eitaa logo
مُشْــتي‌خٰاك؛
12 دنبال‌کننده
176 عکس
69 ویدیو
0 فایل
[ یٰاحَـیّ ] - خاکِ پایِ نوکرِ ابوتراب. شاخه‌کوچکی از نهالِ لشکرِمجاهدون[ @GORDAN313 ]
مشاهده در ایتا
دانلود
ولادتت مبارك آقایِ ادب :)))
۶ اسفند ۱۴۰۱
کُلُ نَفْسٍ ذائِقَةٌ المَوت...
۷ اسفند ۱۴۰۱
عُمری که صَرفِ عِشق نَگردد بطالَت اَست...
۱۲ اسفند ۱۴۰۱
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
مُشْــتي‌خٰاك؛
-
یادش بخیر... شهریور ۱۴۰۰ بود... نشستیم با رفقام کلی مداحی آماده کردیم برا اربعین... یکیشم گفتیم حفظ کنیم تو راه باهم بخونیم :) همه چیزو آماده کردیم... حتی پاسپورتامونم رفتیم و تمدید کردیم... یکی بهمون قول داده بوده اگه تا جمعه عکس پاسپورتامونو واسش بفرستیم میتونه برامون ویزا بگیره... همه فرستادن؛ ما موندیم، پاسپورتامون نرسیده بود... البته یکی دیگه هم نفرستاده بود...گفت هزینش زیاده..نمیتونیم! شنبه شد... پاس‌هامون رسید :))) نشد...گفته بودن دو دوز واکسن...ولی هنوز به مقطع سنی ما نرسیده بود... رفتن...چند نفر از کسایی که هرسال با هم میرفتیم واکسناشونو زده بودن رفتن... ما بودیم و چشمایی که مدام با اشک تَر می‌شد... یادتونه گفتم چند نفر بودن که اونام عکس پاس‌هاشونو نفرستاده بودن؟ رفتن لب‌مرز...تا رسیدن مرز باز شد...رفتن...دقیقا یکی دوروز قبل از اربعین... اون روزا رو دقیق یادمه... پنجم مهر شد و من نرسیدم به کربلا... من بودم و خاطرات سالای قبل... من بودم و مداحیام... من بودم و عکس بین‌الحرمین... من بودم و عکس جاده... من بودم و حسرت... من بودم و اشک... من بودم و آه... آهِ حسرت تو سینمه و میباره چشام به پای غمت...
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
مُشْــتي‌خٰاك؛
یادش بخیر... شهریور ۱۴۰۰ بود... نشستیم با رفقام کلی مداحی آماده کردیم برا اربعین... یکیشم گفتیم حفظ
اون سال خیلی سوختم... اما بهتر از حسین می‌شناسی؟ :) اربعین یک سال بعد، چشمم به گنبد زیباش منور شد... ضریحشو بغل زدم... باهاش حرف زدم...اینبار اما در شعاع ده متری ضریحش :))) - تاکہ‌پرسیدم‌زقَلبم‌عشق‌چیست درجوابم‌این‌چُنین‌گُفت‌وگریست لیلےومَجنون‌فقط‌افسانہ‌اند عشق‌دَر‌ْدَستِ‌حُسینِ‌بن‌علیست :))) -
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
۱۹ اسفند ۱۴۰۱