🖼 #طرح_مهدوی ؛ #مناسبتی
📌 فدا شده مردم آخرالزمان...
🥀 نیمهشب بود. زنِ غسّاله بر پیکر دخترک آب میریخت و میپرسید: بانو! این دختر چه بیماری داشته که اینقدر بدنش کبوده؟
بانو سکوت کرد، چون نمیتوانست به زن بگوید: این دختر فدا شد تا مردم آخرالزمان راه رو گم نکنند...
🏴 سوم #محرم ؛ #حضرت_رقیه
☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
🍃ماتم زده کربلا
تو که فقط روضهها را نمیشنوی، روضهها را زندگی میکنی. هر چه روضهخوانها میگویند را میبینی. روضه خواندن برای تو، توصیف تصویرهایی است که در مقابل نگاه توست.
به من بگو آقای مهربانم! با این دل نازکی که داری، چگونه پای روضههای جدت مینشینی و دوام میآوری؟!
آقا! کاش میدانستیم این روزها در کدام مجلس روضه مینشینی تا به روضهخوانش میگفتیم اول تا آخر مجلس فقط مدح حسین را بخواند و هر گاه خواست روضهخوانی کند، نام حسین را مدام تکرار کند.
نام حسین برای تو خودش روضۀ مکشوف است، دیگر چه نیازی به روضهخوانی داری؟
خیلی که خواست روضۀ باز بخواند، به او میگوییم واژۀ آب و عطش را تکرار کند. به گمانم همین کافی است. آب و عطش برای تو دنیا را تیر و تار میکند. بیش از پیش رفتن در روضه به صلاح نیست. درست میگویم؟
ما را میان اشکهایت فراموش نکن!
شبت بخیر ماتمزدۀ کربلا!
#محرم #شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #مناسبتی
📌 بعد از تو خاک بر سر این دنیا...
⚔ وقتی گرد و خاک فرونشست و شمشیرها از حرکت ایستادند، اباعبدالله عمق فاجعه را دید. صحرای کربلا از خون پیکر ارباً اربای علی اکبر، رنگین و عطرآگین بود.
🚩 صورتش را بر صورت پُر از زخم و جراحت علی گذاشت و گفت: «پس از تو، خاک بر سر دنیا.» آری! خاک بر سر دنیایی که امامزمانش تنها و بییاور است.
🏴 هفتم #محرم ؛ #حضرت_علی_اکبر
📌 اینبار نوبت علی اکبر است...
🚩 عاشورا معرکه عشق است و سربلندی…
هرکه بیتابتر است، زودتر خودش را سپر بلای امام خویش میکند.
🗡 اینبار نوبت علی اکبر است تا دل به دریای عشق بزند، شبیهترین مردم به رسول خدا، اسوهٔ اخلاق و جوانمردی و در شجاعت، زبانزد عام و خاص، حالا در برابر چشمان پدر به میدان میرود و تا جان در بدن دارد از ولیّ خدا دفاع میکند…
📜 و تا صبح ظهور، هربار که زیارت عاشورا میخوانیم، در کنار نام حسین، به او هم سلام میکنیم...
«السلام علی الحسین و علی علیّ ابن الحسین... »
📖 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژه هشتم #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #مناسبتی
📌 لبتشنه رفتن تا خدا، معنای عباس...
از سوی فرات میآید. مشکبهدست و با لبهایی ترکخورده…
آب از چشمان پر از نجابتش شرمنده میشود.
آنگاه که دستانش به لبهای خشکیده نزدیک شد، دو کَفَش پر از آب زلال…
اما تصویر خیمه و رقیه در نگاهش بر عطش غالب گشت...
رسالت او تنها آب بود و سقّا بودن…
این همان فرمان امامش است.
عباس، آنکه فرات هم از او شرمنده است…
🏴 تاسوعای حسینی، روز پایمردی و وفاداری تسلیت باد.
▫️ نهم #محرم ؛ حضرت #عباس
🏴🌷مرد عاشورایی
🌾چشم هایت را بده به من. بگذار من هم طعم خوب دیدن را بچشم.
🌾کسی اگر کربلا را خوب ببیند، دنیا برای او می شود کربلا و اگر عاشورا را خوب تماشا کند، لحظه هایش همه می شود عاشورا.
🌾من به کربلا شدن دنیا و به عاشورا شدن لحظه هایم سخت محتاجم.
🌾کربلا راز زندگی است. یک وجب از زمین اگر برایم کربلا نباشد، پایم به آنجا که برسد، می میرم و اگر لحظه ای را بدون حس عاشورا طی کنم،لحظهٔ بعد،مرگم رقم می خورد.
🌾چشم هایت را به من بده تا زندگی با من قهر نکند.
🌙شبت بخیر مرد عاشورایی!
✍محسن عباسی ولدی
#امام_زمان
#محرم
#عاشورا
🍃امید بیچارهها
میشود مسلمان باشی و رو به قبلۀ محمدی نماز بگذاری، اما دلت بندۀ دنیا باشد و در آستانۀ پول و هوا و هوس سر به سجده بگذاری.
میشود قرآن بخوانی و از تفسیر و تأویلش بگویی، اما معبودت شیطان باشد و فرمانبردار او باشی.
میشود مسلمان باشی و با بندگی دنیا و سرسپردگی به شیطان، امام بر حقت را تنها بگذاری و حتی در مقابلش بایستی و بالاتر از آن، با او بجنگی و دستت را به خونش آلوده کنی و دقایقی بعد، خون را از دستت پاک کنی و وضو بگیری و به نماز بایستی.
این «میشود»هایی که در کربلا به «شد»ها تبدیل شد، دغدغههایی است که روز مرا به شب تبدیل کرده. آقا! اگر تو بیایی و این «میشود»ها دربارۀ ما محقق شود، چه خاکی باید به سر بریزیم؟ ما بیچارگان را از پرتگاه این «میشود»ها نجات بده.
شبت بخیر امید بیچارهها!
#محرم #کربلا
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃حضرت منجی
فکر کردن به زُهیر طعم دیگری دارد. زهیرِ عثمانی مذهب از حسین فرار میکند و حسین به دنبالش میرود. او مسیرش را از جادهای انتخاب میکند که به حسین برنخورد؛ اما خدا مسیرش را طوری تدبیر میکند که به حسین برسد.
او به سراغ حسین نمیرود، حسین به سراغ او میآید. حسین با او در خیمه خلوت میکند و یک خلوت با حسین، روزگار او را زیر و رو میکند.
وای که زهیر چقدر حرف دارد برای ما! به ما بگو که آیا تو هم در لشکرت زهیر داری یا نه؟ من باور نمیکنم که تو دنبال کسانی که رایحهای از خدا در وجودشان هست نروی. حسین منجی زهیر شد، تو هم منجی ما خواهی شد آقا!
شبت بخیر حضرت منجی!
#محرم
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃فرزند حسین
خودم را گذاشتهام وسط خیمهای که حسین با یارانش سخن میگوید و راه را برای برگشتن برایشان باز میکند. سخنان هر یک از یاران حسین یک جور با دل آدم بازی میکند؛ اما حرفهای زهیر طعم دیگری دارد. آخر، حرفهای او حرفهای یک فراری است؛ فراری از حسین و همراهی با او.
زهیر به پا میخیزد و میگوید: به خدا قسم دوست دارم کشته شوم و پس از آن زنده شوم و باز کشته شوم و باز زنده شوم و هزار مرتبه کشته شوم و زنده شوم تا تو و جوانان اهل بیت تو با کشته شدن من از کشته شدن در امان بمانید.
آقا! میبینی زهیر چه طور خون امید را در رگهای من میدواند. یعنی میشود یک روز من زهیر تو شوم؟! وقتی امام مهربانی مثل تو دارم، چرا امید نداشته باشم؟ تو مثل جدت حسین بلدی آدمهای فراری را صید محبت خویش کنی.
شبت بخیر فرزند حسین!
#محرم
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🔸گفتم: اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین (علیه السّلام) تلاش می کردم
🔹گفت: یک حسین زنده داریم نامش مهدی (صاحب الزمان روحی فداه) است؛
🔺 تا حالا برایش چه کرده ای؟؟؟؟؟
#امام_زمان
#امام_حسین
#محرم
گذرنامهام را همیشه قبل از اربعین نگاه میکنم که اعتبار داشته باشد. من مگر جز سرزمین تو جای دیگری میروم که نیازی به گذرنامه معتبر داشته باشم؟
اما هر وقت به فکر اعتبار گذرنامۀ کاغذیام میافتم، یادم میآید که اگر تو گذرنامهام را امضا نکنی، با معتبرترین گذرنامه هم نمیتوانم پا به سرزمین تو بگذارم. حالا بگو بدانم گذرنامهام را امضا کردهای؟
حسین جان! امسال گذرنامۀ موقت میدهند. میشود اگر تنبیه امسالم نیامدن است، لطف کنی و چشم بپوشی و گذرنامهای موقت بدهی به من؟!
قول میدهم هر چه در چنته دارم به کار بگیرم تا دلت را به دست بیاورم. کولهام را ببندم حسین جان؟😭
#محرم #اربعین ۲
#محسن_عباسی_ولدی