ناز چشمان تو ، از دور خمارم کردست ،،
جان به چشمان خمارت،ندهیم،پس چه کنیم؟
#راحم_تبریزی
#ن
مادرم گفت که شاعرشدنت دردسر است!
به گمانم که خیابان گله کرده است به او!
#قدسیه_براق_نیا
#م
در بزمِ ما به باده و جام احتیاج نیست
ما را بس است مستیِ ذکر مدام دوست
#صائب_تبریزی
#د
نه؛ او دنیا نیامد؛ بلکه دنیا رفت پابوسش
بـه عالم داد چندی افتخار محضر خود را
#رضا_قاسمی
#روز_مادر
#ن
بس که از چادر خاکیت کرم می بارد
قاتلت هـم بـه تـو امیـد شفاعت دارد
#غلامرضا_سازگار
#میلاد_حضرت_زهرا
#ب
فرصت همیشه نیست بیا دیر میشود
عمرم گذشت وعدهی دیدار تا کجا؟!
#عطیهسادات_حجتی
#ف
هر کســــی در انتظار ذره ای از عشـق توست
زیر پایش مثل من هی سبز می گردد: عَلَف
#طلا_کاظمی
#ه