eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
35.4هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
389 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله:12اسفند ✨پایان:21فروردین تبادل و تبلیغات نداریم❌ @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 اعضای محترم کانال⤵️ ‌با سلام و عرض ادب واحترام خدمت شما خادم گرامی خواستم از کرامات شهید آقا ابراهیم هادی و شهید آقا مهیار مهرام(از شهدای چله قبل) براتون بگم البته طولانیه ولی بخونید ممنون از کانال خوبتون اجرتون با مادرم حضرت زهرا سلام الله و ارباب بی کفن و همه ی شهدا چند روزیست با کانال متوسلین به شهدا آشنا شدم ولی تقریبا یک سال یا کمتر با داداش ابراهیم هادی آشنا بودم و جلد دوم کتاب سلام بر ابراهیم را مطالعه کردم مدت زیادی هست که شوهرم معتاد شده بنابراین به فکر توسل به این برادر بزرگوار افتادم و تو دلم از خدا خواستم که ترک کنه و نماز خوان بشه. 🌺امروز هفت شهریور هست تصمیم گرفتم به نیابت از شهید ابراهیم هادی چهل زیارت عاشورا بخونم و به امام حسین علیه السلام هدیه کنم و روزی صد دسته گل صلوات هم به نیابت ایشون به پنج تن آل عبا سلام الله هدیه کنم 🌺امروز روز چهارم چهله هست مابین نماز ظهر وعصر دلم شکست و گریه و گله کردم که لااقل یه نظر کوچکی کن که دلم قرص بشه دیدم نه، خبری نیست با خودم گفتم‌ حتما لیاقت ندارم که شهید نظر نمیکنن اومدم مشغول خواندن پست های کانال متوسلین به شهدا شدم و کمی عقب برگشتم تا بعضی پستهای مربوط به شهدا را بخونم ناگهان به پست های مربوط به شهید بزرگوار مهیار مهرام برخوردم و مطالعه کردم دیدم که چقد حاجتی که من دارم به اوضاع قبل از شهادت این شهید شباهت داره در دم اشک پهنای صورتم را گرفت وفهمیدم و برایم مسجّل شد که داداش ابراهیم حاجتم را به این شهید حواله داده ان شاءالله که بتونم حاجتم را ازش بگیرم 🌺امروز هفتم شهریور هست ساعت ۱۵و۱۵ دقیقه ان شاءالله حاجت بگیرم فی البداهه مینویسم که فراموش نکنم بنابراین وضو ساختم که به یُمن این موهبت شهدایی دو رکعت نماز بخوانم وهدیه کنم به شهید ابراهیم هادی و مهیار مهرام . هنوز نماز را شروع نکرده بودم که به فکر افتادم چطور از این شهید بزرگوار حاجتم را بگیرم که باز هم لطف داداش ابراهیم شامل حالم شد که به فکر افتادم که برای شهید مهیار تا چهل روز به نیابت از ایشان روزی دورکعت نماز قضا بخوانم 🌺امروز روز هفده شهریور هست و من طبق چله ها ده روز هست که دارم نذرم رو ادا میکنم و دیدم که تو کانال برا شهید هادی چله صلوات و دعای فرج و قرائت سوره واقعه گرفتن منم شرکت کردم امروز که روز چهارم چله شهید هادی هست شهدا را صدا کردم ببینم حواسشون بهم هست آیا این توسلات قبول هست 😭😭 که بعد دو ساعت .. یکی از شاگردهای کلاس قرآنمون زنگ زد و احوالپرسی کرد و گفت خواب دیدم با هم سوره واقعه می‌خونیم 😭😭 فهمیدم که بله کار ما مورد عنایت خداوند وشهداست با عنایت خداوند متعال و استعانت از شهدای عزیز 🌺امروز روز ۳۰ شهریور ماه است و پنج روزیست که شوهرم ترک کرده و علی رقم درد شدید با دعوت شهدا به زیارت مزارچند شهید و دو امامزاده رفتیم در مدت ۲۵ سال و ده روز زندگی مشترک اولین بارست که بدون مخالفت به زیارت میرویم (اولین روز ترک شوهرم روز دوشنبه میلاد آقا رسول الله به روایت اهل سنت بوده) 🌺امروز ۳۱ شهریور ماه بعد از نماز صبح شوهرم در کمال ناباوری گفت من وضو یادم رفته بهم یاد بده میخوام نماز بخونم😳😳😳😳😳 وضو گرفت ودر سن ۴۴ سالگی مشغول نماز شد (اولین نمازی که خونده امروز روز میلاد آقا رسول‌ الله هست)😢😢 سلام و درود خدا بر ارباب بی کفن و شهدای عزیزمون ان شاءالله که همه ی دوستان حاجت بگیرن ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 کتابِ: 《》 🌹این کتاب پیرامون زندگیِ به قلم سعید عاکف می باشد و یکی از پرفروش ترین کتاب های دفاع مقدس به شمار می آید... این کتاب شرح حال انسانی وارسته است که قبل از انقلاب در روستای گلبوی کدکن از توابع تربت حیدریه به کار سخت و طاقت فرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجه‌های وحشیانه ساواک قرار گرفت... 🔸کتاب از چندین فصل و خاطرات بسیار تشکیل شده است و شروع کتاب با زندگینامه آن شهید بزرگوار است... 🌷چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی، به مناسبت‌های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد. گاهی آنقدر مطمئن حرف می زند که می گوید: اگر من در این عملیات شهید نشدم، در مسلمانی ام شک کنید! و از آن بالاتر اینکه به بعضی ها، از تاریخ و از محل شهادتش نیز خبر می دهد که چند روز بعد، همانطور هم می شود. از این دست وقایع اعجاب آور، در زندگی شهید برونسی بارها و بارها رخ داده است. 🌱🕊آنچه ما را به تأمل در زندگی این بزرگوار وا می دارد، رمز همین موفقیت‌های بسیارش است در زمینه های مختلف. در ظاهر امر، او کارگری بنا است که در دوران قبل از انقلاب، رنج و شکنجه ی بسیاری را در راه اسلام تحمل می کند؛ و در دوران بعد از انقلاب هم، که زمینه برای رشد او مهیا می شود، چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که زبانزد همگان می گردد و نامش حتی به محافل خبری استکبار جهانی نیز کشیده می شود... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🟣خاک های نرم کوشک🟣 بعد از عملیات گفت الان تو جبهه بیشتر به من احتیاج هست تا اون جا ،خودتون ببرین جنازه رو دفن کنید.» " ۲ ". چهلم خدا بیامرز پدرش، آمد.هم‌ تو مشهد تعزیه گرفتیم،هم روستا،تو مسجد روستا،خودش رفت پای منبر و گفت:«الان اهل آبادی همه شون این جا جمع شدن» بعضی ها هم که صحبت می کردندساکت شدند.پیش خودم گفتم:«:چی می خواد بگه؟» صدایی صاف کرد و بلند گفت:« هر کی از بابای خدا بیامرز من هر ناراحتی که داره یا قرض و طلبی داره همین جا بیاد به خودم بگه تا مسأله رو حل کنیم»..... پاورقی ۱- بعدها وقتی از شرایط سخت و استثنایی عملیات میمک می شنیدم،فهمیدم او تا چه حد از خود فداکاری و ایثار نشان داده است. ۲- بعد از شهادتش آقای مجید اخوان می گفتند:همان جا که شما تلفنی صحبت می کردید ما کنار حاج آقا بودیم و از دستش خیلی هم ناراحت شدیم وقتی فهمیدیم تصمیمش برای نیامدن به مشهد قطعی شده، یکی از بچه ها گفت: حاج آقا مگر می شودکه شما تو تشییع جنازه نباشی؟ خدا رحمتش کند، در جواب گفت::حضور من آلان این جا لازم است من هم پدر این بسیجی ها هستم چه فرقی می کند.تا آخر عملیات هم ماند تمام اهداف راکه گرفتیم و تمام مواضع که تثبیت شد، آمد مرخصی. ادامه دارد.... 🌷🌷🌷🌷🌷
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🟣خاک های نرم کوشک🟣 گلایه همسر شهید تو خانه که بود اصلاً و ابدأ نمی شد مثلاً بگوییم امروز این همسایه رفت خانه ی آن همسایه. تا می خواستیم حرف کسی را بزنیم زود می گفت:«به ما مربوط نیست ما برای خودمون کار و زندگی داریم چکار داریم به این حرف ها؟» خودش حتی از حرف های بیهوده عجیب پرهیز داشت تا چه برسد به غیبت و دروغ و این طور گناهان. یک بار با هم رفته بودیم روستا، چند وقت پیش،ظاهراً به مادرش آب و ملکی رسیده بود. آمد کنار عبدالحسین نشست با لحن شکایت آمیزی گفت:«نمی دونم تو دیگه چطور پسری هستی مادر جان!» عبدالحسین لبخندی زد و پرسید:« برای چی؟» گفت: «هی می آی روستا خبر می گیری و می ری، ولی یکدفعه نشد بگی تنه این آب و ملک تو کجاست؟» تا این را گفت عبدالحسین اخمهاش را کشید به هم ناراحت جواب داد:« منو با ملک و املاک شما کاری نیست!» مادرش جا خورد درست مثل من، ادامه داد: «فکر کردم کنار من نشستی که بگی،چقدر نماز قضا خوندم یا چقدر نماز شب خوندم؛ حرف ملک و املاک چیه که شما می زنی؟» انتظار این طور برخوردها را همیشه از او داشتم ولی نه دیگر با مادرش، معترض گفتم::«یعنی همین جوری درسته؟ ناسلامتی مادر شماست!» زود تو جوابم گفت:« یعنی همین درسته که مادر من با این سن و سال بالا، بیادبشینه صحبت دنیا رو بکنه؟» ادامه دارد.... 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا