eitaa logo
مستشهدین ۳۱۳
335 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
92 فایل
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 • دیر یا زود باید رفت؛ پس چه زیبا رفتنی است خونین رنگ و اگر مرد رکاب یاری مطمئن باش او بی تو نخواد رفت... • شهدا زنده اند و ما مرده ایم... لینک کانال جهت عضویت👇 @mostashhadin_313 کپی حلال😊
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴با سلام خدمت مهدی یاوران و مهدی باوران زمان✋ بزرگواران کم کم داریم به روزهای پایانی ماه صفر نزدیک میشیم و خیلی آرام سفره ماه هم داره جمع میشه امسال خادم کانال تصمیم گرفتند در دهه آخر ماه برای کاربران روضه بخونند.🙏🌷 👈نیت کنید یا اگر نذر دارید بگین چه روضه ای می خواهید براتون خونده بشه ان شاء الله خادم کانال برای شما در روزهای پایانی ماه صفر خواهند خواند.🙏 ‼️تمام روضه هاتون را به صورت براتون می خونند و شما اگر می تونید دو رکعت نماز هدیه به حضرت زهرا سلام الله برای سلامتی امام زمان عج بخونید ‼️ 👈 علیه السلام 👈 در خواست روضه هاتون روبرای آی دی زیر بنویسید 👇 👇 👇 @mahmodrezaa60 👌👆👌👆👌👆👌👆👌👆👌👆 *درخواست برای عموم آزاد می باشد* ✅کانال مستشهدین @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رحلت نمودند یا شهادت؟ بر اساس منابع معتبر احتمال شهادت ایشان بیشتر است.👆 ✅کانال بصیرت انقلابی @basirat_en ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 💌 ❣مهدے جان! ▫️روز بیست و هشتم ماه صفر از غم انگیزترین روزهای تاریخ اسلام و مسلمین است در این روز غم و اندوه گویی آسمانیان هم مانند زمینیان اشک می‌ریزند و ماتم سرا هستند  ▪️آه خدایا کدامین زبان و کدامین قلم یارای بیان و نوشتن گوشه‌ای از غم عظمای عروج ملکوتی سراسر حزن و اندوه پیغمبر گرامی اسلام، آن خورشید درخشان آسمان نبوت و چشمه جوشان تقوی و فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه السلام را دارد، ▫️آنها که نمونه یک انسان کامل و دارای همه خصوصیات انسانی و اسلامی بودند، ▪️کدامین قلم است که بتواند بایسته و شایسته یاد کند؟  ▫️ مصيبت، مصيبت از دست دادن عزيزان، ما را احاطه كرده است، اشك و آه قاتل ما شده است و اندوه، گريبانمان را سخت چسبيده است ▪️چه كنیم ؟ صبرم در سوگ شما كم شده است و تسلي از ما فاصله گرفته است چشم! اي چشم! ببار. واي بر تو اگر از بارش خون دريغ كنی 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان عج الله اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت 💌دلنوشته_مهدوی اللهم_عجل_لولیک_الفرج التماس دعا🤲 ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🔺 باسعادته هر کسی زیر سایته لطف تو بی نهایته وقتی که دارمت تو رو خیالم آقا راحته سایه ی رو سرمه همه باورمه (علیه السلام) تسلیت پیشنهاد دانلود✌️ ⏰( ۳دقیقه و ۱۰ثانیه ) 📌محمد حسین پویانفر ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
4_6021714684963455403.mp3
8.13M
🎧🎼 🔺غربت و مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام پیشنهاد دانلود👌 ⏰( ۸دقیقه و ۲۰ثانیه ) 📌 حجت‌الاسلام 🎤 ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
مستشهدین ۳۱۳
🚩#توجیه_المسائل_کربلا  قسمت ۳۷از۴۰ 🔻خواصِ بی‌خواص!   ▫️در کربلا بعضی از خواص حاضر نبودند حرکتِ موثر
🚩  قسمت ۳۸از۴۰ 🔻وصل شدن به سرچشمه‌ی حیات   ▪️عملکرد افراد، به برداشتِ آنها از مفهو حیات و زندگی وابسته و با هم متفاوت است. یارانِ امام حسین معنی و مفهومِ حیات را در محدوده‌ی تولد تا مرگ نمی‌دیدند. ▫️آنها می‌دانستند که با وصل شدن به سرچشمه‌ی حیات (یعنی امام) به سعادتِ جاودانه می‌رسند. برای همین از زندگی و جانِ عزیز خود گذشتند و در راهِ خدا شهید شدند. ▪️ اما در همین زمان، عده‌ای برای بیشتر زندگی کردن، به توجیهاتِ مختلف روی آوردند و هنگامی که زندگی و جانشان به خطر افتاد، خود را عقب کشیدند و در یاریِ دین و امامشان کوتاهی کردند. ▫️برای عده‌ای جان، عزیزترین چیز است؛ برای همین کسانی که ایمانی قوی ندارند، دست به دامنِ توجیهات می‌شوند؛ ▲اما اگر نگاهی به زندگی شهدای خودمان بیندازیم، می‌بینیم که آنها زندگی‌شان را وقف دین و امام زمان کرده بودند. به همین دلیل زندگی و مرگی زیبا داشتند. ▪️ما نیز می‌توانیم با نگاه به زندگی شهدا، از آنها الگو بگیریم، تا هم زندگی ارزشمندی داشته باشیم و هم مرگی زیبا و سعادتمندانه. ✨ادامه دارد... 📌مهدیاران عرض ارادت کم ما را قبول کن سال دیگه ما را قبول کن 🌷هدیه به لبخند علیه السلام ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
مستشهدین ۳۱۳
❤️#عاشقانه_دومدافع❤️ . 🌹#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن . . #قسمت_6⃣1⃣ من قول میدم اون مسئولیت رو به کسی
❤️❤️ . . .⃣1⃣ تصمیمم رو گرفتم.. . من باید چادری بشم😊 . حالا مونده راضی کردن پدر و مادر😕 . هرکاری میشد کردم تا قبول کنن..ازگریه و زاری تا نخوردن غذا ولی فایده نداشت😐😐 . و این بحث ها تا چند هفته تو خونه ما ادامه داشت.. اوایلش چادرمو میزاشتم توی یه پلاستیک و وقتی از خونه بیرون میرفتم میزاشتم تا اینکه بابا و مامان اصرار من رو دیدن یه مقدار دست کشیدن و گفتن یه مدت میزاره خسته میشه...فعلا سرش باد داره و از این حرفها. . خلاصه امروز اولین روزیه که با چادر وارد دانشگاه میشم☺ . از حراست جلوی در گرفته تا بچه ها همه با تعجب نگاه میکنن😨 . نمیدونم ولی یه حس خوبی توش داشتم😊 و به خاطر همین هم سریع رفتم سمت دفتر بسیج خواهران. . وقتی وارد شدم سمانه که از صبح منتظرم بود سمتم اومد: . -وای چه قدر ماه شدی گلم😊 . ممنون😊 . بابا و مامانو چطوری راضی کردی؟!😯 . خلاصه ما هم ترفندهایی داریم دیگه 😂خب حالا بهمون میگی کارمون اینجا دقیقا چیه 😐 . اره..با کمال میل😊 . در همین حین بودیم که زهرا خانم وارد دفتر شد و: . -به به ریحانه جان...چه قدر چادر بهت میاد عزیزم☺ . -ممنونم زهرا جان😊 . -امیدوارم همیشه قدرشو بدونی . -منم امیدوارم..ای کاش همه قدرشو بدونن و حرمتشو نگه دارن 😒 . زهرا رو کرد به سمانه و گفت : . سمانه جان آقا سید امروز داره میره مرکز و یه سر میاد پرونده ی اعضای جدید رو بگیره..من الان امتحان دارم وقتی اومد پرونده ها رو بهش تحویل بده . -چشم زهرایی..برو خیالت راحت☺ . زهرا رفت و من و سمانه تنها شدیم و سمانه گفت خوب جناب خانم مسئول انسانی😆... این کار شماست که پرونده ها رو تحویل بدین به اقا سید😉 . یهو چشمام یه برقی زد و انگار قند تو دلم اب شد😯😊 . . اقا سید اومد و در رو زد و صدا زد: . زهرا خانم؟ اقا سید اومد و در رو زد و صدا زد: . -زهرا خانم؟! . سریع پرونده هارو برداشتم و رفتم بیرون: . -سلام☺ . سرش پایین بود و تا صدامو شنید و فهمید که صدای زهرا نیست چند قدم عقب رفت وهمونطوری که سرش پایین بود گفت: . -علیکم السلام...زهرا خانم تشریف ندارن؟!😯 . -نه...زهرا امتحان داشت پرونده ها رو داد به من که تحویل بدم بهتون😏 . یه مقدار سرشو بالا آورد و زیر چشمی یه نگاهی بهم کرد و گفت: اااا...خواهرم شمایید☺ نشناختمتون اصلا...😕 خوشحالم که تصمیمتون رو گرفتین و چادر رو انتخاب کردین☺ ان شا الله واقعا ارزششو بدونید چون هم با چادر خیلی فرق کردید و اینکه هم با چادر... هیچی.. . حرفشو خورد و نفهمیدم چی میخواست بگه و منم گفتم: -ان شا الله..ولی من یه تشکر به شما بدهکارم بابت راهنماییتون😊 . -خواهش میکنم... نفرمایید این حرفو . دستشو آورد بالا و پرونده ها رو گرفت و همچنان همون انگشتری که زهرا خریده بود تو دستش بود 😐😔 . پرونده ها رو تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم . ادامه دارد... ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌