4_5976575592294778371.mp3
3.69M
#بشنوید
❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#نکات_تربیتی_درقرآن
1⃣فطرت
😍حواست هست چه قدر سبک، راحت و با نشاط میشی وقتی که:
🌺یه نماز با حال میخونی
🌺یا به فقیری کمک میکنی
🌺یا به زیارت اولیای الهی میری
و....
🤔به نظرتون چرا؟
💚چون فطرت انسان، فطرتی خدایی و پاک هستش و ذاتا به کار خوب علاقه داره و از اون لذت میبره
❤️فطرت آهنگ درون است که هر کی مطابق با اون صحبت کنه، در انسان نفوذ کرده و اثر تربیتی میذاره همانند مربّیان الهی
💙در تربیت فرزند بهترین و اثرگذارترین راه اون هست که راهنمایی ها و تربیت ها بر اساس فطرت پاک صورت بگیره چون فرزندان به خاطر کم سن بودنشون وارد خیلی از مسیرهای خلاف نشدن و بهترین فرصت هست که پدر،مادر و مربّی با اندک توجهی آتش فطرت او را شعله ور کنند
💛از فطرت، به خمیره ی انسان و اساس تربیت و پیمان نامه های الهی تعبیر میشود
💫وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ...(حجرات/۷)
🌼 خدا ايمان را(ذاتاً) محبوب شما قرار داده و در دلهايتان آن را زينت بخشيده است و كفر، فسق و گناه را(ذاتاً) مورد تنفّر شما قرار داده است
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#پخش_زنده
🔶معاونت تعلیم و تربیت بسیج سپاه روح الله استان مرکزی برگزار میکند
📱💻بیان مفاهیم قرآن کریم توسط استاد نوازنی به همراه مسابقه، ویژه ارکان شجره طیبه صالحین استان مرکزی.
🕙زمان: دوشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۱
ساعت: ۲۲:۰۰
📌برای مشاهده به کانال حلقه مجازی در پیام رسان روبیکا مراجعه فرمایید.
https://rubika.ir/halgheh_majazi
✅کانال حلقه مجازی
(شجره طیبه صالحین استان مرکزی)
@halgheh_majazi
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مستشهدین ۳۱۳
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_سی_پنجم _غرق در افکارم بودم که یدفعه بابا وارد اتاق شد بہ
❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_سی_ششم
_علے جلوے محضر منتظر وایساده بود...
بابا جلوے محضر پارک کردو از موݧ خواست پیاده شیم
علے با دیدݧ ما دستشو گذاشت روسینشو همونطور کہ لبخند بہ لب داشت بہ نشونہ سلام خم شد
_اردلاݧ خندید و گفت ببیـݧ چہ پاچہ خوارے میکنہ هیچے نشده
محکم زدم بہ بازوش و بهش اخم کردم.
اردلاݧ دستم و گرفت و از ماشیـݧ پیاده شدیم
ماماݧ و بابا شونہ بہ شونہ ے هم وارد محضر شدـݧ
منو اردلاݧ هم با هم علے هم پشت ما
با ورود ما بہ داخل محضر همہ صلوات فرستادند
_فاطمہ خواهر علے اومد و دستم از دست اردلاݧ کشید و برد سمت سفره ے عقد
دختره با مزه اے بود صورت گرد و سفید با چشماے مشکے،درست مثل چشماے علے داشت.
_مادرش هم چادر مشکیمو از سرم برداشت و چادر سفید حریرے کہ بہ گفتہ ے خودش براے زݧ علے از مکہ آورده بود و سرم کرد و روصندلے نشوند
_هیچ کسي حواسش بہ علے کہ جلوے در سر بہ زیر وایساده بود نبود
عاقد علے و صدا کرد
آقا داماد بفرمایید بشینید همہ حواسشوݧ بہ عروس خانومہ یکے هم هواے دامادو داشتہ باشہ
_با خجالت رو صندلے کنارے مـݧ نشست
باورم نمیشد همہ چے خیلے زود گذشت و مـݧ الاݧ کنار علے نشستہ بودم و تا چند دیقہ ے دیگہ شرعا همسرش میشدم
استرس تموم جونم و گرفتہ بود.
_دستام میلرزید و احساس ضعف داشتم
عاقد از بزرگ تر ها اجازه گرفت کہ خطبہ عقد و جارے کنہ
علے قرآن و گرفت سمتم و در گوشم گفت:
بخونید استرستوݧ کمتر میشہ
قرآن رو باز کردم
_"بسمِ اللہ الرحمـݧ ارحیم"
یــــس_والقرآن الکریم...
آیہ هاے قرآن و تو گوشم میپیچید احساس آرامش کردم
تو حال و هواے خودم بودم کہ با صداے حاج اقا بہ خودم اومدم
_براے بار آخر میپرسم
خانم اسماء محمدے فرزند حسیـݧ آیا وکیلم شما را بہ عقد آقاے علے سجادے فرزند محمد با مهریہ معلوم در بیاورم❓آیا وکیلم❓
همہ سکوت کرده بودند و چشمشوݧ بہ دهـݧ مـݧ بود
چشمامو بستم
خدایا بہ امید تو
_سعے کردم صدام نلرزه و خودمو کنترل کنم
با اجازه ے آقا امام زماݧ،پدر مادرم و بقیہ ے بزرگتر ها
"بلہ"
_صداے صلوات و دست باهم قاطے شد و همہ خوشحال بودݧ
علے اومد نزدیک و در گوشم گفت:مبارکہ خانوم
از زیر چادر حریر نگاهش کردم
خوشحالے و تو چهرش میدیدم.
حالا نوبت علے بود کہ باید بلہ میگفت.
با توکل بہ خدا و اجازه ے پدر مادرم و پدر مادر عروس خانوم و بزرگتر هاے جمع
"بلہ"
_فاطمہ انگشتر نشونو داد بہ علے و اشاره کرد بہ مـݧ
دستاے علے میلرزید و عرق کرد دست منو گرفت و انگشترو دستم کرد
سرشو آورد بالا و چادرمو کشید عقب و خیره بہ صورتم نگاه کرد
حواسش بہ جمع نبود همہ شروع کردݧ بہ دست زدݧ و خندید.
دستشو فشار دادم و آروم گفتم:
زشتہ همہ دارݧ نگاهموݧ میکنـ.
_متوجہ حالت خودش شد و سرشو انداخت پاییـݧ
مامانینا یکے یکے اومدݧ با ما روبوسے کردݧ و براموݧ آرزوے خوشبختے میکردݧ
اردلان دستم و گرفت و در گوشم گفت
دیدے ترس نداشت خواهر کوچولو
دیگہ نوبتے هم باشہ نوبت داداشہ
خندیدم و گفتم:انشا اللہ
علے و رو در آغوش کشید و چند ضربہ بہ شونش زدو گفت خوشبخت باشید
_بعد از محضر رفتم سمت ماماݧ اینا کہ برگردیم خونہ
مادر علے دستم رو گرفت و رو بہ مامانینا گفت
خوب دیگہ با اجازتوݧ ما عروسموݧ رو میبریم...
داستان ادامه دارد...
لطفا کانال را به دوستان معرفی کنید
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
❤️🌸❤️🌸
✍#مدیرنوشت
رفتن ِشمـا ...
تلنگــری اسـت
بر پیکرهی بیجانِ ما
که میشود کربلایی زیست
در هـر زمان و مکان ...
درجوار مزار مطهر شهدای گمنام شهر #میلاجرد دعاگوی شما همراهان گرامی بودیم🤲🌸
✅کانال مستشهدین
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬#کلیپ_تصویری
🔺#معرفی_شهید
🌷شهیدمحمد داودی
▫️شهید محمد داوودی فرزند درویش در تیرماه ۴۴ در روستای عامری از توابع دیلم در شمالی ترین نقطه جغرافیایی استان بوشهر متولد شد.
▪️این بسیجی دلاور عشق زیادی به مشارکت در فعالیتهای مذهبی و بسیج داشت پس از طی دوره اموزش نظامی در اذر ماه ۶۴ راهی جبهه شد و سه ماه در جبهه حضور یافت.
▫️از سال ۶۴ تا ۶۷ هفت مرحله به جبهه اعزام شد و در مجموع ۲۱ ماه در جبهه ها حضور موثری داشت.
▪️این شهید بزرگوار در ۱۸ خرداد ۶۷ برای اخرین بار راهی جبهه شد و حدود ۱۷ روز در جزیره مجنون با دشمن جنگید و سرانجام مصادف با سالروز تولدش در ۴ تیرماه ۶۷ بر اثر اصابت ترکش به دیار معبود شتافت و تولدی دوباره یافت.
▪️چه کسانی سوختند، تا ما امروز ایستادگی کنیم!!
شهیدان را یاد کنیم با فاتحه ای مع صلوات
پیشنهاد دانلود✌️
⏰( ۲دقیقه
✅کانال مستشهدین
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مداحی_آنلاین_شهید_و_حق_الناس_حجت.mp3
1.14M
#بشنوید
♨️شهید و حق الناس
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام عالی
✅کانال مستشهدین
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#حکایت !
سگی نزد شیر آمد گفت: بامن کشتی بگیر!
شیر سر باز زد و نپذیرفت.
سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت که شیر از مقابله با من می هراسد!!
شیر گفت: سرزنش سگان راخوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفته ام ...!
یادمان باشد هر کاری و هر سخنی ارزش جواب دادن ندارد...
✅کانال مستشهدین
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#تربیتی
❇️تمرین کنیم بهمون حرف زدن، ناراحت نشیم!
آیت الله مجتهدی تهرانی:
موعظه ی دو کلمه ای حاج شیخ حسنعلی نخودکی رو گوش بدید ، اندازه یه کتاب اخلاق هست: «مرنج و مرنجان»❗️
بهش گفتن آقا مرنجانش راحته، من یه کاری کنم که شما از دست من ناراحت نشین ، مالِ شما رو نخورم، غیبت شما رو نکنم ، بی احترامی نکنم..
ولی مرنج رو چیکار کنم ، اون آقا به من اهانت کرده چیکار کنم؟ فرمودند که: «خودت رو کسی ندون!»
👈علت اینکه ماها می رنجیم اینه که خودمون رو کسی میدونیم!
تمرین کنیم بهمون حرف میزنن ناراحت نشیم!
تمرین کنیم خودمون رو کسی ندونیم!
که زودرنجی منشاء تمام دلخوریها و کدورتهاست...👌
من اگر دلم دریا باشه از پرتاب یک سنگریزه به هم نمیریزم... درسته؟
اما اگر ظرف قلبم اندازه مشت دستم بیشتر نیست، یک سنگی انداختند، حتما دردش میآید و به هم میریزد...
آدم ها گاهی دیگران را ناراحت میکنند، تمرین کنیم نرنجیم...
اگر کسی قلب آرام و امن پیدا کرد همه در ساحل دلش آرام میگیرند...🦋❤️
هدیه به لبخند امام زمان عجل الله❤️
✅کانال مستشهدین
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈