eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درس هفتم گفتگو و سوال و جواب زن و شوهر بايد مودبانه و محبت آميز باشد، نه خصمانه و نفرت انگيز. يك مطلب مخصوص را مى توان طورى ادا كرد كه شنونده را خوش آيد و پاسخ نيكو دهد و همان مطلب را مى توان به نحوى ادا كرد كه شنونده يا جواب ندهد يا جواب زشت و تند بدهد - در اينجا مثال «بنشينيد، بفرماييد و بتمرگيد» را فراموش نفرماييد. خانم محترمه، ليوانى براى خانه لازم دارد، او مى تواند به شوهرش بگويد: 1- اگر به بازار بلور فروشها رفتيد، ليوانى بخريد. 2- ليوان نداريم، عيب ندارد، توى چيز ديگرى آب مى خوريم. 3- چرا براى خانه ليوان نمى خرى. 4- مرد بايد عاقل باشد، وقتى ديد ليوان نداريم خودش بخرد. براى خريد يك ليوان، ده ها جمله زشت تر و مودبانه تر از اين مى توان به زبان آورد. ولى توصيه اسلام اين است كه بانوى محترم بايد جمله ئى را كه از همه زيباتر و مودبانه تر است، انتخاب كند و به شوهرش بگويد، تا جوابى همانگونه زيبا و مودبانه بشنود. همچنين شوهر براى دوختن دكمه لباسش بگويد: مريم جان يا مريم خانم، نخ و سوزن را لطف كنيد تا دكمه ام را بدوزم، در آنصورت بانوى محترمه خواهد گفت: عزيزم لطف كنيد، من بدوزم، ولى اگر شوهر بگويد: زن مگر كورى ؟ دكمه افتاده لباس مرا نمى بينى ؟ زن هم خواهد گفت: مگر قانون اسلام را نخوانده ئى و نميدانى كه زن وظيفه ندارد دكمه بدوزد؟ و نيز در تقاضاى ليوان اگر چند روز گذشت و شوهر ليوان نخريد، بانوى مسلمان مى گويد: مثل اينكه اين روزها گرفتارى شما زياد است و يا هنوز از بازار بلور فروشها گذر نكرده ايد و جملاتى از اين زيباتر كه شما خواننده محترم بهتر از نويسنده مى دانيد، نه آنكه بگويد: چند بار بايد بگويم ليوان، تو كه مرا خسته كردى، چرا وظيفه شناس نيستى و امثال اين كلمات كه زن مسلمان متعهد هيچگاه بر زبان نمى راند. گاهى ضمن صحبت، زن يا شوهر كلمه ئى از دهنش مى پرد و به همسرش مى گويد كه اثر بدش تا سالهاى متمادى در ذهن او باقى مى ماند؛ مثل اينكه زنى به شوهرش بگويد: اگر مى دانستم سوادت كم است، همسر تو نمى شدم، يا مردى به زنش بگويد: اگر مى دانستم پستانت كوچك است، با تو ازدواج نمى كردم. اينها بايد بدانند كه با گفتن اين كلمات سالهاى متمادى همسر خود را ناراحت كرده اند، بلكه افسرده و دلسرد از زندگى نموده اند. آن زن خيال كرده است كه با گفتن آن جمله، دانش دوستى خود را به شوهرش فهمانيده است يا آن مرد گمان كرده است، كه ذوق سرشار خود را به همسرش نشان داده است، ولى هر دو در اشتباهند. نخستين اثرى كه اين گونه جملات، در روح همسر باقى مى گذارد، كدورت و انزجار است، تنفر و دلسردى است رفتن صفا و صميميت است. گوينده اين كلمات بعدا خود را ملامت مى كند و مى گويد: اين چه غلطى بود كه كردم و نسنجيده و فكر نكرده سخنى گفتم، كاش زبانم لال مى شد و اين جمله را نمى گفتم. البته ما به شنوندگان اين سخنان هم توصيه مى كنيم كه بلند همت باشند و سعه صدر داشته باشند و اين كلمات را در فكر خود نگه ندارند. نشنيده انگارند و به كار خود مشغول باشند. زن و شوهر بايد در برابر كلمات تند و خشنى كه از همسر خود مى شنوند متانت و سعه صدر نشان دهند و صحنه نزاع را به مجلس مزاح تبديل كنند. مثلا اگر زن عصبانى شود و بگويد: «من از كار زياد اين خانه خسته شدم، زانوهايم رمق ندارد، چادرم را بر مى دارم و مى روم به خانه پدرم» شوهر بگويد «شما زنان به قدرى قدرت داريد كه پهلوانان و قهرمانان جهان از مكيدن پستانتان نيرو گرفته اند!! تو مى خواهى از خانه خودت بروى به خانه پدر زن من ؟!» و امثال اين كلمات و اگر شوهر عصبانى شود و بگويد «من از دست تو خانم مى خوام سرم را به ديوار بزنم و يقه ام را پاره كنم» خانم جواب دهد اما سرت را به سر سخت من بزن كه شوهرم را عصبانى مى كنم و اما يقه، اول برو يك پيراهن كهنه و دور افتاده بپوش تا زحمت دوختنش به گردن من نيفتد» خلاصه طرف مقابل بايد با حوصله و متين باشد تا بتواند همسر عصبانى خود را كه بر خر شيطان سوار شده است، پياده كند و او را خلع سلاح نمايد، از همان الفاظ درشت او جملاتى ملايم و محبت آميز بسازد و تحويل دهد تا ميدان رزم به حجله بزم تبديل شود و شخص عصبانى شده نتواند به خشونت خود ادامه دهد. (21)
مهمتر از كلمات و واژه ها، در ايجاد محبت يا نفرت، آهنگ صدا و حركات دست و چشم و لب و ابرو، هنگام سخن گفتن است. آهنگ نرم و ملايم ايجاد محبت مى كند، چنانكه صداى كلفت و خشن، ملال و نفرت مى آورد، لب خندان و چهره شكفته و باز، شنونده را جلب مى كند، چنانكه ترشرويى و اخم، هنگام سخن گويى، مخاطب را دلسرد و افسرده مى كند، زن و شوهر بايد در مكالمات روزمره خود مراعات اين نكات را بنمايند. و نيز گفتن كلمه (چشم ) در برابر تقاضاى همسر، در ايجاد محبت، معجزه مى كند. شما كه تكبر داريد و مى ترسيد از گفتن اين كلمه، از شخصيتتان بكاهد، آنرا به عنوان طنز بگوييد. 19-اءجملوا فى الخطاب تسمعوا جميل الجواب. زيبا سخن گوييد تا پاسخ زيبا بشنويد. (22) 20- اياك و مستهجن الكلام فانه يوغر القلب. از گفتن سخن زشت بپرهيز كه دل را پر از خشم و كينه كند. (23) 21- بعيدا فحشه، لينا قوله. (مومن ) از فحش بدور است و گفتارش نرم و ملايم است. (24) 22- عود لسانك لين الكلام و بذل السلام، يكثر محبوك و يقل مبغضوك. زبانت را به سخن ملايم و سلام كردن عادت بده تا دوستانت زياد و دشمنانت كم شوند. (25) 23- عن الصادق عن آبائه عليهم السلام، قال: حسن البشر للناس نصف العقل امام صادق (عليه السلام ) فرمود: نيكرويى نمودن با مردم نصف عقل است. (26) كسى كه با مردم خوشرويى داشته باشد. مردم با او رفت و آمد دارند، راهنمائيش مى كنند، پرسشش را پاسخ مى گويند. در نتيجه معلوماتش زياد مى شود و اين همان نصف عقل است كه شخص گشاده رو، از راه اكتساب و تجربه بدست مى آورد و نصف ديگرش ذاتى و خدادادى است. يا اكتساب از راهى ديگر است. 24- و قال (عليه السلام )... و تبسمك فى وجهه حسنه. و فرمود: برخورد كردن با لب خندان، با برادر مسلمانت ثواب يك حسنه دارد. (27) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درس هشتم ديانت مقدس اسلام، در امر مربوط به خانه و كارهاى مختلف خانواده، احكامى اوليه و احكامى ثانويه دارد: احكام اوليه، آنهايى ست كه زن و شوهر بايد در مرحله نخست به آن عمل كنند، سپس اگر تخلف ورزيدند، نوبت به احكام ثانويه مى رسد، ولى بسيارى از مسلمين را مى بينيم كه حكم ثانويه را به جاى حكم اولى مى گيرند و در مقابل عمل، دچار محذور و سرگردانى مى شوند. (28) آنها مى گويند: دستور اسلام اين است كه زن در خانه شوهر وظيفه ندارد، هيچگونه كارى انجام دهد: نه بر او واجب است غذائى بپزد، نه ظرفى بشويد، نه دكمه يى بدوزد و نه نظافتى بكند، حتى براى شير دادن كودكش هم مى تواند، تقاضاى دايه يا اجرت نمايد و شوهر هم مى تواند به زن بگويد: راضى نيستم بدون اجازه من، پايت را از خانه بيرون گذارى، اگر چه پدرت بميرد يا مادرت فلج شود، يا بيشتر از دو دست لباس تابستانى و زمستانى وظيفه ندارم برايت بخرم سپس مى بينيد اگر اين دستور اسلام در خانواده ها عملى شود، زن در ميان خانه اسيرى در قفس مى گردد و مرد رئيسى بدون خوراك و پوشاك و خانه مزبله يى غير قابل زيست. درست است: حكم اسلام همين است ؛ ولى اين حكم در مرحله دوم است و به اصطلاح حكمى است ثانوى و در مورد تخطى زوجين از حكم اول در زمان درگيرى و نزاع است. حكم اول اسلام كه براى همگان است و حكمى است اصلى و قاطع و طبق عدالت و فطرت، اين است كه: خود زن و شوهر با آزادى و رضايت كامل، امور خانه را ميان خود تقسيم كنند و هر يك قسمتى را به عهده بگيرد. على و فاطمه عليهما السلام كه اين موضوع را مطرح كردند، پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) حاضر بود و اين گونه تقسيم نمود كه كارهاى بيرون خانه به عهده على (عليه السلام ) و كارهاى درون خانه به عهده فاطمه (س ) باشد. هر دو راضى شدند و فاطمه (س ) فرمود: بسيار خوشحال شدم كه پدرم، كارهاى مربوط به مبارزه زندگى و درگيرى با مردان را از گردن من برداشت، ولى اسلام نظر به آنكه آزادى و رضايت زوجين را در مرحله اول دستورات خود قرار داده است، اين تقسيم را حتمى و الزامى نفرموده است. اگر زن و شوهرى بر عكس كنند و مرد متصدى كارهاى درون خانه شود و زن كارهاى بيرون خانه را با رعايت عفت بر عهده گيرد، از نظر اسلام مانعى ندارد و عقد مزاوجت آنها باطل نمى شود، همچنين نسبت به بيرون رفتن زن از خانه، هر گاه شوهرى عاقل باشد و زن خود را عفيف بيند و به او بگويد: در بيرون رفتن از خانه آزادى، از نظر اسلام مانعى ندارد؛ بلكه بايد چنين كند تا صفا و يكرنگى باقى بماند. فرض كنيد چند نفر رفيق به مسافرت مى روند. آنها كارهاى چند روز مسافرت خود را به دو گونه مى توانند انجام دهند: اول آنكه در كمال خلوص و صفا، هر كس هر كارى كه پيش آمد و معطل مانده بود، انجام دهد. دوم اينكه از اول كارها را تقسيم كنند كه يكنفر مثلا بايد خريد كند، ديگرى غذا بپزد، سومى، ظرفها را بشويد و چهارمى مركب را آماده كند و براند. اسلام به زن و شوهر اختيار داده است كه نسبت به كارهاى خانه هر يك از اين دو طريق را كه بخواهند انتخاب كنند. اسلام هيچگاه به شوهر نمى گويد: تو بايد زن خود را در خانه محبوس كنى و به او اجازه ندهى، از خانه بيرون رود. حال اگر زن يا شوهرى از اين آزادى و حكم متين اسلام، سوء استفاده كند و مثلا شوهر بگويد راضى نيستم به عروسى خواهرت بروى با وجود اينكه هيچ اشكالى هم در بين نباشد در آنصورت مقررات اسلام در 1400 سال قبل، چاره اين اشكال را نموده و ضامن اجرائى محكم و قاطع و فورى برايش معين كرده است، يعنى به زن اجازه داده است كه بگويد: به عروسى خواهرم نمى روم، ولى از فردا نه وظيفه دارم غذا بپزم، نه جارو كنم، نه لباس بشويم، نه نظافت كنم و نه بچه ات را شير دهم. آنجاست كه مرد خام و مغرور سيلى مى خورد و فورا مى گويد: من شوخى كردم كه گفتم به عروسى نرو! خلاصه آنچه فقهاء عظام در رساله ها مى نويسند كه شوهر به زن اجازه ندهد از خانه بيرون رود يا زن مى تواند، در خانه هيچ كارى انجام ندهد. قانون و دستورى است كه حق و اختيارى به زن و شوهر مى دهد و اين گونه قوانين براى زمان اختلاف و نزاع است، نه براى هميشه، مانند قوانين جزائى و كيفرى دادگسترى يا قوانين حدود و قصاص و ديات كه در رساله ها نوشته مى شود، همگى براى زمان تخلف و جنايت است، براى زمان درگيرى و نزاع است و براى چاره جويى و حل اختلاف است، نه به عنوان برنامه زندگى و وجوب شرعى، فقهاء مى گويند: «حق دارد، مى تواند» نه آنكه واجب است و حتما بايد چنين كند.
به نظر اينجانب بعضى از مردان كه به همسرشان اجازه نمى دهند، از خانه بيرون برود، به خاطر عقده حقارتى است كه در وجود ايشان است. آن گونه مردان در خانواده پست و كم سوادى بزرگ شده اند هيچگاه آقايى و بزرگوارى نديده اند، از اينرو به محض اينكه زن ضعيفى تحت اختيار آنها درآمد، مى خواهند بر او تحكم و زورگويى كنند؛ لذا گاهى باد به غبغب مى اندازند و مى گويند بدون اجازه من حق ندارى پايت را از در خانه بيرون گذارى، آنها حقارت خويش را با اين سخن نشان مى دهند. مردانى ديگر، دل چركين و بدگمانند و خيال مى كنند، همه مردان هرزه و همه زنان سست و ضعيفند. و بزودى فريب مى خورند؛ ولى در بيرون رفتن از خانه در دو صورت تقصير با زن است. اول: در جائى كه شهر شلوغ است. در محل رفت و آمد زن، جوان يا جوانان هرزه ئى هستند يا كوچه تاريك و خلوت است و زن جلف و سبك است وقار و سنگينى ندارد، در اينجا عقل هم مى گويد: مرد حق دارد، زن خود را از بيرون رفتن جلوگيرى كند يا خودش همراه او برود و خلاصه به نحوى او را كنترل كند. دوم: زنى كه بعد از ازدواج مى خواهد مانند قبل از ازدواج آزاد باشد، هر روز به خانه پدر و مادر و فاميل خود برود، چنين زنى بايد بداند كه زمان كودكى گذشته و اكنون كدبانو شده است، او بايد بعد از اين مادر شود، او با همسرى قرارداد بسته است كه طبق مقررات اسلام زندگى كند، تمام مخارجش را شوهر تحمل كند و او هم وظائفى به عهده گرفته است كه يكى از آنها جلب رضايت شوهر در بيرون رفتن از خانه است. حفظ مال شوهر و حتى مال خودش در خانه محتاج به مراقبت و تحفظ است و نمى شود هر روز به بهانه ئى از خانه بيرون رفت. در هر حال، تا زمانى كه زن بدون اجازه شوهر در خارج خانه است، حق نفقه ندارد. دليل 25- عن اءبيعبدالله عن اءبيه - عليهماالسلام - قال: تقاضى على و فاطمه الى رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فى الخدمه، فقضى على فاطمه - (عليها السلام ) - بخدمتها ما دون الباب و قضى على على - (عليه السلام ) - بما خلفه، قال: فقالت فاطمه: فلا يعلم ما دخلنى من السرور الا الله باكفائى رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - تحمل اءرقاب الرجال. امام صادق از پدرش امام باقر عليهما السلام نقل مى فرمايد كه: على و فاطمه درباره خدمات خانه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) داورى خواستند، پيغمبر قضاوت فرمود كه خدمت درون خانه بر عهده فاطمه باشد و خدمت بيرون خانه بر عهده على. فاطمه گفت: جز خدا كسى نمى داند كه چه سرورى به من دست داد، اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست به گريبان شدن با مردان را از عهده من برداشت. (29) 26- و قال (عليه السلام ): ما من امراءه تسقى زوجها شربه من ماء الا كان خيرا من عباده سنه: سيام نهارها و قيام ليلها و يبنى الله لها بكل شربه تسقى زوجها مدينه فى الجنه و غفرلها ستين خطيئه. و آنحضرت فرمود: هر زنى كه به شوهرش شربت آبى دهد، براى او بهتر است از اينكه يكسال عبادت كند و نيز خداوند در برابر هر شربت آبى كه به شوهرش مى دهد، شهرى در بهشت برايش بنا مى كند و شصت گناه او را مى آمرزد. (30) از اين روايت و روايات ديگرى كه به اين مضمون رسيده و در كتاب وسائل نقل شده است، دانسته مى شود كه كمك كردن به شوهر بر زن واجب نيست، بلكه مستحبى است كه خداوند مهربان، آن همه ثواب به زن مى دهد. 27- ايما اءمراه خرجت من بيتها بغير اذن زوجها فلا نفقه لها. هر زنى كه بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود، حق نفقه ندارد. (31) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درس نهم مقررات اسلام با فطرت پاك انسان، هماهنگى كامل دارد؛ زيرا طراح هر دو يكى است و هر دو به يك چشمه باز مى گردد. وجود انسان را با فطرت پاكش خداوند متعال آفريده و مقررات تابناك اسلام را هم همان خداوند طراحى كرده و به وسيله فرستاده امينش براى بشر ارسال داشته است. دين اسلام، بلكه هر دين آسمانى، به پنج موضوع اجتماعى اهميت زيادى داده و حفظ و نگهدارى آنها را از واجبات شمرده و براى نا فرمايان و مخالفت كنندگان آن، مجازات هاى سخت و شديدى مانند دست بريدن و شلاق زدن، گردن زدن و سنگسار كردن، معين كرده است. آن پنج چيز عبارتست از: 1- حفظ دين و عقيده 2- حفظ عقل 3- حفظ جان 4- حفظ نسب و حلال زادگى 5- حفظ مال. بحث ما در اين درس درباره حفظ نسب و حلال زادگى است. از نظر مقررات اسلام، صحت روابط زناشويى و حلال زادگى اولاد، تا آنجا اهميت دارد كه براى زنا و لواط و قيادت و انحرافهاى جنسى ديگر، مجازاتهاى شديدى معين كرده است كه در كتب فقها به تفصيل بيان شده است. اين اسلام است و آن هم مكاتب ديگر كه تمام انحرافات جنسى، حتى برهنه بودن زن و مرد، استمناء، همجنس بازى تبادل همسران و ازدواج مردان را با يكديگر تجويز مى كنند ولى دين مقدس اسلام، علاوه بر اينكه زنا و لواط را از گناهان كبيره مى شمارد، به عنوان پيشگيرى و حفظ صحت نسب، مقدمات آنها را هم حرام دانسته است. حجاب را براى زن واجب دانسته و چشم چرانى را بر مردان حرام كرده است. بودن زن و مرد نامحرم را در جايى خلوت ناروا دانسته و از سخن گفت زن با آهنگ مهيج و وسوسه انگيز منع فرموده است و به زنان دستور مى دهد: كمتر از خانه بيرون بروند و راه رفتن مهيج نداشته باشند. از كنار ديوار راه بروند نه از وسط كوچه تا در اولين نگاه جلب نظر نكنند. عارفان آزاد انديش، در برابر اين احكام، سر تعظيم فرود مى آوردند و از خداوند رحمان تشكر مى كنند كه براى حلال زادگى و صحت انساب، زنا را حرام فرمود و براى پيشگيرى از زنا، از مقدمات و انگيزه هايش هم پيشگيرى نمود، تا باز ايستادن از آن آسان باشد. اگر خداوند متعال، از مقدمات هوس انگيز زنا جلوگيرى نمى فرمود و فقط خود زنا را حرام مى كرد، تكليف به مالايطاق كرده بود، مانند كسى كه نزديك شدن كبريت به بنزين را تجويز كند، ولى از شعله ور شدن آتش منع نمايد. قرآن مجيد، عفت چشم و پاكدامنى را به مرد و زن، با يك تعبير و در دو آيه پشت سر هم توصيه مى كند، ولى در آيه نسبت به زن، سفارش و تاكيد بيشترى دارد اين تاكيد براى اين است كه: اولا در اين مقام زن فاعل است و مرد مفعول، زن مى كشد و مرد كشيده مى شود، يك سر ريسمان بدست زن است و سر ديگر به گردن مرد. خلاصه بى حجابى و عشوه گرى زن است كه باعث شعله ور شدن آتش غريزه مى شود نه حركات غير عادى مرد. از اين رو قرآن مجيد، به زن كه عامل و علت اين مفسده مى شود، تاكيد بيشترى مى كند كه دام مفسده انيگزت را مينداز، و به مرد هم هشدار مى دهد كه مواظب باش تا در اين دام نيفتى. ثانيا: تاكيد اسلام، در امر حجاب، نسبت به زن براى اين است كه اگر در اثر بى مبالاتى زن، مردى به دام افتاد و زنائى رخ داد، عواقب وخيم اين عمل زشت، متوجه زن مى شود نه مرد، ازاله بكارت و باردارى و كورتاژ يا وضع حمل نامشروع و بى آبروئى تا آخر عمر همگى متوجه زن است نه مرد. از اين رو خداوند مهربان، زن را متوجه مى كند كه دامى را كه براى ربودن مرد مى اندازد، بالاخره به گردن خودش مى افتد خالق مهربان انسان، همه اين حسابها را كرده است كه به زن دستور مى دهد، حيا و عفت و حجاب خويش را مراعات كند و براى او پوششى بيشتر از پوشش مرد و رفتارى سنگين تر و با وقارتر از رفتار مرد توصيه مى كند. امام صادق (عليه السلام )، مى فرمايد: بهترين زنان زنى است كه چون با شوهرش خلوت كند لباس حيا از تن بكند و چون جامه بپوشد و از خانه بيرون رود، لباسى از حياء و عفت بر تن كند كه مانند سپر و زرهى براى او باشد، يعنى در كوچه و خيابان، چنان با وقار و سنگين راه برود كه تيرهاى نظر جوانان هرزه اجازه ورود به شخصيت او را نداشته باشند. زن مسلمان از حضرت زهرا و زينب كبرى صلوات الله عليهما پيروى مى كند. آنكه را پيشواى دين زهراست پيروى از زنان غرب خطاست نسزد از تو اى زن روشن پيروى از زنان تر دامن آنكه خود هست در كمند فساد كى تواند تو را كند آزاد (شفق ) تا اينجا آنچه گفتيم مربوط به جمله دوم روايت است كه زن بايد هنگامى كه از خانه خارج مى شود، با حيا و سنگين و باوقار باشد و اما جمله اول روايت هم متضمن معنايى لطيف و داراى لفظى بليغ است. امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: زن خوب آن است كه در حال خلوت با شوهرش حيا را كنار گذارد و حالتى مخالف و متناقض با حالت لباس پوشيدن داشته باشد، يعنى در حال خلوت با شوهر، هر گونه ظرافتكارى و طنازى و عشوه گرى، براى زن جايز، بلكه ارجح است.
بهترين زن مسلمان زنى است كه در زمان خلوت با شوهرش خوش زبان و شيرين حركات باشد و هر گونه پرده و حجابى را از ميان خود و شوهرش بردارد. آن چيزى كه زن را در رديف بهترين زنان مسلمان مى گذارد، همين است كه بتواند اين دو حالت متناقض را در وجود خود حفظ كند: در حالت خلوت با شوهر، كاملا حيا و خجالت را كنار گذارد و تا از خلوت خانه بيرون آمد، لباس حيا بر تن كند و مجسمه عفت و وقار باشد، پس اگر هميشه با حيا باشد، بهترين زنان نخواهد بود، چنانچه اگر هميشه طناز و عشوه گر باشد. خلاصه آنكه زن بايد لباس رزم و بزم خود را بشناسد و هر يك را در جاى خود بپوشد. اگر تمام انديشمندان و سخن سنجان جهان، گرد آيند و بخواهند براى بهترين زن، عبارتى بليغ و رسا به عنوان تابلو و شعار بگويند، بهتر از آنچه امام صادق (عليه السلام ) فرموده نتوانند (در اين باره باز هم در درسهاى 10 و 13 و 26 و 27 و 54 سخن خواهيم گفت ) در آن درسها پيغمبر و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين تعليماتى به زن و شوهر مى دهند كه غريزه جنسى آنها در خلوتخانه و با شكلى حلال و زيبا، عميق و با صفا اشباع گردد، تا زمانى كه از خانه بيرون مى روند، زنان و مردان كوچه و بازار، نظر ايشان را جلب نكنند و فكر آنان را از كار و زندگى خود مصروف ندارند، و متوجه خويش نسازند. دليل 28- شهيد اول، محمد بن مكى - رضوان الله تعالى عليه - مى گويد: الوسيله الرابعه ما هو وصله الى حفظ المقاصد الخمسه و هى النفس والدين و العقل و السنب و مال، التى لم ياءت تشريع الا بحفظها و هى الضروريات الخمس. وسيله چهارم چيزى است كه سبب حفظ مقاصد پنجگانه مى شود و آن پنج مقصد: جان، دين، عقل، خانواده و مال است كه هيچ دينى (از جانب خداوند) نيامده است، مگر براى حفظ اين پنج چيز و اينها ضروريات پنجگانه دين است. (32) 29- قل للمومنين يغضوا من ابصارهم و يحفظو فروجهم ذالك اءزكى لهم ان الله خبير بما يصنعون به مردان مومن بگو ديدگان خويش را بازگيرند و دامن خود نگه دارند كه اين براى آنها پاكيزه تر است و خدا از آنچه مى كنند آگاه است (33) 30- قل للمومنات يعضضن من اءبصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها... به زنان مومن بگو: ديدگان خويش باز گيرند و دامن خود حفظ كنند و زينت خويش نمايان نكنند جز آنچه آشكار است (مانند انگشتر و دست بند) و سر پوشهاى خود را روى گردن و سينه اندازند و زينت خويش نمايان نكنند، مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا برادرانشان يا پسر برادرانشان يا پسر خواهرانشان يا زنانشان (زنان مسلمان ) يا آنچه مالك شده اند (غلامان و بردگان ) يا مردان بى رغبت وابسته، يا اطفالى كه از نگفتنيهاى زن خبر ندارند و آنگونه پاى به زمين نكوبند كه زينتهاى نهانشان معلوم شود. اى گروه مومنان همگى بسوى خدا توبه بريد، شايد رستگار شويد. (34) 31- عن اءبيعبدالله عليه السلام، قال: خير نسائكم التى اذا خلت مع زوجها خلعت له درع الحياء و اذا لبست، لبست معه درع الحياء. امام صادق (عليه السلام ) فرمود: بهترين زنان شما كسى است كه چون با جفتش خلوت كند، پيراهن حيا بركند و چون بپوشد و همراه او شود، زره حيا بر تن كند. (35) 32- قال رسول الله (ص ): خير نسائكم العفيفه الغلمه: العفيفه فى فرجها الغلمه على زوجها. بهترين زنان شما زن پاكدامنى است كه دامن و شرمگاه خود را از نامحرم حفظ كند و براى شوهرش، شهوتران و حشرى باشد. (36) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درس دهم موضوع نظافت از اهم مسائل اسلامى است و بيش از يكهزار و هشتصد آيه و روايت درباره آن وارد شده است، و بايد هم چنين باشد، زيرا كسانى كه دين اسلام را از روى برهان و استدلال پذيرفته و با بررسى و كنجكاوى شخصى به آن رسيده اند، مى دانند كه اسلام هر يك از امور مربوط به زندگى انسان را به مقدارى كه اهميت دارد، اهميت داده است، نه يك نقطه كمتر و نه يك نقطه بيشتر. نظافت از اركان زندگى انسان است، كه حيات و لذت بردن از حيات، بستگى به آن دارد، نظافت در خانه و كوچه و بازار و خيابان و اداره و مغازه ضرورى و اجتناب ناپذير است، نظافت با خوردن و نوشيدن و پوشيدن و حتى نفس كشيدن انسان، ارتباط دارد، و چنين موضوع با اهميتى را اسلام نمى تواند با گفتن چند كلمه كلى مانند «النظافه من الايمان، و تنظفوا واغتسلوا» خاتمه دهد. دين اسلام، بايد راه نظافت كردن مو و دندان و ناخن و ظرف و لباس و همه وسائل مورد احتياج انسان را بيان كند و خوشبختانه اين كار را هم كرده است. اكنون سخن ما درباره نظافت شوهرى است كه همسرى دارد. خداوند متعال در اصل خلقت، زنان را زيبا پسند و نظافت دوست آفريده و على بن ابيطالب (ع ) فرموده است، همت و كوشش زنان به زينت دادن زندگى دنيا متوجه است، از اين رو زنان در مورد نظافت محتاج به سفارش زياد نيستند، ولى مردان به خاطر همت گماشتن به مبارزه زندگى و كسب و حرفه و كار، كمتر به نظافت اهميت مى دهند و نياز به سفارش دارند. خواهر و برادرى كه از يك پدر و مادر هستند و در يك خانه بزرگ شده اند. برادر را مى بينى كه اگر دستش كثيف شود، تحملش بر باقى ماندن بر كثافت و نشستن دست، بيشتر از خواهر است، و خواهرش براى پاكيزه كردن دست و صورت و لباس و شيشه و ظرف، صبر و حوصله بيشترى دارد. روزى به خانه يكى از دوستان رفتم، در اتاق پذيرايى نشسته بودم و هنوز صاحبخانه نزد من نيامده بود صداى گفتگويى مى شنيدم، وقتى صاحبخانه آمد، گفت: قدرى كه دير آمدم براى اين بود كه لباس توى خانه را پوشيده بودم و مى خواستم بيايم، خانم اصرار داشت كه لباست را عوض كن، اينطور نزد مهمان نرو، و من مى گفتم فلانى خودمانى است، آخر مرا مجبور كرد تا لباسم را عوض كنم، پيغمبر محترم اسلام (ص ) به شوهران مسامحه كار و بى قيد مى فرمايد: مردانى از يهود نظافت را رعايت نكردند، در نتيجه زنانشان زنا مى دادند، يعنى با مردان پاكيزه هر چند بيگانه همبستر مى شدند. دليل 33- ان النساء همهن زينه الحياه الدنيا. همت زنان به آراستن زندگى دنيا متوجه است. (37) 34- اغسلوا ثيابكم و خذوا من شعوركم و استاكوا و تزينوا و تنظفوا، فان بنى اسرائيل لم يكونوا يفعلون ذلك فزنت نساؤ هم. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: لباسهاى خود را تميز كنيد و موهاى خود را كم كنيد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد، كه بنى اسرائيل چنين نكردند تا زنانشان زنا كار شدند. (38) 35- تنظفوا بكل ما استطعتم، فان الله تعالى بنى الاسلام على النظافه ولن يدخل الجنه الا كل نظيف. هر چه مى توانيد پاكيزه باشيد، زيرا خداوند اسلام را بر پاكيزگى بنيان نهاده و جز مردم پاكيزه كسى به بهشت نمى رود. (39) 36- عن الحسين بن الجهم قال راءيت اءبا الحسن (ع ) اختضب فقلت جعلت فداك اختضبت ؟ فقال: نعم، ان التهيه مما يزيد فى عفه النساء و لقد ترك النساء العفه بترك ازواجهن التهيه. .. حسن بن جهم گويد: حضرت ابوالحسن (ع ) را ديدم كه موهاى خود را خضاب كرده بود، گفتم فدايت گردم، شما هم خضاب مى كنيد؟ فرمود: آرى، اصلاح و آمادگى مردان بر عفت زنان مى افزايد، زنانى بودند كه عفت را رها كردند، از آن جهت كه شوهرانشان اصلاح تن و آمادگى را ترك كردند. سپس فرمود: اگر زمانى كه نا آماده هستى، همسرت را مانند خودت ببينى، خوشت مى آيد؟ گفتم نه فرمود او نيز چنين است، (يا دليل گفتار من همين است ) سپس فرمود: نظافتگرى و استعمال بوى خوش و تراشيدن مو... از اخلاق پيغمبران است. (40) 37- عن على (ع ) قال: تنظفوا بالماء من نتن الريح يتاءذى به، تعهدوا اءنفسكم، فان الله يبغض من عباده القاذوره الذى يتاءنف به من جلس اليه على (ع ) فرمود: بوى گند مردم آزار را بويسله آب بزدائيد و پاك كنيد. از بدن خويش مراقبت كنيد كه خدا مبغوض دارد بنده پليدى را كه هر كس كنارش بنشيند، بينيش را بگيرد. (41) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•  JOIN🔜 💥 @membariha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا