🔹دار ندار قلبم پر دردم.... کجایی؟؟

⚡️جانباز شدن شهید مصطفی علی دادی در فتنه ابان 98 اصلاً درباره شهادت در خانه صحبت نمی‌کرد. یک‌بار هم نشد درباره شهادت صحبت کند. درحالی که بیصبرانه منتظر شهادت بود و از مادران شهدا طلب دعای شهادت در جوانی می کرد. به‌روایت مادر 『 @mostafa_alidadi ...🌱♥️』

بسم الله الرحمن الرحیم 🌷

مصطفای عزیزِ مادر.... خون می رود از دیده در این کنج صبوری این صبر که من می کنم افشردن جان است... 『 @mostafa_alidadi ...🌱♥️』

اول صبح و لبخند شهید....... شهید مصطفی علی دادی شادی روح شهدا فاتحه و صلوات ┏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

مارو از اون بالا نگاه کن...💔 #شهید_مصطفی_علیدادی #آقای_ایرانی 『 @mostafa_alidadi ...🌱♥️』

مصطفای مادر.... درياي شور انگيز چشمانت چه زيباست آن جا كه بايد دل به دريا زد همين جاست در من طلوع آبي آن چشم روشن ياد آور صبح خيال انگيز درياست گل كرده باغي از ستاره در نگاهت آنك چراغاني كه در چشم تو برپاست بيهوده مي كوشي كه راز عاشقي را از من بپوشاني كه در چشم تو پيداست ما هر دُوان خاموش خاموشيم ،‌ اما چشمان ما را در خموشي گفت و گوهاست #شهید_مصطفی_علیدادی @mostafa_alidadi

مصطفای بهشتی مادر... °•○دل ‌سپردن به تو ازخویش‌بـریدن‌دارد... مصطفای من دل از همه بریده ام جانِ مادر.. #امام_زمان❤️ #شهید_مصطفی_علیدادی @mostafa_alidadi

مصطفای عزیزم صبح درڪوچه ے ما منتظرخنده ے توست وقت آن است ڪه خورشید مجدد باشے به قلب مادرت طلوع کنی #شهید_مصطفی_علیدادی @mostafa_alidadi ┏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━

#کتاب_آقای_ایرانی قسمت دوم(از زبان همسر) می خواستم به او زنگ بزنم اما چندثانیه بعد کلیدش را به درب انداخت و وارد خانه شد چند پلاستیک بزرگ دستش بود. نفس عمیقی کشیدم و با تعجب سلام کردم با خوشحالی گفت: بالاخره پیدا کردم هزار تا ماسک برای اهالی محل تو اون وضعیتی که ماسک نایاب شده بود مصطفی با یک تولیدی در جنوب شهر صحبت کرد و ماسک های زیادی به قیمت عمده خرید میگفت وقتی فهمیدند برای اهالی مسجد و محل می خواهم با تخفیف بیشتری به من فروختند. حتی یکی از آنها به شوخی گفت هزینه بنزین و وقت خودت رو هم حساب کن اما :گفتم هر روز به خاطر این بیماری ده ها نفر فوت می کنند، چرا باید این کار رو انجام بدم؟ مادر از مصطفی تشکر کرد و تعدادی ماسک برای افراد مستحق محل برداشت. آن روز اولین باری بود که مصطفی ماسک تهیه کرده بود. این کار را تا قبل از شهادتش ادامه داد. با رفقای جهادی ایستگاه سلامت میزد و ماسک و محلول ضد عفونی کننده به مردم میداد اینقدر حواسش جمع این کارها شد که یادش رفته بود به زودی پدر میشود...💔

گروه جهادگران گمنام در حال تهیه ماسک و در حال جذب نیروی جهادی 🕊 🔸سید مرتضی به هر چه گفت عمل کرد و چه زیبا گفت: 🌿 «وای بر آن کس که در صحراء محشر سر از خاک بردارد و نشانه ای از معرکه جهاد در بدن نداشته باشد.» مصطفای شهیدم بااین خاطراتت چه کنم؟ کار جهادی های نیمه های شبت، بی خوابیهایت😭😭😭😭 لینک کانال 『 @mostafa_alidadi ...🌱♥️