18.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ|🌙حَضرَتِ ماه...
🔸همخوانی شاد و موزیکال به مناسبت ولادت با سعادت پیامبر اکرم
📌جدیدترین اثر:
💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠
🚧ضبط و تنظیم صدا و تدوین فیلم:
🎙استودیو قرآنی تسنیم
🏠تصویر برداری شده در عمارت تاریخی مجیر
🌀اشعار فارسی و عربی در مدح حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
🌐 aparat.com/v/lkihz45
📲لینک عضویت در کانال ایتا:
🌐 @tasnim_esf
#پیامبر_اکرم
#پیامبر
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#مفهوم_شناسی
"خواستن"، توانستن است.
این ضربالمثل پرتکرار را چگونه میفهمیم؟ "خواستن" را اراده خودبنیاد میفهمیم. بنابراین یعنی اراده کن آنوقت توانایی انجامش را خواهی یافت.
حالا به معنای حقیقی "خواستن" توجه کنید. خواستن یعنی طلب و تمنّا.
توانایی حقیقی(خصوصا در امور معنوی) آنگاه رو میآورد که در جان ما طلب و تمنّای حقیقی طلوع کند. اراده و عزم در خلاء و به خودی خود متولد نمیشود. اراده همواره "اراده برای..." است. اراده برای کاری و به هدفی طلوع میکند و منشاء کار و اثر میشود و این مسبوق به یک طلب و تمناست. ما باید "بخواهیم" یعنی در موضع طلب و تشنگی حقیقی قرار بگیریم.
آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
تشنگی با ارادههای غرورآمیز متکی به نفس بدست نمیآید. از طرفی تشنگی و تمنا همان اجابت است. از اینجاست که مولوی تشنگی را با جوشش آب پیوند زده است...
فرق بین آن اراده خود بنیاد با طلب تشنگی همان فرق بین روانشناسی زرد و تکنیکهای کسب موفقیت است با عرفان.
#مطالعه
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید نصرالله: هدف دشمن گرفتن تلفات زیاد بود
دبیرکل حزبالله لبنان:
دشمن صهیونیست که سرطان و شر مطلق در منطقه است، با سوء استفاده از وسیله غیرنظامی، خواست در یک آن، صدها و هزاران نفر بیگناه را از بین ببرد.
هدف دشمن در روز دوم از حمله، این بود که شمار زیادی از هزاران نفر را که دستگاه بیسیم داشتند، بکشد.
دشمن در این عملیات همه خطوط قرمز را زیر پا گذاشت
برخی از انفجارها در بیمارستانها و داروخانهها و بازار بود. بسیاری از مردم غیرنظامی مورد هدف قرار گرفتند.
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بسماللهالرحمنالرحیم
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_اول
◽از پنجره اتاق نسیم خوش رایحه بهاری نوازشم میکرد تا بیخبر از خاطرهای که بنا بود حالم را پریشان کند، خستگی یک شب طولانی را خمیازه بکشم.
مثل هر روز به نیت شفای همۀ بیمارانی که دیشب تا صبح مراقبشان بودم، سوره حمدی خواندم و سبک و سرحال از جا بلند شدم.
▪روپوش سفید پرستاریام را در کمد مرتب کردم، مانتوی بلند یشمی رنگم را پوشیدم و روسریام را محکم پیچیدم که کسی به در اتاق زد.
ساعت ۷ صبح بود، آرزو کردم در این ساعتِ تعویض شیفت، بیمار جدیدی نیاورده باشند و بتوانم زودتر به خانه بروم که در چهارچوب درِ اتاق، قد بلندش پیدا شد.
◽برای شیفت صبح آمده بود و خیال میکرد هر چه پیراهن و شلوارش تنگتر باشد، جذابتر میشود و خبر نداشت فقط حالم را بیشتر به هم میزند که با لبخندی کریه، کرشمه کرد: «صبح بخیر آمال!»
نمیدانست وقتی با آن خط باریک ریش و سبیل، صدایش را نازک میکند و اسم کوچکم را صدا میزند چه احساس بدی پیدا میکنم که به اجبارِ رابطه همکاری، تنها پاسخ سلامش را دادم و او دوباره زبان ریخت: «شیفت دیشب چطور بود؟»
▪نمیخواستم مستقیم نگاهش کنم که اگر میکردم همین خشم چشمانم برای بستن دهانش کافی بود و میدانستم زیبایی صورتم زبانش را درازتر میکند که نگاهم را به زمین فرو بردم و یک جمله گفتم: «گزارش مریضا رو نوشتم.»
دیگر منتظر پاسخش نماندم، کیفم را از کمد بیرون کشیدم و از کنارش رد شدم که دوباره با صدای زشتش گوشم را گزید: «چرا انقدر عصبی هستی آمال؟»
◽روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم و باید زبانش را کوتاه میکردم که صدایم را بلند کردم: «کی به تو اجازه داده اسم منو ببری؟»
با لبهای پهن و چشمان ریز و سیاهش نیشخندی نشانم داد و خویشتنداری دخترانهام را به تمسخر گرفت: «همین کارا رو میکنی که هیچکس نمیاد سمتت! داعش هم انقدر سخت نمیگرفت که تو میگیری!»
◾عصبانیت طوری در استخوانهایم دوید که سرانگشتانم برای زدن کشیدهای به دهانش راست شد و با همان دستم، دسته کیفم را چنگ زدم تا خشمم خالی شود.
این جوانک تازه از آمریکا برگشته کجا داعش را دیده بود و چه میدانست چه بر سر اعصاب و روان ما آمده است؟ آنچه من دیده و کشیده بودم برای کشتن هر دختری کافی بود و بهخدا به این سادگیها قابل گفتن نبود که در حماقتش رهایش کردم و از اتاق بیرون رفتم.
◽میشنیدم همچنان به ریشخندم گرفته و دیگر نمیفهمیدم چه میگوید که حالا فقط چشمان کشیده و نگاه نگران آن جوان ایرانی را میدیدم.
او به گمانش با آوردن نام داعش به تمسخرم گرفته و با همین یک جمله کاری با دلم کرده بود که دوباره خمار خیال او، خانه خاطراتم زیر و رو شده بود.
◾از بیمارستان خارج شدم و از آنهمه شور و نشاط این صبح بهاری تنها صحنه آن شب شیدایی پیش چشمانم مانده بود که قدمهایم را روی زمین میکشیدم و دوباره حسرت حضورش را میخوردم.
از اولین و آخرین دیدارمان سه سال گذشته بود و هنوز جای خالیاش روی شیشه احساسم ناخن میکشید که موبایلم زنگ خورد.
◽گاهی اوقات تنها رؤیا مرهم درد دوری میشود که کودکانه آرزو کردم او پشت خط باشد و تیر خیالبافیام به سنگ خورد که صدای نورالهدی در گوشم نشست.
مثل همیشه با آرامش و مهربانی صحبت میکرد و حالا هیجانی زیر صدایش پیدا بود که بیمقدمه پرسید: «آمال میای بریم ایران؟»
◾کنار خیابان منتظر تاکسی ایستادم و حس کردم سر به سرم میگذارد که بیحوصله پاسخ دادم: «تازه شیفتم تموم شده، خستهام!»
بیریاتر از آنی بود که دلگیر حرفم شود، دوباره به شیرینی خندید و شوخی کرد: «خب منم همین الان از شیفت برگشتم خونه! ببینم مگه همیشه دوست نداشتی محبت اون پسره رو جبران کنی؟ اگه میخوای کاری کنی الان وقتشه!»
◽نگاهم به نقطهای نامعلوم در انتهای خیابان خیره ماند و باور نمیکردم درست در همان لحظاتی که پریشان او شده بودم، نامش را از زبان نورالهدی بشنوم که به لکنت افتادم: «چطور؟»
طوری دست و پای دلم را گم کرده بودم که نورالهدی هم حس کرد و سر به سرم گذاشت: «یعنی اگه اون باشه، میای؟»
◾حس میکردم دلم را به بازی گرفته و اینهمه تکرار خاطراتش حالم را به هم ریخته بود که کلافه شدم: «من چی کار به اون دارم!»
رنجشم را از لحنم حس کرد، عطر خنده از صدایش پرید و ساده صحبت کرد: «ابومهدی داره نیروهای حشدالشعبی رو برای کمک به سیل خوزستان میبره ایران.»
◽ذهنم هنوز درگیر نگاه مهربان آن جوان بود و برای فهم هر کلمه به زحمت افتاده بودم تا بلاخره حرف آخر را زد: «گروههای امدادی حشدالشعبی هم دارن باهاشون میرن. منم با ابوزینب میرم برا کارای درمانی، تو نمیای؟»
◾ از همان شبی که مقابل چشمانم رفت، دلم پیش غیرتش جا مانده و با این دلی که دیگر دست من نبود، کجا میتوانستم بروم؟...
✍#فاطمه_ولی_نژاد
#ادامه_دارد
🔰 آهااااا 👏 ما این دادستان رو دوست داریم 🌹
🔻 بیماری بدحجابی در جامعه باید برطرف شود
💬 دادستان کل کشور:
🔹 بیماری بدحجابی در جامعه پیدا کردیم در حالیکه بدحجابی باید جمع شود و ارزش انسان به حیا و عفت اوست.
🔹 برای کسانی که تمرد و دهنکجی به قانون میکنند، پرونده تشکیل میشود و در معابر، اماکن و فرشگاهها مردم همکاری میکنند تا سلامت امنیتی و اعتقادی داشته باشیم.
🔹 جامعه ایرانی آبرومند و ارزشی بوده و دیانت آن محفوظ است و باید این ارزشها را حفظ و تقویت کنیم تا به ریشهکنی آسیبها دست یابیم.
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🍃 امام تنها
رشتۀ دلم را به هر چیزی گره زدم، جز به دل تو. هر چیزی دلم را با خودش برد، جز لبخند تو. علاقهها یکی یکی روزهای عمرم را خرج خودشان کردند، جز علاقه به تو.
و حالا منم و یک دل هزار تکه که هر تکهاش به چیزی تعلق دارد. دنبال تکهای میگردم که روی آن نام تو را نوشته باشند؛ اما پیدا نمیکنم.
چقدر سنگین است شرمساری برای عاشق نبودن! مرا ببخش برای عاشق نبودنم.
شبت بخیر امام تنها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بر غمزده گان بابِ نجات است صلوات
بر مرده دلان آبِ حیات است صلوات
پیغمبرِ ما بَه که چه زیبا فرمود
سر چشمه خیر و برکات است صلوات!
#میلاد_پیامبر_اکرم(ص)🌺
#میلاد_امام_جعفر_صادق(ع)💫
#بر_همگان_مبارکباد🌺
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 میلاد سراسر نور و رحمت رسول خدا حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و فرزند منورشان حضرت امام صادق علیهالسلام و آغاز هفته دفاع مقدس را گرامی می داریم 🌸
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸💐
💐
🔴 #اعمال_روزهفده_ربیع_الاول
💐 مصادف با سالروز ولادت پیامبر اکرم(ص)و امام جعفر صادق(ع)
1⃣ #غسل
2⃣ #روزه:
از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد ثواب روزه ی یک سال را خدا برای او می نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
3⃣ #زیارت: زیارت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و همچنین زیارت امام امیرالمؤمنین علیه السّلام .
4⃣ #نماز: دو رکعت نماز که در هر رکعتی یک مرتبه حمد و 10مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره اخلاص است، بگزارد و پس از نماز در محلّ نماز بنشیند و دعائی که روایت شده است بخواند : اَللَّهُمَّ اَنتَ حَی لاَ تَمُوتُ ...(ادامه در مفاتیح)
5⃣ #تصدّق_وخیرات: مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات نمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل)
6⃣ #عیدگرفتن: به آنچه موافق حقیقت عید است (عمل کند) یعنی به آنچه که در شرع وارد گشته نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد
همچنان که عادت و سنّت پاره ای از نادانان است
که به لهو و لعب بلکه پاره ای از افعال حرام می پردازند.
برای هر مجلسی لباس مخصوصی و زینتی مناسب آن لازم است
و لباس شایسته ی اهل چنین مجلس(ی)، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار می باشد؛
یعنی لباس اهل این مجلس تخلّق به اخلاق حسنه
و تاج معارف ربّانیه و تطهیر آنها، پاکیزه ساختن دل از اشتغال به غیر خدا و بوی خوش ایشان،
ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرین او{علیهم السّلام} است.
7⃣ #صلوات_فرستادن
📚المراقبات ص 81 _ 84
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈