🔰زندگینامه شهید بزرگوار احمد بوته کن
💐🍃شهید بوته کن در سال 1338 در آران کوچه چهارسوق به دنیا آمد. بعد از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شد.
در دوره نوجوانی حضوری فعال در مراسم اجتماعی داشت. با شروع مبارزات مردم بر علیه شاه احمد در جلسات شبانه و مخفی علیه نظام شرکت میکرد و وقتی خانواده علت غیبتهای شبانه اش را در خانه جویا میشدند میگفت که شبها برای مطالعه دروس دبیرستان به منزل یکی از دوستانش میرود.
🦋بعد از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی از طریق نیروی هوایی شیراز به مناطق جنگی آبادان،جبهه ذوالفقاریه اعزام شد. و تا پایان خدمت سربازی خود در مناطق جنگی به دفاع از کشور اسلامی اش پرداخت.
با اتمام دوران سربازی از طریق سپاه شیراز به عنوان بسیجی داوطلب اواخر سال 1360 آماده اعزام به جبهه جنگ شد.
قبل از عزیمت به جبهه در جمع گروهی از رزمندگان در تاریخ 1360/12/18 به تهران آمدند و در حسینیه جماران به زیارت امام خمینی قدس سره مشرف شدند.
❣بعد از دیدار با امام خمینی (ره) از طریق قطار عازم منطقه جنگی اهواز شد و در عملیات فتح المبین برای آزادسازی بخش عظیمی از مناطق اشغالی ایران شرکت کرد .
🥀🕊شهید بوته کن بعد از پیروزی رزمندگان اسلام و فرار دشمن از خاک مقدس ایران در تاریخ 1361/1/2 بر اثر اصابت گلوله دشمن به شهادت رسید.
روحش شاد و یادش گرامی باد🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🕊✨🌹🕊✨🌹🕊
🔷وصیت نامه شهید والامقام احمد بوته کن:
🌷بسم اللّه الرحمن الرحیم
و نريد انمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين.
«ملتي كه شهادت دارد اسارت ندارد». (امام)
هر كس رهبري خردمندانه امام خميني را نشناسد هلاك خواهد شد».
(آيت الله طالقاني)
🌷انقلاب دو چهره دارد يا پيام يا خون. بر بعضي از افراد واجب است كه پيام را انتخاب كنند و ملت را از زير استثمار و ظلم رها شان بخشد. بعضي از افراد كه به دلخواه خود خون، كه همان شهادت است ظلم و فساد مي كنند.
«الموت عندي احلي من عسل» مرگ از عسل نيز پيش من شيرين تر است. حسين درس شهادت و آزادگي را به بشريت آموخت تا مردم در برابر ظلم ساكت ننشينند شهادت به جريان انداختن خون در رگ ها هست به جبهه رفتن هدف فقط شهادت نيست. امام خميني مي فرمايد ما بايد به جبهه برويم تا اجر شهيد ببريم.
🌷 اول دشواري ها و سختي هاي زمان را بايد درك كرد و وسيله را فراهم كرد تا سختي ها و موانع را برداريم اگر نتوانستيم موانع را برداريم آن وقت هدف روشن مي شود و آن جا شهادت را انتخاب مي كنیم تا موانع را برداريم ،اگر نتوانستم موانع را برداريم آن وقت حسین با شهادت خود يزيد و يزيديان زمان را نابود مي كند.
🌷 ملت مسلمان ايران اگر مي خواهيد طاغوت بر شما و امام حكومت نكند به اسلام روي آوريد كه اسلام از همه چيز برتر است و هيچ چيز برتر از او نيست.
ملت مسلمان گل آرا من داوطلب از طريق سپاه پاسداران منطقه 9 شيراز به جبهه حق عليه باطل كه با اجازه پدر و مادرم است تا ان شاءالله انتقام خون اين شهدا كه شمع محفل بشريتند بگيرم و راه شهدا راه حسين است راه علي اكبرها و علي اصغرها است برويم
🌷تنها معامله اي كه انسان مي تواند با خدا بكند شهادت است. شهادت دعوتي است به همه عصرها و همه نسل ها . اگر مي تواني بميران و اگر نه بمير. در هر صورت انسان از بهشت خارج شده و باز مي گردد به پيش خدا براي حساب و كتاب و حساب بسيار باريك است.
🌷قرآن كريم مي فرمايد فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره مردم مسلمان من خيلي گناهكارم، قسم الله را به شما مي دهم كه اگر بدي و اشتباهي از دست من ديده ايد مرا ببخشيد و مرا دعا كنيد تا گناهانم ان شاءالله در نزد خلق و خدا بخشيده شود و مرا در روز قيامت شفاعت كنيد
🌷 اگر من شهيد شدم مانند كوه استوار باشيد و گريه و زاري نكنيد چون گريه كردن شما دشمن را شاد مي كند و جسدم را اگر امكان داشت نزديك شهدا خاك كنيد و سوره احزاب آيه 23 با معني بنويسيد زياد تشريفاتي نباشد.
🌷امام حسين مي فرمايد «ان الحيواه عقيده و جهاد» زندگی عقيده است و جهاد براي او. علي(ع) مي فرمايد من حصاري دور قلبم كشيده ام و خودم دربان آن هستم كسي غير از خدا به درون آن راه نمي دهم.
ملت قهرمان ايران امام را تنها نگذاريد اگر خدا ناكرده امام تنها باشد اسلام در خطر است و راه امام كه راه اسلام است برويم تا حضرت مهدي(ع) ظهور كند.
خدايا تا ما را نيامرزيدی از دنيا مبر.
خدايا تو چگونه زيستن را به من ياد بده چگونه مردن را خود خواهم آموخت.
خدايا ما را هدايت كن...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی بسیار زیبا و تکان دهنده از شهدا
😢😭
🖇ببینید و نشر دهید
شهیدان زنده اند✨
اللهم ارزقنا توفیق الشهادت🤲
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" احمد بوته کن" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩#قرائت_زیارت_عاشورا
🕯️به نیت شهید "احمد بوته کن"
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا 💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
May 11
#توسل
#کرامات_شهدا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود.
@hasbiallah2 👈آیدی خادم شهدا
➡️@motevasselin_be_shohada
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
ارسالی اعضای محترم کانال⤵️
سلام و عرض ادب
خدا رو شاکرم که باز هم لطفش شامل حال من بنده گنهکارش شده و با گروه متوسلین شهدا آشنا شدم و اعتقادم بر این است که هیچ چیزی اتفاقی نیست و حتما دلیلی داره
من از اول ختم چله این دوره با کانال خوب شما آشنا شدم و بعد از خدا از شما سپاسگزارم بابت تشکیل این کانال که باعث نزدیکی دل و قلب ما با شهدا شده است
الحمدالله کرامات شهدا روزی من هم شد
تقریبا یک ماه پیش من افتادم زمین و کمرم آسیب دید و از همان زمان من توی ناحیه لگن درد داشتم و اوایل گفتم استراحت کنم خوب میشه ولی متاسفانه روز به روز حالم بدتر و دردم شدیدتر میشد تا اینکه روز سه شنبه نوبت دکتر گرفتم و رفتم کلنیک جهت ویزیت که بخاطر قطع بودن سیستم ها پذیرش انجام نشد و برگشتم خونه با درد شدید لگن و تقریبا راه رفتن برام خیلی سخت شده بود
نماز مغرب و عشا رو خوندم خیلی ناگهانی یاد *شهید صالحی خوانساری* افتادم و به دلم افتاد که چون روز سه شنبه س و یاد شهید افتادم بی حکمت نیست. متوسل شدم به این شهید و سوره یاسین رو به نیابت از ایشون قرائت کردم و به این شهید بزرگوار از درد شدیدم گفتم
خدا گواهه به روح خود شهید قسم وقتی بلند شدم رو به قبله سلام دادم برگشتم سمت حرم امام رضا علیهالسلام سلام بدم یه لحظه متوجه شدم من اصلا دردی در لگنم احساس نکردم چند قدم راه رفتم دیدم هیچ اثری از درد نیست
خدا رو هزاران مرتبه شکر دردم تسکین پیدا کرده و دلم بیشتر به شهدا نزدیک شده و اعتقاد قلبیم به شهدا بیشتر شده
شرمنده طولانی شده خواستم احساس خوب خودمو با عزیزان با اشتراک بذارم 🌺🌺
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
سلام علیکم.من اولین بارمه چله ی شهدا گرفتم ولی از وقتی با کانالتون آشنا شدم با لیست شما هر روز زیارت عاشورامو میخونم.وبنده هم حاجت گرفتم از شهدا.خیلی حرفا برا گفتن دارم که با پیام خیلی نمیشه ولی منو خود شهدا دعوتم کردن به این گروه.که تو خوابم یه عالم بزرگواری اومد و گفت که برو به شهید هادی و شهید نوید صفری و شهید صدرزاده متوسل شو فردا صبحش من باکانال شما اشنا شدم.خدا خیرتون بده.از شهید خوانساری عزیزهم شفای دخترمو گرفتم پاش مشکل داشت ولی بعد یه هفته که شروع کردم یس خوندم بهتر شد والان انشاالله این سه شنبه هم بخونم که میشه سه تا سه شنبه کاملا پاش خوب شده.خیلی ممنونم که منو بیشتر با شهدا که واقعا دوستشون دارم آشنا میکنید.و بازهم انشاالله نذر میکنم تا جایی که امکانشو دارم برا شهید خوانساری هر هفته بخونم.🌹
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای حاجت، روزهای سه شنبه این عمل را انجام دهید
از کرامات شهید سید مجتبی صالحی خوانساری
✅حتما ببینید
و برای حاجت دارها بفرستید
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💐#مجید_بربری
#قسمت_58
وقتی خواستم نیسان رو بفروشم،خلافیش یک میلیون و ششصد هزار تومان شده بود،بابت مدتی که دست مجید بود.بهش گفتم:میخوام ماشین رو بفروشم،خلافیش رو هم گرفته م.
_خب به من چه؟
_یه ساله که دست تو بوده.اینقدرم خلافیش شده!
_چرا به من میگی؟
_یه ساله دست تو بوده.نزدیک دو میلیون خلافی داره!
_به من ربطی نداره.خودت ببر بده!
وقتی مجید شهید شد،من و مهرشاد دوره افتادیم ببینیم به کسی بدهکار است یا نه.حاج مسعود اولین نفر بود.وقتی رفتم پول قلیون های مجید رو حساب کنم،گفت:
_قهوه خونه من،مال مجیده.من بهش بدهکارم.مجید میاومد،دویست نفر هم دنبالش می اومدن.
بعدا فهمیدم که حاجی از مجید پول نمی گرفته و مجید هم پول نمی داده.یه بار مهرشاد آپاندیسش درد گرفت و رفت بیمارستان عمل کرد.گاهی من می رفتم پای تختش،گاهی هم مجید.یه روز مجید رفت و من هم بعدش رفتم.از راهرو سمت اتاق مهرشاد می رفتم،به جای بوی الکل و آمپول و داروها،بوی تنباکوی ی میوه ای به مشامم خورد.تعجب کردم.فکر کردم احتمالا این بو،از قهوه خونه توی دماغم مونده.هرچی به اتاق مهرشاد نزدیک تر می شدم،بوی تنباکو بیشتر میشد.حدس هایی میزدم،ولی گفتم با چشم خودم ببینم.از لای در اتاق که نگاه کردم،دیدم دود و دمی که توی بیمارستان راه افتاده،کار مجیده.دوتایی،دایی و خواهرزاده در اتاق رو بسته بودند و قلیون می کشیدند.مجید قلیون رو کنار یکی از تخت ها گذاشته بود و به یه بیمار دیگه،که پاش شکسته بود،گاهی یه پک میداد،تا به قول خودش؛((بزنه به بدن!)).از این کارها زیاد میکرد،ولی هیچ وقت اطراف مواد مخدر نرفت.
#داستان_زندگی_حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💐#مجید_بربری
#قسمت_59
زمستون سال هشتاد و نه،آبجی مریم زنگ زد.نگران بود و با گریه سرم داد می کشید؛
_حسن کجایی؟خودت رو برسون!مجید رو دیدم با چندتا از مواد فروش ها،بگو و بخند راه انداخته بود.بدبخت شدم،حالا چه خاکی به سرم بریزم !
_آبجی این حرفا نیست!مجید اهل هرکاری باشه،دور این یه قلم خلاف نمیره.حالا یه سلام و علیکی باهاشون کرده،دلیلِ معتاد شدن نمیشه.
_داداش!گفت من از این به بعد،با همین ها نشست و برخاست دارم،تا شماها اینقدر به من گیر ندید!
_من از بچه ها می پرسم ببینم،با کی نشست و برخاست داشته.هر کی بخواد تو فکر معتاد کردن مجید باشه،زنده ش نمیذارم.سلام منو هم بهش برسون.بگو خونت پای خودته!تا خیال نکنه هر غلطی که دوست داشته باشه،میتونه بکنه و کسی هم کاری به کارش نداره.
_تو رو خدا داداش یه کاری بکن.
_از بس بهش گیر میدی،شاید میخواسته تو رو حرص بده.
یه تکونی خورده بودم البته.پیش خودم گفتم:نکنه مجید رو معتادش کنن!تلفن را برداشتم و به هرچی مواد فروش یافت آبادی بود،زنگ زدم.به آدم هایی که بعدها،یکی دوتایشان حبس ابد خوردن و یکیش هم اعدام شد.ازشون می پرسیدم؛کی جرأت کرده با خواهرزاده م بشین پاشو راه بندازه و معتادش کنه؟از بین اون چهل پنجاه نفر،هیچ کدومشون جرأت نداشتند بگن با مجید برو و بیا دارند.تا دو سه روز مجید جلو چشمم آفتابی نمیشد. دستم آمد؛مجید فقط یه سلام و علیکی با اونها داشته و تمام.هیچی هم در کار نبوده.اونم برا این که آبجیم کمتر بهش گیر بده.چند روز بعد سوار ماشین مهرشاد بود. سر میدون بهش رسیدم،با ماشین پیچیدم جلوش.ماشین رو روشن گذاشتم و پریدم بیرون.تا از ماشین پیاده شد،گرفتمش و یه کشیده آب دار خوابوندم تو گوشش.جیکش در نیومد.نخواست سیلی را پس بده.اخلاقش همین بود؛توی دعوا ،من یا مهرشاد هرقدر که سرش داد می زدیم،واسه این که دعوا ختم به شرّ نشه،صداش در نمیاومد.بعدِ اون روز،نه دیدم و نه شنیدم که با موادفروش یا آدم معتاد ،خیلی صمیمی بشه.اما نگفته نمونه؛دست جماعت معتاد رو،به هر طریقی که می تونست ،می گرفت تا شاید ترک کنند.پول دستی نميداد که خرج مواد کنند.اما کمک های دیگری میکرد،توی یکی از غذاخوری ها حساب دفتری داشت.سپرده بود به چندتا معتاد ؛بعضی از شب ها به حساب مجید،برن اونجا غذا بخورن.گاهی شب ها هم چند پرس غذا میگرفت و در خونه ی فقرا میفرستاد و آخر ماه که میشد،همه را با غذا خوری حساب می کرد.
#داستان_زندگی_حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ی
حاج_مهدی_سلحشور
از سیدابراهیم 😍
شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کرامت سردار شهید🕊🌹
#حسین_رضایی
شادی روح همه شهدا صلوات...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝