eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
32.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
254 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 16 آذر ✨پایان: 25 دی @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید امر به معروف و نهی از منکر علی خلیلی 🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۷۱ محل ولادت: تهران تـاریخ شـهادت :۱۳۹۳/۱/۳ مـحل شـهادت: تهران نـحوه شـهادت : درگیری با اشرار مـزار: بهشت زهرا(س) قـطعـه:۲۴، ردیـف:۶۶ ، شـماره:۳۳ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝 🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید آمر به معروف علی خلیلی 💐🍃علی خلیلی در سال ۱۳۷۱ در استان تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه فرهنگی دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد. او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع) شد. 🔹🔸🔹🔸🔹 💠25 تیر ماه سال 1390 حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران رقم خورد. در این حادثه جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. خلیلی توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستان‌های خصوصی در ازای واریز مبلغی حاضر به پذیرش وی شد. 🔆سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بود بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند. 💢علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد. 🕊🥀ایشان پس از تقریبا سه سال درد و رنج جراحات، سرانجام در بیمارستان دعوت حق را لبیک گفته و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار اباعبدالله الحسین و یارانش شتافت. مزار شهید در بهشت زهرا(س) قطعه ۲۴ میباشد. 🔹🔸🔹🔸🔹 🟢شهید علی خلیلی ناهی امر به معروف نهی از منکر قبل از نائل شدن به درجه رفیع شهادت در گفت‌و‌گویی در مورد درگیری خود با اشراری که سال 90 قصد تجاوز به یک خانم را داشتند، گفت: نیمه شعبان دو سال پیش به نظرم ساعت دوازده شب بود که می‌خواستیم دو نفر از دوستانم را به خانه‌‌شان در خاک سفید برسانم که دیدیم پنج، شش نفر در حال اذیت دو خانم هستند و به زور می‌خواستند وی را سوار ماشین کنند. دوستان من به دلیل پائین بودن سن شان جلو نرفتند اما من به آن افراد تذکر دادم و گلاویز شدیم و یکباره چاقویی که نمی‌‌دانم از کدام سو، نثار ما شد. 🔻شهید خلیلی با بیان اینکه چاقو به ناحیه گردنم و شاهرگ خورده بود، اظهار کرد: من همان جا افتادم و آن افراد نیز فرار کردند اما یکی از همراهان من که موتور سواری بلد بود آن‌ها را دنبال کرد و شماره پلاکشان را برداشت. که من نیم ساعت در خیابان افتاده بودم و ماشینی که دو سرنشین داشت و عازم شمال بود من رو سوار کردند و به اورژانس فلکه سوم تهرانپارس بردند؛ ساعت دوازده و نیم بود که پزشکان گفتند که اگر تا نیم ساعت دیگر مریضتان را به یک بیمارستان مجهز نرسانید وی جان به جان آفرین تسلیم می‌کند. ♻️«دوستان من را به بیمارستانهای متعددی دیگری هم بردند اما هیچ بیمارستانی من را به دلیل اینکه حالم وخیم بود پذیرش نمی‌کرد تا اینکه بالاخره ساعت پنج در یک بیمارستان خصوصی عملم کردند». ♨️وی معتقد بود که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را دفاع از ناموس می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است. شهید خلیلی در پایان با تاکید بر اینکه جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، خاطرنشان کرد: من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر لبخند آقا رفتم و دفاع کردم. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌹🌿✨🌹🌿✨🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✉️ فرازی از نامه‌ شهید علی خلیلی خطاب به رهبر معظم انقلاب: 💥من میترسم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم.... ❣«آقاجان! به خدا دردهایی که می‌کشم به اندازه این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی‌کند. 🌀مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی‌گری دارند حرف شما را نمی فهمند؟» 🕊🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷خاطره ای از طلبه شهید علی خلیلی 💠‍ رسم خوبی داشتیم، ماه رمضون ها بعضی شب ها چند تا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه ی دانش آموزها. 💯یه بار توی یکی از شبا توی ترافیک گیر کردیم اذان گفتند. علی گفت: "وحید بریم نماز بخونیم؟ وقت نمازه." من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم. ✳️یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه ی اون بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد روی شونمو گفت: "کاری که موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!" 📢به نقل از : وحید جلال پور شهید امر به معروف؛ 🕊 💐 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهداد💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚معرفی کتاب از شهید علی خلیلی: «زخمی لبخند» 💥روایت هایی از زندگی مربی جهادگر شهید "علی خلیلی" علی خلیلی نماد تک تک جوانانی است که هر کدام در دلشان شور و شعور انقلابی را دارند و محبت اهل بیت (ع) و نشاط بندگی‌شان به آن‌ها قدرت بخشیده است تا در مسیر حق درست ترین انتخاب را داشته باشند. برخلاف آنچه دشمنان ایران اسلامی می‌خواهند و سعی می‌کنند که جوانان را بی‌نشاط، خسته، خموده و خالی از هر دلبستگی اعتقادی نشان دهند ولی وجود جوانانی چون شهید علی خلیلی و تمام شهدای دهه هفتادی و هشتادی مهر باطلی بر خیال آنهاست. کتاب زخمی لبخند روایت‌هایی از زندگی و شرح ماجرای آن شب حادثه و دو سال مجروحیت و نهایتاً شهادت علی خلیلی است که از زبان مادر و یکی از دوستان نزدیک این شهید عزیز روایت شده است... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهداد💝 🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
45.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند طلبه شهید آمر به معروف شادی روحشان صلوات🕊🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهداد💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃 100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" علی خلیلی " نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام 🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 🕯️به نیت شهید علی خلیلی 💚همنوا با امام زمان(عج) ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 اعضای محترم کانال⤵️ سلام از توسل به شهید حاجت گرفتیم تازه از سفر کربلا برگشته بودیم داشتم صفحاتی از کتاب شهید علمدار را می خواندم رسیدم به داستان انگشتر گمشده ایشان و آنجایی که از حضرت زهرا (س) خواسته بودند که آبروی ایشان را حفظ کنند، دلم شکست یادم افتاد به دسته کلیدی که بعد از سفر دیگر پیدایش نکرده بودم و همسرم هم هرچه سریعتر به آن احتیاج داشتند. بغض کردم در دلم گفتم آقا سید علمدار شما بیا واسطه بشو آبروی ما را بخرن (شبیه عبارتی که ایشان برای قضیه انگشتر گفته بودند)، این کلید ما پیدا شود‌. خاطرم نیست نیت کردم زیارت عاشورا برایشان هدیه بخوانم یا چیز دیگر، و همون موقع صلواتی یا شاید سوره توحید بود هدیه کردم. در لحظه تلفن زنگ خورد. رفتم داخل اتاق تلفن را بردارم ساک مسافرت روی زمین بود کنار تلفن، ناخودآگاه دستم را به سمت ساک بردم و دستم را داخل جیب ساک کردم کلید همانجا بود با اینکه بارها همانجا را گشته بودم... این جریان خیلی سریع در عرض شاید یک دقیقه رخ داد و دگرگونم کرد... الان ک به آن ماجرا فکر میکنم این بیت برایم تداعی می‌شود خوشا دردی ک درمانش تو باشی چهل روز نگذشته بود باز زائر کربلا شدیم این بار در شبهای قدر، بسیار شلوغ بود به سختی وارد حرم اباعبدالله شدیم، بچه ها را همسرم از ورودی مردانه به داخل آوردند و من تحویل گرفتم، بخاطر شدت جمعیت بچه کوچک را بغل گرفتم و ساک پر از لباس و وسایل و خوراکی را هم خودم به دست گرفتم از پسر بزرگم نمیشد انتظار داشت در این جمعیت ساک سنگین را حمل کند در محوطه اصلی اصلاً جا نبود بین جمعیت حرکت کردیم به امید جا پیدا کردن در زیرزمین اما آنجا هم با همه وسعتش به سختی جای حرکت کردن پیدا می‌شد چه برسد به نشستن از سمت دیگر زیرزمین بالا آمدیم و باز در محوطه اصلی دنبال جای نشستن گشتیم یک ساعتی طول کشید اما جایی پیدا نشد. بچه‌ها خسته خودم خسته واقعا کاری نمی‌توانستم بکنم به ناگاه شهید مجتبی علمدار به یادم آمد باز از ایشان خواستم که آبرویم را بخرند.خودم مسئله ای نداشتم جلوی بچه ها شرمنده بودم و چیزی برای گفتن نداشتم. در لحظه در لحظه جلوی قفسه کتاب ها جای خالی پیدا شد با تردید نشستم نگران بودم خادم ما را از آن جا بلند کند اما هیچ مشکلی نبود فقط به اندازه یک ردیف اجازه دادند در آنجا بنشینیم. نشستم بچه ها و ساک را جا دادم و مثل ابر بهار اشک ریختم و زیارت عاشورا هدیه به شهید علمدار خواندم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا