Part08_خاطرات شهید صیاد شیرازی.mp3
5.3M
📚کتاب صوتی
✨خاطرات شهید صیاد شیرازی
#دفاع_مقدس
#زندگینامه
قسمت8⃣
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
«همانند شهید بابایی دلها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد. عباس بابایی یک انسان واقعاٌ مؤمن و پرهیزگار و صادق بود.» ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بوسه پدر شهید بابایی بر پای فرزند شهیدش
#یاد_شهدا_باصلوات🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
Mehdi Rasooli Ghei Az To Harchi Zamineh.mp3
10.78M
🌿°•
🎶 #فایل_صوتی
«حالا دلم از تو دم میزنه»
#حاج_مهدی_رسولی
#محرم
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت تازه منتشر شده از #شهید_مصطفی_ردانی_پور🌹
#صدای_ماندگار/ عاقبت سازش با دشمن اسلام
سخنرانی شهید مصطفی ردانی پور برای اولین بار منتشر شد
#عملیات_رمضان ۱۳۶۱/۵/۳
#سازش_با_دشمن
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازآفرینی تصویر برخی از شهدای معاصر ایرانی در روز عاشورا به کمک هوش مصنوعی
#شهیدانه
#امام_حسین_علیه_السلام
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
410475_465.mp3
1.82M
💚دعای عهد
🔸️با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿🌻
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
💚سلام به چهارده معصوم(ع):💚
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهِ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صلي الله عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهِ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيُّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهِ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌻💐🌻💐🌻💐🌻
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
2⃣1⃣ دوازدهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا
💫 امروز " سه شنبه 17 مرداد ماه"
🏴 مصادف با 21 محرم
📌روز " دوازدهم " چله صلوات و زیارت عاشورا《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
" محمد فلاح رحمانی "🌷🌷🌷
معرف: برادرزاده شهید گرامی، م رحمانی 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@motevasselin_be_shohada
بسیجی شهید محمد فلاح رحمانی🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۴/۱
محل ولادت: آوج _قزوین
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۸/۲۲
محل شهادت: تنگه کانی مانگاه
مزار: گلزار شهدای آوج
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰زندگینامه شهید محمد فلاح رحمانی
💐🍃شهید محمد فلاح رحمانی در تاریخ یک تیر ۱۳۴۳ در شهرستان آوج از توابع استان قزوین در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود .
محمد ششمین و آخرین فرزند یک خانواده هشت نفره بود سه برادر و دو خواهر بزرگتر از خود داشت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شریعتی و تحصیلات راهنمایی خود را تا نهم ادامه داد .
از دوران راهنمایی عضو بسیج شهر خود که در آن زمان روستا بود شد سپس چند سال قبل از شهادت وارد جهاد سازندگی شد و در آنجا مشغول به کار شد .
قبل از انقلاب وارد راهپیمایی هایی می شد که بر علیه رژیم غاصب شاهنشاهی صورت می گرفت بسیار روی حجاب خانواده از جمله خواهرانش تاکید داشت و عاشق و شیفته اهل بیت بود
در زمان تحصیل در دوره راهنمایی بخاطر مختلط بودن دختر و پسر در مدرسه و کشف حجاب رضاخانی از ادامه تحصیل بازماند و دیگر به مدرسه نرفت .
این شهید بزرگوار بسیار مهربان ، دلسوز و خوش اخلاق بود و به کوچک و بزرگ احترام می گذاشت .
به نماز اول وقت مقید بود طوری که به هرجا می رسید اول به نماز اول وقت خود اهمیت می داد و الگوی بسیار خوبی برای اقوام نزدیک خود از جمله برادرزاده و خواهر زاده های خود بود با وجود اینکه تک تک بچهها در آن زمان کوچک بودن ولی عاشق رفتار این شهید عزیز بودن و دوست داشتن مانند این شهید باشن و از رفتار شهید الگو بگیرن
این شهید بزرگوار پس از چند سال که بصورت داوطلب به جبهه های حق علیه باطل اعزام شده بود در تاریخ ۲۲ آبان ماه سال ۶۲ در منطقه کانی مانگاه به شهادت رسید .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌿✨🌺🌿🌺✨🌿
خاطره از شهید محمد فلاح رحمانی
از زبان برادرزاده ی شهید
پدرم از ۷ سالگی تشویقم می کرد که روزه بگیرم با اینکه فصل تابستون بود و شرایط روزه گرفتن برای یک دختره ۷ ساله دشوار ولی به حرف پدرم گوش می کردم و روزه می گرفتم نه تنها من بلکه همه خواهر و برادرانم قبل سن تکلیف روزه می گرفتن یک روز که عموی شهیدم از جبهه برگشته بود به خونه ما اومد و من موقع رفتن به منزل پدر بزرگم باهاش رفتم بس که دوستش داشتم و بهش وابسته بودم یه جورایی می ترسیدم دوباره بره و چند ماهی نبینمش.موقع خواب تو پشت بام رو دست عموم خوابیدم چون می ترسید بیفتم همونطور که داشتم ستاره های آسمان رو نگاه می کردم بهش گفتم برای سحر منو هم بیدار کن خندید و گفت نخیر لازم نیست شما روزه بگیری ولی من باز هم تاکید کردم بوسه ای رو پیشونیم کاشت و من خوابیدم قبل اذان صبح بیدارم شدم و از پله ها پایین رفتم اون موقع عمه کوچکم هنوز ازدواج نکرده بود شنیدم باهم صحبت می کردن و بهشون میگفت نباید منو بیدار کنن ولی پدر بزرگ مادربزرگ و حتی عمه ام میگفت ناراحت میشه و عموم میگفت اشکال نداره من راضیش میکنم یکدفعه من وارد اتاق شدم و بهشون سلام کردم همگی به عموی شهیدم نگاه کردن و خندیدن من هم بدو رفتم تو بغل عمو محمدم و بهش گفتم دیدی خودم بیدار شدم
به قدری خندید که من هم به خنده افتادم دوباره منو بوسه باران کرد و تو خودش فشرد حتی یادمه غذای سحری آبگوشت بود و من اصلا آبگوشت دوست نداشتم ولی اون موقع بخاطر عمو محمدم سحری رو خوردم چون میترسیدم اگه بگم آبگوشت دوست ندارم و نمیخورم بهونه ای بشه برای اینکه نگذاره روزه بگیرم من تو اون سال ۱۸ روز روزه گرفتم
🌺🌿خاطره از شهید محمدفلاح رحمانی
چند وقتی از رفتن عمو محمد به جبهه ها میگذشت با اینکه بچه بودم خیلی نگران بودم و همش از مادرم میپرسیدم چرا عمو نمیاد اون موقع ها ما تلویزیون هم نداشتیم و فقط از طریق رادیو اخبار رو دنبال می کردیم پدرم شبهای عملیات به ما میگفت ساکت باشید ببینم اخبار چی میگه و می دیدم چقدر استرس میگیره و گریه میکنه
پدرم اون زمان تو روستاها شاغل بود و ما تنها بودیم برای همین من خیلی جای خالی پدر و عموم رو تو خونه حس می کردم چرا که وقتی عمو محمد از جبهه بر میگشت میومد و با ما بازی میکرد برامون پفک و بستنی می خرید
خلاصه اون روز مادرمو دق دادم بس که پرسیدم عمو چرا نمیاد بالاخره از چشم انتظاری در اومدم و عمو محمدم اومد با وجود اینکه بچه بودم ولی خیلی کنجکاو بودم حس میکردم عمو مثل همیشه نیست و بی حوصله است رفتم به مامان گفتم گفت خسته راهه ولی من نمیتونستم قبول کنم نزدیکش رفتم و دستمو به صورتش و موهاش کشیدم هیچ وقت اون همه خسته بي حوصله شاید هم عصبانی ندیده بودمش بهم گفت به سرم دست نزن ولی من گوش نکردم دوباره دستمو به صورت و موهاش کشیدم انگار یه جوری فهمیده بودم یه چیزی غیر عادیه یدفعه دستم خونی شد سر عمو محمدم انگار شکسته بود بهش گفتم عمو خونی موهات گفت هیس به کسی چیزی نگو من عقب گرد کردم و بدو رفتم تو آشپزخونه و به مادرم گفتم
مادر به اتاق برگشت و با تعجب و ترس از عمو پرسید چی شد و اون خنده ای کرد و گفت هيچی ولی من سر عمو محمد رو به مادرم نشون دادم و عمو گفت سرم زخمی شده ولی پدر و مادرم نباید چیزی بفهمن برای همین مستقیم اومده بود خونه ما
مادرم خیلی ترسیده بود و بهش میگفت بلند شو بریم دکتر و عمو فقط می خندید البته خنده زورکی که من اول فکر می کردم بخاطر زخم سرش هست ولی یکدفعه بغض عمو ترکید و به مادرم گفت داود شهید شده داود پسر داییش بود باهم اعزام شده بودن
ولی ایشون یکسال زودتر از عمو محمدم به شهادت رسید
و عمو محمدم بعد از شهادت پسر داییش دیگه آروم و قرار نداشت و من همون روز با دل کوچیکم حس بسیار بدی گرفتم نمیدونم چرا ولی حس کردم عمو محمدم دیگه موندنی نیست.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
خاطره ای دیگر
💥شنیدن صدای شهید از مزارش
در سالهای اولیه بعد از شهادت دختر دایی های دوقلوی شهید که از راه دور اومده بودن بر مزار شهید می روند و بعد یکی از قل ها به خانه عمه بر میگردد و قل دیگه همچنان بر سر مزار شهید نشسته و با او درد دل می کرده دختر دایی به قدری بر سر مزار می نشیند که متوجه تاریکی و خلوت شدن مزار نمی شود تااینکه صدایی میشنود که به او میگوید برگرد دختر ابتدا فکر میکرده توهم زده و صدایی شنیده با وجود اینکه قدری ترس برش می دارد همچنان بر سر قبر شهید می نشیند که برای دفعه دوم و اینبار با تحکم صدای شهید را می شنود که او را با اسم صدا کرده و به او می گوید هوا تاریک شده و بهتر است هر چه سریعتر برگردد دختر دایی با ترس زیاد وقتی
سر از قبر شهید بر میدارد با کمال تعجب میبیند که هوا بسیار تاریک شده و در آرامستان پرنده پر نمیزند
این خاطره و یا معجزه نمی دونم چی میشه اسمش رو گذاشت را دختر دایی شهید در همان روز اتفاق برای اقوام شهید تعریف می کند .
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🔷وصیت نامه شهید محمد فلاح رحمانی
بسم رب الشهدا والصدیقین
ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بارض کرب و بلا و اورثنا الکرب و البلا الی یوم الانقضا.......
همانا روز حسین(عاشورا) دیدگان ما را مجروح و سیلاب اشکهامان را جاری ساخته است در چنین روزی حرمت عزت ما درسرزمین کرب وبلا( اندوه و بلا) پایمال گشت و تا روز قیامت میراثی جز غم و اندوه برایمان باقی نگذارد .
خمینی بت شکن را تنها نگذارید = حسین زمان
اینجانب محمد فلاح رحمانی فرزند صفرعلی دارنده شناسنامه ۹۸تاریخ تولد ۱۳۴۳ محل تولد آوج صادره از قزوین
چون در حمله فتح کربلا می خواهم شرکت کنم به نوشتن وصیت نامه مشغول شدم .
قبل از هر چیزی باید بگویم که کشته شدن من و هزاران جوان مسلمان دیگر،فقط به جرم اعتقاد به وحدانیت خدا و رسالت محمد ابن عبدالله(ص) می باشد .
امروز ما مثل اصحاب امام حسین(ع) در محاصره ی اقتصادی و نظامی قرار گرفته ایم و راه آزاد شدن هم خیلی آسان است .آری! با یک بله گفتن و به رسمیت شناختن مظاهر کفر و ظلم جهان ، یعنی آمریکا و شوروی و تن دادن به ذلت و خواری و بردگی آنها ، هم از محاصره اقتصادی و هم نظامی نجات پیدا می کنیم ؛ اما مگر می شود ما پیرو امام حسین(ع) و فرزند پاکش، خمینی عزیز باشیم و این چنین انتخاب کنیم ؟ هرگز! دور باد از ما چنین عملی!! همه بدانند، من آگاهانه و با انتخاب خود دراین راه قدم گذاشتم و از آن زمان که من این راه را شناختم و انتخاب کردم _روز به روز از عمرم می گذرد و موفق تر و پربارتر در زندگی گام بر می دارم ؛ لذا اگر توفیق بیشتری پیدا کردم و شهید شدم ، سعی کنید با شهادت من اسلام و انقلاب را تقویت کنید ...
و شما ای پدر و مادر دلیرم! استدعا دارم خود را از صبر کنندگان قرار دهید و خدا را شکر کنید که ثمره رنج و زحمت شما در راه حق شهید شد ، نه در راه ضلالت و ظلم . آری پدر و مادرم! شهادت یک نوع باختن نیست؛ یک فوز عظیم است.
پدر عزیز و مادر گرامی! مبادا بخاطر شهادت من ناله کنید . شاد باشید و خدا را شکر کنید که از شش فرزند ، یکی را در راه خدا داده اید .
پدرجان! مواظب باش شهید خود را نفروشی باید شهید خود را به امام هدیه کنی . امیدوارم که منظور مرا خوب بدانید
برادران و خواهران دعای خود را می کنم بلند آمین بگویید ...
خدایا سپاه پاسدارانرا از تهمتهای ناروا و شایعات بی اساس دور بدار .
خدایا ریشه کسانی که مردم را نسبت به سپاه پاسداران بدبین می کنند و همچنین کسانی که بنام پاسدار انقلاب اسلامی می خواهند این ارگان مردمی را لکه دار کنند قطع بفرما .
خدایا طول عمر رهبرمان را و سلامتی ایشان را و شفای ریس جمهورمان را از تو خواهانیم .
برادر و خواهر دعای خود را کردیم بگویید با ندای بلند خمینی رهبرماست منتظر سرور ماست
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته : (۱۵۷۰۷۶۱)
سرباز کوچک امام زمان؛ محمد فلاح رحمانی ۱۳۶۱/۶/۱۳
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
enc_16324228484665835688216.mp3
5.21M
#نماهنگ_زیبا
" ای برادر شهیدم راهتو ادامه میدم"
🎙حاج سعید حدادیان و
کربلایی محمد حسین حدادیان
#پیشنهاد_دانلود
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
1_1334657646.mp3
3.37M
🦋صدای شهیدان
🕊🌹پیام شهدا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌷🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝