💔🥀•• #دلانھ✨ تاریخ‌بازگشت‌ #خادم‌_الرضا به‌آستان‌علۍبن‌موسی‌الرضا ۱۴۰۳/۳/۳ خداچه‌برنامه‌ریزۍقشنگۍبرات‌کرد‌مَرد... هشتمین‌رئیس‌جمهوربودۍکه‌روز‌تولد امام‌هشتم‌به‌مسئولیت‌نشست‌وروزتولد امام‌هشتم،مُهرپایان‌مسئولیتت‌با‌شهادت‌ خورد... چه‌زحمتایۍکه‌تواین‌سه‌سال‌نکشیدۍ؛ ۳سال درتولیت‌آستان‌ِقدس ۳سال درقوه‌قضائیه ۳سال درریاست‌جمهورۍ وحالادرتاریخ ۳/۳/۳ ... چیکارکردۍسیداینجورۍخریدنت؟😭 🔺بازم‌بگم‌برات... سن‌شهیدحاج‌قاسم ۶۳ سال سن‌شهیدفخرۍزاده ۶۳ سال سن‌شهیدایرلو ۶۳ سال سن‌شهیدزاهدۍ ۶۳ سال سن‌شهیدسیدابراهیم‌رییسۍ ۶۳ سال سن‌پیامبر(ﷺ) ۶۳ سال سن‌امیرالمؤمنین(؏) ۶۳ سال #شهید‌جمهور @moshtaghanezohor

🌿🕊•• اۍسوره‌احسان‌وکرم‌آقاجان! دیوانه‌ام‌ازشوق‌ِحرم‌آقاجان! اۍکاش‌که‌من‌خاک‌ِخراسان‌بودم تاپاگذارۍبه‌سَرَم‌آقاجان... "امام‌رضا‌راه‌بده تو‌آغوشت‌منم‌پناه‌بده..." #خادم‌_الرضا✨ @moshtaghanezohor

همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم‌ الا خیرا»ی آقا بودند ابراهیم. همه نگران بودند. همه از دیشب می‌گفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صف‌های قامت‌ بسته پشت شانه‌های آقا. صف‌های توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیون‌ها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانه‌هایش نلرزید. کوه انگار. مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسه‌ای یا فاتحه‌ای. رفت و توی دفتر شخصی‌اش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتی‌های همسایه‌ها. آقا حواسش هست ابراهیم. مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچه‌ها را بغل می‌کند. به آدم‌بزرگ‌ها میگوید هیچ‌نگران نباشید. خللی پیش نمی‌آید. سکنات او آراممان می‌کند. ابراهیم تو توی دامن کوه‌ها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی داده‌ایم این داغ را. حالمان خوب است، کوه‌مان استوار هنوز. نگران ما نباش. «مهدی مولایی»

💚🕊

🖤🥀•• آمده‌سیدِما،دربرِآقادریاب خادمت‌خسته‌راه‌است رضاجان‌دریاب... #سید_شهیدان_خدمت @moshtaghanezohor

‹‌♥️🖇›

🌿🖇•• میگفت‌چرا‌اینقدرحرم‌ُدوست‌دارۍ؟ گفتم‌چون‌ازدنیاوآدمادورم‌میکنه :) #دلانھ✨ @moshtaghanezohor

. 🔹 امام زمان (عج) و خوش قولی سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او آمدند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند سید عبدالکریم کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می‌زنی؟ سید عرض کرد آقا جان به صاحب این کفش قول داده ام که کفش را برایش حاضر کنم، اگر الآن مشغول پینه زدن کفش های شما بشوم، نمی‌ توانم به قولی که دادم عمل کنم. آقا جان من نوکرتم اجازه بدهید به قولی که دادم عمل کنم بعداً … پس از دقایقی دوباره حضرت فرمودند آقا سید عبدالکریم کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می‌زنی؟ سید می‌گوید آقا جان قربان‌تان بشم خدمت‌ تان که عرض کردم، من قول دادم ... وقتی حضرت خواسته‌ شان را برای بار سوم تکرار کردند، سید کفش را کنار گذاشت، بلند شد و دستش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید کفش مرا پینه می‌زنی فریاد میزنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش هستید پیش من است، بیایید زیارتش کنید! حضرت شـروع کرد بـه خندیدن و فرمود آفرین! خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی. ما شما را برای خودمان نمی خواهیم، برای خدا می‌خواهیم؛ هرچه بنده تر باشید، ما شما‌ را بیشتر دوست داریم. #داستان_تشرف_سیدعبدالکریم @moshtaghanezohor

💚🕊•• #دلانھ✨ ماشمارابراۍخودمان‌نمےخواهیم، براۍ خدا♡ مےخواهیم؛هرچه‌بنده‌تر باشید،ماشما‌رابیشتردوست‌داریم. •|چقدر‌بنده‌ایم؟ :) @moshtaghanezohor

‌💚🕊•• #دلانھ✨ ﴿وَأَحْسِنُوٓاإِنَّ‌اللَّهَ‌يُحِبُّ‌الْمُحْسِنِين﴾ نیڪی‌ڪن‌بنده‌ٔمن! اون‌بنده‌هام‌ُکه‌خیرشون‌به همه‌میرسه‌روخیلۍدوست‌دارم...!♥ 📚|سوره ‌بقره آیه ۱۹۵ @moshtaghanezohor

🌿🖇•• #حدیث‌گرافۍ✨ " تنهاچیزۍکه‌مارا ازشیعیان‌دورمیدارد، رفتارهاۍناپسندآنان‌است که‌خبرش‌به‌مامۍرسد " •|مولاجآن‌صاحب‌الزمان(؏)فرمودند :)❤️‍🩹 @moshtaghanezohor