زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
May 11
#توسل
#کرامات_شهدا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود.
@hasbiallah2 👈خادم الشهدا
➡️@motevasselin_be_shohada
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام وخداقوت
🌷شهیدان زنده اند🌷 (الله اکبر)
قبل از اینکه با کانال شما آشنا بشم
تو گروه مسجدمون ختم به نیت 72 تن شهدای کربلا برداشتیم بعد از آن یک چله برای شهید نوید صفری برداشتیم و نزدیک به عید نوروز بود درآن روزها فکر و ذهنم راهیان نور بود. روز نهم چله بود که مسئول اردوی حوزه ساعت 10 صبح تماس گرفتن، امروز داریم میریم
راهیان نور، دونفر ازمحله تون
تو ذخیره هامون ثبت نام کردن
سریع بگبن مشخصات شونو بفرستن
دارم میرم برای بیمه
ساعت 1 باید مزار شهدای طرقبه باشن
یک نفرشون گفت با این عجله نمیتونم
انگار که شهدا فداااشون بشم منو دعوت کرده بودن اما نا گفته نماندنزدیک عید بود ودستمونم تنگ، توماشین که نشستم تازه یادم ازهزینه سفر اومد به مسئول اردو گفتم شماره حساب بدین وچقدر باید واریز کنم، تازه متوجه شدم با افرادی همسفرم که دفعه اولی هستن
سرتونو بدرد نیارم با یک تومان راهیان نور، قم وجمکران رو زیارت کردم.
باورر کنید از روزی هم که باکانال شما آشنا شدم انگار یک طورایی زندگی مون به شهدا گره خورده هروز بعداز صد صلوات، دعای عهد زیارت عاشورا
صوتی شو میذارم باهاش میخونم واقعا حس خیلی خوبی پیدا میکنم.
انشاالله در دنیا و آخرت شهدا دست مونو بگیرند 🌹صلوات
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام علیکم
شما مدیر کانال متوسلین به شهدا هستین می خواستم از تون تشکر کنم
ی خواهش از شما دارم از کسایی که از شهر کرمان هستن بخواهید که وقتی سر خاک حاج قاسم میرن به ما خیلی دعا کنن ما هنوز قسمت نشده بیایم زیارت حاج قاسم واینکه به جوانها خیلی دعا کنن که اهل نماز ودعا بشن
از شما هم که زحمت می کشید خیلی التماس دعا دارم خیلی دعا کنید مخصوصا به بچه های من دوتا پسر دارم یکی شون نماز ترک کرده از شهدا بخواین دوباره بر گردد
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام من مشهد زندگی میکنم شنیده بودم اگر از شهدا چیزی بخوای حتما بهت میدن ما مستاجر هستیم پارسال قراربود ما یه خونه بریم که یک خواب داشت من دو فرزند بزرگ دارم اصلا راضی نبودم در دلم غصه می خوردم ولی به روی شوهرم نمیآوردم یه روز رفتیم بهشت رضا یه قسمت از گلزار نشستم و یک زیارت عاشورا خواندم همونجا از شهدا خواستم که شرایط جور بشه و خانه بزرگتری پیدا کنیم بعد یک مدت به طرز عجیبی که باورم نمیشد خانه سازمانی به ما دادند که دو خواب داشت و مجانی بود از ذوق فقط گریه میکردم و سر قرارم رفتم و از شهدا تشکر کردم ...الان هم نیت دارم مجدد برم و ازشون خانه بخوام که ان شاالله بعد از پایان این دوران به خانه شخصی خودم برم ..شماهم برام دعا کنید
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام بر عاشقان ودوستان شهدا
بنده الان داخل اتوبوس میرم حرم حضرت معصومه س
خاطرات وحاجات زیادی از شهدا گرفتم به ولله با شهدا رفیق باشید امتحانش مجانی
بنده نظامی هستم عاشق کربلا چند سال بود می خواستم برم زیارت نمی شد با خانواده رفتیم راهیان نور از شهدا کربلا خواستیم به ولله قسم هنوز به خانه نرسیده بودیم کربلا درست شد ومجدد بعد دو ماه رفتیم کربلا خانوادگی
دربین راه همسرم با شهید محمد رضا دهقان که مستندش را نشان می داد صحبت می کند که برای یقین ما خودتان را نشان بدید که زنده اید به همون امام حسین ع شب به خوابش می آید وضایعه که روی صورتش بود برمی دارد صبح خودمان به چشم دیدیم ضایعه نیست. التماس دعا عزیزان
🌹🌹🌹
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_بیست_و_هشتم
🔗آن خانم همانطور که به تصویر شهید نگاه میکرد اشک مي ريخت.
❇كسي هم او را نمي شناخت.
بعد جلو🚶 آمد و گفت: با خانواده ي شهيد كار دارم.
🌟برادر شهيد جلو رفت. من فكر كردم از بستگان شهيد هادي است، اما برادر شهيد هم او را نمي شناخت.
💟اين خانم رو به ما كرد و گفت: چند سال قبل، ما اوضاع مالي خوبي نداشتيم. خيلي گرفتار بوديم. برادر شما خيلي به ما کمک کرد.
‼براي ما عجيب بود. همه جور از هادي شنيده بوديم اما نمي دانستيم مخفيانه اين خانواده را تحت پوشش داشته!
⭕حتي زماني كه هادي در عراق و شهر نجف اقامت داشت، اين سنت الهي را رها نكرد.
✳در مراسم تشييع هادي، افراد زيادي آمده بودند كه ما آنها را نمي شناختيم.
⭕بعدها فهميديم كه هادي گره از كار بسياري از آنان گشوده بود.
⬅ادامه دارد....
🗣راوی:حجت السلام سمیعی
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد ...
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_بیست_و_نهم
💟اين سخنان را از خيلي ها شنيدم.اينکه هادي ويژگي هاي خاصي داشت. هميشه دائم الوضو بود.
🎤مداحي مي کرد. اکثر اوقات ذکر سينه زني هيئت را مي گفت.
اهل ذکر بود. گاهي به شوخي مي گفت: من دو هزار تا يا حسين حفظ هستم.
🔆يا مي گفت: امروز هزار بار ذکر يا حسين گفتم، عاشق امام حسين و گريه براي ايشان بود.
💧واقعاً براي ارباب با سوز اشک مي ريخت.
🌟اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسي از او تعريف مي کرد، خيلي بدش مي آمد.
✳ وقتي که شخصي از زحمات او تشکر مي کرد، مي گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد❗
🔘يعني ما کاري نکرده ايم. همه کاره خداست و همه ي کارها براي خداست.
🔲حال و هوا و خواسته هايش مثل جوانان هم سن سالش نبود.دغدغه مندتر و جهادي تر از ديگر جوانان بود.
♦انرژي اش را وقف بسيج و کار فرهنگي و هيئت کرده بود. در آخر راهي جز طلبگي در نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد.
👂من شنيدم که دوستانش مي گفتند:هادي اين سالهاي آخر وقتي ايران مي آمد
🌟 بارها روي صورتش چفيه مي انداخت و مي گفت: اگر به نامحرم نگاه کنيم راه شهادت بسته مي شود.
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ بسیار زیبا و آموزنده 👌
📜 قصه واقعی از زبان استاد #قرائتی
🎬 کلیپ : ازدواجی که به دست شهدا رقم خورد
👤 #حجت_الاسلام_قرائتی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد
🎙با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
💚سلام به چهارده معصوم(ع):
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
8⃣1⃣هجدهمین چله ی؛
🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد
🌤کانال متوسلین به شهدا🌤
🖇 امروز "#شنبه 29 اردیبهشت ماه"
📌#روز_هفدهم چله
《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
"#حسین_گرگانینژاد_مشیری" 🌷🌷🌷
معرف: ناشناس 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
➡️@motevasselin_be_shohada
پزشک شهید حسین گرکانی نژاد مشیری🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
✨اولین پزشک شهید جمهوری اسلامی ایران
تاریخ ولادت: ۱۳۳۲/۳/۲
محل ولادت: بردسیر_کرمان
تاریخ شهادت: ۱۳۵۸/۶/۲۱
مزار: زادگاه شهید
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰زندگینامه شهید دکتر حسین گرگانینژاد
💐🍃شهید گرگانی نژاد در تاریخ 2خرداد 1332 در شهرستان بردسیر استان کرمان متولد شد.
وی در خانوادهاي مذهبي و متدين پرورش یافت، تحصیلاتش را در زادگاهش سپری کرد و در کنار درس خواندن، کار میکرد و به پدر و مادر خویش کمک میکرد.
🌹🍃اوایل دهه پنجاه، سرآغاز فصل جدیدی از زندگی او بود؛ چرا که قبولی در رشته پزشکی دانشگاه شیراز، حضور او در محافل فعال انقلابی و جمع مبارزین را به دنبال داشت و او رفته رفته به عنوان یکی از عناصر فعال مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی در استان فارس و حتی استانهای اطراف شناخته شد. در طول سالهای مبارزه، حسین همپای سایر جوانان مسلمان ایرانی، از پای ننشست و خود را وقف خدمت به اسلام و انقلاب کرد.
🔹از شهید دکتر حسین گرگانینژاد به عنوان اولین پزشک شهید جمهوری اسلامی ایران یاد میشود که در ۲۱شهریور1358 در کردستان توسط گروهک تروریستی کومله و دمکرات به شهادت رسید.
حسین چه در مدرسه، چه بیرون از آنجا با همه سلام و علیک داشت. از همان كودكي فردي بسيار مودب و اجتماعي بود.
🌷🍃قبل از انقلاب، بسیاری از پدر و مادرها بضاعت نداشتند که از عهده مخارج سنگین خانواده پرجمعیتشان برآیند، خانواده حسن یکی از این خانوادهها بود که هر چند پدرش یک مغازه کوچک داشت؛ اما دخل و خرجش کفاف زندگیشان را نمیداد. همین موضوع حسین را مجبور كرده بود تا وقتی در دبیرستان تحصیل میکند، حداقل در تعطیلات تابستان کار کند، تا شاید گوشهای از سنگینی بار زندگی را از روی دوش پدرش بردارد.
☘حسین مدتي به كار ساختماني مشغول شد. او از همه کارگرها کم سنتر بود و نمیتوانست کارهای سخت و سنگین را انجام دهد؛ اما هیچ وقت نمیگفت که نمیتواند، از آن جمع تنها کسی که نماز میخواند، حسین بود. ظهرها وقتی کار برای مدتی تعطیل میشد، تا کارگرها استراحت کنند و ناهار بخورند، اول وضو میگرفت، یک گوشه میایستاد و نماز میخواند، سپس ناهار میخورد. شبها که کار تعطیل میشد، حسین تنها کسی بود که قبل از غذا خوردن به نماز میایستاد.
♦️بردسیر شهر کوچکی است، وقتی کوچکترین اتفاقی در شهر میافتاد، دهان به دهان بین اهالی میچرخید و خیلی زود همه از آن مطلع میشدند. یکی از این اتفاقات، قبول شدن حسين در دانشگاه بود که آن روزها کمتر کسی در شهری به آن کوچکی در دانشگاههای بزرگ و اسموآوازهدار کشور قبول میشد.
گاهی وقتها کسانی که در دانشگاه قبول میشدند، با غرور در شهر راه میرفتند و به دیگران فخر میفروختند که مثلا ما در فلان رشته دانشگاهی ودر دانشگاه فلان شهر درس میخوانیم؛ اما وقتی حسین در رشته پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد، تا مدتها کسی از موضوع خبر نداشت. خیلیها وقتی میشنیدند، تعجب میکردند و عدهای که توقع داشتند حسین هم با قبولی در دانشگاه مثل دیگران رفتار کند، میپرسیدند: «پس اگر در دانشگاه قبول شده است، چرا اینقدر عادی همه جا میآید و میرود و با همه مثل گذشته صمیمی و دوستانه برخورد میکند؟»
🌱فروتنی، تواضع و اخلاصی که حسین داشت، باعث شده بود تا حرفهایش بیشترین تاثیر را در اطرافیانش داشته باشد و خیلی زود در همه جا نفوذ پیدا کند. حسین هم از تاثیر کلام و نفوذش در بین مردم برای هدایت افکارشان در جهت اهداف انقلاب و امام استفاده میکرد. در کوچکترین فرصتی که به دست میآورد، مبنای انقلاب را برایشان بیان میکرد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🌿✨🌹🌿✨🌹🌿
🔷خاطرهای از شهید بزرگوار گرگانی نژاد به روایت برادر ایشان:
🌹پدرمان که از دنیا رفت ما ماندیم و درد یتیمی حسین که در آن زمان در شیراز درس میخواند در کنار درس خواندن با کار کردن حقوق مختصری دریافت میکرد که مقدار کمی از آن را برای مخارج زندگی و خرج تحصیل خودش بر میداشت و بقیه را برای ما میفرستاد تا کمبودی در نبود پدر احساس نکنیم.حتی زمانی که من هم برای درس خواندن به شیراز رفته بودم و سه سال آنجا بودم تمام هزینه تحصیلم را پرداخت میکرد تا هم به من کمک کرده باشد و هم به خانواده فشار مالی نیاید.
💥همان سالها شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان بود و ما برای انجام مراسم شب احیا و مناجات به مسجد ولی عصر شیراز رفتیم .وقتی دعای جوشن کبیر خوانده میشد ما چند نفری که همراه حسین بودیم با صدای بلند دعا میخواندیم ولی حسین که شب پیشش تا صبح در بیمارستان مانده بود و خیلی خسته بود یک گوشه نشسته بود و از فرط خستگی و بی خوابی حال بلند خواندن دعا را نداشت ولی موقع به سر گرفتن قرآن انگار که اون حسین قبل نیست و با شور و نشاط فراوان دعا میخواند و با سوز و آه فراوان اشک میریخت طوری که اصلا در دنیایی که ما در آن زندگی میکردیم نبود و حسین جای دیگری بود.
♦️عید نوروز همان سال از شیراز به بردسیر آمدیم در جمع اعضای خانواده نشسته بودیم که خواهرم پرسید شب بیست و یکم ماه رمضان محل بودید و چکار کردید ؟گفتم خب رفتیم مسجد چطور مگه؟
پرسید حسین چکار میکرد ؟یاد خستگی آن شب حسین افتادم و با خنده گفتم هیچی حسین خسته بود و چرت میزد.
با تعجب پرسید جدی میگی؟
🌤وقتی ماجرای آن شب را برایش تعریف کردم با تعجب گفت پس از مراسم مسجد به خانه آمدم و هنوز چند دقیقهای به اذان صبح باقی مانده بود که دراز کشیدم و به خواب رفتم در عالم خواب دیدم که حسین در کنار حضرت امام حسین علیه السلام و حضرت علی اکبر علیه السلام ایستاده و با هم ب طرف ما می آیند.مطمئنم که آن شب حسین مورد عنایت حضرت سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفته
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃