eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
34.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
326 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 29 دی ✨پایان: 8 اسفند تبادل و تبلیغات نداریم❌ @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
مأموران غروب روز بعد یعنی نوزدهم رمضان که مصادف بود با دوم شهریور سال ۱۳۵۷، نزدیک افطار در محل قرار حاضر شدند و او را محاصره کردند. سید که نمی­ خواست زنده به دست ساواک بیفتد به گونه‌­ای حرکت کرد که مأموران فکر کنند مسلح است و قصد تیراندازی دارد پس رگبار گلوله را به سویش گشودند و او در زیر آخرین اشعه­‌های خورشید خون رنگ نوزدهم رمضان در خون خود غلتید در آخرین لحظات حیات چند برگ از نوشته­‌های محرمانه دفترچه یادداشتش را در دهان گذشت و فرو داد تا به دست ساواک نیفتد ⚡می‌توانی نان طلبگی بخوری بسم‌الله همسر شهید اندرزگو: آن موقع من ۱۶ سال، و ایشان حدود ۲۹ سال داشتند. قرار شد با خانواده‌­ام به منزل آقای موسوی در اختیاریه برویم تا او را ببینیم در آن جا او گوشه‌­ای نشسته بود. من چای بردم، ولی از سر حجب و حیا نه من ایشان را توانستم ببینم و نه او مرا. فقط موقعی که از خانه خارج می‌­شد از پنجره او را دیدم. لباس قبای نیمچه‌­ای به تن، و کلاه عرقچین مشکی به سر داشت ظاهراً تازه طلبه شده بود. قرار شد برای بار دوم همدیگر را ببینیم و صحبت کنیم که او آن موقع گفت: «من طلبه‌­ای هستم که نه کسی را دارم و نه از مال دنیا چیزی. اگر می‌توانی نان طلبگی بخوری، بسم‌الله». من هم پذیرفتم. ⚡چهارده سال مبارزه در خفا او، چون قصد خود را در کاری با کسی در میان نمی‌گذاشت، هیچ‌کس نمی‌توانست او را از کاری که می‌خواهد انجام دهد، باز دارد. در مدت ۱۴ سال، افراد زیادی با وی در تماس بودند، ولی از کارهایش سر در نمی‌­آوردند. هنگام تردد در مناطق و کوچه‌های مختلف، همیشه محل را بررسی می‌کرد تا کسی او را تعقیب نکند و متوجه او نشود. گاهی مدت‌های طولانی ناپدید می­‌شد تا هیچ کس سرنخی درباره زمان و نحوه ملاقات‌هایش به دست ساواک ندهد هیچ‌گاه معلوم نشد با چه کسانی ارتباط دارد. تنها بعد از دستگیری و زندانی شدن دوستش بود که مشخص می‌شد افراد زیادی با او ارتباط داشته‌اند. بیشتر ملاقات­‌های او بدون قرار و هماهنگی قبلی بود. ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ ⚡روضه حضرت علی اکبر (ع) را خوب می‌خواند «اندرزگو» با آرامش و اطمینان قلب با دیگران تعامل می­‌کرد. روحی آرام و قلبی مطمئن داشت. چنان آرام و سوزناک دعا می­‌خواند که هم خودش آهسته اشک می‌ریخت و هم دیگران را به گریه وا می‌داشت و وقتی نوبت به قرآن سرگرفتن می‌رسید، این اشک­‌ها و ناله­‌ها سوز بیشتری پیدا می‌کرد. در توسل و ارتباط با معصومان (ع) آرامش خاصی می‌یافت و این آرامش به همسرش نیز منتقل می‌شد. هرگاه اسم حضرت «علی اکبر (ع)» بر زبان می‌آمد گریه می­‌کرد؛ او عاشق آن حضرت بود. «سید علی» روضه حضرت «علی اکبر (ع)» را خوب می­‌خواند. ⚡شهادت طلبی «اندرزگو» همیشه آماده شهادت بود. از جمله دعا‌های او این بود که «خدایا به ما لیاقت شهادت بده»؛ چنان که از ۱۹ سالگی و از زمان شهادت «نواب صفوی»، با خود و با خدای خود عهد شهادت می‌بندد و این عهد را با حضور بر مزار شهید «نواب صفوی» امضا می‌کند. وی می‌گفت: «من دلخوش در آرزوی فرا رسیدن لحظات شیرین پرافتخار شهادت هستم. آرزومندم مسلمان­‌ها به پیروزی برسند، اما هرگز غرضم این نیست که بعد از پیروزی رسیدن آن‌ها، افتخاری برای خودم کسب کنم. دوست دارم روزی فرا برسد که در خدمت به این ملت فنا شوم». در اکثر مجالس دینی حضور می­‌یافت. در مسجد عابد، و در صحنه سیاست، بهترین سیاستمدار بود. در مبارزه، قهرمان جنگ و در مدرسه و محیط دانش بهترین شاگرد درس خوان بود. ⚡همیشه ذکر و فکرش شهادت بود همسرش می‌گوید: «او زندگی را چیزی جز جهاد و مبارزه نمی‌­دانست و همیشه در صدد بود به هر نحو که شده راهش را ادامه دهد». ⚡میراث شهید طبق صورت جلسه سازمان اطلاعات و امنیت کشور، مورخ ۲۷ آذرماه ۱۳۵۷ وسایل و مدارک متعلق به «سید علی اندرزگو» عبارت بودند از ساعت مچی یک عدد، چاقو یک عدد، انگشتر عقیق یک عدد، سه قبضه اسلحه کمری، خشابه مربوطه پنج عدد، فشنگ با کلیبر‌های مختلف هشتاد و یک عدد، تعداد زیادی نوار کاست و ریلی و نشریات، ۱۱ دستگاه ضبط صوت (پنج دستگاه ریلی بزرگ و شش دستگاه کاست کوچک)، مبلغ ۵۹۶ هزار و ۸۴۰ ریال؛ ۲ دستگاه بی سیم، کمربند تجهیزاتی یک عدد. همچنین یک قطعه زمین در کوی «طلاب مشهد» یا یک قطعه باغ؛ و نیز کتابخانه‌­اش که در آن زمان بالغ بر ۲۰۰ هزار تومان ارزشی مالی داشت، میراث شهید محسوب می‌­شد. ⚡مزار شهید همسر شهید «اندرزگو» می­‌گوید: «تا مدت­‌ها نمی‌دانستیم آقا شهید شده است. منتظر بودیم او با امام به ایران برگردد. وقتی امام آمد ما را نزد ایشان بردند. امام خبر شهادت ایشان را به ما دادند. باور نمی­‌کردم، ولی امام تأیید کردند و فرمودند: سید بزرگوار شهید شده است. بعد‌ها «تهرانی»، شکنجه‌­گر ساواک، شیوه شهادت سید را بازگو کرد و مزار او را در «بهشت زهرا» در قطعه ۳۹ به ما نشان داد. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅گفتگو با فرزند گرامی شهید اندرزگو ⭕شهید اندرزگو به‌‌عنوان یکی از شهدای محبوب انقلاب شناخته می‌شوند. حضرت‌عالی فرزند خلف ایشان هستید . در ابتدا خودتان را معرفی کنید، چرا که خیلی از مردم دوست دارند بدانند فرزندان شهید اندرزگو الآن چه می‌کنند؟ تحصیلاتشان تا چه‌اندازه است؟ شهید اندرزگو آرزوی یک حکومت اسلامی را داشت و ما هم دعا می‌کنیم که این سید بزرگوار، پرچم این انقلاب را به دست صاحبش بسپارد. بنده سیدمحسن اندرزگو، فرزند سوم ایشان (شهید اندرزگو) هستم که هم تحصیلات حوزه و هم تحصیلات دانشگاهی دارم و در دانشگاه شهید بهشتی کارشناسی فلسفه و حقوق خواندم و دوست دارم ادامه تحصیل هم دهم. ⭕یعنی دو رشته را با هم خواندید؟ بله، دروس حوزه را هم تا حدی خوانده‌ام، اما ادامه ندادم. برادرانم هم به جایگاه‌های خوبی رسیده‌اند. آقا محمود دارد دکترای حقوق بین‌الملل می‌گیرد. آقا مهدی هم فوق‌لیسانس الهیات و جامعه‌شناسی دارد و آقا مرتضی هم اخوی کوچک و چهارم ماست که حافظ قرآن و مشغول تحصیل است. مادرمان براساس سفارش شهید اندرزگو ما را تربیت کرد مادرم ۱۶ساله بود که با پدر ازدواج کرد و ایشان هم ۲۵ساله بود که پدرم شهید شد و ۴ تا پسر قد و نیم‌قد را انداخت گردن این مادر زحمتکش و واقعاً هم ایشان (مادرمان) جوانی‌اش را گذاشت و ما را بزرگ کرد. از جوانی خود گذشت و به‌سفارش پدر که ۱۰ روز به شهادتش مانده بود، گفته بود: "اینها بچه حضرت زهرا هستند، حاج خانم آنها را خوب بزرگ و تربیت کن. آن دنیا حضرت زهرا دستت را می‌گیرد و جلوی پیامبر که تو عروسش هستی سربلند می‌شوی" ایشان هم همان سفارش پدر را گوش کردند. ما خوب نیستیم ولی ایشان (مادرمان) تلاش کرد که خوب و مذهبی و ولایی باشیم، تلاشش را کرد. از این رو خدای ناکرده دوست نداریم از خط ولایت جدا و به خط‌های دیگری که معلوم نیست آخرش به کجا می‌انجامد، راه پیدا کنیم. شهید اندرزگو، نه به‌عنوان پدر ما به‌عنوان یک چریک مبارز مسلمان واقعی جزو معدود مبارزینی بود که معنویت و مبارزه را با هم مخلوط کرد و تا آن هدف نهایی‌اش که پیروزی انقلاب بود پیش رفت. درست است خود وی این انقلاب را ندید، اما شهدا زنده‌اند و "عِندَ رَبّهم یُرزَقُونَند" و می‌بینند این انقلاب پیروز شد. البته دید شهید اندرزگو خیلی بالاتر از این حرف‌ها بود، دید دنیایی نداشت و می‌دید انقلاب پیروز می‌شود و به‌قول امام کمترین اجر ایشان شهادتش بود، یعنی امام اعتقاد داشت: "شهادت برای ایشان کمترین بود". جنبه‌های مبارزاتی شهید اندرزگو مادی، معنوی، سیاسی و اعتقادی بود. ایشان ۱۳ رجب به دنیا آمد. من از همین جا شروع کنم که بدانید قطعاً وی یک نظرکرده الهی بود چرا که روز تولد حضرت علی به دنیا آمد و نامش سیدعلی بود و در شهادت حضرت علی(ع)با زبان روزه هم به شهادت رسید. مقتدایش حضرت علی(ع) و جدش هم حضرت علی(ع)بود. آقای ابوترابی(ره) خیلی از ایشان تعریف می‌کرد و می‌گفت: "توکل و توسل ایشان به حضرت علی و حضرت زهرا آن‌قدر زیاد بود که ما خیلی وقت‌ها کنار ایشان کم می‌آوردیم. حتی در کارهای جزئی به امام زمان متوسل می‌شد". اعتقاد راسخ آقای ابوترابی این بود که ایشان این دنیایی نبود و سیدعلی آقای اندرزگو مستقیماً با امام زمان ارتباط داشت. این مطلب را آقای ابوترابی در اسارت و بعد از اسارت در جمع آزاده‌ها بیان و تعریف می‌کرد: "آزاده‌های عزیز، هر کاری دارید و هر مشکلی دارید نذر شهید اندرزگو کنید، با صلوات و فاتحه‌ای خواسته‌تان را قطعاً می‌گیرید". که این اتفاقات همین الآن برای خیلی‌ها می‌افتد، دوستانی داریم که زنگ می‌زنند و می‌گویند: ما صلوات نذر پدرتان کردیم و این مشکل ما حل شد. به آنها می‌گویم: نگویید نذر پدر شما کردیم، بگویید نذر شهید اندرزگو کردید. در زمان ازدواجمان شهید اندرزگو به خواب مادرمان آمد ما بهره‌ای از پدر نبردیم، خیلی کوچک بودم که ایشان شهید شد و زیاد از او به‌عنوان پدر بهره‌ای نبردیم ولی به‌عنوان یک شخصیت معنوی خیلی بهره‌ها بردیم که یکی از بهره‌ها را مادرمان تعریف کرد و گفت: "هر موقع برای شما خواستم خواستگاری بروم به خوابم می‌آمد و می‌گفت این مورد خوب و آن مورد بد است یعنی کاملاً به زندگی ما اشراف داشت، بدون اغراق دارم می‌گویم به خواب مادرم می‌آمد و می گفت: اینها مثلاً خانواده شهیدند، برو سراغشان و الحمدلله به‌خاطر مشورت‌هایی که داده‌اند زندگی‌مان خوب است و همه از زندگی راضی هستیم". خانم ما هم خواهر شهید است و حال شهدا را درک می‌کند. خوب، شخصیتی به‌نام اندرزگو بُعد معنوی‌اش این است که تولد و شهادتش با حضرت علی(ع) است و در این راه کمک‌کارش خود ائمه اطهار(ع) هستند .... ━━◈❖🌸✿🌸❖◈━━ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌹🌿🌹🌿🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥وصیت شهید اندرزگو شهید اندرزگو در آخرین دیداری که با همسرش داشته به او می گوید : من میروم و ممکن است دیگر مرا نبینی اما دوست دارم فرزندانم را به گونه ای بزرگ کنی که جز به انجام رسالت و مسئولیت مکتبی به هیچ چیز دیگر فکر نکنند تا شایستگی ادامه راه را پیدا کنند ... ━━◈❖🌸✿🌸❖◈━━ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚معرفی کتاب از شهید سیدعلی اندرزگو: ✔️به کی میگن قهرمان ✔️چریک تنها ✔️ سفر بر مدار مهتاب ✔️ شهید اندرزگو ✔️ سردار سرافراز ✔️ ستاره شمال ✔️دار بر دوش ... ━━◈❖🌸✿🌸❖◈━━ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣ 🌤💐🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیش بینی شهید سید علی اندرزگو در مورد "آینده انقلاب" از زبان همسرشان 🌺 ━━◈❖🌸✿🌸❖◈━━ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇شهید "سید علی اندرزگو" چریک مبارز مسلمان ━━◈❖🌸✿🌸❖◈━━ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃 100گل صلوات هدیه میکنیم به "چهارده معصوم(ع) و شهید والامقام سیدعلی اندرزگو" 🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃