🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💐#مجید_بربری
#قسمت_50
مجید همه چیزش را پای رفیق می ذاشت،می گفت:آدم باید حال خرابش رو،واسه خودش نگه داره و با حال خوب بره پیش دوست و رفیقاش.روی هر حرفی که میزد،واقعا می ایستاد.اگه هزارو یک،گیر و گرفتاری داشت،هروقت پیش دوستاش بود،خنده از لبش کنار نمی رفت.کاری هم می کرد که دوستاش هم شاد و خندون باشن.یه روز مجید و دوستاش جمع بودن.یکی میپرسه:((اون کیه که از همه چیزش،برا رفیقش می گذره،حتی پاش بیفته،لباس تنش رو هم برا کمک یه رفیق،در میاره؟هرکدوم از دوستاش،اسم یکی رو میاره.چند تاشون میگن؛برادرم حسن یه همچین آدمی یه،به قول معروف لوطی و با مرامه.اما آخرش همه جمع به این نتیجه میرسن که مجید،دست داییش حسن آقا رو از پشت بسته.توی هرکاری،مرد و مردونه پای رفیق،پای خانواده اش می ایستاد.تو دعوا میرفت برا رفیقش،کتک میزد و کتک هم می خورد.تو عروسی و عزا،وقتی مراسم تموم میشد و برمی گشت خونه،دو دست لباس نشسته یا پاره کرده داشت.چون می خواست برا صاحب مجلس،سنگ تموم بذاره.یادمه یه خانمی پسرش فوت کرده بود و نمی تونست برا پسرش مراسم بگیره،مجید دوره افتاد،پول جمع کرد و یه مراسم درست و حسابی براشون گرفت.بعد از اون ماجرا،با مرتضی کریمی که آشنا شد،با هم پول از این طرف و اون طرف می گرفتن و بسته های غذایی درست می کردند و توی مناطق محروم و حاشیه شهر،بین افراد نیازمند پخش می کردن.مجید علاوه بر همه اینها،خوش گذرون هم بود.پنج میلیون تومن از وام های خونگی به اسمش دراومد.هرروز یه ماشین مدل بالا کرایه میکرد و ما را با خودش میبرد این طرف و اون طرف گردش.ما تصمیم داشتیم این پول رو سرمایه ش کنه و یه چیزی بریزه تو مغازه ای که داشتیم و یه کاری شروع کنه.اما سر بیست روز اون پولو تموم کرد.عادت نداشت و نمیتونست ،سر یه کاری ثابت بمونه.هریکی دو ماه سر یه کاری بود،بعد ولش میکرد.مجید من،پسر شوخی بود.گاهی ازش می پرسیدن بچه کجایی؟نمی گفت یافت آباد،می گفت:من بچه یافترانیه ام.یافت آباد و زعفرانیه رو،قاطی هم میکرد و یه اسم جدید از خودش می ساخت. گاهی هم می پرسیدن :ماشینت چیه؟چون اونموقع وانت داشت ،وانت و زانتیا رو باهم مخلوط میکرد و میگفت؛وانتافه دارم!😅
#داستان_زندگی_حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💐#مجید_بربری
#قسمت_51
شهریور نود و چهار بود،عروسی شهرستان دعوت بودیم.مجید عروسی های شهرستان رو،هرطور بود شرکت میکرد.می گفت:((زشته،برا ما زحمت کشیدن و غذا تهیه کردن و کارت دادن.))از طرفی عروسی ها و رسم و رسومات شهرستان رو دوست داشت.آقا افضل گفت:
_قید این یه عروسی رو بزنید.من نمیتونم چندساعت پشت فرمون بشینم.
مجید دست بردار نبود.
_افضل اشکال نداره!من خودم رانندگی میکنم،فقط بریم.
هرطور بود باباش رو راضی کرد و راه افتادیم.هروقت که حرف ازدواج پیش می اومد،همش میگفت:((من دو تا عروسی میگیرم !یکی تو تهران،یکی هم شهرستان.عروسی تهرانم رو،فقط دوهزار نفر بی دعوت میان!حالا حساب کنید با دعوتی ها چقدرم میشن. رو این حساب یه عروسی هم،برا مهمون های شهرستانی مون میگیرم)).
ما رسم داریم داماد توی عروسی،میوه پرتاب کنه بالا سر جمعیت و جوونهای مجرد،واسه گرفتنش باهم رقابت می کنن.بزرگترها میگن،اونی که زودتر میوه رو تو هوا گرفته،ازدواج به زودی روزیش میشه.مجید توی همین عروسی،اناری رو که داماد انداخته بود بالا،گرفت.موقع تماشای این صحنه،خیلی ذوق کردم و تا مدتی توی خیالم،مجید رو تو لباس دامادی میدیدم.
سال نودو چهار بود.حرف سوریه رفتن مجید،کم کم به گوش میخورد،اما باورم نمیشد. یه گهواره ای بود که نمیدونم توی حرم سوریه،متبرکش کرده بودن یا کربلا.هرکی میخواست روضه بگیره،مجید گهواره رو براش می برد.روزهای آخر بود...،دلم نمی خواست لحظه ای از مجید جدا بشم.فکر می کردم اگه جلو چشمم نباشه،میذاره میره.یه روز بچه های خونه ی خودمون،با اصرار منو به روضه یکی از اقوام بردند.اون روز گهواره رو برده بودن اونجا.خانمهای روضه،تبرکا چیزهایی توی گهواره می ذاشتند و آخر مراسم،بین جمعیت پخش می کردند.به محض این که وارد خونه شدم و کفش هام رو جلوی در اتاق درآوردم،صاحب خونه اومد پیش من و یه تفنگ مشقی گذاشت توی دستم:
_مریم جون شرمنده!از وسایل توی گهواره ،همین یه تفنگ مونده.
تا تفنگ را به دستم داد،یهوو دلم ریخت.حال خودم رو هیچ نمی دونستم؛اشکهام خود به خود سرازیر شدند.گفتم:این تفنگ برام یه نشونه است.مجید من حتما میره سوریه،و حتم دارم شهید هم میشه!😭
#داستان_زندگی_حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
🔻فکر نکنید افرادی مثل خوارج دوران حکومت امام علی (ع) الان در اطراف ما وجود ندارند وجود دارند خوارج چه کسانی بودند ؟
خوارج امدند و ابتدا به علی(ع) گفتند: که یاعلی ما با تو هستیم بعد همین ها از پشت به علی ضربه زدند این نیست که ما هم در اطراف خودمان چنین آدم هایی را نداشته باشیم الان هم مثل زمان حکومت حضرت علی(ع) خوارجی هستند
#شهید_ابراهیم_همت
#انتخابات
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
به قول شهیدحجتاللّٰہرحیمے:
« هرکس دوست داره
برای امام زمانش
تیکه تیکه بشه
صلوات بفرسته . . . »🍃🖐🏻
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد
🎙با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
💚سلام به چهارده معصوم(ع):
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
❣بسم ربّ الشّهدا و الصّدیقین❣
6⃣1⃣ شانزدهمین دوره چله ی؛
🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد
🌤کانال متوسلین به شهدا🌤
🖇 امروز "#شنبه 12 اسفند ماه"
📌#روز_سیویکم چله
《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
"#حسین_علیمحمدیکلهری" 🌷🌷🌷
معرف: برادرزاده شهید،خانم فاطمه علیمحمدی کلهری 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
➡️@motevasselin_be_shohada
شهید بزرگوار حسین علیمحمدی کلهری🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
نام پدر: محمود
تاریخ ولادت: 1344/4/1
محل ولادت: تهران
تاریخ شهادت :1363/12/27
محل شهادت: کوشک(شرق دجله)
مزار: بهشت زهرا س. قطعه ۲۷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰 زندگینامه شهیدحسین علیمحمدی کلهری
💐🍃شهید علیمحمدی کلهری متولد ۱۳۴۴/۴/۱ تهران بود و دوره دبستان را در دبستان دکتر نصیری سه راه سلسبیل گذراند
ایشون همیشه شاگردی درسخوان و باهوش و فوق العاده مودب بود و دوره راهنمایی را در دبیرستان فرزین و بعد از دبیرستان دیپلم را با معدل عالی قبول شد و در کنکور پزشکی شرکت کرد و اسمشون دو روز بعد از شهادت در روزنامه قبولی شون اعلام شد،اما بقول شهید که در وصیتنامه اش نوشته بود ای کاش در دانشگاه امام حسین ع قبول شوم که همینطور شد...
🌺🍃ایشون جوانی خیلی خیلی خوش اخلاق و مهربون بودن و حجب و حیای خیلی زیادی داشتن و موقع صحبت با مادرشون معمولا سر ب زیر صحبت میکردن و حیا میکردن
روحش شاد و نام و یادش جاودان🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🕊✨🌷🕊✨🌷🕊
❣🦋خاطره شهید علیمحمدی از زبان مادر گرامیشان
یکبار سوالی ازش پرسیدم و ایشون سرشون رو بلند کردن جوابمو بده، اونقدر صورت زیبا و نورانی پسرم داشت مثل اینکه اولین بار بود این چهره فرزندم و میدیدم...
🔹🔸🔹
🌹ایشون وقتی برای سری آخر اومده بودن مرخصی توی ساکش وسایلشو چیده بودم که خودش همه رو چک کرد و همه چی رو مثل خوراکی و اینایی که گذاشته بودم نصف کرد و حتی یک عدد اسکاج گفته بود لازم دارم اونو هم با قیچی نصف کرد و گفت مادرم اسراف حرامه
نثار روح پدر و مادر شهید علیمحمدی کلهری و همه پدران و مادران آسمانی شهدا صلواتی هدیه کنیم💐
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
👆متن وصیت نامه شهید#حسین_علیمحمدی که ساعتی قبل از عملیات نوشتند و عازم شدند.
🕊🕊🕊🕊🕊
⭕️بدلیل نداشتن تلفن در منزلشان با منزل همسایه تماس میگیرند که تا قبل از اعزام با مادرشان برای آخرین بار صحبت کنند.. اما مادر نمی دانست که قرار است فرزندش برای آخرین بار تماس بگیرد، و بیرون از منزل بودن و نتوانستند صدای فرزندشان را برای آخرین بار بشنوند... شهیدبه خواهرشان میگویند به مادر و پدرمان بگو حلالم کنند. من الان وقت ندارم باید زود بروم
و مادرش وقتی برمیگردد....😔
💔این مادر عزیزِ شهید تا قبل از فوتش بارها و بارها گفته بودند کاش میدانستم حسین میخواست تماس بگیره، هیچوقت بیرون نمیرفتم😭😔
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
آگهی روزنامه سال ۶۴
#شهید_حسین_علیمحمدی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🔷وصیت نامه شهید والامقام حسین علیمحمدی کلهری :
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین
پدر و مادر عزیزم و برادرانم و خواهرم مهین و پری سلام عرض میکنم امیدوارم که حالتان خوب باشد ان شاءالله به زودی میایم
🌷پدر و مادرم، اگر خدا خواست به تهران میایم برای دانشگاه شرکت کنم که خوب اگرچه لیاقت داشتم در دانشگاه حسین ع شرکت کنم که چه بهتر
🌷پدر و مادرم، اگر جزو یاران حسین ع قرار گرفتم در نبودنم ناراحت نباشید چون روحم غمگین میشود وصیتم به شما ادامه راه انبیا و ان شاءالله خون ما هدیه راه کربلا باشد
🌷 من از زندانی، به دنیای بزرگ خواهم رفت و در خاتمه به مادرم یادآوری میکنم که در ماتم من گریه نکند و در خاتمه امام را یاری کنید.🌸
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت الشهدا | 🎙
شهادت پایان کار نیست آغاز است
#شهید_مرتضی_آوینی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" حسین علیمحمدی کلهری" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃