1_2019884346.mp3
6.64M
⭕ ( واحد ) امام حسین
✔ بگیر دستمو ببر مرا به سوی کربلا ...
🎤 کربلایی جوادمقدم
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
#امام_خامنه ای:❤️
ما روی مسئلهی #شهدایمان انصافاً کمکاری کردیم. به نظر میرسد که این کار را هم بایستی سپرد به جناح فرهنگیِ مؤمنِ انقلابیِ مردمیِ خودجوش.
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هربیمه ای میخای بشی بشو ولی این بیمه ی چیز دیگه هست😭 حتما این بیمه بشو.
کانال مشتاقان شهادت🌷
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
ای شهید🌷
دعا کن ، که ما🤲
از خستگی و غفلت خوابمان نَبَرد
و از قافله ی مهدی فاطمه/عج/ 💚
جا نمانیم ...
#شهدا گاهی نگاهی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
1_1884417823.mp3
15.47M
⭕ ( #زمینه ) #حضرت_زهرا (س)
✔ پر تب و تابه دل بیقرارم ...
🎤 حاج #محمود_کریمی
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd

نام: حسن
نام خانوادگی:قدیری
نام پدر: جواد
سال تولد:۱۳۳۹
محل تولد:انار (رفسنجان)
تاریخ شهادت:۱۸/۹/۱۳۵۷
محل شهادت: انار (رفسنجان)
تحصیالت: چهارم متوسطه
وضعیت تاهل: مجرد
شغل: دانش آموز
مزار شهید: کرمان (شهرستان انار)
زندگینامه:شهیدحسن قدیری فرزندجواد در سال ۱۳۳۹ در انار در خانوادهای مذهبی و متدین بدنیا آمد. حسن از اول کودکی پسری شایسته و متعهدبه مذهب اسلام بود و در ضمن درس خواندن در کار کشاورزی هم مشغول بود، تا کمک خرج خانواده باشد. اویک مرتبه در کشکوئیه گرفتار دژ خیمان پهلوی گردید و پس از زجر و شکنجههای فراوان آزادگردید تا اینکه درسال ۱۳۵۷ که مبارزات قهرمانانه ملت ایران به رهبری امام خمینی شکل تازهای بخود گرفت او نیز همراه برادران خود جهت هرچه با شکوهتر برگزار نمودن تظاهرات علیه رژیم پهلوی عازم نوق بود که سرانجام در ساعت ۹ صبح در ۶ کیلو متری انار توسط عمال شاه به شهادت رسید و موقع شهادت تمام آثار شکنجه روی بدن وی باقی بود.
شادی روحش صلوات
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
نام: محمد حسن
نام خانوادگی: فدایی قطبی
نام پدر: محمد هاشم
سال تولد: ۱۳۳۳
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۹/ ۱۳۵۷
محل شهادت: جوپار
زندگینامه : مجاهدشهید محمد حسن فدایی قطبی فرزند محمد هاشم درشهریورماه ۱۳۳۳ شمسی مطابق بامحرم سال ۱۳۷۶ هجری قمری دریک خانواده روحانی درجوپاراز توابع شهر کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در یکی ازدبستانهای جوپار که بعدها بنام خودش نامگذاری شد ، گذراند ودرسال ۱۳۵۴ موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم مکانیک نائل شد ، و سپس برای گذراندن دورۀ سربازی به خدمت نظام رفت، آخرین روزهای سربازی شهید مقارن با فرمان امام خمینی ره مبنی بر ترک سرباز خانهها بود، نامبرده فرمان امام را اجابت و با ترک پادگان از اصفهان به کرمان برگشت وبه حضورپر شور در تظاهرات ومحافل مذهبی پرداخت.
درصبح روزدوشنبه ۱۳۵۷/۹/۱۳مطابق باسوم محرم ۱۳۹۹ مقابل مسجدو منزل شهید، یکی از مزدوران رژیم بوسیله بلند گو اقدام به توهین به امام و حرکت انقلابی مردم کردکه با عکس العمل محمد حسن فدایی مواجه میشود، این دفاع از حریم امام و انقلاب ، جزایی جز شهادت نمیتوانست داشته باشد و بدینگونه یکی دیگر از جوانان این مرزو بوم بانثار جان خود، راه پر فراز و نشیب حرکت انقالب را هموارتر کرد.
روحش شاد / یادش گرامی
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
نام و نام خانوادگی:حسن توکلی زاده
نام پدر:احمد سال تولد:۱۳۴۲
محل تولد: قم تاریخ شهادت:۱۳۵۷/۹/۱۷
محل شهادت: راور
تحصیلات: حوزوی
وضعیت تاهل: مجرد
شغل: طلبه
مزار شهید: کرمان
زندگینامه :درسال ۱۳۴۲ در قم در خانوادهای روحانی واصیل به دنیا آمد. پدرش مرحوم حجت الاسلام والمسلمین توکلی که منتظراین مولودبود، نامش را حسن گذاشت. گویا میدانست که خلقیات و روحیات و رفتار اوهم مثل هم نامش امام حسن (ع)، خواهد شد. بدیهی است درخانوادهای که باقرآن وحدیث معنویت انس دارد وصدای قرآنش و ذکر ویاد خاندان عصمت و طهارت، آرام بخش اعضای آن است باید چنین فرزندی تربیت شود.
حسن درسال ۱۳۵۷ بعد از طی دوره راهنمایی، وارد حوزه علمیه کرمان شد. وضعیت جدید او، با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) همراه ومصادف شد. بلوغ او باحرکات خروشان مردم مسلمان صورت گرفت و توان و قدرت خودرا برای بیداری مردم بکار گرفت. او خودش را درهر کاری سهیم میدانست و حضور فعال و ثمر بخش داشت. میخواست نمادی از یک جوان مسلمان و متعهد باشد و رفتار و منش او برای دیگران الگو باشد. از این رو وقتی شنید که در دهه اول محرم قرار است نمایشنامهای به نام "خون "در مسجدجامع راور اجرا شود، پیشقدم گردید و تا آخرین ساعات پروانه واردراجرای آن کوشید.
این نمایشنامه رنگ خون و لذت خون دادن در راه حق را به همه نشان داد. دقایقی از پایان نمایشنامه نگذشته بود که شعار (مرگ بر شاه) مسجد جامع راور را فرا گرفت. آنروز هشتم محرم سال ۱۳۵۷ بود. شور انقلابی سرتا سرکشور را فرا گرفته بودو نظامیان درآماده باش به سر میبردند، ناگهان صدای تیراندازی از بیرون مسجد شنیده شد، خبر دادند که حسن توکلی مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. بدن نیمه جانش را به صحن مسجد جامع آورند. پدر کنارش آمد، خون از بدنش میرفت و سنگ فرش مسجد را قرمز کرده بود. ناگهان احساس کرد سرش روی دامن پدر است، چشمهایش را باز کرد، با نگاهی پر معنا و هدف دار پدر را مخاطب قرار داد و گفت: (اگر من رفتم، کار زینبی کنی). پدر منظور او رافهمیدکه فقط پدر جوان ازدست داده نیست، پدری است که رسالت پیام رسانی بر دوش دارد و بایدخود را آماده کند. بدن تیر خورده حسن را به شهرکرمان منتقل کردند. خبر آن در شهر پیچید.
مراسم عزا داری امام حسین (ع) در روز عاشورا، حال و هوای دیگری به خود گرفت. همه برای شفای اودست به دعابرداشتند. اما گویا عاشورای ۱۳۵۷ کرمان میبایست به گونه دیگری برگزارشود. هنگام اذان صبح روز عاشورا، در حالی که پدربربالین بدن فرزندبود، روح از بدن حسن توکلی پروازکرد وبه خیل یاران شهید حضرت اباعبدالله الحسین پیوست. به مادر خبر شهادت فرزند رادادند، او تعبیرخواب خودش را یافته بود: فرزندش درباغی باامام حسین) ع) است و صحبت میکند.پیکر پاک ومطهر شهید حسن توکلی در روز عاشورای سال ۵۷ بروی دستان مردم عزادار کرمان تشییع در محل گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
روحش شاد / یادش گرامی
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
نام: اکبر
نام خانوادگی:مقیمی
نام پدر: علی
سال تولد:۱۳۲۶
محل تولد:رفسنجان – روستای فتح آباد
تاریخ شهادت :۱۳۵۷/۱۰/۱۰
محل شهادت: رفسنجان
تحصیلات: پنجم ابتدایی
وضعیت تاهل: متاهل
شغل: کارگر
مزار شهید: رفسنجان
زندگینامه :شهید اکبر مقیمی سال ۱۳۲۶ در روستای کریم آباد رفسنجان دیده به جهان گشود. در سن هشت سالگی پدرخود را از دست داد و پس از مرگ پدر و از دست دادن سرپرست، زندگی بر خانواده سخت شد، اکبرکه تا کلاس ششم درس خوانده بود برای کمک به مادر وخواهران و برادرانش تحصیل را رها و در کورههای آجر پزی مشغول به کار گردید.. با آنکه کار در کوره سخت و طاقت فرسا بود، ولی او با احساس مسئولیتی که داشت خم به ابرو نمیآورد و با کمال محبت به مادرش کمک میکرد. از همان زمان کودکی خواندن قرآن را کاملا یاد گرفته بودو به نماز ومسائل مذهبی علاقه زیادی داشت. زندگی سخت وبدون امکانات آن زمان همراه با جور و ستم اربابهای ظالم، وی را با طعم تلخ ظلم و ستم آشنا کرد و زمزمههای مبارزه با حکومت ظلم و جور، آتشفشان وجود جوانانی همچون او که با گوشت و پوست خود ستم و محرومیت را لمس کرده بودند، فوران کرد و همگام با سایر مردم در عرصه مبارزات بصورت جدی حاضر شد. در سال ۱۳۵۳ با دختر یکی از اقوام ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو دختر بود. او علاقه خاصی به امام امت داشت و قبل از انقلاب رساله امام خمینی ره را مطالعه میکرد، و از ایشان تقلید میکرد.
سرانجام روز دهم دی ماه ۱۳۵۷ هنگامی که در تظاهرات مردم رفسنجان علیه رژیم پهلوی شرکت کرده بود مورد اصابت گلوله ماموران رژیم پهلوی قرارگرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شادی روحش صلوات
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🔹گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن»
. لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد....
غیرتمند گفت:
«هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹شادی روحش صلوات 🌹
#شهید
#فخری_زاده
🌱🌷🌱🌷
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
رفتیم جنوب، رفیق خوزستانی ما را برد خرمشهر روی بهمنشیر قایقسواری.
از او پرسیدم که اینجا صیادی هم دارد؟
گفت: آره اما قدیمیهای خرمشهر ماهی بهمنشیر را نمیخورند.
پرسیدم: چرا؟
گفت :چون اینجا خیلی از بچههای مدافع خرمشهر شهید شدهاند و پیکرشان زیر این آب طعمه ماهیها شده؛ به حرمت اون شهدا
#شهدا
#بهمنشیر
#صلوات
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🌷🕊🍃
✨قسم به نام امنیتی که
شما با خون خود
برایمان به ارمغان آوردید
هرگز اجازه نمیدهیم
ایران
جولانگه هرزه ها شود
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
*🇮🇷نعمت انقلاب ...*
♦️مرد با همسر و فرزندش در حال عبور از پل معلق اهواز بودند.
از روبرو دو سرباز آمریکایی مست ! به طرف آنها می آمدند.سرباز آمریکایی با چشمان دریده به زن خیره شده و تلوتلوخوران به سمتش می آمد.گویا قصد بدی داشت؛ مرد جلو رفت تا از ناموسش دفاع کند؛ دعوا شد.مردم جمع شدند؛ پاسبان های ایرانی هم بودند!! سربازهای مست آمریکایی، مرد را از بالای پل به رودخانه انداختند. مردم با عصبانیت از پاسبان ها خواستند تا آنها را دستگیر کنند؛ گفتند: ماحق دستگیری و محاکمه آنهارا نداریم!! ( *بخاطر قانون کاپیتولاسیون) پدر جلوی چشم زن وبچه اش غرق شد*
دو سرباز آمریکایی بلندبلند میخندیدند و دور می شدند
مادر و فرزند نرده های پل را گرفته بودند و هق هق کنان می گریستند
🔴 37 سال بعد
♦️"شما وارد محدوده آبهای جمهوری اسلامی ایران شده اید.بدون مقاومت تسلیم شوید."این صدای بلندگوی قایق سپاه ایران بود که به طرف تفنگداران امریکایی در نزدیکی یک جزیره ایرانی می آمد...
وقتی شناورهای ایرانی به قایق امریکایی رسیدند،آنها با ترس و خفت، دستها را بالا بردند. و برای همیشه تصویر درازکشیدن سربازان امریکا در مقابل ایران را به صفحه رسانه ها کشاندند.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
کانال ضد صهیونیستی مشتاقان شهادت🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🔻مقام زن در جمهوری اسلامی.
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
1_2146946735.mp3
7.38M
ترکی سلام فرمانده
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
یامهــــدے ❤️
چشم من در پی دیدار تو سرگردان اسٺ
و سرا پاے وجودم ز غمٺ حیران اسٺ
خبر از حال تو آقا ڪه ندارم هرگز
لااقل از تب تو دیده ے من گریان اسٺ
بہ ڪجا خیمہ زدے یوسف گم گشتہ من
بنگر از دورے تو حال دلم ویران اسٺ
گوشہ چشمی ڪن و این سائل خود را دریاب
ڪه نگاه تو بہ این قلب سر و سامان اسٺ
خوشبحال شهدا،یك شبہ ره را رفتند
هرڪه شد همسفر تو،سفرش آسان اسٺ
روضہ هایی ڪه بہ هر شام و سحر می خوانی
چون شرر بر جگر عالمیان سوزان اسٺ
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd