سخا
#ایثار
#فداکاری
#انفاق
#ازخودگذشتگی
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#مهمان
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
1_16811977.mp3
1.03M
در خانه گندم داریم ؟
♦️داستان
💠 همدردی #امام_صادق (علیه السلام ) با مردم در مشکلات اقتصادی
📌 #گرانی ارزاق
📚 داستان راستان، جلد 2، استاد #شهید_مطهری
#امام_صادق علیه السلام
#فقر
#فقیر
#ایثار
#گرانی
#قحطی
#ازخودگذشتگی
#انفاق
#فداکاری
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔸 پول با برکت
🔷امام علی بن ابی طالب علیه السلام از طرف پیغمبر اكرم مأمور شد به بازار برود و پیراهنی برای پیغمبر بخرد. رفت و پیراهنی به دوازده درهم خرید و آورد. رسول اكرم پرسید:
«این را به چه مبلغ خریدی؟».
- به دوازده درهم.
🔸- این را چندان دوست ندارم، پیراهنی ارزانتر از این می خواهم، آیا فروشنده حاضر است پس بگیرد؟ .
- نمی دانم یا رسول اللّه.
- برو ببین حاضر می شود پس بگیرد؟ .
📕امام علی علیه السلام پیراهن را با خود برداشت و به بازار برگشت. به فروشنده فرمود:«پیغمبر خدا پیراهنی ارزانتر از این می خواهد، آیا حاضری پول ما را بدهی و این پیراهن را پس بگیری؟ ».
👈فروشنده قبول كرد و امام علی علیه السلام پول را گرفت و نزد پیغمبر آورد. آنگاه رسول اكرم و امام علی علیهما السلام با هم به طرف بازار راه افتادند. در بین راه چشم پیغمبر به كنیزكی افتاد كه گریه می كرد. پیغمبر نزدیك رفت و از كنیزك پرسید:
«چرا گریه می كنی؟»
🛑- اهل خانه به من چهار درهم دادند و مرا برای خرید به بازار فرستادند؛ نمی دانم چطور شد پولها گم شد. اكنون جرئت نمی كنم به خانه برگردم.
🔷رسول اكرم چهار درهم از آن دوازده درهم را به كنیزك داد و فرمود: «هرچه می خواستی بخری بخر و به خانه برگرد. » و خودش به طرف بازار رفت و جامه ای به چهار درهم خرید و پوشید.
🔸در مراجعت برهنه ای را دید، جامه را از تن كند و به او داد. دومرتبه به بازار رفت و جامه ای دیگر به چهار درهم خرید و پوشید و به طرف خانه راه افتاد.
🔺در بین راه باز همان كنیزك را دید كه حیران و نگران و اندوهناك نشسته است، فرمود:«چرا به خانه نرفتی؟».
- یا رسول اللّه خیلی دیر شده، می ترسم مرا بزنند كه چرا اینقدر دیر كردی.
- بیا با هم برویم، خانه تان را به من نشان بده، من وساطت می كنم كه مزاحم تو نشوند.
🔖رسول اكرم به اتفاق كنیزك راه افتاد. همینكه به پشت در خانه رسیدند كنیزك گفت: «همین خانه است». رسول اكرم از پشت در با آواز بلند گفت:
«ای اهل خانه سلام علیكم».
جوابی شنیده نشد. بار دوم سلام كرد، جوابی نیامد. سومین بار سلام كرد، جواب دادند:
«السلام علیك یا رسول اللّه و رحمة اللّه و بركاته».
- چرا اول جواب ندادید؟ آیا آواز مرا نمی شنیدید؟ .
- چرا، همان اول شنیدیم و تشخیص دادیم كه شمایید.
- پس علت تأخیر چه بود؟ .
- یا رسول اللّه! خوشمان می آمد سلام شما را مكرر بشنویم، سلام شما برای خانه ی ما فیض و بركت و سلامت است.
- این كنیزك شما دیر كرده، من اینجا آمدم از شما خواهش كنم او را مؤاخذه نكنید.
- یا رسول اللّه! به خاطر مقدم گرامی شما این كنیز از همین ساعت آزاد است.
پیامبر گفت: «خدا را شكر، چه دوازده درهم پربركتی بود، دو برهنه را پوشانید ویك برده را آزاد كرد! » [1]
[1] . بحارالانوار ، جلد 6، باب «مكارم اخلاقه و سیره و سننه» .
📚منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم./پایگاه اهل بیت علیهم السلام
#برکت
#پیامبر_اکرم
#امیرالمومنین
#امام_علی
#انفاق
#بخشش
#ایثار
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
بلا از بالا.mp3
3.72M
♦️ اوج فقر آیتالله قاضی طباطبایی
ابتلاء و امتحان الهی 🔻
#استاد_عالی
#داستان_علما
#اضطراب #نگرانی #توکل #فقر #فقیر #انفاق #قرض #شکایت #قهر_با_خدا #بلا #شکر #صبر #ابتلاء #امتحان
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖روز نیاز من روز قبر است
♦️چند نفر مهمان ابوذر غفاری این صحابه پیامبر شدند، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان يكى از شتران مرا نحر و غذا تهيه كنيد. آنها شتر لاغرى را انتخاب كردند.
🔸ابوذر ناراحت شد و پرسيد: چرا شتر فربه و چاق را نياورديد؟ گفتند: آن را براى نياز آينده تو گذاشتيم. ابوذر فرمود: روز نياز من روز قبر من است.
📚تفسير مجمع البيان./ تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 562
#قبر #قیامت #یاد_مرگ #مرگ #ابوذر #مهمان #مهمانی #انفاق #زاهد #زهد #گذشت #مال_دنیا #حب_دنیا #محبت_دنیا #سخاوت #سخاوتمند #سخی
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖غلام با معرفت
♦️عبداللّه بن جعفر، غلام سياهى را ديد كه در باغى كارگرى مى كند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست.
🔸غلام لقمه اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا كرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسيد: خودت چه مى خورى؟
🔸گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسيد: چرا اين كار را كردى؟ گفت: اين سگ از راه دور آمده و گرسنه بود. عبداللّه از فتوّت اين غلام تعجّب كرد. آن باغ و غلام را خريد، غلام را آزاد كرد و باغ را به او بخشيد
کسی کوی دولت ز دنیا ببُرد
که با خود نصیبی به عقبا ببرد
درون فروماندگان شاد کن
ز روز فروماندگی یاد کن
نه خواهندهای بر در دیگران
به شکرانه، خواهنده از در مران (سعدی)
📚 تفسير المنار./ تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 563
#انفاق #ایثار #بخشش #غذا #جوانمردی
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔖انفاق در راه خدا
🔗ابوطلحه انصارى، بيشترين درختان خرما را در مدينه داشت وباغ او محبوبترين اموالش بود. اين باغ كه روبروى مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله واقع شده بود، آب زلالى داشت.
🔶رسول خدا صلى الله عليه و آله گاه وبى گاه وارد آن باغ مى شد واز چشمه ى آن مى نوشيد. اين باغِ زيبا و عالى، درآمد كلانى داشت كه مردم از آن سخن مىدگفتند.
🔷وقتى آيه نازل شد كه «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى ...» او خدمت پيامبر رسيد وعرض كرد: محبوبترين چيزها نزد من اين باغ است، مى خواهم آن را در راه خدا انفاق كنم.
🔸پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: تجارت خوبى است، آفرين بر تو، ولى پيشنهاد من آن است كه اين باغ را به فقراى فاميل و بستگان خويش دهى. او قبول كرد وباغ را بين آنان تقسيم كرد
📚تفسير كبير ومجمع البيان؛ /صحيح بخارى، ج 2، ص 81./تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 562
#ایثار #انفاق #پیامبر_اکرم #بخشش #بخل #حرص #حب_دنیا #محبت_دنیا #سخاوت #سخی #سخا #تجارت #آخرت #نیکی #راه_خدا #کمک_به_دیگران
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
#استاد_حدائق
🔖نشانه پول خوب
گردن کلفتی برای خدا ▪️
مردم! نشانه پول خوب میدانید کدام است؟
که هر چه افزایش پیدا میکند فقر شما را به خدا بیشتر کند.
خدا نکند پول، کسی را گردنکلفت کند.
🔷خدا آقای حاج محمدحسن ذکری را رحمت کند. این داستان را خودم از ایشان شنیدم.
🔸 میگفت: من در جوانی هجده نوزده سالم بود. اوایل کارم در بازار بود. شاگرد مغازهای در بازار وکیل شیراز بودم.
👈اول صبحی بود. آمده بودم در مغازه را باز کرده بودم و داشتم جلوی آن را آبوجارو میکردم. کنار مغازه ما مغازه یکی از ثروتمندان آنوقت شیراز بود. او هم داشت حسابوکتاب مالی را میکرد. یک فقیری در راهرو بازار رد میشد.
🔗یکدفعه دید آقای حاجی فلانی پشت میز در مغازه نشسته از همان وسط راهرو بازار آقای ذکری میگفت: من خودم دیدم و شنیدم.
رو کرد به آقای حاجی گفت: آقای حاجی یک جیزی در راه خدا به ما بده.
گفت: تا گفت که آقای حاجی یکچیزی در راه خدا به ما بده.
♦️از پشت میز با تکبر سرش را بلند کرد یک نگاه مغرورانه و متکبرانه به این فقیر بدبخت کرد و گفت: برو خلایق هرچه لایق بود دادند. تو اگر لایق بودی خدا هم به تو میداد.
🔺این فقیر، فقیر باکمالی بود. بعضیها پولندارند ولی معرفت دارند. گفت: حاجی حالا که تو لایقی و خدا به خاطر لیاقتت به تو پول داده شکرانه لیاقتت که مثل من نیستی و دستت خالی نیست و خدا تو را مثل ما نکرده یک کمکی به ما بکن.
📕این حرف دوم را که زد دوباره سرش را بلند کرد و گفت: من مثل تو بشوم؟ خدا اگر بخواهد من را مثل تو بکند شش ماه باید بنشیند و حسابش را بکند.
🔷ای گردنکلفت! سه درک مغازه تو را مغرور کرده که خدا شش ماه معطل جمعکردن تو است؟
این فقیر بدبخت نیز هیچ نگفت و رفت.
حاج محمدحسن ذکری گفت: آقای حدائق! نیم ساعت نشد. یک پیکی در بازار آمد. تلگرافی در دستش بود.
دقیقاً سر جای همان فقیر ایستاد. همانجایی که نیم ساعت قبل دل شکست.
دل شکستی، دل خودت را شکستی.
▪️رو کرد به آقای حاجی گفت: شما آقای فلانی هستی؟
گفت: بله
گفت: الآن تلگرافی از بندرعباس رسیده که کشتی جنست در دریا غرق شد.
خدا شش ماه بنشیند حسابش را بکند؟ در نیم ساعت تو را جمع میکند.
آقای ذکری گفت: این باعجله در مغازه را بست و رفت که دیگر به بازار وکیل برنگشت.
رفت که رفت.
📌سرمایه تو از این جهان یک کفن است
آنهم به گمانم ببری یا نبری
📚پایگاه استاد حدائق
#مال #پول #مال_دنیا #حب_دنیا #محبت_دنیا #بخیل #بخل #حرص #حریص #غرور #تکبر #فقر #فقیر #عبرت #خمس #انفاق
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
ansarian-farda.mp3
1.32M
♦️داستان صوتی♦️
🌷امام حسین علیه السلام🌷
تواضع #امام_حسین علیه السلام
🎙 #استاد_انصاریان
احسان ابا عبدالله الحسین علیه السلام به فقرا و نیازمندان
#امام_حسین علیه السلام #احسان #تواضع #فروتنی #تکبر #غرور #محبت #فقیر #فقر #کمک_به_دیگران #انفاق
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━