eitaa logo
•|..مستشهدین..|•
671 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
39 فایل
"بسم‌ربـــ‌الشهداوالصدیقین" زنده‌نگه‌داشتن‌یاد‌وخاطره‌ی‌ شهداکمترازشهادت‌نیست... امام‌خامنه‌ای‌‌عزیز🖐🏻🌿 🔺 ارتباط‌باادمین‌کانال: @Amirhossein_retout 🔻 #کپی‌آزادبه‌شرط‌یک‌صلوات‌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"🇮🇷✌🏻" . . دشـــــــــــمن میدانہ ڪہ اگر یڪے بزنه ده ٺا میخــــــــــــــوره 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🍃 - توصیه های شهید احمد مشلب به دختران: خود باشید که این چیز است.🖇 در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به فکر باشید و زینبی برخورد کنید . سه چهارم دختران در حال حاظر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا {چادر }بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است که من برای اولین بار است که میبینم و حجابشان حجاب نیست. یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی {چادر} را که بر سر دارد نگه دارد. ما باید از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو بگیریم. حضرت زینب سلام الله علیها به گونه ای بود که غیر از حضرت علی (علیه السلام) کسی او را نمی دید. الان حجاب بر سر دارد ، ولی همراه با مدل های جدید ، یا صورت آرایش کرده. 🌷 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🌺 دفترچه ای داشت که برنامه و کارهایش را داخل آن می نوشت. روزی که خیلی کار برای خدا انجام می داد بیشتر از روز های قبل خوشحال بود. یادم هست یک بار گفت : امروز بهترین روز من است! چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم. 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"🇮🇷✌🏻" . . یہ دخٺره ی ولگــردے را یه زن ولــــگردے را ٺلویزیون به ٺلویزیون می چــــرخانید امــــیدٺون بہ اینه؟؟!! 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🌹 🌹 خاطره ای از 🌹 شب تولد حضرت زهرا سلام الله تو راه برگشت به خونه بودیم . یه پیرزن تنها جلوی در خونش نشسته بود... از کنارش رد شدیم چند قدمی که گذشتیم رضا ایستاد و برگشت به اون پیرزن نگاه کرد گفت خانوم میای بریم به اون حاج خانم روز مادر رو تبریک بگیم؟ نگاه خسته و تنهای اون پیرزن داشت اشک چشم رضا رو در میاورد... رفتیم نزدیک...سلام کرد و گفت مادر چرا تنها نشستی؟ پیرزن لبخند زد و هیچی نگفت رضا گفت روزتون مبارک. ان شالله که سلامت باشین وعمرتون با عزت... پیرزن لبخند روی لبهاش نشست و گفت ممنون پسرم خیلی خوشحالم کردین 4 تا بچه دارم که هر کدوم تو شهر دیگه هستن و نشد که امشب بیان دیدنم بعدچند تا شکلات از تو جیبش دراورد و اصرار کرد که حتما اینو ازم قبول کنید...😊 👈همسر شهید رضا دامرودی 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
📌 شهید حاج قاسم سلیمانی: به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید 📸 دیدار با خانواده های شهدا 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🔻فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید... 🔹شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته‌اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان‌گونه که هستند. فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
"شــهیدی که نشانی مزارش را برای مادرش نوشت" چند روز مانده بود که برود جبهه، گفتم: پسرم بیا ازدواج کن، خواهرات ازدواج کردند، برادرت ازدواج کرده، من می خواهم که نشانی خانه ات را داشته باشم، خندید و گفت: آدرس می خوای مادر؟ گفتم: بله که آدرس می خوام پسرگلم. یک برگه کاغذ گرفت، نوشت. گفت بخوان. خواندم: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه ۲۵۵» 📎فرمانده گردان زرهی لشکر ۲۵ کربلا 🌷 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
💢بسیار زیاد مقام معظم رهبری را دوست داشتند. خیلی هم تلاش کردند کـه محافظ حضــرت آقا بشوند. در اش نیز نوشته است که: «رهبر را تنها نگذارید و پیرو رهبر باشید.» نقل از 📸شهید مدافع حرم 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
نوشته جالب بر روی لباس یک رزمنده : ورود ترکش و خمپاره بدون اجازه خدا ممنوع است. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
༺‌※🍃🌸🍃※༻‌ شهیدی که قبرخودش را آماده کرد ﺩﻳﺪﻳﻢ ﺗﻮ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺩاﺭﻩ ﻳﻪ ﺣﻔﺮﻩ ﺩﺭﺳﺖ می کنه ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮ و ﺳﻼﻡ ﻛﺮﺩﻡ! مثل اینکه از حضور من خوشش نیامده باشد، مکثی کرد و بعد آرام نگاهش را به پشت سر چرخانید: - سلام علیکم بلند شد، سر زانوهایش را تکاند و بیرون آمد . صورتش گل انداخته بود. دانه های درشت عرق که شیار پیشانی اش را گذشته بودند خود را لابلای محاسن پر پشتش پنهان می کردند. حالا که حاجی از آن بیرون آمده بود، درست مثل قبر بود. حتی لبه هم داشت. گفتم: پناه بر خدا ! این برای کیست؟ لبخندی زد و گفت: پناه بر خدا ندارد مومن! هرکه باشی و ز هـر جا برسی / آخرین منزل هستی این است بعد دستی به شانه ام زد و گفت: این قبر حقیر شیر علی سلطانی است! در حالی که سعی می کردم تعجبم را پنهان کنم ، نگاهی آمیخته به ترس و تحیُّر در قبر دواندم. رعشه ای شبیه هول قیامت از ستون مهره هایم عبور کرد. البته چیزی نگفتم، ولی به نظرم آمد برای قد رشید حاجی کوچک می باشد! وقتی حاجی شهید شد، پیکر بی سرش را همانجا دفن کردند و شگفتا که آن قبر برای پیکر بی سرش اصلا کوچک نبود! 🌷 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
نماز که می خوانید خوب است اما آگاهی و بینش خودتان را بالا ببرید. شمر هم نماز می خواند اما بینش نداشت. 💐از سخنان روحانی،نویسنده و شاعر شهید سید مصطفی الحسینی 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🌱 ازش پرسیدن چرا همیشه دست به سینه‌ای؟ گفت نوکر علیه السلام باید همیشه دست به سینه باشه برادرش میگفت عباس زیاد به تزکیه نفس می‌پرداخت مثلا از یک ماه ۲۰ روزش را روزه بود، او از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت هم نداشت مـرگش را در روضه‌های امام حسین علیه السلام قرار دهد. 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
⭐️ لوح | سلام بر شهیدان گمنام 🔺 صبح امروز، تصویری از حضور رهبر انقلاب بر مزار شهدای گمنام قطعه ۴۰ بهشت زهرا (سلام‌الله‌علیها) 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
༺‌※🍃🌸🍃※༻‌ شهیدی که قبرخودش را آماده کرد ﺩﻳﺪﻳﻢ ﺗﻮ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺩاﺭﻩ ﻳﻪ ﺣﻔﺮﻩ ﺩﺭﺳﺖ می کنه ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮ و ﺳﻼﻡ ﻛﺮﺩﻡ! مثل اینکه از حضور من خوشش نیامده باشد، مکثی کرد و بعد آرام نگاهش را به پشت سر چرخانید: - سلام علیکم بلند شد، سر زانوهایش را تکاند و بیرون آمد . صورتش گل انداخته بود. دانه های درشت عرق که شیار پیشانی اش را گذشته بودند خود را لابلای محاسن پر پشتش پنهان می کردند. حالا که حاجی از آن بیرون آمده بود، درست مثل قبر بود. حتی لبه هم داشت. گفتم: پناه بر خدا ! این برای کیست؟ لبخندی زد و گفت: پناه بر خدا ندارد مومن! هرکه باشی و ز هـر جا برسی / آخرین منزل هستی این است بعد دستی به شانه ام زد و گفت: این قبر حقیر شیر علی سلطانی است! در حالی که سعی می کردم تعجبم را پنهان کنم ، نگاهی آمیخته به ترس و تحیُّر در قبر دواندم. رعشه ای شبیه هول قیامت از ستون مهره هایم عبور کرد. البته چیزی نگفتم، ولی به نظرم آمد برای قد رشید حاجی کوچک می باشد! وقتی حاجی شهید شد، پیکر بی سرش را همانجا دفن کردند و شگفتا که آن قبر برای پیکر بی سرش اصلا کوچک نبود! 🌷 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
شهیدآوینی: چه جنگ باشد⚡️ و چه نباشد🌱 راه من و تو از کربلا می گذرد✨  باب جهاد اصغر بسته شد🍃 باب جهاد اکبر (مبارزه با نفس) که بسته نیست.☘️ |❦اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج ---❁•°❄️🕊️❄️•°❁--- 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
وصیت‌نامه‌اش دو خط هم نمیشد، نوشته‌ بود وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم خودِ آنان را از یادشان بُرد! 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
جاے شهید زارع خالے ڪه😔 همسرش می‌گفت: برگه مأموریتش را امضا نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول می‌روند💔 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت رحلت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی بسم الله الرحمن الرحیم با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانه‌های حوزه‌ی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقه‌ترین عالم دینی در آن حوزه‌ی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذه‌ی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب می‌شدند و پس از آن هم همواره درباره‌ی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهره‌مند میساختند. قریحه‌ی شعری، حافظه‌ی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعه‌ی علمیِ دینیِ کشور مایه‌ی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزه‌ی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۰/۱۱/۱۲ 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
اوايل بهمن بود. با هماهنگي انجام شده، مسئوليت يکي از تيمهاي حفاظت حضرت "امام(ره)" به ما سپرده شد. گروه ما در روز دوازده بهمن در انتهاي خيابان آزادي (منتهي به فرودگاه) به صورت مسلحانه مستقر شد.صحنه ورود خودرو "حضرت امام(ره)" را فراموش نميکنم. پروانه وار به دور شمع وجودي "حضرت امام(ره)" ميچرخيد.  بلافاصلــه پس از عبور اتومبيل ، بچه ها را جمع کرديم. همراه به سمت "بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" رفتيم. 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🔹 فقیری به مسجد آمده بود و کفش مناسبی نداشت، ابراهیم پیش او میرود و کفشهایش را به آن مرد هدیه میدهد. خودش در گرمای ظهر تابستان، با پای برهنه از مسجد تا خانه میرود. او واقعا مرد خدا بود. ‌ 🕋وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ... (بقره/۲۶۵) ⚡️ترجمه و عمل کسانی که اموال خود را برای خوشنودی خدا، و پایدار ساختن فضایل انسانی در روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی و بارانهای درشت به آن برسد، و میوه خود را دوچندان دهد… ‌ امام محمد باقر تبریک باد 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌼🌼 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
خاطره از شهید عمران پستی چند روزی از ازدواج عمران نگذشته بود که می خواست به جبهه برود . گفتم ابتدای شروع زندگی مشترک شماست . یک ماه در منزل بمانید در جواب گفت من از شما که شوهرت در جبهه است انتظار این حرفها را ندام فقط برایمان دعا کن. 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا از سه جناح در محاصره دشمن بوديم. حدود سيزده کيلومتر با آب فاصله داشتيم. جهنمي از آتش بود. شهيد اخلاقي جلوي خاکريز، گردان‌ها را هدايت مي‌کرد. حتي يک بار هم سر خودش‌ را خم نکرد تا از تير و ترکش دشمن در امان بماند. تشنگي به بچه‌ها فشار آورده بود. شهيد جنايان جلو آمد و گفت:«حاجي! بچه‌ها دارن از تشنگي هلاک مي‌شن. ». شهيد اخلاقي گفت:« خُب، اگه آب مي‌خوان حمله کنن از عراقي‌ها بگيرن. ». با اين حرف شهيد بچه‌ها محاصره را شکستند و به آب رسيدند. شهید محمود اخلاقی منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص292 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
🌷 ●طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد... یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. ●معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است... ●پدری سر پسر را به دامن گرفته است... شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر... کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردی؟ 🌷 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷
همرزمان پسرم می‌گویند وقتی نیروی‌های کمکی نیامدند، سیدرضا قبول نکرد که به عقب برگردد و از فرمانده خواست بماند چون نیروها به حضورش نیاز داشتند. ✅ فرمانده داشت رصدش می‌کرد؛ سید اینقدر پیشروی کرد که در درگیری‌ها و تیراندازی‌های دشمن تیر به قلبش اصابت کرد، افتاد و زمینگیر شد.😭 فرمانده زد به سرش و گفت یا ابوالفضل سید شهید شد؛ ۱۰ دقیقه گذشت و حرامی‌ها آمدند و پیکر پسرم را با خودشان کشان‌کشان بردند.💔 🌼 ‌ 🌐 @Mos_tashhadin 🌷