مستشهدین ۳۱۳
📘#در_چنگال_عقاب 30 🔹هواپیمای اف۴ آلفا به قصد گشت هوایی و احراز آمادگی برای عملیات رهگیری در منطقه پ
📘#در_چنگال_عقاب 31
🔻آسمان ایران و ادامه عملیات
🔸فرمانده نیروی هوایی ارتش، با توجه به تجارب ارزشمند خود، نگران نتیجه عملیات بود. او میاندیشید آیا ممکن است بین سه فروند هواپیمای مسافربری که هر کدام با اختلاف دو دقیقه در این دقایق پایانی شب از کریدورهای پروازی ایران در حال عبورند، هواپیمای مورد نظر به اشتباه رهگیری شود؟
🔹و به راستی کدام یک از این پرندگان آسمان حاملِ عبدالمالک ریگی است؟ و آیا واقعاً پس از رهگیری شکار دلخواه در تور پروازی اسیر خاک میشد یا نه؟
🔸فرمانده نهاجا به یاد میآورد که مشابه چنین عملیاتی در سال ۱۹۷۳ توسط منابع اطلاعاتی موساد برای دستگیری جورج حبش، از رهبران سازمان جنبش آزادی فلسطین، صورت گرفت.
🔹در جریان این اقدام، رژیم صهیونیستی، بر فراز مدیترانه، یک فروند هواپیمای خطوط هوایی لیبی را اقدام به فرود اجباری در تلآویو کرد.
🔸قضیه از این قرار بود که منابع اطلاعاتی موساد در بیروت و طرابلس از پیش اعلام کرده بودند که نام جورج حبش در فهرست مسافرانی است که از طرابلس عازم دمشقاند،
🔹 از همین روی، در آگوست ۱۹۷۳، پس از برخاستن هواپیمای خطوط هوایی لیبی از طرابلس، دو فروند جنگنده رژیم اشغالگر قدس برفراز دریای مدیترانه راه را بر هواپیما بستند و آن را مجبور به فرود اجباری در فرودگاه تلآویو کردند،
🔸 با این تصور که دکتر جورج حبش، دبیر کل جبهه خلقِ آزادیِ فلسطین و مسئول اجرای بسیاری از عملیاتهای نظامی علیه صهیونیستها، را بازداشت کنند و به جهانیان نشان دهند که موساد شکاری بزرگ را به تور انداخته است،
🔹اما پس از نشاندن هواپیما روی باند و پیادهکردن مسافران، معلوم شد که نه فقط جورج حبش،که هیچ یک از نیروهای برجسته مقاومت ملّی فلسطین و یا دیگر گروههای فلسطینی، جز مسافران این هواپیما نیستند و تشکیلات امنیتی اسرائیل با یک افتضاح امنیتی روبهرو شد.
🔸 این ناکامترین و در عین حال بزرگترین تلاش موساد برای به دام انداختن جورج حبش بود.
🔹یادآوری این رویداد و تکرار وضعیتی مشابه آن، باعث شد تا فرمانده نهاجا با توکل بر خدا، شخصاً فرماندهی و کنترل رهگیری را تا حصول نتیجه نهایی و شناسایی دقیق هواپیما به عهده بگیرد.
ادامه دارد...
📌ما و او
📚 منبع : کتاب در چنگال عقاب / گزارش مستند دستگیری ریگی
🌷کاش امسال #محرم به دعای حضرت زهرا (سلام الله علیها )
خبر آمدن منجی عالم بدهند...هدیه به لبخند #امام_زمان علیه السلام
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مستشهدین ۳۱۳
🔲#عوامل_رشد_رکود_انحطاط۲۶ ▪️این شب ها بحثی را در رابطه ی با عوامل رشد،رکود و انحطاط یعنی آن چه که ب
🔲#عوامل_رشد_رکود_انحطاط ۲۷
▪️جامعه ای که هیچ منکر و معروف برایش حساسیّتی ندارد مهم نیست چه کسی حجاب دارد و چه کسی حجاب ندارد،چه کسی دروغ می گوید و چه کسی راست می گوید هیچ تفاوتی برای مردم نکند
🔺بی تفاوتی در مقابل گناه باعث می شود گناه عادی شود، وقتی عادی شد این جامعه می شود جامعه ی مرده.می شود راکد و یواش یواش حضرت فرمود:می شود جامعه ی ساقط این تعبیر امیرالمومنین است فرمود:
💠سلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَکاتُ
برکت از این جامعه گرفته می شود آدم های بد حاکم می شوند و در یک کلمه فرمود:وَ لَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الارضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛
دیگر کسی کسی را یاری نمی کند.
▫️خب آقایان عزیز و خواهران گرامی این بحث که همان عبارت الاخری بحث امر به معروف و نهی از منکر است که قیام امام حسین علیه السلام یکی از اهداف اصلی اش همین بوده امروز کار از این قصه گذشته یعنی بحث منکر گناه در جامعه نه تنها عادی شده بلکه قداست شکنی شده
▪️ یعنی مثلاً من می گویم.موسیقی بد است یکی در خیابان آمده و نوار مبتذل گذاشته در تالاری عروسی زن و مرد مختلط هستند ،این منکر است، اما شما امروز موسیقی را در قبرستان می بینید یعنی آلات موسیقی سر قبر میّت می آید
▫️آن جایی که گفتند:عبرت بگیرید،آن جایی که گفتند:اشک بریزید،آن جایی که گفتند:یاد قیامت کنید، می بینید کنار قبور تار و تنبک و...بعضی جاها آقایان با این وسایل کنار قبرها می خوانند.
▪️این خطر است،این که شما بیایید در جامعه مثلاً یک وقتی می روید دریا بد حجاب می بینید خب گناه است، اما در حرم حضرت معصومه و امام رضا علیهما السلام می ببینید این می شود ورود به گناه به عرصه های مذهبی و این خطرش بیشتر است این درواقع ضررش بیشتر است.
▫️یک وقت شما می گویید ما رفتیم ترکیه این طور بود،رفتیم دبی این طور بود اما یک می آیید و می گویید:من در فلان خیابان منتهی به حرم، من در صحن امام رضا،من در مسجد این ها خطر است
▪️که درواقع آقا افراد متدیّن سرقت می کنند حالا من نمی گویند دزدی می کنیم می گویند:اختلاس.آقا افرادی که با چهره ی مذهبی بین جامعه ظاهر می شوند صدایش در می آید فلان خطا را انجام دادند.
🔺این آن وقت چند جانبه لطمه می زند.هم به دین مردم لطمه می زند و هم به دنیای مردم و لذا حواس خیلی باید جمع باشد این داستان بی تفاوتی نسبت به جامعه.فرافکنی هم خوب نیست.
ادامه دارد..
📌حجت الاسلام دکتر رفیعی
فرا رسیدن ماه #محرم تسلیت باد،هدیه به لبخند #امام_زمان علیه السلام
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مستشهدین ۳۱۳
🔲#عوامل_رشد_رکود_انحطاط ۲۷ ▪️جامعه ای که هیچ منکر و معروف برایش حساسیّتی ندارد مهم نیست چه کسی حجا
🔲#عوامل_رشد_رکود_انحطاط ۲۸
▪️یکی بگوید: باید قوه قضاییه ورود پیدا کند، نه هر کسی به اندازه ی خودش.آقا یک راننده ی تاکسی اگر خطایی می کند شما به او بگو،بنده خطا می کنم کاغذ به من بده که حاج آقا این جا اشتباه کردید،یک کاسب گران می فروشد آقا این جنس مغازه پایین تر پنجاه است و شما دارید صد می دهید گران است.
▫️من که می گویم منکر الزاماً منظورم بدحجابی نیست ،آن هم یک مثال است حالا آن مثالی است که خودش را زیاد نشان می دهد ، عروسی می روید،عزا می روید آقا دارند معصیت می کنند ،لذا حساسیت نسبت به گناه این خیلی مهم است در جامعه
▪️ وجود مقدس نبی مکرم اسلام یک روایتی دارند خیلی جالب است فرمودند:کلمه لا اله اِلّا الله باعث نجات انسان است، ما دو تا قلعه داریم، کسی در قلعه رفت خطری نیست، الان در بیابان گرگ باشد،سگ باشد،شغال باشد وقتی کسی در قلعه می رود و در را می بندد آقا گرگ های اطراف شما،شیطان،نفس است، اگر رفتید در دوتا قلعه
💠کلمه لا اله الا الله حصنی
یکی قلعه ی درواقع توحید است
دوم قلعه ی ولایت است که در روایت دارد که ولایت هم حصن است
💠 ولاية علي بن ابي طالب حصني
حضرت فرمود:کلمه ی لااله الّا الله حصن است، آدم را نجات می دهد، مگر آن که به آن استخفاف شود این مهم است.
▫️الّامالَم یستخفُوا بحقّها.مادامی که مردم لااله الّا الله را خوار نکنند و تحقیر نکنند، ما لَم یستخفّوا بحقّها.مادامی که به حق این کلمه استخفاف نشود، این همان است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گاهی در بحث ها به آن می پرداخت. می فرمود:من بعد از خودم هم می ترسم
💠انّی اخاف علیکم استخفافاً بالدین
می ترسم دین برای مردم خفیف شود و سست شود.یعنی رشوه عادی شود،ربا عادی شود،رابطه با نامحرم عادی شود،دروغ عادی شود،کم فروشی عادی شود،
▪️اگر عادی شد، هر چیزی عادی شود قبحش می شکند ،یعنی یک مدّتی که گذشت، خیلی طبیعی می شود که گاهی اصلاً ارزش هم می شود ، بعد سوال کردند یا رسول الله استخفاف یعنی چه؟
▫️ومَن استخفاف بِحقّها؟یعنی چه که شما می گویید کلمه ی لااله الّا الله خوار شمرده شود مگرلااله الّا الله را هم کسی خوار می کند؟فرمود:بله این تعبیر حضرت است فرمود:
💠 يظهر العمل بمعاصي الله، فلا ينكر، ولا يغير
خوار شمردن لااله الّا الله این است در جامعه ی لااله الّا الله گو یعنی مسلمان همه ی اذان های ما اشهدان لااله الّا الله داریم.در جامعه لااله الّا الله گو منکر انجام شود، نه کسی ،کسی رو نهی کند و نه کسی تغییر دهد.
▪️دوتا بحث است، ما همیشه روی نهی از منکر صحبت کردیم نه روی تغییر منکر، این خیلی مهم است، نهی از منکر یعنی بگو آقا این کار را نکن اما تغییر منکر غیر از نهی از منکر است .
ادامه دارد..
📌حجت الاسلام دکتر رفیعی
فرا رسیدن ماه #محرم تسلیت باد،هدیه به لبخند #امام_زمان علیه السلام
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مستشهدین ۳۱۳
#غلط_تر_از_مشهور 1 🔻این جمله حدیث نیست مراقب باشید ◾️ در ایام عزاداری سیدالشهداء ، یک جمله را زیا
🔖#غلط_تر_از_مشهور۲
🔻 مطلب زیر یکی از مطالبی هست که بارها از برخی سخنرانان شنیدم ، مخصوصا برخی که می خواهند کمی مجلس را جو بدهند !
⬅️ «ذخر الحسین کیست؟ جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله...
✨ امیرالمومنین(علیه السلام ) نقاب به چهره قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن.
⤴️معاویه ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست.
⤴️ نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به درک واصل شد...
▫️جنگ مغلوبه شده بود... همه در حیرتند که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند...
✨امیرالمومنین(علیه السلام ) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او ذخیره برای حسین است»
🔻 جالب تر اینکه برخی کانال ها این مطلب را با ذوق فراوان پخش کرده اند!!!
⤴️ داستان ذکر شده در طول تاریخ در هیچ منبع شیعه و سنی ای نیامده است و از جعلیات زمان حال می باشد !!!
▫️ نکته دردناک تر اینجاست که برخی کانال های با جمعیت زیاد ، به دروغ آدرسی هم زیر این متن نوشته اند که کتاب " امالی شیخ طوسی ص 257 " این داستان را ذکر کرده است که این هم دروغ محض است و هیچ صحتی ندارد و در این صفحه و این کتاب و هیچ کتاب حدیثی دیگر چنین داستانی جعلی وجود ندارد.
⚠️ بسیار مراقب باشیم که هیچوقت چیزی را بدون سند و مدرک به اهل بیت (علیه السلام ) نسبت ندهیم که گناهی است بس بزرگ ⚠️
✍️ استاد#عبادی
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
#دعای_کمیل🤲
🥀💫شب جمعه که شب رحــمت و غفران خداست
🥀💫دوری از مســـجد و محراب و دعا کار خطاست
🥀💫سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
🥀💫فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
🥀💫همره خضـــر شو و آنچه علی گفت کمیل
🥀💫لوح دل ســــاز دعایی که بنام است کمیل
🥀💫با زبان مــئلت از یزدان کن
🥀💫رحمت واســـعه را واسطه جانان کن
🥀💫مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام
🥀💫که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
AUD-20210415-WA0057.mp3
8.39M
#بشنوید🎧
دعای کمیل با صدای حاج مهدی سماواتی
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مستشهدین ۳۱۳
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 #عاشقانہ_دو_مدافع #قسمت_شصت_سوم _میشہ تو بہ خدا توکل کـݧ اوووم. اسماء یہ چیز دیگہ
❤️💛💞❤️💛💞❤️💛💞❤️💛💞
#قسمت_شصت_وچهارم
❤️ #عاشقانه_دو_مدافع ❤️
راستش اصلا خوشحال نبودم،اونا میخواستـݧ در نبود علے خوشحالم کـنـݧ اما نمیدونستـݧ با ایـݧ کارشوݧ نبود علے و رو بیشتر احساس میکنم.
واے چقدر بد بود کہ علے تو اولیـݧ سال تولدم بعد از ازدواجموݧ پیشم نبود.اون شب نبودشو خیلے بیشتر احساس کردم
دوست داشتم زودتر تولد تموم بشہ تا برم تو اتاقم وجعبہ ے کادوے علے و باز کنم.
زماݧ خیلے دیر میگذشت .بالاخره بعد از بریدݧ کیک و باز کردݧ کادو ها ،خستگیرو بهونہ کردم و رفتم تو اتاقم .
نفس راحتے کشیدم و لباسامو عوض کردم
پرده ے اتاقو کشیدم و روبروے نور ماه نشستم ،چیزے تا ساعت ۱۰نمونده بود .
جعبہ رو با دقت و احتیاط گذاشتم جلوم .انگار داشتم جعبہ ے مهمات و جابہ جا میکردم
آروم درشو باز کردم بوے گل هاے یاس داخل جعبہ خورد تو صورتم.
آرامش خاصے بهم دست داد نا خدا گاه لبخندے رو صورتم نشست .
گل هارو کنار زدم یہ جعبہ ے کوچیک تر هم داخل جعبہ بود
درشو باز کردم یہ زنجیر وپلاک طلا
کہ پلاکش اسم خودم بود و روش با نگیـݧ هاے ریز زیادے تزئیـݧ شده بود
خیلے خوشگل بود
گردبند و انداختم تو گردنم خیلے احساس خوبے داشتم .
چند تا گل یاس از داخل جعبہ برداشتم کہ چشمم خورد بہ یہ کاغذ
برش داشتم و بازش کردم .یہ نامہ بود .
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
"یاهو"
سلام اسماء عزیزم ،منو ببخش کہ اولیـݧ سال تولدت پیشت نبودم قسمت ایـݧ بود کہ نباشم ،ولے بہ علے قول بده کہ ناراحت نباشے ،خیلے دوست دارم خانمم .مطمعـݧ باش هر لحظہ بیادتم .
مواظب خودت باش
"قربانت علے"
بغضم گرفت و اشکام جارے شد .
ساعت ۱۰بود طبق معمول هرشب،بہ ماه خیره شده بودم چهره ےوعلے و واسہ خودم تجسم میکردم ،اینکہ داره چیکار میکنہ و ب چے فکر میکنہ ولے مطمعـݧ بودم اونم داره بہ ماه نگاه میکنہ.
انقدر خستہ بودم کہ تو هموݧ حالت خوابم برد.
چند وقت گذشت ،مشکل محسنے و مریم هم حل شد و خیلے زود باهم ازدواج کردند
یک ماه از رفتـݧ علے میگذشت .اردلاݧ هم دوهفتہ اے بود کہ رفتہ بود .قرار بود بلافاصلہ بعد از برگشتـݧ علے تدارکات عروسے رو بچینیم
دوره ے علے ۴۵روزه بود ۱۵روز تا اومدنش مونده بود .خیلے خوشحال بودم براے همیـݧ افتادم دنبال کارهام و خریدݧ جهزیہ
دوست داشتم علے هم باشہ و تو انتخاب وسایل خونموݧ نظر بدهو."خونموݧ"با گفتـݧ ایـݧ کلمہ یہ حس خوبے بهم دست میداد .حس مستقل شدݧ.حس تشکیل یہ زندگے واقعے باعلے
اصلا هرچیزے کہ اسم علے همراهش بود و با تمام وجودم دوست داشتم .
با ذوق سلیقہ ے خاصے یسرے از وسایل وخریدم
از جلوے مزوݧ هاے لباس عروس رد میشدم چند دیقہ جلوش وایمیسادم نگاه میکردم .اما لباس عروسو دیگہ باید باعلے میگرفتم .
اوݧ ۱۵روز خیلے دیر میگذشت
واسہ دیدنش روز شمارے میکردم ...
نویسنده:
#خانوم_علے_آبادے
◀️ ادامــــه دارد......
✅کانال مستشهدین۳۱۳
@mostashhadin_313
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مستشهدین ۳۱۳
❤️💛💞❤️💛💞❤️💛💞❤️💛💞 #قسمت_شصت_وچهارم ❤️ #عاشقانه_دو_مدافع ❤️ راستش اصلا خوشحال نبودم،اونا میخواستـݧ
#قسمت_شصت_وپنجم
#عاشقانه_دو_مدافع❤
واسہ دیدنش روز شمارے میکردم
هر روز کہ میگذشت ذوق و شوقم بیشتر میشد هم براےدیدݧ علے عزیزم هم براے عروسیموݧ .
احساس میکردم هیچ کسے تو دنیا عاشق تر از منو علے نیست اصلا عشق ما زمینے نبود .بہ قول علے خدا عشق مارو از قبل تو آسمونا نوشتہ بود همیشہ میگفت:اس ماء ما اوݧ دنیا هم باهمیم مـݧ بهت قول میدم
همیشہ وقتے باهاش شوخے میکردم و میگفتم:آهاݧ ینے تو از حورے هاے بهشتے میگذرے بخاطر مـݧ؟؟
از دستم ناراحت میشد و اخم میکرد
اخم کردناشم دوست داشتم
واے کہ چقدر دلتنگش بودم
با خودم میگفتم :ایندفعہ کہ بیاد دیگہ نمیزارم بره
مـݧ دیگہ طاقت دوریشو ندارم
چند وقتے کہ نبود ،خیلے کسل و بے حوصلہ شده بودم دست و دلم بہ غذا نمیرفت کلے هم از درسام عقب افتاده بودم .
حالا کہ داشت میومد سرحال ترشده بودم .میدونستم کہ اگہ بیاد و بفهمہ از درسام عقب افتادم ناراحت میشہ
شروع کردم بہ درس خوندݧ و بہ خورد و خوراکم هم خیلے اهمیت میدادم.
تو ایـݧ مدت چند بار زنگ زد
یک هفتہ بہ اومدنش مونده بود .قسمم داده بود کہ بہ هیچ وجہ اخبار نگاه نکنم و شایعاتے رو کہ میگـݧ هم باور نکنم
از دانشگاه برگشتم خونہ.
بدوݧ اینکہ لباس هامو عوض کنم نشستم رو مبل کنار بابا
چادرمو در آوردم و بہ لبہ ے مبل آویزوݧ کردم
بابا داشت اخبار نگاه میکرد
بے توجہ بہ اخبار سرم رو بہ مبل تکیہ دادم و چشمامو بستم .خستگے رو تو تمام تنم احساس میکرد .
با شنیدݧ صداے مجرے اخبار چشمامو باز کردم: تکفیرے هاے داعش در مرز حلب..
یاد حرف علے افتادم و سعے کردم خودمو با چیز دیگہ اے سر گرم کنم
اما نمیشد کہ نمیشد .قلبم بہ تپش افتاده بود ایـݧ اخبار لعنتے هم قصد تموم شدݧ نداشت .یہ سرے کلمات مثل محاصره و نیروهاے تکفیرے شنیدم اما درست متوجہ نشدم .
چادرمو برداشتم رفتم تو اتاق
بہ علے قول داده بودم تا قبل از ایـݧ کہ بیاد تصویر هموݧ روزے کہ داشت میرفت،با هموݧ لباس هاے نظامیش و بکشم
ایـݧ یہ هفتہ رو میتونستم با ایـݧ کار خودمو مشغول کنم
هر روز علاوه بر بقیہ کارهام با ذوق شوق تصویر علے رو هم میکشیدم
یک روز بہ اومدنش مونده بود .اخریـݧ بارے کہ زنگ زد ۶روز پیش بود .تاحالا سابقہ نداشت ایـݧ همہ مدت ازش بے خبر بمونم
نگراݧ شده بودم اما سعے میکردم بهش فکر نکنم.
اتاقم تمیز و مرتب کردم و با مریم رفتم خرید .دوست داشتم حالا کہ داره میاد با یہ لباس جدید بہ استقبالش برم.
خریدام رو کردم و یہ دستہ ے بزرگ گل یاس خریدم.
وقتے رسیدم خونہ هوا تقریبا تاریک شده بود .گل هارو گذاشتم داخل گلدوݧ روے میزم
فضاے اتاق و بوے گل یاس برداشتہ بود .پنجره ے اتاقو باز کردم نسیم خنکے وارد اتاق شدو عطر گلهارو بیشتر تو فضا پخش کرد .یاد حرف علے موقع رفتـݧ افتادم.گل یاس داخل کاسہ ے آب و بو کردو گفت:اسماء بوے تورو میده .
لبخند عمیقے روے لبام نشست
ساعت ۱۰بود و دیدار آخر مـݧ ماه و آخریـݧ شب نبودݧ علے
روبروے پنجره نشستم.هوا ابرے بود هرچقدر تلاش کردم نتونستم ماه رو ببینم.
باوخودم گفتم:عیبے نداره فردا کہ اومد بهش میگم.
باروݧ نم نم شروع کرد بہ باریدݧ .نفس عمیقے کشیدم بوے خاک هایے کہ باروݧ خیسشوݧ کرده بود استشمام کردم
پنجره رو بستم و رو تختم دراز کشیدم ـ تو ایـݧ یک هفتہ هر شب خوابهاے آشفتہ میدیدم.نفس راحتے کشیدمو با خودم گفتم امشب دیگہ راحت میخوابم .
تو فکر فرداو اومدݧ علے،و اینکہ وقتے دیدمش میخوام چیکار کنم ،چے بگم.بودم کہ چشمام گرم شد و خوابم برد
نزدیک اذاݧ صبح با صداے جیغ بلندے از خواب بیدار شدم.تمام تنم عرق کرده بود و صورتم خیس خیس بود معلوم بود تو خواب گریہ کردم.نمیدونستم چہ خوابے دیدم ولے دائم اسم علے و صدا میکردم.ماماݧ و بابا با سرعت اومدݧ تو اتاق
ماماݧ تکونم میدادو صدام میکرد نمیتونستم جواب بدم.فقط اسم علے رو میبردم .
بابا یہ لیواݧ آب آورد و میپاشید رو صورتم .یدفعہ بہ خودم اومدم .ماماݧ از نگرانے رو صورتش قطرات اشک بود و بابا هم کلے عرق کرده بود
ماماݧ دستم رو گرفت :اسماء مادر باز هم خواب دیدی؟؟؟
سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادم و نفس عمیقے کشیدم .
صداے اذاݧ تو خونہ پخش شد.
بلند شدم آبے بہ دست و صورتم زدم و وضو گرفتم.
باروݧ نم نم دیشب شدید شده بود ورعد و برق هم همراهش بود
چادر نمازم رو سر کردم و نمازم و خوندم.
بعد از نماز مثل علے تسبیحات حضرت زهرا رو بادست گفتم
باروݧ همینطور شدید تر میشد وصداے رعد و برقم بیشتر
دستم و بردم سمت گردنم و گردنبندے کہ علے برام گرفتہ بود گرفتم دستم و نگاهش کردم
یکدفعہ بغضم گرفت و شروع کردم بہ گریہ کردݧ
گوشیم زنگ خورد.اشکهامو پاک کردم .و گوشیمو برداشتم .ینے کے میتونست باشہ ایـݧ موقع صب؟؟؟
حتما علے
گوشے و سریع جواب دادم.
الو؟؟
الو سلام بفرمایید.
سلام خوبے اسماء ؟؟اردلانم
إ سلام داداش ممنونم شما خوبید؟؟چرا صداتوݧ گرفتہ؟؟.
هیچے یکم سرماخوردم .زنگ زدم بگم مـݧ با
علے یکے دو ساعت دیگہ پرواز.............