🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸
▫️ #شب_زیارتی_ارباب_بی_کفن
🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها
🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت...
🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ
🥀 وقتی به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد...
🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ
🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر میکرد و به زمین میخورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین میافتاد تا اینکه به #گودال و #قتلگاه مقدس رسید.
🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ
🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود.
🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ:
🥀 #خون مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت.
🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش #حسین علیهالسلام را اینگونه ببیند، لذا نالهاش به فریاد بلند شد و گفت:
🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟!
🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟!
🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟!
🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟!
🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟!
🥀 تو همان حامیما، امید ما، پناه و تکیهگاه مایی؟!
🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟!
🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟!
📕 معالیالسبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #فاطمیه #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
حضرت زینب سلام الله علیها۱۴۰۱.mp3
9.57M
🎧 #بشنوید
🥀 حضرت زینب سلامالله علیها
🥀 حجتالاسلام حنیفی
🆔 @mosibatoratebah
🥀 #شعر | #حضرت_زینب سلامالله علیها 🥀
یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرش
کشم آهی که فتد در دل گردون، شررش
کام نادیده ز ایّام که در اوّل عمر
سوخت از داغِ غمِ مادر و جدّ و پدرش
بود در ماتم جدّ و پدر و مادر خویش
که شد از بهر حسن، معجر نیلی به سرش
پارههای جگر زار حسن را در طشت
چون نظر کرد ز غم، پاره شد از غم، جگرش
چشم او بود هنوز از غم دوران، خونین
که سوی کوفه کشانید، قضا و قدرش
خیمهاش گشت به پا، چون به لب شطّ فرات
جاری آمد شط دیگر ز دو چشمان ترش
چاک زد پیرهن و خاک به سر کرد، چو دید
بیسر افتاده تن پاک دو نورس پسرش
شش برادر به یکی روز همه بیسر دید
که ز بار غم هر یک، چو کمان شد، کمرش
اکبر و قاسم و عبّاس و حسین کشته و شد
خولی و حرمله و شمر و سنان، همسفرش
روزِ وارد شدن شام، شب از گریه نخفت
بس که بارید به سر، سنگ ز هر بام و درش
«جودیا»! اشک تو و آه تو، بیحاصل نیست
این نهالی است که در حشر، بیابی ثمرش
▫️ جودی خراسانی
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #فاطمیه #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻 آخرین دیدار 🔻
🥀 هنگامه #وداع از #گودال علیاءمخدره زينب کبری سلامالله علیها، بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهان بر حلقوم بريده برادر نهاد و بوسيد و فرمود:
🥀 یا اخى؛ لو خُيّرتُ بين الرّحيل و المقام عندك لاخترتُ المقام عندك و لو ان السباع تاكلُ مِن لحمى
🥀 اى برادر؛ همانا اگر مرا بين سكونت در كنار تو و رفتن به سوى مدينه، مخيّر نمایند، سكونت در کنار تو را بر مىگزینم، اگر چه درندگان صحرا مرا به قتل برسانند...
📕 معالی السبطین، جلد ٢، صفحه ۵۴
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #فاطمیه #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻 قیامتِ عُلیاءمخدره در کوفه 🔻
🥀 از حذام بن ستیر اسدی روایت شده است که چون علی بن الحسین علیهماالسلام را با زنان از کربلا آوردند، زنان اهل کوفه را دیدند زاری کنان و گریبان چاک، و مردان هم با آنها میگریستند، زینالعابدین علیهالسلام بیمار بود و از بیماری ناتوان به آواز ضعیف آهسته گفت: اینان بر ما گریه میکنند، پس ما را چه کسی کشت؟!
🥀 آن گاه زینب دختر علی بن ابیطالب سوی مردم اشارت کرد که خاموش باشید، پس دَمها فروبسته شد و زنگ و در از بانگ و نوا بایستاد.
🥀 حذام اسدی گفت: زنی پرده نشین ندیدم هرگز گویاتر از وی، گویی بر زبان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام سخن میراند، پس خدای را ستایش کرد و درود بر رسول او فرستاد و گفت:
🥀 ای مردم کوفه، ای گروه دغا و دغل و بیحمیت، اشکتان خشک نشود و نالهتان آرام نگیرد، مَثل شما مثل آن زن است که رشته خود را پس از محکم یافتن و ریستن باز تار تار میکرد و سوگندهاتان را دست آویز فساد کردهاید، چه دارید مگر لاف زدن و نازش و دشمنی و دروغ و مانند کنیزان چاپلوسی نمودن و چون دشمنان سخنچینی کردن یا چون سبزه بر پهن روییدهاند و گچ روی قبر، که باطن ان اندوه است (ظاهر زیبا به آرایش و در باطن گندیده)
برای خود بد توشهای پیش فرستادید، که خدای را بر شما به خشم آورد و در عذاب جاودان ماندید، بسیار بگریید و اندک بخندید، که عار آن شما را گرفت و ننگ آن بر شما آمد، ننگی که هرگز از خویشتن نتوانید شست و چگونه از خود بشویید این ننگ را که فرزند خاتم انبیاء و معدن رسالت و سید جوانان اهل بهشت را کشتید آن که در جنگ سنگر شما و پناه حرب و دسته شما بود، و در صلح موجب آرامش دل شما و مرهم نه زخم شما و در سختی ها التجاهی شما بد و در محاربات مرجع شما او بود، بد است آنچه پیش فرستادید برای خویش و بد است آن بار گناهی که بر دوش خود گرفتید برای روز رستاخیز خود.
نابودی باد شما را نابودی، و سرنگونی باد سرنگونی، کوشش شما به نومیدی انجامید و دست ها بریده شد و خشم پروردگار را برای خود خریدید و خواری و بیچارگی شما را حتم شد.
🥀 میدانید چه جگری از رسولخدا شکافتید و چه پیمانی شکستید و چه پردهگی او را از پرده بیرون کشیدید و چه حرمتی از وی بدریدید و چه خونی ریختید کاری شگفت آورید که نزدیک است از هول آن آسمانها بترکند و زمین بشکافند و کوه ها بپاشند و از هم بریزند مصیبتی است دشوار و بزرگ و بد و کج و پیچیده و شوم که راه چاره در آن بسته در عظمت به پری زمین و آسمان است آیا شگفت آورید اگر آسمان خون ببارد، و لعذاب الاخرة اخزی و هم لا ینصرون پس تاخیر و مهلت شما را چیره نکند که خدای تعالی از شتاب و عجله منزه است و از فوت خونی نمی ترسد و او در کمین گاه ما و شما است آن گاه این اشعار از انشای خود فرمود که معنی این است:
🥀 چه خواهید گفت هنگامی که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با شما گوید: این چه کاری است که کردید شما که آخرین امت هستید، به خانواده و فرزندان و عزیزان من بعضی اسیرند و بعضی آغشته به خون، پاداش من که نیکخواه شما بودم این نبود، که با خویشان من پس از من بدی کنید، من می ترسم عذابی بر شما نازل شود مانند آن عذاب که قوم ارم را هلاک کرد.
🥀 پس از آن ها روی بگردانید.
🥀 حذلم گفت: مردم را حیران دیدم و دستها به دندان میگزیدند پیرمردی در کنار من بود میگریست و ریشش از اشک تر شده بود و دست سوی آسمان برداشته می گفت پدر و مادرم فدای ایشان، سالخوردگان ایشان بهترین سالخوردگانند و خردسالان آنها بهترین خردسالان و زنان ایشان بهترین زنان و نسل آن ها والاتر از همه و فضل آن ها بالاتر.
🥀 پس علی بن الحسین علیهماالسلام فرمود: ای عمه آرام باش، باقی ماندگان را باید از گذشتگان عبرت گیرند و تو به حمدالله ناخوانده، دانایی و نیاموخته، خردمند، آنگاه آن حضرت از مرکب فرود آمد و چادری زدند او زنان را فرود آورد و داخل چادر شد...
📕 دمعالسجوم، فصل هفتم
▫️ #کوفه
▫️ #خطبه
▫️ #حضرت_زینب سلامالله علیها
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #فاطمیه #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜ #فضائل | امیرالمومنین صلواتالله علیه ⚜
🌹 به دوستی نبّی و علي اساس نهاد
🌹 جهان و هر چه در او هست خالق دادار
▫️ #حافظ
🔅 قال رَسُولُاللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه:
🔅 أَلَا إِنَّ جَبْرَئِيل أَتَانِي فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يَأمُرُكَ بِحُبِ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ يَأمُرُكَ بِوَلَايتِهِ.
🔅 بدانید جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد (ص) خداوند امر میکند شما را به محبت #علی بن ابیطالب صلواتالله علیه و امر میکند شما را به ولایت او...
📔 بحارالأنوار، جلد ۳۹، صفحه ۲۷۳
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜ #فضائل | امیرالمومنین صلواتالله علیه ⚜
🌹 جآن فدآیِ کلآمِ دِلجویَتـ...
🔅 حضرت امیرالمومنین صلواتالله علیه:
🔅 مَنْ أَحَبَّنِي وَجَدَنِي عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَيْثُ يُحِبُّ، وَ مَنْ أَبْغَضَنِي وَجَدَنِي عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَيْثُ يَكْرَهُ.
🔅 هر كس مرا دوست بدارد، مرا به هنگام مرگ مىبيند، به گونهاى كه مرا #دوست مىداشت. و هر كس مرا دشمن دارد، مرا به هنگام مرگ مىبيند، آنچنان كه ناگوار و نفرت داشت.
📔 بحارالأنوار، جلد ۶، صفحه ۱۸۸
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜ #فضائل | امیرالمومنین صلواتالله علیه ⚜
🔅 رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم درباره قول خداوند متعال که میفرماید: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ - چنین میفرمایند:
🔅 اَمیرُالمُوْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالب علیه السلام إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِی أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِیهِ عِلْمَ کُلِّ شَیْءٍ.
🔅 امام مبین، امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام است. و او است امامى که خداوند متعال علم همه چیز را در او احصاء فرموده است.
📔 معانيالاخبار، صفحه ۲۲۵
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
يَـا أَيُّـها الـجَسَدُ الـمُوَزَّعُ فـي الـثَّرَى
لازَالَ صَـــوتُــكَ يَــخــرِقُ الأزمَــانَـا
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #المصیبة_الراتبة
🩸 #مقتل | #حضرت_رقیه سلامالله علیها 🩸
🥀 و گفتهاند که دو دختر صغیره، یکی از حضرت #امام_حسن و یکی از حضرت #سیدالشهداء علیهماالسلام از دیدن بدن غرقه به خون آن حضرت از دنیا رفتند، و شرح آن را چنین ذکر میکنند...
🥀 وقتی که خیمهها را #آتش زدند، بیست و سه طفل کوچک از خیمهها بیرون آمدند و از شدت تشنگی و خوف میلرزیدند.
🥀 یکی از بزرگان لشکر به عمرسعد گفت:
ايها الامیر! اگر خیال داری اینها را نزد یزید ببری، یک نفرشان زنده به شام نمیرسد، بگو اینها را آب بدهند که از بیآبی دارند هلاک میشوند...
🥀 عمرسعد گفت: بروید ایشان را آب دهید.
🥀 سقاها مشکها را پر از آب کردند و آوردند پیش عیالات #امام_حسین علیهالسلام.
🥀 اول، جام آبی به #رقیه سلامالله علیها دادند که از همه کوچکتر بود. او آب را گرفت و پیش از نوشیدن، روانه #قتلگاه شد.
🥀 گفتند: کجا میروی؟!
🥀 گفت: پدرم وقتی که میدان رفت، لبهایش تشنه بود، میخواهم این آب را به او بدهم..!
📕 تحفةالحسینیة، فاضل بسطامی
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #المصیبة_الراتبة
⚜ #فضائل | #امیرالمومنین صلواتالله علیه ⚜
🔅 إِذَا وَقَعَتْ نَفْسُهُ فِي صَدْرِهِ، ثُمَّ يَرَى عَلِيَّ بْنَ أَبِيطَالِبٍ فَيَقُولُ: أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِبٍ اَلَّذِي كُنْتَ تُحِبُّهُ...
🔅 هنگامى كه جان انسان به سينهاش مىرسد، على بن ابىطالب را مىبيند، كه به او بشارت میدهد و مىفرمايد: من على بن ابىطالب هست، همان كه او را دوست مىداشتى...
📔 البرهان، جلد ۳، صفحه ۳۸
📔 الکافی، جلد ۳، صفحه ۱۳۳
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #المصیبة_الراتبة
🩸 #مقتل | #امام_کاظم علیهالسلام 🩸
🥀 علی بن سُوَید، از یاران خاص امام کاظم صلواتالله علیه میگوید:
🥀 پولی به نگهبانان زندان دادم و شب هنگام به حضور حضرت #موسی_بن_جعفر علیهماالسلام رسیدم و آن حضرت از من سوال نمودند که برای چه به اینجا آمدهای؟!
🥀 عرضه داشتم: دلتنگی مرا نزد شما آورده است! سپس گفتم: ایآقای من! سینههایمان به تنگ آمده است، زمان فرج و گشایش و رهایی شما از این زندان، چه وقت فرا میرسد؟!
🥀 آن حضرت نگاهی به من نموده و فرمودند: اَلْفَرَجُ قَريبٌ يَابنَ سُوَيد! يَومَ الْجُمُعةِ ضُحىً عَلَى الْجِسرِ بِبَغدادٍ...
🥀 فرج نزدیک است ای پسر سوید؛ روز جمعه به هنگام برآمدن آفتاب، بر روی پل بغداد...
🥀 علی ابن سُوَید گوید: از این کلام امام علیهالسلام، نزدیک بود از خوشحالی پرواز کنم؛ پس از محضر آن حضرت خارج شده و به دوستانمان گفتم: مژده دهید که امام به زودی از زندان خارج میشوند.
🥀 روز جمعه فرا رسید و به وقت برآمدن آفتاب، بر روی پل بغداد جمع شدیم...
🥀 و إذًا بِجِنازةٍ يَحمِلُها أربَعةٌ مِنَ السَجّانين علىٰ دَرفةِ بابٍ لا نَعشٍ! ثلاثٌ مِنَ الْخَلفْ و واحدٌ مِنْ جَهَةِ الرأسِ
🥀 ناگاه دیدیم چهار زندانبان، جنازهای را بر روی یک تخته در، گذاشته و میآوردند؛ سه نفر عقب، و یک نفر جلوی جنازه را گرفتهاند.
🥀 از آنجا که غل و زنجیرهای زیادی بر دست و پای آن میّت بود، سه نفر عقب آن تختهٔ در را گرفته و تنها یک نفر جلوی آن را گرفته بود، به روی پُل که رسیدند، او را بر زمین نهادند و صورتش را باز کردند. علی بن سُوید گوید: من پیش رفتم تا آن میت را نگاه کنم...
🥀 و إذًا بِهِ سَيّدي و مَولاي مُوسَى بنِ جعفر عليهالسلام ! فَلَطَمتُ وَجهي و صِحتُ: وا إماماه… وا سيّداه…
🥀 ناگهان مولا و سروَرم #موسی_بن_جعفر علیهماالسلام را دیدم! پس سیلی به صورتم زدم و فریاد میزدم: وا إماماه… وا سيّداه…
📕 المجالس المعصومیه، صفحه ۲۵۲
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #المصیبة_الراتبة
🥀 #شعر | #امام_کاظم صلواتالله علیه 🥀
آن موسی جعفر که ز قدر و شرف و جاه
موسی و شعیباند وِرا بندهٔ درگاه
در طور ، از او ساز شد آوازِ اَناالله
آن وادی ایمن که بوَد تربتِ آن شاه
فرشی ست که با عرشِ الهی زده پهلو
تنها نه مَلک بر درِ او آمده دربان
کز بهرِ غلامیش ز جان تاخته غلمان
سازند مگر کُحلِ بصر از دل و از جان
حورانِ بهشتی به درِ آن شهِ ذیشان
روبند غبارِ رهِ زوّار به گیسو
ای زادهء زهرا ، خلفِ سیّدِ لولاک
در بزمِ عزای تو مَلک با دلِ صد چاک
بال و پرِ خود فرش کند بر زیرِ خاک
از شمعِ حریمِ تو یکی شعله در افلاک
بیضا شد و چون فضلِ تو رخ تافت به هر سو
گر بسته به زنجیر ، تو را خصمِ سیه دل
کِی کاسته شد رتبهٔ شیران ز سلاسل
گردون پیِ تعظیمِ تو اینسان شده مایل
با کوی تو هرگز نتوان کرد مقابل
گر گنبدِ مینا بُوَد و روضهء مینو
روی تو به نورِ احمدی آمده مظهر
شخصِ تو به شرعِ نبوی سیّد و سَرور
بی مِهرِ تو ای نو گلِ گلزارِ پیمبر
بر پای نخیزد به دمن لالهء احمر
وز خاک نرویَد به چمن سنبلِ خوشبو
پوئیم گر امروز تو را راهِ محبّت
دیگر چه غم از وحشتِ فردای قیامت
از ما کنی آن روز گر از لطف ، شفاعت
بی رنج و تَعَب جای نمائیم به جنّت
با اینکه نیاید گُنهِ ما به ترازو
ای نور خدا ، شمعِ هدی ، مصدر ایمان
دریای عطا ، بحر سخا ، منبع احسان
ای یوسفِ آل نبی ، ای مظهر یزدان
افسوس که گردید تو را جای به زندان
از کینهٔ دیرینهٔ هارونِ جفاجو
صد آه که چون از ستمِ قومِ ستمکار
بنشست تو را زهرِ جفا بر دلِ افکار
افروخته شد خرمنِ جانت همه یکبار
وز درد شدی باغل و زنجیرِ گرانبار
غلطان به روی خاک ز پهلوی به پهلو
ای شاهِ حجازی ّبه چه تقصیر به بغداد
مسموم نمودند تو را از رهِ بیداد
ما را غمِ قتلِ تو شها کی رود از یاد؟
الحق که بوَد ناسخِ بد فعلی شدّاد
ظلمی که عیان گشت از آن فرقهٔ بدخو
کلبِ تو #صغیر، آنکه تو را هست ثناخوان
کمتر بوَد از مور و تو برتر ز سلیمان
رانِ ملخش تحفه که در بخششِ عصیان
ضامن شَویَش نزدِ خدا از رهِ احسان
ای زادهٔ آزادهٔ تو ضامنِ آهو
▫️صغیر اصفهانی
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #المصیبة_الراتبة
🩸 #مقتل | #امام_کاظم صلواتالله علیه 🩸
🥀 دعای جانسوز حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام در زندان هارون ملعون:
🥀 یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون»
🥀 ای مولای من! مرا از زندان هارون و از دست او نجات عنایت فرما. ای آزاد کنندهٔ (رویاننده) درخت از بین خاک و آب. و ای آزاد کنندهٔ (جاری کننده) شیر از بین سرگین و خون و ای آزاد کنندهٔ (به دنیا آورنده) فرزند از بین رحم و ای آزاد کنندهٔ آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کنندهٔ روح از بین احشاء و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما!
📕 بحارالأنوار، جلد ۴۸ صفحه ۲۲۰
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #المصیبة_الراتبة
🩸 #مقتل | #امام_کاظم علیهالسلام 🩸
🥀 هنگامی که حضرت موسی بن جعفر علیهالسّلام در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسیدند، فَحُمِلَ عَلَی نَعْشٍ وَ نُودِیَ عَلَیْهِ هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ
🥀 بدن مطهر آن حضرت را روی تختی گذاشته و میبردند و میگفتند: این امام رافضی هاست؛ بیائید و او را ببینید...
🥀 فَلَمَّا أُتِیَ بِهِ مَجْلِسَ الشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلَا مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الْخَبِیثَ بْنَ الْخَبِیثِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ
🥀 وقتی بدن ایشان را به مجلس شُرطهها آوردند، سندی بن شاهک چهار نفر را گماشت تا (العیاذ بالله) فریاد بزنند: آگاه باشید که هر که میخواهد آن ...................... یعنی موسی بن جعفر علیهماالسلام را ببیند، از خانهاش بیرون بیاید.
🥀 سلیمان بن أبیجعفر از قصر خود که در حاشیه شطّ بود، بیرون آمد و صدای فریاد و همهمه شنید؛ به فرزندان و غلامان خود گفت: چه خبر است؟!
🥀 گفتند: سندی بن شاهک است که بدن آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را بر تختی گذاشته و ندا میدهد.
🥀 به فرزندان و غلامانش گفت: بروید و با کمک غلامان خود بدن ایشان را از دست آنها بیرون بیاورید. اگر مانع شما شدند، آنها را کتک بزنید و پرچمهای سیاه آنها را پاره کنید. آنان آمدند و هرگونه که بود بدن مبارک را از آن نانجیبان گرفتند و چند نفر را گماشتند که فریاد بزنند:
🥀 أَلَا مَنْ أَرَادَ الطَّیِّبَ بْنَ الطَّیِّبِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ
🥀 آگاه باشید که هر که میخواهد آن پاک نهاد پاک نهادزاده، یعنی آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را ببیند، از خانهاش بیرون بیاید.
📕 عیون اخبارالرضا علیهالسلام، جلد ١ صفحه ٩٩
🏷 #المصیبة_الراتبة
🆔 @mosibatoratebah
🩸 السَّلامُ عَلی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ 🩸
🏷 #المصیبة_الراتبة
🆔 @mosibatoratebah