#30درس_زندگی
درس دهم #تمیزی_شوهر
موضوع نظافت از اهم مسائل اسلامى است و بيش از يكهزار و هشتصد آيه و روايت درباره آن وارد شده است، و بايد هم چنين باشد، زيرا كسانى كه دين اسلام را از روى برهان و استدلال پذيرفته و با بررسى و كنجكاوى شخصى به آن رسيده اند، مى دانند كه اسلام هر يك از امور مربوط به زندگى انسان را به مقدارى كه اهميت دارد، اهميت داده است، نه يك نقطه كمتر و نه يك نقطه بيشتر.
نظافت از اركان زندگى انسان است، كه حيات و لذت بردن از حيات، بستگى به آن دارد، نظافت در خانه و كوچه و بازار و خيابان و اداره و مغازه ضرورى و اجتناب ناپذير است، نظافت با خوردن و نوشيدن و پوشيدن و حتى نفس كشيدن انسان، ارتباط دارد، و چنين موضوع با اهميتى را اسلام نمى تواند با گفتن چند كلمه كلى مانند «النظافه من الايمان، و تنظفوا واغتسلوا» خاتمه دهد.
دين اسلام، بايد راه نظافت كردن مو و دندان و ناخن و ظرف و لباس و همه وسائل مورد احتياج انسان را بيان كند و خوشبختانه اين كار را هم كرده است. اكنون سخن ما درباره نظافت شوهرى است كه همسرى دارد.
خداوند متعال در اصل خلقت، زنان را زيبا پسند و نظافت دوست آفريده و على بن ابيطالب (ع ) فرموده است، همت و كوشش زنان به زينت دادن زندگى دنيا متوجه است، از اين رو زنان در مورد نظافت محتاج به سفارش زياد نيستند، ولى مردان به خاطر همت گماشتن به مبارزه زندگى و كسب و حرفه و كار، كمتر به نظافت اهميت مى دهند و نياز به سفارش دارند.
خواهر و برادرى كه از يك پدر و مادر هستند و در يك خانه بزرگ شده اند. برادر را مى بينى كه اگر دستش كثيف شود، تحملش بر باقى ماندن بر كثافت و نشستن دست، بيشتر از خواهر است، و خواهرش براى پاكيزه كردن دست و صورت و لباس و شيشه و ظرف، صبر و حوصله بيشترى دارد.
روزى به خانه يكى از دوستان رفتم، در اتاق پذيرايى نشسته بودم و هنوز صاحبخانه نزد من نيامده بود صداى گفتگويى مى شنيدم، وقتى صاحبخانه آمد، گفت: قدرى كه دير آمدم براى اين بود كه لباس توى خانه را پوشيده بودم و مى خواستم بيايم، خانم اصرار داشت كه لباست را عوض كن، اينطور نزد مهمان نرو، و من مى گفتم فلانى خودمانى است، آخر مرا مجبور كرد تا لباسم را عوض كنم، پيغمبر محترم اسلام (ص ) به شوهران مسامحه كار و بى قيد مى فرمايد: مردانى از يهود نظافت را رعايت نكردند، در نتيجه زنانشان زنا مى دادند، يعنى با مردان پاكيزه هر چند بيگانه همبستر مى شدند.
دليل
33- ان النساء همهن زينه الحياه الدنيا.
همت زنان به آراستن زندگى دنيا متوجه است. (37)
34- اغسلوا ثيابكم و خذوا من شعوركم و استاكوا و تزينوا و تنظفوا، فان بنى اسرائيل لم يكونوا يفعلون ذلك فزنت نساؤ هم.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: لباسهاى خود را تميز كنيد و موهاى خود را كم كنيد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد، كه بنى اسرائيل چنين نكردند تا زنانشان زنا كار شدند. (38)
35- تنظفوا بكل ما استطعتم، فان الله تعالى بنى الاسلام على النظافه ولن يدخل الجنه الا كل نظيف.
هر چه مى توانيد پاكيزه باشيد، زيرا خداوند اسلام را بر پاكيزگى بنيان نهاده و جز مردم پاكيزه كسى به بهشت نمى رود. (39)
36- عن الحسين بن الجهم قال راءيت اءبا الحسن (ع ) اختضب فقلت جعلت فداك اختضبت ؟ فقال: نعم، ان التهيه مما يزيد فى عفه النساء و لقد ترك النساء العفه بترك ازواجهن التهيه. ..
حسن بن جهم گويد: حضرت ابوالحسن (ع ) را ديدم كه موهاى خود را خضاب كرده بود، گفتم فدايت گردم، شما هم خضاب مى كنيد؟ فرمود: آرى، اصلاح و آمادگى مردان بر عفت زنان مى افزايد، زنانى بودند كه عفت را رها كردند، از آن جهت كه شوهرانشان اصلاح تن و آمادگى را ترك كردند. سپس فرمود: اگر زمانى كه نا آماده هستى، همسرت را مانند خودت ببينى، خوشت مى آيد؟ گفتم نه فرمود او نيز چنين است، (يا دليل گفتار من همين است ) سپس فرمود: نظافتگرى و استعمال بوى خوش و تراشيدن مو... از اخلاق پيغمبران است. (40)
37- عن على (ع ) قال: تنظفوا بالماء من نتن الريح يتاءذى به، تعهدوا اءنفسكم، فان الله يبغض من عباده القاذوره الذى يتاءنف به من جلس اليه
على (ع ) فرمود: بوى گند مردم آزار را بويسله آب بزدائيد و پاك كنيد. از بدن خويش مراقبت كنيد كه خدا مبغوض دارد بنده پليدى را كه هر كس كنارش بنشيند، بينيش را بگيرد. (41)
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#30درس_زندگی
درس یازدهم #عطر_و_رنگ
خوشبو كردن مسلمان، بدن لباس خود را به مشك و عنبر و عطر و بخور و گلاب و هر ماده بويائى، از مستحبات اكيد اسلام است، تا آنجا كه روايت شده است: مخارج عطر و بخور پيغمبر اكرم (ص ) بيش از مخارج خوراكش بود. عطر هم مانند نظافت، از مظاهر زيبايى است و زنان به آن علاقه بيشترى دارند و همت بيشترى مى گمارند.
پيغمبر اسلام (ص ) نسبت به استعمال عطر و ماده بويا، ميان زن و شوهر فرقى گذاشته است كه بسيار لطيف و ظريف است، و آن فرق اين است كه به زن دستور مى دهد، از مواد خوشبو، ماده ئى را استعمال كن كه بيشتر رنگ داشته باشد و كمتر بو، بر عكس مردان كه بايد ماده ئى را استعمال كنند كه بويش بيشتر و رنگش كمتر باشد.
بعضى از زنان تنها هنگامى كه به عروسى يا مهمانى مى روند، خود را زيبا و مرتب و پاكيزه و معطر مى كنند، اين عمل بر خلاف دستور اسلام است، زن بايد همواره براى شوهرش جالب و جاذب باشد، و در مهمانيها هم بايد زيبايى و عطر او را تنها زنان ببينند و استشمام كنند، نه مردان اجنبى تا تحريك شوند و آن زن سبب گناه آنان گردد. زنى كه در عروسيها و مهمانى ها خود را زياد زينت مى كند، او كسر شخصيت دارد، يعنى چون هنر و سواد شوهردارى خوبى ندارد، مى خواهد از راه زيور و زينت زياد، خود را نشان دهد و بنماياند، زنان با شخصيت متينند، در پوشاك زيبا و زيور و آرايش، زياده روى نمى كنند.
اسلام دين فطرت است و دين خدا، و چنين دينى بايد احساسات و عواطف مردم را كه مخلوق همان خداست، در نظر بگيرد و راهنمائى كند، درست است كه هر زنى در فطرت و سرشتش، زيبا پسندى و آراسته گرى، نهفته است ؛ ولى اين عشق و علاقه بايد كنترل و راهنمائى شود. اسلام مى گويد: آراستگى و زيباگرى زن، تنها بايد درون خانه و زندگى خود و در برابر شوهر خود و به خاطر شوهر خود باشد. در اينصورت آب نهر زندگى در مسير خود حركت كرده، گل و ريحان مى روياند و بلبلان و مرغان تشنه را سير آب مى كند، ولى اگر زيبايى و آراستگى زن، براى مردان بيگانه باشد، چنانست كه آب نهر، زير پايه ساختمان منحرف شود و خرابى و تلفات به بار آورد. ذوق و شامه مرد اگر در خانه خود و از همسر خويش اشباع نشود، در خارج خانه چشم چرانى مى كند و از فكر و كار و تلاشى كه براى تامين زندگى دارد، منصرف مى شود.
دليل
38- قال رسول الله (ص ): طيب النساء ما ظهر لونه و خفى ريحه و طيب الرجال ما ظهر ريحه و خفى لونه
رسول خدا (ص ) فرمود: بوى خوش زنان، چيزى است كه رنگش آشكار و بويش نهان باشد و بوى خوش مردان چيزى است كه بويش آشكار و رنگش نهان باشد. (42)
39- و قال عليه السلام: اءيما امراءه تطيبت لغير زوجها لم تقبل منها صلاه حتى تغتسل من طيبها كغسلها من جنابتها.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هر زنى كه براى غير شوهرش خود را خوشبو كند، خداوند نماز او را قبول نكند تا زمانى كه مثل اينكه غسل جنابت مى كند، خود را از آن بوى خوش پاك گرداند. (43)
خواننده بصير و شيرين ذوق، از اين گونه روايات لطيف و عميق، با عجله و شتاب نمى گذرد.
40- عن اءبيعبدالله (عليه السلام ) قال: كان رسول الله (ص ) ينفق فى الطيب اءكثر مما ينفق فى الطعام
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: رسول خدا (ص ) براى بوى خوش بيشتر از خوراك خرج مى كرد. (44)
41- قال الصادق: ان الله تعالى يحب الجمال و التجمل و يكره البؤ س و التباؤ س. ..
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداى متعال، زيبايى و خود آرايى را دوست مى دارد و نيازمندى و اظهار نيازمندى را مبغوض مى دارد. (45)
42- عن ابن عباس اءنه قال: انبى لا تزين لا مراءتى كما تتزين لى ؛ لقوله تعالى: «و لهن مثل الذى عليهن بالمعروف»
ابن عباس گويد: «من خودم را براى همسرم آرايش مى كنم، چنانكه او خودش را براى من مى آرايد، زيرا خدا فرموده است: زنان را نيز مانند وظائفشان حقوقى شايسته است. (46)
در پايان درس، اشعارى را از خوشدل تهران مى آوريم تا بدانيد كه زشتى آرايش نمايى زن به بيگانگان، منحصر به اسلام نيست، بلكه يك فرهنگ ايرانى نيز هست.
يكى بامدادان به فصل بهار
جوانى به باغى فتادش گذار
بشاخى گلى ديد خوشرنگ و بو
كه از جان و دل گشت مشتاق او
گلويش بيفشرد و كردش جدا
ز گلهاى ديگر به جور و جفا
چو آن گل جدا شد ز شاخ درخت
بيفتاد در دست آن تيره بخت
بكرد از طريق تحسر نگاه
به ياران و از دل برآورد آه
بگفتا كه اى خواهران عزيز
براى شما هست اين روز نيز
گذاريد آرايش خود كنار
بگيريد در زير برگى قرار
نماييد خود را از اين دم نهان
كه مانيد ايمن ز غارتگران
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#30درس_زندگی
درس دوازدهم #کمک_مرد_به_زن_در_کار_خانه
شوهر بايد گاهى در كارهاى خانه به زنش كمك كند: در شستن فرش و لباسهاى سنگين، در پرده آويختن، هنگام مهمان داشتن و كار زياد، او هم بايد با همسرش تشريك مساعى كند.
مرد بايد بداند كه اگر موضوع خلوص و صفا و يكرنگى و رفاقت نباشد، زن وظيفه ندارد - چنانكه در درس نهم گفتيم - هيچ كارى در خانه بكند، زن اگر بخواهد لجبازى كند، مى تواند بگويد: غذا براى خودم مى پزم و ظرف و لباس خودم را مى شويم و خانه خودم را نظافت مى كنم، ولى چنان كه گفتيم اين سخنان از نظر اسلام در مرحله ثانوى است. در مرحله اول، زن و شوهر بايد مانند دو رفيق باشند كه مدتى در اتاقى هستند يا به مسافرتى رفته اند. اينان كار پخت و پز و شستشو را با خلوص و صفا انجام مى دهند. هر يك از آنها كه ببيند كارى معطل مانده، فورا بر مى خيزد و انجام مى دهد و ديگرى به فكر كارى ديگر مى افتد كه تاخير نشود.
اگر كارى باشد كه قامت بلند لازم دارد، رفيقى كه قدش بلندتر است متصدى مى شود اگر كار سنگينى باشد آنكه قويتر است انجام مى دهد و كار ظريف را آنكه دست و انگشتانش لطيف تر است، در عين حال اگر يكى از آنها از كار مخصوصش خسته شد، ديگرى به كمكش مى شتابد و نمى گويد: آن كار مخصوص رفيق من است و من بايد كار خودم را بكنم.
خلوص و يكرنگى و صميميت ميان زن و شوهر، بسى عميقتر و طولانى تر و زيباتر از دوستى ميان دو رفيق است. شوهر اگر فكر كند، كار كردن در خانه مخالف حرمت و شخصيت اوست اشتباه كرده است. اميرالمومنين (عليه السلام ) كه جانم به فدايش باد در خانه كار مى كرد. شوهر بايد بدون اينكه زن تقاضا كند، در كارهاى سنگين به او كمك كند، زيرا ممكن است، زنى عاقل و فعال و فداكار باشد و با خود فكر كند، كارهاى بيرون خانه هم كه شوهرم انجام مى دهد، كار آسانى نيست. كارى نيست كه من بتوانم انجام دهم، او هم خسته است. مزاحمش نشوم، ولى لذت زندگى در اين است كه مرد بدون تقاضاى زن، گاهى به او كمك كند و او را خدا قوتى دهد و تشكر كند و گلى بگويد و گلى بشنود.
مرد بايد در بغل كردن كودك به همسرش كمك كند، خصوصا در بيرون خانه و هنگام سوار شدن و پياده شدن. بعضى از مردان پر عاطفه را شنيده ام كه كودك را تر و خشك هم مى كنند و هنگامى كه كودك مى گريد و مادر در خوابست، پستان مادر را يا پستانك را به دهان كودك مى گذارند. درود خدا بر اين مردان پر عاطفه و با صفا باد.
زن و شوهرى را ديدم كه در بغل كردن كودك در ميان خيابان، جر و بحث داشتند، زن مى خواست با آنكه خسته بود، كودك را بغل كند و مرد مى گفت در خيابان و كوچه نگهدارى كودك با مرد است. از خلاصه مباحثات آنها فهميدم كه زن مى خواهد بگويد: بچه دارى كار زن است چه در خانه و چه در كوچه، مرد را همان كارهاى مشكل زندگى بس است و مرد مى خواست بگويد: من به غيرتم نمى گنجد، كه زن ضعيف كه مى بايست حجاب خود را حفظ كند، كودك را هم بغل كند.
من از مباحثه آنها لذت بردم و درود فرستادم بر اسلام عزيزى كه اينگونه پيروان متعهدى تربيت مى كند و فكر مى كردم اگر بحث آنها فيصله نيابد و هيچيك نتواند ديگرى را قانع كند و اين مرافعه را نزد حاكم شرع ببرند، آيا او چه خواهد گفت و اسلام براى اين مشكل هم چاره ئى انديشيده است ؟ در آنجا موضوع حضانت به يادم آمد كه روايات بسيارى دارد و فتواى مشهور فقها اين است كه، مادر براى نگهدارى پسر تا دو سال و نگهدارى دختر تا هفت سال اولويت دارد.
دليل
43- دخل رسول الله (ص ) على على فوجده هو و فاطمه (ع ) يطحنان فى الجاروش، فقال التبى اءيكما اءعيى ؟ فقال على: فاطمه يا رسول الله، فقال لها: قومى يا بنيه، فقامت و جلس النبى (ص ) موضعها مع على (عليه السلام ) فواساه فى طحن الحب.
رسول خدا (ص ) به خانه على (عليه السلام ) وارد شد. او و فاطمه را ديد كه با كمك يكديگر با آسياب دستى آرد مى كنند. پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به او فرمود: برخيز دختر جان، فاطمه برخاست و پيغمبر به جاى او نشست و على (عليه السلام ) را در آرد كردن كمك نمود. (47)
از اين تاريخ كوتاه و مختصر لطايفى برداشت مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
1- پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) با همه گرفتاريها و كارهاى مشكلى كه دارد مانند تحمل وحى و تبليغ و دعوت و تعليم و جنگ و صلح و غيره، از صله رحم و خبرگيرى از دختر و دامادش هم فراموش نمى كند.
2- رفتن پيغمبر سرزده و بدون تشريفات است.
3- براى كمك به دختر و داماد است نه براى جانبدارى از يكى از آنها.
4- فاطمه و على (عليه السلام ) نان خود را با دست خود تهيه مى كنند.
5- براى ورود پيغمبر (ص ) تشريفاتى قائل نمى شوند و به كار خود مشغولند تا صفا و صميميت خدشه دار نشود.
6- على (عليه السلام ) كه كارهاى بيرون خانه را بعهده گرفته است، گاهى هم به كارهاى درون خانه مى پردازد و به همسرش كمك مى كند.
7- بسيار لطيف است كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در مرحله اول به فاطمه نمى فرمايد: تو خسته ئى برخيز تا من بجايت بنشينم، بلكه سوال مى فرمايد: كدام يك خسته تريد تا تساوى را رعايت كرده باشد، صفاى زن و شوهر را باقى گذاشته باشد، خود را حمايت كننده دخترش نشان نداده باشد.
8- لطيف تر از سخن پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) سخن على (عليه السلام ) است، كه پيش از آنكه خود فاطمه (س ) بفرمايد: من خسته ام، على (عليه السلام ) مى فرمايد: فاطمه خسته تر است. صلوات الله عليهم اجمعين.
درود و رحمت خدا بر رهبرانى كه با گفتار و رفتار چند لحظه ئى خود به ميليونها خانواده از امت خويش، درس محبت، صفا و صميميت آموختند. و درود خدا بر خانواده هاى مسلمانى كه آداب و وظايف همسرى و زناشوئى خود را از چنين رهبرانى دانا و دلسوز و مهربان فرا گرفتند و يك عمر با همسر و فرزند و داماد و عروس خويش با يكرنگى و مودت و صفا زندگى كردند. به جاى آنكه كتابهاى بيگانگان را بخوانند، چنين احاديث و اخبارى را مطالعه كردند و در لطايف و دقايقش تامل نمودند و در خانواده خود بكار بستند و به ديگران هم توصيه كردند.
44- عن اءبيجعفر (عليه السلام ) قال: ان فاطمه عليها السلام ضمنت لعلى (عليه السلام ) عمل البيت و العجين و قم البيت و ضمن لها على (عليه السلام ) ما كان خلف الباب: نقل الحطب و ان يجى بالطعام.
امام باقر (عليه السلام ) فرمود: فاطمه (س ) در خانه على (عليه السلام ) كار خانه و خمير كردن و نظافت را به عهده گرفت و على (عليه السلام ) كارهاى بيرون خانه را مانند آوردن هيزم و مواد خوراكى. (48)
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#30درس_زندگی
درس سیزدهم #زینت ( #آرایش_و_پیرایش)
زينت به معنى خاصش كه شامل عطر و رنگ نشود، در مذهب مقدس اسلام، مختص بانوان است و حتى برخى از اقسام آن براى مردان جايز نيست ؛ چنانكه پوشيدن لباس ابريشم و زينتهاى طلائى براى مردان حرام و براى زنان جايز، بلكه مستحب و راجح است.
آرايش گرى و زينت دوستى چنانكه گفته شد در نهاد و سرشت زن نهفته و با خميره او عجين گشته است، دستورات اسلام هم مطابق نهاد و سرشت اوليه و پاك انسانست.
بازوان محكم مرد و انگشتان ظريف زن به زبان حال مى گويند كه اولى براى شكستن و كوبيدن و دومى براى نوزادش و ماليدن آفريده شده است.
«از شير حمله خوش بود و از غزال رم )).
آفريننده زن و مرد و بازوان و انگشتان آنان كه كارى مناسب خلقت، به آنها دستور داده است. مرد در بيرون خانه و مبارزه زندگى و زن كار درون خانه و بافندگى.
اسلام به زن مى گويد: روا نيست زن شوهر دار لحظه ئى بدون زينت باشد. او بايد اگر چه گردن بندى باشد به خود آويزان كند و نيز روا نيست كه انگشتانش ساده و سفيد باشد، بلكه بايد همواره رنگى از حنا و مانند آن روى ناخن داشته باشد و پيغمبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) - كه جان همه زيبا پسندان جهان به فدايش باد - مى فرمايد: زنان بر عكس مردان ناخن خود را بلند بگذارند تا زيباتر باشد و براى مويش مى فرمايد: موى زيبا لباس الهى است، از آن به نيكوئى سرپرستى كنيد، يعنى شانه كنيد، با آب و صابون بشوئيد، گيسوها را از يكديگر جدا كنيد، روغن مالى كنيد، با روغن بنفشته بهتر است، و امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: مرد نبايد مانند زن هر روز مويش را و بدنش را روغن مالى كند تا درخشان و براق باشد، بلكه مردان فقط ماهى يكبار روغن مالى كنند و زنان اگر هر روز روغن بزنند بهتر است و سرمه كشيدن هم مستحب است. هزينه و مخارج زينت و آرايش زن به عهده شوهر است، مانند مخارج خوراك و لباس و مسكن او.
در اينجا انسان به ياد سخن اميرالمومنين على (عليه السلام ) مى افتد كه مى فرمايد: زن عقرب است، ولى گزندگى شيرينى دارد. زن براى زينت خود خرجى به گردن شوهر مى گذارد، ولى خود شوهر هم از آن زينت بى نصيب نمى ماند. و همچنين مخارجى كه براى خريد لباس نو و كفش و كلاه زيبا به گردن مرد مى گذارد، مانند اين است كه او را با شيرينى گزيده است.
يكى از دوستان دانشمند در توضيح اين روايت مى گفت: على (عليه السلام ) مى فرمايد: زن مانند زنبور عسل است كه هم گزندگى دارد و هم شهد و شيرينى، گفتم: نه بلكه كلام حضرت لطيفتر و صحيحتر از بيان شماست. حضرت مى فرمايد: گزيدن زن بجاى درد و سوزش، شيرينى و نوش دارد. ابن ميثم شارح نهج البلاغه سخن حضرت را تشبيه كرده است به خاراندن بدنى كه خارش دارد و در حال خاراندن انسان لذت مى برد، به گمانم اين هم تشبيه لطيفى نيست.
دليل
45- قال الصادق (عليه السلام ): لا ينبغى للمراءه اءن تعطل نفسها و لو اءن تعلق فى عنقها قلاده و لا ينبغى اءن تدع يدها من الخضاب ولو اءن تمسحها بالحناء مسحا و ان كانت مسنه.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: سزاوار نيست كه زن هيچگاه بدن خود را بدون زينت گذارد. اگر چه با آويزان كردن گردن بندى باشد، و سزاوار نيست كه زن بدون رنگ باشد، اگر چه با كمى حنا باشد و اگر چه آن زن پير و كهنسال بوده باشد. (49)
46- قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) للرجال قصوا اءظافير كم و للنساء اتركن من اءظفار كن فانه اءزين لكن.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به مردان فرمود: ناخنهاى خود را از بيخ بگيريد و به زنان فرمود: قدرى از ناخنهاى خود را باقى گذاريد كه بر زينت شما مى افزايد (به شرط اينكه اين زينت تنها براى شوهرش باشد و زير ناخن بلند را پاكيزه نگهدارد. (50)
47- قال اءبو عبدالله (عليه السلام ) الشعرالحسن من كسوه الله فاءكرموه، و قال (عليه السلام ) من اتخد شعرا فليحسن ولايته و الا فليجزه.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: موى زيبا لباس الهى است احترامش كنيد. و نيز فرمود: هر كس براى خود مو مى گذارد بايد به نيكوئى از آن سرپرستى كند و گرنه آنرا قطع نمايد. (51)
48- عن اءبى جعفر (عليه السلام ) سئل عن القرامل التى تصنعها النساء فى رؤ وسهن يصلنه بشعورهن، فقال: لاباءس على المراءه بما تزينت به لزوجها.
راوى از امام باقر (عليه السلام ) درباره موى بندى كه زنان مى سازند و به موى خود وصل مى كنند پرسيد، حضرت فرمود: هر زينتى كه زن براى شوهرش بكند مانعى ندارد. (52)
49- عن اءبيعبدالله (عليه السلام ): لا يدهن الرجل كل يوم، يرى الرجل شعثا لا يرى متزلقا كاءنه امراءه.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: مرد نبايد هر روز به سر خود روغن بمالد. مرد بايد آشفته مو ديده شود. مرد نبايد مانند زن مو درخشان ديده شود. (53)
50- اءلمراءه عقرب حلوه اللسبه (اللسعه ).
زن كژدمى است شيرين گز. (54)
آرى زن و شوهر بايد اين گزيدن و گزيده شدن شيرين را در ميان خود انجام دهند و از اين جهت غريزه آنها سير و لبريز باشد تا در مواجه با مردان و زنان بيگانه احساس كمبود و نقصى ننمايند و بسوى آنان متوجه نشوند و به كار خود مشغول باشند.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha
#30درس_زندگی
درس چهاردهم #مجالس_عروسی_و_عزا
شوهران عاقل مى دانند كه زنان به عروسى رفتن علاقه مفرط دارند، شايد خداوند متعال، اين علاقه مفرط را در نهاد و سرشت آنان نهفته است. تا در اين مجالس دختران فاميل را ببينند و براى پسران خود عروس انتخاب كنند دختران خود را همراه ببرند و براى آنها با پسند مادرانى كه در مجلس حضور دارند، شوهر پيدا شود. زيبايى و نظافت و اظهار سليقه و ترتيب و تنظيم مجلس را ياد بگيرند و نيز آداب معاشرت و رفت و آمد و گفت و شنود و سوال و جواب را بياموزند. اينان به مجالس فاميلشان بروند تا آنان هم در مجالس ايشان شركت كنند و ميان مسلمين الفت و مودت و صفا و صميميت ايجاد شود. و نيز بدين وسيله صله رحم كنند و از عقوبت قطع رحم بر حذر باشند. مگر صله رحم تنها بر مردان واجب است ؟
آرى در عروسى بايد گناه و حرامى نباشد، ميگسارى و رقص مرد و زن و اختلاط آنان نباشد، چشم چرانى و عشوه گرى و نگاه حرامى نباشد، و شوهر هم بايد بدون جهت احتمال اين امور را بهانه نكند و از اجازه دادن به زن براى رفتن به اينگونه مجالس جلوگيرى ننمايد.
شايد گاهى بر زنان با شخصيت و محترم نزد فاميل كه ديگران از آنها شنوايى دارند، واجب باشد كه در اين گونه مجالس شركت كنند و با طرز لباس پوشيدن اسلامى خود، حجاب اسلامى را به ديگران بياموزند. يا با زبان خود آنها را نصيحت كنند يا اگر نصيحت سودمند نبود، با برخاستن از مجلس، آنان را نهى از منكر نمايند.
بعد از همه اينها بانوان عاقل و متعهد مى دانند كه، غالبا شوهران به اوضاع و احوال زمان، از آنان آگاه ترند. اخلاق اسلامى يا غير اسلامى صاحبان مجالس را آنها بهتر مى دانند، زيرا در كوچه و بازار رفت و آمد بيشترى دارند، با مردم خريد و فروش و گفت و شنود بيشترى دارند، و به خاطر همين آشنايى است كه خداوند متعال اجازه رفتن آنان را به اين گونه مجالس در اختيار شوهران گذاشته است. زن مسلمان در رفتن به اين گونه مجالس با شوهرش مشورت مى نمايد و از او اجازه مى گيرد و شوهران مسلمان هم بدون جهت از رفتن زن به اينگونه مجالس ممانعت نمى كنند، زيرا مى دانند كه در آنصورت همسر و همبستر خود را تا چند روز پكر و افسرده و آماده مخالفت كرده اند.
دليل
51- عن عبدالله الكاهلى قال: قلت لاءبى الحسن (عليه السلام ) ان امراءتى و امراءه ابن مارد تخرجان فى الماتم، فاءنها هما، فتقول لى امراءتى: ان كان حراما فانهنا عنه حتى نتركه، و ان لم يكن حراما فلاى شى تمنعناه فاذا مات لنا ميت لم يجئنا اءحد، قال: فقال ابوالحسن (عليه السلام ) عن الحقوق تساءلنى ؟ كان اءبى يبعث اءمى و ام فروه تقضيان حقوق اءهل المدينه
عبدالله كاهلى گويد: به حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) عرض كردم: زن من با زن ابن مارد به تعزيه اى مى روند و من آنها را منع مى كنم. همسرم مى گويد: اگر رفتن به اين مجالس حرام است، ما را نهى كن تا ديگر نرويم ؛ ولى اگر حرام نيست، چرا ما را نهى مى كنى ؟ اگر ما به اين مجالس نرويم، وقتى كسى از ما بميرد، هيچكس به خانه ما نخواهد آمد. حضرت فرمود: درباره حقوق مومنين بر يكديگر از من سوال مى كنى ؟ پدرم امام صادق (عليه السلام ) مادر من وام فروه (خواهرم يا جده مادريم ) را مى فرستاد تا در اين گونه مجالس بروند و حقوق اهل مدينه را ادا كنند. (55)
پيداست كه سوال و جواب در اين روايت، مربوط به تمام مجالس خانوادگى است كه زنان در آن شركت مى كنند و اختصاصى به مجلس عزا ندارد و سخن از رفت و آمدهاى مسلمين با يكديگر است، به هر عنوانى كه باشد و اين كه هر رفتنى، آمدنى دارد و چنانكه ديگران به مجالس شما مى آيند، شما هم به مجالس آنها برويد و اين حكم اختصاصى به مردان ندارد، بلكه از پاسخ امام (عليه السلام ) دانسته مى شود، اگر زنى از اهل مدينه مريض مى شد يا مثلا از مكه برمى گشت، يا مى مرد، حضرت همسرش را با ام فروه مى فرستاد، به منزل آنها بروند، اگر چه بيگانه باشند و اگر چه دعوت نكرده باشند، زيرا در اين باره حضرت به اداء حقوق اهل مدينه استشهاد فرموده است يعنى حقوق مردان و زنان مومن بر يكديگر به علاوه حق همسايه و فاميل.
مرحوم شيخ حر عاملى در جلد اول وسائل، ص 375 احاديثى نقل مى كند به اين مضمون كه زنان را نبايد اجازه داد تا به مجاس عزا و عروسى و حمام بروند و لباس نازك بپوشند، سپس در آخر خودش مى گويد: «در احاديث مربوط به جنازه و تجارت انشاء الله خواهيم گفت كه آن احاديث دلالت دارد بر اينكه: جايز است زنان به مجالس عزا و ادا حقوق مسلمين و مجالس نوحه گرى و تشييع جنازه بروند و اينكه حضرت فاطمه (عليها السلام ) و زنان ائمه، به اين مجالس مى رفته اند و اين دليل است بر آنچه ما در عنوان بحث گفتيم.» (كه حرمت بيرون رفتن زن از خانه در صورتى است كه شك و تهمت و مفسده ئى در كار باشد) يعنى وضع لباس و اخلاق زن مورد شك و ترديد باشد يا وضع زمان به گونه ئى باشد كه آن زن يا شوهر مورد تهمت قرار گيرند يا جوانان هرزه بى بند و بار، در راه باشند يا در مجلس حرامى انجام گيرد و نهى از منكر ممكن نباشد و امثال اين امور.
#متن_روضه_و_سخنرانی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha