بنیاد شهید مطهری
🔴 منطق ابن عباسها و منطق امام حسین علیه السلام ... @motahari_ir
منطق ابن عباس منطق سياست و بازى سياسى بود، منطق عقل و دُها و رعايت مصالح نفس خود بود. او با منطق عقلى، صحيح مىگفت كه: انى اتخوف عليك فى هذا الوجه الهلاك، ان اهل العراق قوم غدر [من بر تو در اين سفر بيم كشته شدن دارم، زيرا اهل عراق قومى خيانتپيشهاند.]
(پس تو هم با آنها سياست بازى و غدر كن) اقم بهذا البلد فانّك سيّد اهل الحجاز، فان كان اهل العراق يريدونك كما زعموا فلينفوا عدوّهم [در همين شهر بمان، زيرا تو سرور اهل حجازى، پس اگر اهل عراق خواهان تو باشند چنانكه مدعىاند بايد دشمنانشان را دور سازند و از شهر خود برانند.] (خودشان بروند دم چك، اگر كشته شدند كه به جهنم، اگر غالب شدند و مهيّا شد تو برو.
درست اين منطق، منطق سياسيّون نفعى است نه منطق شهدا)
ثم اقدم عليهم، فان ابيت الا ان تخرج فسر الى اليمن فان لها حصوناً و شعاباً، و لأبيك بها شيعة [سپس نزد آنها برو؛ و اگر تصميم حتمى دارى كه بيرون شوى پس به يمن برو زيرا كه دژها و درههاى فراوان دارد، و پدرت در آنجا شيعيانى دارد.]
معناى كلام ابن عباس اين است كه اگر اهل عراق حاكمشان را بيرون نكردند و اهل جهاد نبودند تو هم آنها را رها كن. اين منطق منطق معامله است. منطق امام نه منطق غدر و كيد بود و نه منطق معامله و همكارى انتفاعى، صرفاً منطق ايثار و عقيده و شهادت در راه عقيده بود.
بشر يا منطق مكر دارد مثل اغلب سياسيون دنيا، يا منطق معامله دارد مثل احزاب سياسى امروز، يا منطق فدا و عقيده دارد مثل نوادر خلقت از قبيل امام حسين عليه السلام.
فَقالَ لَهُ الْحُسَيْنُ: يَا ابْنَ عَمِّ انّى اعْلَمُ انَّكَ ناصِحٌ مُشْفِقٌ [حضرت به او فرمود: پسرعمو! من مىدانم كه تو قصد خيرخواهى و دلسوزى دارى.] (براى شخص من و مصالح شخص من) وَ لكِنِّى قَدْ أزْمَعْتُ وَ أجْمَعْتُ عَلَى الْمَسيرِ [ولى من تصميم قطعى براى حركت گرفتهام.]. مقصود حضرت اين نيست كه گفتار از روى حسن نيت است ولى من اين مقدمات و نتايج را قبول ندارم، بلكه مقصود اين است كه اين مقدمات و نتايج براى كسى كه بخواهد از اين راه برود و اهل معامله و معاوضه باشد درست است ولى راه من اين راه نيست و منطق من منطق درد عقيده داشتن و درد خيرخواهى داشتن است، درد طبيبى است كه از غم مريضها رنج مىبرد.
(عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ) [توبه: 128]، راه من راه شهادت است. منطق شهيد منطق ديگرى است غير از منطق عقل عملى انتفاعى. معناى «انَّ اللَّهَ شاءَ انْ يَراكَ قَتيلًا» اين است كه خدا از تو روح شهادت مىخواهد (انَّ لَكَ دَرَجَةً لَنْ تَنالَها الّا بِالشَّهادَةِ).
استاد شهید مطهری، حماسه حسینی ج 2 ص 100
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
. عدالت و تقوای یک روحانی را با این امور میسنجند!👇 @motahari_ir
.
👈عدالت و تقوای یک روحانی را با این امور میسنجند!
.
💎هر كسى در هر مقام و هر درجه و هر طبقه و هر سنى كه هست يك نوع هواى نفس دارد. مقياس هواپرستى يك عالم روحانى اين نيست كه ببينيم مثلًا شراب مىخورد يا نمىخورد؟ قمار میکند یا نمیکند؟ نماز و روزه را ترک میکند یا نمیکند؟
مقياس هواپرستى او در جاه و مقام و ميل به دست بوسى و شهرت و محبوبيت و علاقه به اينكه مردم دنبال سرش حركت كنند و در مصرف بيت المال در راه آقايى خود و يا باز گذاشتن دست كسان و خويشان و مخصوصاً آقازادگان گرام در بيت المال و امثال اينهاست (استاد مطهری، ده گفتار، ص ۱۲۶، با تلخیص)
@motahari_ir
🔴 نهضت امام حسین(ع) هر سال يک پيروزى جديد به دست مىآورد
🔸اگر ما مبارزه حسين بن على عليه السلام را با لشكريان يزيد و ابن زياد از جنبه نظامى، يعنى از نظر ظاهرى و صورى، در نظر بگيريم امام حسين(ع) شكست خورد و آنها پيروز شدند؛ اما اگر ماهيت قضيه را در نظر بگيريم، فكرى و اعتقادى است، يعنى حكومت يزيد سمبل جريانى بود كه مىخواست فكر اسلامى را از بين ببرد و امام حسين(ع) براى احياى فكر اسلامى جنگيد، در اين صورت بايد ببينيم آيا امام حسين(ع) به مقصودش رسيد يا نرسيد؟
🔹آيا توانست يک فكر را در دنيا زنده كند يا نتوانست؟ مىبينيم كه توانست. هزار و سيصد سال است كه اين نهضت هر سال يک پيروزى جديد به دست مىآورد؛ يعنى هر سال عاشورا، عاشوراست و معنى «كلّ يوم عاشورا» اين است كه هر روز به نام امام حسين(ع) با ظلم و باطلى مبارزه مىشود و حق و عدالتى احياء مىشود.
🔸اين پيروزى است و پيروزى بالاتر از اين چيست؟ يزيدها و ابن زيادها مىروند ولى حسينها و عبّاسها و زينبها باقى مىمانند، البته به عنوان يک ایده نه به عنوان يک شخص، بلكه به عنوان يک صاحب اختيار و حاكم بر جامعه خويش. آرى، آنها مىميرند اما اينها زنده و جاويد باقى مىمانند.
📝 استاد مطهری، نبرد حق و باطل، ص۴۱
#گزیده_کتاب
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
✅ پیامبر(ص) در مورد چه مسائلی سختگیر بودند و در چه مسائلی نرم و ملایم؟ ⚫️ سالروز وفات نبی اکرم حضرت
اينكه عرض مىكنيم پيغمبر ملايم بود و بايد يك رهبر ملايم باشد، مقصود اين است كه پيغمبر در مسائل فردى و شخصى نرم و ملايم بود نه در مسائل اصولى و كلى. در آنجا پيغمبر صددرصد صلابت داشت يعنى انعطاف ناپذير بود...
ظاهراً در فتح مكه است؛ زنى از اشراف قريش دزدى كرده است. به حكم قانون اسلام دست دزد بايد بريده شود. وقتى قضيه ثابت و مسلّم شد و زن اقرار كرد كه دزدى كردهام، مىبايست حكم درباره او اجرا مىشد. اينجا بود كه توصيهها و وساطتها شروع شد. يكى گفت: يا رسول اللَّه! اگر مىشود از مجازات صرف نظر كنيد، اين زن دختر فلان شخص است كه مىدانيد چقدر محترم است، آبروى يك فاميل محترم از بين مىرود. پدرش آمد، برادرش آمد، ديگرى آمد كه آبروى يك فاميل محترم از بين مىرود. هرچه گفتند، فرمود: محال و ممتنع است، آيا مىگوييد من قانون اسلام را معطل كنم؟! اگر همين زن يك زن بىكس مىبود و وابسته به يك فاميل اشرافى نمىبود، همه شما مىگفتيد بله دزد است، بايد مجازات بشود.
آفتابه دزد مجازات بشود، يك فقير كه به علت فقرش مثلًا دزدى كرده مجازات بشود، ولى اين زن به دليل اينكه وابسته به اشراف قريش است و به قول شما آبروى يك فاميل اشرافى از بين مىرود مجازات نشود؟! قانون خدا تعطيل بردار نيست.
ابداً شفاعتها و وساطتها را نپذيرفت.
پس پيغمبر در مسائل اصولى هرگز نرمش نشان نمىداد در حالى كه در مسائل شخصى فوقالعاده نرم و مهربان بود و فوقالعاده عفو داشت و باگذشت بود. پس اينها با يكديگر اشتباه نشود.
استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، ص 207
@motahari_ir
1_33400283.mp3
2.01M
📡 سخنانی آموزنده از پیامبر اعظم(ص)
🔹مساوات افراد بشر
🔹لزوم خیرخواهی برای پیشوایان مسلمین
🔹اعتماد به نفس به جای اعتماد به دیگران
#گزیده_سخنرانی
@motahari_ir
4_5791901786797245124.mp3
1.83M
🔊 مظلومیتهای امام حسن علیه السلام در زمان حیات مبارکشان و بعد از آن
📗 آشنایی با قرآن، ج۷، ص۱۴۴-۱۴۲ (با تلخیص)
#گزیده_سخنرانی
@motahari_ir