📚معرفی کتاب از شهید مجید سلمانیان:
✔️رستگاری در سحرگاه مبعث
خاطرات شهید روحانی مدافع حرم مجید سلمانیان(ابومهدی) از زبان مادرش که از کودکی آغاز می شود و تا لحظه شهادت در خانطومان خاتمه می یابد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا 💝
🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم تکان دهنده شهید مجید سلمانیان قبل از شهادت😭
💥فیلم را تا شهید نشدم پخش نکنید
در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را😢😔
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید مدافع حرم #مجید_سلمانیان
یا زینب💚
شادی روح پرفتوح شهدا صلوات🌹🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا 💝
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" مجید سلمانیان" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩#قرائت_زیارت_عاشورا
🕯️به نیت شهید مجید سلمانیان
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت هشتاد و دوم
در همین افکار بودم که یک منور بالای سر ما روشن شد!
تیربارچی عراقی فریاد زد: قِف قِف (ایست)
همهی بچهها روی زمین خیز رفتند.
یکباره همه چیز به هم ریخت، هردو تیربار دشمن؛ ستون بچههای ما را به رگبار بستند.
شدت آتش بسیار زیاد بود.
صدای آه و ناله بچهها هر لحظه بیشتر میشد، در همین گیر و دار سرم را بلند کردم، دیدم برادر نیّری روی زانو نشست و با اسلحه کلاش به سمت تیربارچی سمت چپ نشانه گرفته.
چند گلوله شلیک کرد، یکدفعه دیدم تیربار دشمن خاموش شد!
برادر مظفری خودش را به جلوی ستون رساند و فریاد زد: بچهها امام حسین(ع) منتظر شماست. الله اکبر.....
خودش به سمت دشمن شلیک کرد و شروع به دویدن نمود، همه روحیه گرفتند.
یکباره از جا بلند شدیم و به دنبال او دویدیم.
خط دشمن شکسته شد
بچهها سریع به سمت پل حرکت کردند، اما موانع دشمن بسیار زیاد بود، درگیری شدت یافت.
بارانی از گلوله و خمپاره و نارنجک روی سر ما باریدن گرفت..ما به نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم....
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب
( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری
✨🌿🌸🌿✨
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت هشتاد و سوم
هنوز هوا روشن نشده بود که به ما دستور دادند برگردید.
گردان دیگری برای ادامه کار جایگزین ما شد.
وقتی که شدت آتش دشمن کم شد، آنها که سالم بودند از سنگرها بیرون آمدند.
در مسیر برگشت، نگاهی به جمع بچهها کردم.
آنها که باز می گشتند کمتر از شصت نفر بودند!
یعنی نفرات گردان سیصد نفرهما در کمتر از چند ساعت به یک پنجم رسید!
همین طور که به عقب بر می گشتیم به سنگرهای تیربار دشمن رسیدیم.جایی که از همان جا کار را شروع کردیم.
جنازه تیربارچی عراقی روی زمین افتاده بود، از آن جا عبور کردیم، هنوز چند قدمی دور نشده بودم که در کنار جاده، پیکر یک شهید جلب توجه کرد!
جلو رفتم.قدمهایم سُست شد.کنار پیکرش نشستم، هنوز عینک برچهره داشت، در زیر نور ماه خیلی نورانی تر شده بود.
خودش بود...برادر نیّری..
همان که از همه ما در معنویات جلوتر بود.
همان که هرگز او را نشناختیم...
کمی که عقب تر آمدم پیکر مهدی خداجو را دیدم..بعد طباطبایی(مسئول دسته)را..
بعد میرزایی...
خدای من چه شده!؟
همهی بچههای دسته ما رفتهاند.
گویی فقط من ماندهام!
نمی دانید چه لحظات سختی بود.
وقتی به اردوگاه برگشتیم سراغ بچههای دسته را گرفتم
از جمع سی نفره ما که سه ماه شب و روز با هم بودیم فقط هشت نفر برگشته بودند!
نمی دانید چه حال و روزی داشتم، یاد صحبتهای مسئول دسته افتادم که می گفت: « شهادت را به هرکسی نمی دهند، باید التماس کنی»
بعد ها شنیدم که یکی از بچهها گفت: برادر نیّری وقتی گلوله خورد روی زمین افتاد، بعد بلند شد و دستش را روی سینه نهاد و گفت: السلام علیک یا اباعبدالله...
بعد روی زمین افتاد و رفت..
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب
( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری
✨🌿🌸🌿✨
1797791343.mp3
10.37M
📚کتاب صوتی
" لوطی و آتش"
( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار شهید #حسن_باقری)
#لوطی_و_آتش
#رحیم_مخدومی
#دفاع_مقدس
قسمت 6⃣
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
#نذر_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
🔸چهار دختر و سه پسر داشتم...
اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم.
دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم
🔸 بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!!
در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد.
نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت:
این بچه را قبول می کنی؟
گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!!
آن آقای نورانی فرمود:
حتی اگر علی اصغرامام حسین علیه السلام باشد؟!
بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت...
گفتم: اقا شما کی هستید؟
گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام!
🔸هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است!
صبح رفتم خدمت شهیدآیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم.
آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!
🔸آخرین پسرم ، "روز میلاد امام سجاد علیه السلام" به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!
🔸علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد!
شاید فرزندی که #سقط میشود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد! و به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم...
#شهید_علی_اصغر_اتحادی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود.
#توسل
#کرامات_شهدا
@hasbiallah2 👈آیدی خادم شهدا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام وقت بخیر
من زمانی که دانشجوبودم یک هفته ای مانده بودبه امتحانات دانشگاه ،من زبان عمومی وزبان تخصصی ۱باهم انتخاب واحدکرده بودم اصلاهیچ چیزنخونده بودم باخودم گفتم من که نخواندم ازاین،هامی افتم وپاس نمیشم اون زمانی که من دانشگاه بودم تازه گوشی های ساده نوکیا بود وگوشی لمسی وجودنداشت،من توی یک روزنامه خوانده بودم یک دانشجوی اصفهانی رفته مزارگلزارشهدای کرمان سرقبرشهیدرضادادبین ازش خواسته بودبره مکه توی کل دانشگاه اسمش برای مکه درآمده بود منم گفتم برم ازش بخوام کمکم کنه توی،امتحانات زبان قبول بشم ،توفیق داشتم رفتم گلزارشهدای کرمان سرقبرشهیدرضادادبین وگفتم کاری کن من قبول بشم منم هرزمان آمدم میام سرقبرت برات سوره یس میخونم،شب امتحان من فقط چندتانمونه سوال خواندم باورم نمی شد.وقتی کارنامه گرفتم بالاترین نمرات گرفته بودم واقعاشهدابرحق هستن وزیردین کسی نمی مانن ،
من حتی برای آزمون استخدامی که شرکت کرده بودم برای آزمون چیزی نخونده بوده تمام وقتم صرف کارهای حوزه بسیج دانش آموزی کرده بودم توی حوزه مان عکس شهیدحاج قاسم وشهیدسیاهکالی زده بودن بهشون گفتم من برای امام زمان که اینجاسنگرش هست کارمی کنم شماهم کاری کنید.من توی آزمون قبول بشم
وقتی نتیجه آزمون آمدمن قبول شدم
خواستم بگم من هرچه دارم ازشهدادارم ان شاالله همه ماعاقبت بخیربشیم به برکت خون شهدا
🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙استاد شجاعی
🎙استاد پناهیان
🔸 ممکنه این آخرین اربعین قبل ظهور باشه!
👌بسیار شنیدنی
👈ببینید و نشردهید
#اربعین #امام_حسین
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
زیارت اربعین، آرزوی شهدا.mp3
7.04M
🏴 زیارت اربعین، آرزوی شهدا
🔘 اثر خون شهدا در جلب توجه ها به زیارت اربعین
🎙 حاج حسین یکتا
🏷 #شهدا
#اربعین
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
بهرفیقشپشتتلفنگفت:
ذکر 'الهی بالرقیه سلام الله عليها'
بگومشکلتحلمیشه
رفیقشیکتسبیحبرداشتبهدهتانرسید
دوستاشزنگزدنو
گفتنسفرکربلاشجورشده😭
شھیدحسینمعزغلامی🌹
توسل
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خادمی شهیدنوید صفری در حرم حضرت رقیه (س)
چقدر با اخلاص و متواضعانه بوسه بر خاک کفش زائران بی بی می زنند😢
#شهیدنویدصفری
#فیلم_شهید
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
👆فیلم خادمی شهید نوید در حرم خانم رقیه(س)
شب سوم محرم سال ۹۶، باهم حرم بی بی جان بودیم، روضه و عزاداری که تمام شد، گفت: عجب شبی بود امشب، انگار خود حضرت رقیه (سلام الله علیها ) بین عزاداران بود...😢
و تک بیت گر دخترکی پیش پدر ناز کند… را زمزمه میکرد و با خانم درد دل می کرد.
🥀عاشق بی بی رقیه سلام الله علیها بود، برا شهادتش هم به ایشان خیلی متوسل شد. برای رفتن به عملیات آزادسازی بوکمال، نیاز به اجازه فرماندهان داشت، مرتب به ما زنگ میزد و می گفت: برام دعا کنید باید برم یه جایی، از خانم رقیه بخواید گره کارم رو باز کنند
همش میگفت: توکلم اول به خدا و بعد به بی بی جونم #رقیه(سلام الله علیها) است. 🍃
الحمدلله نازدانه ارباب با همان دستان کوچک زخم خورده، گره از کارش باز کرد... 🌹
🔹فیلمی که می بینید، مربوط به خادمی آقانوید در کفشداری حضرت رقیه سلام الله علیهاست.
همون شب سوم قبل مراسم، فرصتی داشتیم، رفت کفشداری حرم بی بی و با خادم کفشداری دوست شد و برای چنددقیقه توفیق خادمی پیدا کرد. خوشحالیش رو از خادمی که دیدم، شروع کردم به فیلم گرفتن، حدود چهل و پنج روز قبل از شهادتش بود.
«به روایت همسرشهید»
🌱اللهم عجل لولیک الفرج 🌱
#شهیدنویدصفری
#خاطرات_شهید
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه است😭😭😭
#السلام_علیک_یا_حضرت_رقیه💚
🎙محمد حسین حدادیان
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝