🔰مروری بر پرسش و پاسخهای امروز #کانال_مشاوره_آنلاین 👇 🌺🌺🌺👇

1⃣

2⃣

3⃣

سلام به‌صبح دل انگیزپاییزی سلام به‌ ماه مهر سلام به زندگے سلام به دوستان عزیز چهارشنبه ماه مهرتون پر ازاحساس خوشبختے جاده زندگے‌تون هموار وتوأم باسلامتے وکامیابے صبحتون شکوفا وپُر انرژے @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

نیایش امروز 🍃🌺 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 خدایا🍁🙏🍁 دراین صبح زیبای پاییزی🍁🌺 تمنا دارم🍁 درهای مهربانیت را❤ به روی دوستان وعزیزانم❤ بگشایی🍁 و روزی حلال🍁 سلامتی وتندرستی🍁 مهربانی وآرامش را🍁 برای همه آنها مقرر بفرمایی🍁🙏🍁 آمین یا أرْحَمَ الرّاحِمین 🙏 ای مهربان ترین مهربانان 🙏

🌺توکل برخدایت کن؛ 🌼کفایت میکندحتما؛ 🌺اگرخالص شوی بااو؛ 🌼صدایت میکندحتما"؛ 🌺اگربیهوده رنجیدی؛ 🌼از این دنیای بی رحمی؛ 🌺به درگاهش قناعت کن؛ 🌼عنایت میکندحتما"؛ 🌺دلت درمانده میمیرد؛ 🌼اگر غافل شوی ازاو؛ 🌺به هر وقتی صدایش کن؛ 🌼حمایت میکندحتما"؛ 🌺خطا گر میروی گاهی؛ 🌼به خلوت توبه کن بااو؛ 🌺گناهت ساده میبخشد؛ 🌼رهایت میکندحتما"؛ 🌺به لطفش شک نکن هرگز 🌼اگر دنیا حقیرت کرد؛ 🌺تو رسم بندگی آموز؛ 🌼حمایت میکندحتما"؛ 🌺اگر غمگین اگر شادی؛ 🌼خدایی را پرستش کن؛ 🌺که هر دم بهترینها را 🌼عطایت میکند حتما @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

⛔️ #قهر_مداوم_ممنوع 💠 قهر کردن‌های #مداوم کاری می‌کند که به مرور زمان از چشم همسرتان بیفتید و این کارتان #عادی بشود. 💠 در نتیجه همسرتان #تلاشی برای بهبود ارتباط انجام نمی‌دهد! 💠 قهرهای طولانی و مداوم در تولید #کینه و سوءظن اثرگذار است. 🍃❤️ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

💠 مردها گاهی می‌توانند با رفتار غیر منتظره #ناراحتیهای همسر را کم کرده و صد و هشتاد درجه اوضاع و فضای #نامطلوب زندگی را عوض کنند. 💠 مثلا وسط روز از #کارتون بزنید و بیایید دنبال همسرتان و او را #تنها و بدون بچه‌ها به جایی که دور از محیط شلوغ است ببرید و باهم نوشیدنی و خوراکی #میل کنید. 💠 حتما به او بگویید فقط برای تو و بخاطر #دلتنگی روزهای اول زندگیمون اومدم دنبالت. 🍃❤️ @onlinmohavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

avereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺

سوال441 من ۲۷ سالمه و شاغل هستم و فرزند اخر یه خانواده پر جمعیت هستم بقیه ازدواج کردند. حدود یکسال پیش اقایی اومدن خواستگاری من، ایشون هم شاغل هستند و اون موقع من به خاطر اینکه محل کار و زندگیشون روستا بود قبول نکردم. البته توی جواب منفی دادن من بقیه خیلی موثر بودند و کلا دخالت زیادی توی این امر دارند. ایشون خیلی اصرار کردند و واسطه فرستادند اما د نهایت بازم جواب منفی بود این اقا عید برای دومین بار اومدن بار دوم هم جواب منفی دادم البته خانوادم خیلی مخالفتی نداشتند اینبار ولی خودم بازم بخاطر روستا گفتم نه ایشون بعد از یه مدت به من اسمس زدند و کلی التماس کردند که جوابشون را بدم گفتند که حداقل اجازه بدین بخاطر این اصراری که دارم دلایلم را بشنوید منم قبول کردم و ایشونم در کنار دلایلشون ابراز علاقه کردند و منم در نهایت گفتم اگه تمایل دارید دوباره از طریق خانواده مطرح کنید خانوادشون اومدن و چون اینبار جدی تر بود من هم به یه شناختی از ایشون رسیده بودم یه مقدار تمایل نسبت به این ازدواج در من بود اما خب بازم نصف خانواده موافق و نصفشون مخالف بود موافق ها کسانی بودند که ایشون را دیده بودن و باهاش صحبت کردند و تحقیق انجام داده بودند البته اینم بگم که توی تحقیقاتی که هر سری درباره ایشون انجام شد هیچ مورد بدی نبود و همه تاییدشون کردند اما مخالف ها در واقع دلایل محکمی هم نداشتند و بعضا احتمالات بدی برای این ازدواج میدادند که مثلا باید بری توی روستا زندگی کنی و.... در خصوص زندگی توی روستا هم من از اول گفتم نمیام ایشونم خودشون تعهد ضمن عقد را پیشنهاد دادند و حتی گفتند هر تعهدی که شما قبول دارین در این خصوص را میدم اما در نهایت با وجود این مخالفت هاو... هم من نسبت به ازدواج با ایشون ترسیدم و هم اینکه با انتقال این دلایل باعث سرد شدن ایشون شدم و تصمیم گرفتیم که صورت نگیره ایشونم زنگ نزد جواب بگیره حدود سه هفته پیش ایشون بمن اسمس زدند که دوباره درخواستشون را برای ازدواج گفتند و اینکه ما اول باید همدیگه را بشناسیم و اینکه تصمیم ما دفعه قبل بخاطر نظرات بقیه بوده و... من یکی دو هفته با ایشون صحبت کردم و حتی باهاشون دوبار بیرون رفتم و درنهایت احساسم این بود که شباهت های ما زیاد هست من به ایشون گفتم که دیگه بمن پیام ندن تا من باتوجه به شناختی که پیدا کردم تصمیم بگیرم و به شرط اینکه اگر اینبار جوابم منفی بود حتی از من نپرسند چرا ایشونم الان یک هفته هست که اسمسی بمن نداده (تو مدتی که ایشون اومدن خواستگاری من خواستگارای دیگه ای هم داشتم اما شرایطشون خوب نبوده جوری که بقیه ای که موافق ایشون بودند هم همش میگن ایشون بهتر بود و... البته من درباره اینکه ایشون بمن اسمس دادند با دوتا از خواهرام صحبت کردم یکیشون که خواهر بزرگم هست خیلی نگران شده که نکنه بعدا برای من دردسر ساز باشه و کار من اشتباه بوده که جوابشون را دادم و ایشون میگن باید به پدر و مادر یا شوهر ایشون بگم اما اونا دیدشون بشدت سنتی هست و برخورد خیلی بدی خواهند داشت حتی شوهرشون چند شب پیش یه خواستگاری اومده بود برام و خواهرم گفته بود من این خواستگار را باقبلی مقایسه کردم اونم گفته بود دیگه خواستگار اوردن براش فایده نداره دلش پیش اون قبلی من خیلی از شنیدن این حرف ناراحت شدم چون فقط من نبودم که اونا را باهم مقایسه کردم) الانم نمیدونم چیکار کنم از یک طرف دید بسته و بشدت سنتی اطرافیان و مخالف هایی که صورت گرفت و شاید بازم باشه و از طرفی اینکه واقعا نمیدونم با شرایط این پسر میتونم کنار بیام یا نه.البته ایشون نقاط قوت زیاد دارند دلیل اصلی برای جواب رد دادن ها این بود که روستا زندگی میکنن و محل کارشون اونجاس البته فاصله زمانی تا محل زندگی من نیم ساعته محل کار خودمم روستا هست ولی نه اونجا پاسخ ما 👇 سرکار خانم # شمس مشاور خانواده باسلام دختر خوب ازدواج از جمله اموری که باید به میل خود ادم باشه ورضایت پدر دختر , وبقیه فقط میتونند برات تحقیق کنند وبا نهایت نظرشون رو بگن که من باب احترام میشنوی تجزیه تحلیل میکنی ودرنهایت منطقی بودن یانبودن نظرات رو در نظر میگیری وتصمیم نهایی رو خودت میگیری طبق حرفهای خودت این بنده خدا ایرادی نداره فقط طفلکی بچه روستا شده که این عیب نیست فقط ممکن اختلاف فرهنگی باشه که خودت میگی شباهتهامون زیاده پس وقتی که خودت به نتایج خوبی رسیدی وتشخیص درست دادی دیگه تعلل نکن وان بنده خدارو هم از بلا تکلیفی نجات بده سن خودت وفرصت کم رو هم در نظر بگیر وبه خدا توکل کن میتونی شرط ضمن عقد در سند ازدواج قید کنی که اختیار مکان باعروس وسکونت در روستا ممنوع ودیگه بیشتر از این وسواس به خرج نده واین بنده خدا رو از بلاتکلیفی دربیار نهایتش اینه که رفت وامد میکنه البته بگم که اگه سازگاری داشته باشی محیط روستا خیلی هم خوبه پراز ارامشه در کل تصمیم نهایی با خودته عاقبت بخیر انشاالله @onlinmosh