eitaa logo
مستشهدین ۳۱۳
338 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
92 فایل
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 • دیر یا زود باید رفت؛ پس چه زیبا رفتنی است خونین رنگ و اگر مرد رکاب یاری مطمئن باش او بی تو نخواد رفت... • شهدا زنده اند و ما مرده ایم... لینک کانال جهت عضویت👇 @mostashhadin_313 کپی حلال😊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 ⁉️ رضايت كي برات مهمه؟ ✨ امام علي(علیه السلام ): 🔺 ریا کار سه نشانه دارد: در انظار مردم با حال و بانشاط می نماید و در تنهایی کسل و بی حال، و دوست می دارد که مردم تمام کارهای او را بستایند. 📚 اصول کافی: ج ۲ / ص ۲۹۵، حدیث ۸ 🔻مصداق 🔸مقدس اردبیلی رفت حمام!دید حمامی دارد در خلوت خود می‌گوید: ✔️خدایا شکرت که شاه نشدیم، ✔️خدایا شکرت که وزیر نشدیم، ✔️خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم. 🔹مقدس اردبیلی پرسید: آقا خُب شاه و وزیر ظلم می‌کنند، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد! 🔸شما شنیدی میگویند مقدس اردبیلی، نیمه‌شب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد ، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب می‌خواهم برای نماز شب، کمک کن! 🔷مقدس گفت: بله شنیدم.حمامی گفت: اونجا ، نصفه‌شب ، کسی بوده با مقدس؟ مقدس گفت: نه ظاهراً نبوده.حمامی گفت: پس چطور همه خبردار شدند؟ پس معلوم می‌شود خالص خالص نیست! 🔺و مقدس اردبیلی می‌گوید یک‌ دفعه به خودم آمدم و به عمق این روایت پی بردم که: ❗️ ریا، پنهان‌تر از جنبیدن و حرکت مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک است. سعی کن آن باش که خدا می خواهد و بس. ✨هدیه به لبخند علیه السلام ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
💢 🔻 چرا راز خوشحال بودن را فراموش‌ کرده‌ایم؟ ▫️کودکان می‌خواهند زود بزرگ شوند، بزرگترها دوست دارند به دوران کودکی برگردند! ➖شاغلان از شغلشان می‌نالند، بیکارها دنبال شغلند! ▫️فقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورند، ثروتمندان از دغدغه می‌نالند! ➖افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند، مردم عادی می‌خواهند مشهور شوند! ▫️سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند، سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند! ➖متاهل‌ها می‌خواهند طلاق بگیرند، مجردها دوست دارند ازدواج کنند! ▫️هیچکس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است: قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر. 🌷هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 📝اگر امام زمان زنده است و بین ماست چرا ما درک و لمسش نمیکنیم؟؟ 🔹استاد عالی ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
4_5976575592294778371.mp3
3.69M
❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
1⃣فطرت 😍حواست هست چه قدر سبک، راحت و با نشاط میشی وقتی که: 🌺یه نماز با حال میخونی 🌺یا به فقیری کمک میکنی 🌺یا به زیارت اولیای الهی میری و.... 🤔به نظرتون چرا؟ 💚چون فطرت انسان، فطرتی خدایی و پاک هستش و ذاتا به کار خوب علاقه داره و از اون لذت میبره ❤️فطرت آهنگ درون است که هر کی مطابق با اون صحبت کنه، در انسان نفوذ کرده و اثر تربیتی میذاره همانند مربّیان الهی 💙در تربیت فرزند بهترین و اثرگذارترین راه اون هست که راهنمایی ها و تربیت ها بر اساس فطرت پاک صورت بگیره چون فرزندان به خاطر کم سن بودنشون وارد خیلی از مسیرهای خلاف نشدن و بهترین فرصت هست که پدر،مادر و مربّی با اندک توجهی آتش فطرت او را شعله ور کنند 💛از فطرت، به خمیره ی انسان و اساس تربیت و پیمان نامه های الهی تعبیر میشود 💫وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ...(حجرات/۷) 🌼 خدا ايمان را(ذاتاً) محبوب شما قرار داده و در دلهايتان آن را زينت بخشيده است و كفر، فسق و گناه را(ذاتاً) مورد تنفّر شما قرار داده است ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
🔶معاونت تعلیم و تربیت بسیج سپاه روح الله استان مرکزی برگزار میکند 📱💻بیان مفاهیم قرآن کریم توسط استاد نوازنی به همراه مسابقه، ویژه ارکان شجره طیبه صالحین استان مرکزی. 🕙زمان: دوشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۱ ساعت: ۲۲:۰۰ 📌برای مشاهده به کانال حلقه مجازی در پیام رسان روبیکا مراجعه فرمایید. https://rubika.ir/halgheh_majazi ✅کانال حلقه مجازی (شجره طیبه صالحین استان مرکزی) @halgheh_majazi ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مستشهدین ۳۱۳
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_سی_پنجم _غرق در افکارم بودم که یدفعه بابا وارد اتاق شد بہ
❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤️ ❤️ _علے جلوے محضر منتظر وایساده بود... بابا جلوے محضر پارک کردو از موݧ خواست پیاده شیم علے با دیدݧ ما دستشو گذاشت روسینشو همونطور کہ لبخند بہ لب داشت بہ نشونہ سلام خم شد _اردلاݧ خندید و گفت ببیـݧ چہ پاچہ خوارے میکنہ هیچے نشده محکم زدم بہ بازوش و بهش اخم کردم. اردلاݧ دستم و گرفت و از ماشیـݧ پیاده شدیم ماماݧ و بابا شونہ بہ شونہ ے هم وارد محضر شدـݧ منو اردلاݧ هم با هم علے هم پشت ما با ورود ما بہ داخل محضر  همہ صلوات فرستادند _فاطمہ خواهر علے اومد و دستم از دست اردلاݧ کشید و برد سمت  سفره ے عقد دختره با مزه اے بود صورت گرد و سفید با چشماے مشکے،درست مثل چشماے علے داشت. _مادرش هم چادر مشکیمو از سرم برداشت و چادر سفید حریرے کہ بہ گفتہ ے خودش براے زݧ علے از مکہ آورده بود و سرم کرد و روصندلے نشوند _هیچ کسي حواسش بہ علے کہ جلوے در سر بہ زیر وایساده بود نبود عاقد علے و صدا کرد آقا داماد بفرمایید بشینید همہ حواسشوݧ بہ عروس خانومہ یکے هم هواے دامادو داشتہ باشہ _با خجالت رو صندلے کنارے مـݧ نشست باورم نمیشد همہ چے خیلے زود گذشت و مـݧ الاݧ کنار علے نشستہ بودم و تا چند دیقہ ے دیگہ شرعا همسرش میشدم استرس تموم جونم و گرفتہ بود. _دستام میلرزید و احساس ضعف داشتم عاقد از بزرگ تر ها اجازه گرفت کہ خطبہ عقد و  جارے کنہ علے قرآن و گرفت سمتم و در گوشم گفت: بخونید استرستوݧ کمتر میشہ قرآن رو باز کردم _"بسمِ اللہ الرحمـݧ ارحیم" یــــس_والقرآن الکریم... آیہ هاے قرآن و تو گوشم میپیچید احساس آرامش کردم تو حال و هواے خودم بودم کہ با صداے حاج اقا بہ خودم اومدم _براے بار آخر میپرسم خانم اسماء محمدے فرزند حسیـݧ آیا وکیلم شما را بہ عقد آقاے علے سجادے فرزند محمد با مهریہ معلوم در بیاورم❓آیا وکیلم❓ همہ سکوت کرده بودند و چشمشوݧ بہ دهـݧ مـݧ بود چشمامو بستم خدایا بہ امید تو _سعے کردم صدام نلرزه و خودمو کنترل کنم با اجازه ے آقا امام زماݧ،پدر مادرم و بقیہ ے بزرگتر ها "بلہ" _صداے صلوات و دست باهم قاطے شد و همہ خوشحال بودݧ علے اومد نزدیک و در گوشم گفت:مبارکہ خانوم از زیر چادر حریر نگاهش کردم خوشحالے و تو چهرش میدیدم. حالا نوبت علے بود کہ باید بلہ میگفت. با توکل بہ خدا و اجازه ے پدر مادرم و پدر مادر عروس خانوم و بزرگتر هاے جمع "بلہ" _فاطمہ انگشتر نشونو داد بہ علے و اشاره کرد بہ مـݧ دستاے علے میلرزید و عرق کرد دست منو گرفت و انگشترو دستم کرد سرشو آورد بالا و چادرمو  کشید عقب  و خیره بہ صورتم نگاه کرد حواسش بہ جمع نبود همہ شروع کردݧ بہ دست زدݧ و خندید. دستشو فشار دادم و آروم گفتم: زشتہ همہ دارݧ نگاهموݧ میکنـ. _متوجہ حالت خودش شد و سرشو انداخت پاییـݧ مامانینا یکے یکے اومدݧ با ما روبوسے کردݧ و براموݧ آرزوے خوشبختے میکردݧ اردلان دستم و گرفت و در گوشم گفت دیدے ترس نداشت خواهر کوچولو دیگہ نوبتے هم باشہ نوبت داداشہ خندیدم و گفتم:انشا اللہ علے و رو در آغوش کشید و چند ضربہ بہ شونش زدو گفت خوشبخت باشید _بعد از محضر رفتم سمت ماماݧ اینا کہ برگردیم خونہ مادر علے دستم رو گرفت و رو بہ مامانینا گفت خوب دیگہ با اجازتوݧ ما عروسموݧ رو میبریم... داستان ادامه دارد... لطفا کانال را به دوستان معرفی کنید ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
❤️🌸❤️🌸 ✍ رفتن ِشمـا ... تلنگــری اسـت بر پیکره‌ی بی‌جانِ ما که می‌شود کربلایی زیست در هـر زمان و مکان ... درجوار مزار مطهر شهدای گمنام شهر دعاگوی شما همراهان گرامی بودیم🤲🌸 ✅کانال مستشهدین @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈