📚معرفی کتاب:
《#پسرک_فلافل_فروش》
🖇این کتاب زندگینامه شهید مدافع حرم #هادی_ذوالفقاری و خاطرات این شهید را به تصویر می کشد. این جوان به شهید ابراهیم هادی علاقه بسیاری داشت.
💕 ابراهیم هادی جوانی با اخلاق بود که زندگی و شهادت او برای همه ما الگو شد. کتاب پسرک فلافل فروش را بخوانید تا بیشتر با شخصیت و روحیات یک شهید جوان آشنا شوید.
♻️کتاب شهید هادی ذوالفقاری؛
کتاب حاوی مجموعه خاطراتی از خانواده و جمعی از دوستان و آشنایان این شهید در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است .
📝نسل سوم انقلاب ما اگر چه ابراهیم هادی ندارد، جوانانی دارد که کپی برابر اصل شهدای جنگ ایران و عراق هستند، کپی برابر اصل شهید هادی. اما حکایت این مجموعه به جوانی اختصاص دارد که علاقه ی عجیبی به شهید #ابراهیم_هادی داشت. همیشه سعی میکرد مانند ابراهیم باشد، تصویری از او را جلوی موتورش و در اتاقش زده بود. با اینکه بعد از جنگ به دنیا آمده بود و چیزی از آن دوران را ندیده بود، ولی شهدا را خوب می شناخت.
#کتاب_پسرک_فلافل_فروش
#شهید_هادی_ذوالفقاری🌷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_پنجاهم
🌟....براي همين رويش را ازمابرگرداند و بيرون جاده را نگاه مي كرد.
✳به كربلا كه رسيديم، ما با هم به زيارت رفتيم.
🔗اما هادي مي گفت: اينجا جاي زيارت دسته جمعي نيست. هركي بايد تنها بره و تو حال خودش باشه،
💟ما هم به او محل نمي گذاشتيم و كار خودمان را مي كرديم!
🔘در مسير برگشت، باز همان روال را داشتيم. شوخي مي کرديم ميخنديديم.
✳هادي مي گفت: من ديگر با شما نمي آيم، شما قدر زيارت امام حسين آن هم شب جمعه را نمي دانيد.
⭕اما دوباره هفته ي بعد كه به شب جمعه مي رسيد از من مي پرسيد؟ كي ميري كربلا؟
✴هادي گذرنامه ي معتبرنداشت،براي همين، تنها رفتن برايش خطرناك بود.دوباره با ما مي آمد و برمي گشت.
✳اما بعد از چند هفته ي ديگر به شوخي هاي ما توجهي نداشت. او براي خودش مشغول ذكر و دعا بود.
🔆توي كربلا هم از ما جدا مي شد.خودش بود و آقا ابا عبدالله .
⭕بعد هم سر ساعتي كه معين مي كرديم مي آمد كنار ماشين. روزهاي خوبي بود. هادي غير مستقيم خيلي چيزها به ما ياد داد.
🔶يادم هست هادي خيلي آدم ساده و خاکي بود. در آن ايام با دوچرخه ازمحل مؤسسه به حوزه ي علميه مي رفت.
🔳براي همين از او ايراد گرفته بودند. مي گفت: براي من مهم نيست كه چه مي گويند.
🔴مهم درس خواندن و حضور در كنار مولا علي است.
🔶مدتي كه گذشت از كار در مؤسسه بيرون آمد! حسابي مشغول درس شد.
🔘عصرها هم براي مردم مستحق به صورت رايگان كار مي كرد.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_پنجاه_و_یکم
✳.....به من گفت: مي خوام لوله كشي ياد بگيرم ‼
🔳خيلي از اين مردم نجف به آب لوله كشي احتياج دارند و پول ندارند.
🔆رفت پيش يكي از دوستان و كارلوله كشي هاي جديد با دستگاه حرارتي را ياد گرفت.
💟آنچه را كه براي لوله كشي احتياج بود از ايران تهيه كرد. حالا شده بود يك طلبه ي لوله كش‼
✴يادم هست ديگر شهريه ي طلبگي نمي گرفت. او زندگي زاهدانه اي را آغاز كرده بود.
🔗يک بار از او پرسيدم: تو كه شهريه نمي گيري، پس براي غذا چه ميكني؟
♦گفت: بيشتر روزهاي خودم را با چاي و بيسكويت مي گذرانم‼
🌟با اين حال، روزبه روز حالت معنوي او بهتر مي شد.
🔶از آن طلبه هايي بود كه به فكر تهذيب نفس و عمل به دستورات دين هستند.
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
✍ ادامه دارد ...
🌷گره گشایی🌷
یادم هست در خاطرات ابراهیم هادی می خواندم، که همیشه دنبال گره گشایی از مشکلات مردم بود. شهید والا مقام هادی ذوالفقاری هم دقیقا چنین شخصیتی داشت.
✅او حتی اگر شده گاهی قرض می کرد و مشکلات دیگران را حل می کرد. اگر می فهمید کسی مشکلی مالی دارد سریعا برای حل کردن آن اقدام می کرد..
✳️با خودم که فکر می کنم، ابراهیم هادی خیلی خوب توانست خلق و خوی علوی خود را در نسل سوم انقلاب نهادینه کند و آن ها را به سوی مسیری که خود رفت بکشاند.
💐به راستی چقدر این خلق مشکل گشایی ابراهیم را در خود نهادینه کرده ایم!
پسرک فلافل فروش همان #شهید_هادی_ذوالفقاری است که متولد 67 بود. او که از عاشقان شهید هادی بود، با گرفتن رنگ و بوی ابراهیم، توانست این مسیر را خیلی سریع طی کند و به دیدار محبوب خود بشتابد...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد
🎙با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
🌤🌿
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
💚سلام به چهارده معصوم(ع):
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ
🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ
🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي
🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ
🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري
🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
8⃣1⃣هجدهمین چله ی؛
🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد
🌤کانال متوسلین به شهدا🌤
🖇 امروز "#چهارشنبه 9خرداد ماه"
📌#روز_بیستوهشتم چله
《هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید امروز》
🌻شهید والامقام
"#قربانعلی_عرب" 🌷🌷🌷
معرف: ناشناس 🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
➡️@motevasselin_be_shohada
سردار شهید قربانعلی عرب🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۳۶
محل ولادت: روستای مارکده_شهرکرد
مسئولیت: جانشین عملیات لشگر امام حسین ع و مسئول محور جاده خندق
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۲/۱۲
محل شهادت: منطقه عملیاتی بدر
مزار: گلستان شهدای اصفهان
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝متوسلین به شهدا💝
🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
🔰زندگینامه شهید قربانعلی عرب
💐🍃عید قربان سال 1336، در روستای مارکده شهرکرد کودکی متولد شد که خانواده اش به عشق مولای متقیان و اهل بیت (ع) نام او را قربانعلی نهادند. 6 سال بعد پدر، دار فانی را وداع گفت و شرایط زندگی ، قربانعلی را از ادامهتحصیل بازداشت. او همراه خانواده به اصفهان هجرت نمود و به حرفه درب و پنجره سازی مشغولگشت. حس همدردی و بخشندگی باعث شد که قربانعلی از همان نوجوانی حاصل دسترنجش را بایتیمان و مستمندان تقسیم کند و خلق خوش و رفتار جذابش، اطرافیان را به سمت او و عقایداسلامی اش می کشاند.
🌺🍃در سال 1356 برای انجام خدمت سربازی به پیرانشهر اعزام شد و پساز اتمام آن دوره به حماسه آفرینان انقلاب اسلامی پیوست. سال های اول انقلاب بود که همدم و همراز خویش را یافت و زندگی مشترک را آغاز نمود و صاحب سه فرزند شد. عشق به امام (ره) و هدف بزرگ ایشان در سراسر وجود قربانعلی ریشه دواند و او را به کوه های کردستان کشانید تا در مقابل ضد انقلاب از میهن اسلامی دفاع نماید.
🌷🍃پس از آن راهی جبهه های جنوب شد و به صف رزمندگان انقلاب پیوست. او در حفر کانال خط شیر که به پیروزی اولین عملیات منظم سپاه اسلام با نام “فرماندهی کل قوا خمینی روح خدا (ره )” انجامید ، نقش مؤثر و حضور فعال داشت و از آن پس مأمنو مأوای خویش را در جبهه ها و نزد بسیجیان یافته، روز به روز بر بار تجربیاتش نکته ای می افزود.
🌸🌿استعداد بارز او در مسائل نظامی و تاکتیکی، باعث شد مسؤولیت های بیشتری بر عهده اش بگذارند تا اینکه به عنوان جانشین عملیات لشگر امام حسین (ع) و مسئول محور(جاده خندق) انتخاب گردید و سرانجام در دوازدهم اردیبهشت سال 1364 در جاده خندق (منطقه عملیاتی بدر) به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
🌿✨🌿✨🌿✨🌿
🌹برادر شهید قدیر علی عرب؛
رهبر انقلاب فرمودند به خانواده شهید عرب سلام مرا برسانید همچنین به تک تک اهالی آبادی تان...، سردار شهید عرب، "مالک" لشگر امام حسین (ع) بود.»
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🌿✨🌹🌿✨🌹🌿
🔷خاطراتی از شهید قربانعلی عرب:
✨سیرت واقعی
قربانعلی به وجود امام خمینی (ره) عشق می ورزید و برای دیدار ایشان لحظه شماری می کرد. یکبار توفیق حاصل شد و او به دیدار خصوصی حضرت امام (ره) نائل گردید. هنگامیکه به سوی اطاق قدم برمی داشت، هر آن تپش قلبش بیشتر و آتش وجودش سوزان تر می شد. به ورودی اتاق رسید اما ایستاد و جلو نرفت، همه همراهان از عشق او به دیدن روی امام آگاه بودند و از این عمل قربانعلی متعجب شده بودند.
«چرا داخل نمی شوی؟ مگر نمی خواستی ایشان را ببینی و به دست بوسی شان بروی ؟»
قربانعلی سر به زیر انداخت و آهسته گفت: «می ترسم امام چهره واقعی مرا ببینند و به سیرتم پی ببرند. من از سیرتم شرمسارم و نمی خواهم امام ناراحت شوند …»
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✨باغبان گلها
سال های جنگ بود و قربانعلی مجروح از گلوله کینه توزانه دشمن در بیمارستان بستری شد. یکبار از صدا و سیما برای مصاحبه به بیمارستان آمدند تا با آقای عرب مصاحبه کنند اما قربانعلی نپذیرفت و به نوجوان کنار دستش اشاره کرد تا با او مصاحبه کنند، خبرنگار پرسید:چرا؟ و او پاسخ داد:«کار را همین نوجوان ها و بسیجی ها انجام می دهند ما هیچ کاره ایم، خبرنگار به سمت تخت نوجوان رفت و سؤالاتی پرسید:«مصاحبه تمام شد خبرنگار از نوجوان پرسید:«آقای عرب را می شناسی؟» بسیجی بی تأمل پاسخ داد:«او یکی از فرماندهان لشگر است من او را به اسم می شناسم ولی قیافه او را ندیده ام خبرنگار آقای عرب را به او نشان داد بسیجی شرمزده سر به زیر افکند زیرا عرب همان فردی بود که در طول دوران درمانش بیشتر کارهای شخصی او را انجام می داد. عرب مردی کامل بود انسانی وارسته از مادیات دنیا، همیشه بچه های رزمنده را به نام آقای گل صدا می کرد گرچه برای تمام آنانکه او را می شناختند او بهترین گل دنیا بود.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✨جهاد اکبر
اواخر سال 1363 بود که یک روز مرا صدا کرد و گفت: «تصمیم دارم از لشگر امام حسین(ع) بروم و در جای دیگری مشغول خدمت شوم. جایی که غریبه باشم و کسی مرا نشناسد.» علت تصمیمش را پرسیدم و او پاسخ داد: «من سال ها در این لشگر بوده ام و تقریبا همه مرا می شناسند و احترام خاصی برایم قائلند. نگرانم که مبادا از خلوص نیتم کاسته شود و برای ریا، کارها را انجام دهم نه برای رضای خدا. اگر به جایی بروم که غریبه و ناشناخته باشم، دیگر این نگرانی وجود ندارد.» به او پیشنهاد کردم که با امام جمعه آبادان مشورت کند و موضوع را با ایشان درمیان بگذارد تا راهنمایی اش نماید. ایشان به قربانعلی دلگرمی و امید داده به او گفتند: «با قوت قلب و نیت پاک به کارتان ادامه دهید که رضای خدا در این است که در لشگر خودتان باقی بمانید، تا از تجربیاتتان استفاده شود.»
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✨جواب شهدا
در منطقه بودم که خبر مجروح شدن قربانعلی را برایم آوردند. خود را به بیمارستان رساندم و چند روزی کنارش ماندم. او با وجود اینکه زخم ها و جراحات عمیق و زیادی در بدن داشت، لب به شکایت و ناله نمی گشود. تنها چیزی که از زبانش نمی افتاد، ذکر خداوند و درود و سلام بر اهل بیت (ع) بود. در یکی از روزها استاندار اصفهان همراه هیأتی برای عیادت از او به بیمارستان آمدند و در مورد حماسه آفرینی ها و فداکاری های قربانعلی صحبت کردند و او را مورد تکریم و تمجید قرار دادند. پس از رفتن آنها، دیدم که چشمان قربانعلی پر از اشک شده و او به شدت گریه می کند. پرسیدم: «چرا گریه می کنی؟ مگر فراموش کردی که گریه برای بخیه هایت مضر است؟» پاسخ داد: «من با چشم خود شهادت و رشادت رزمندگان را در شب عملیات دیده ام و بسیاری از آنها در کنار خودم به شهادت رسیدند. کار اصلی بر دوش آنهاست آن وقت نام و افتخارش را به من می دهند. آخر فردای قیامت چگونه جواب شهدا را بدهم؟!»
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✨آقای گل
بهش میگفتند: «اوستای عرب» همه کاری بلد بود. از زدن دکل دیدهبانی گرفته تا کندن خندق تا تو دل عراقیها. وقتی خواسته بودند مسجد چهارده معصوم را در شهرک دارخوئین بسازند، عرب شده بود پیشقدم. اسم ماشینهای آجر و بلوک و سیمان را گذاشته بود ماشین ثواب و خودش هم شده بود بنای مسجد. سعی میکرد اولین کسی باشد که خودش را به ماشین ثواب میرسونه.
از اولین کسانی بود که جلوی دشمن خط شیر را راهاندازی کردند و به راستی که چه اسم قشنگی خط شیر، خطه شیرمردان، و قربانعلی هم جزء آنها بود .
وقتی اومده بود جنگ، با یک خانواده جنگزده اهوازی آشنا شده بود. قربانعلی که دلش مثل گنجشک؛ فهمیده بود که آن خانواده خانه ندارند؛ خانواده خودش را به خانه پدری برده بود و خانه هفتاد متری خودشان را به آنها داده بود. آخر تو مرامش ایثار و گذشت موج میزد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌺🌿✨🌺🌿✨🌺🌿
📝✨وصیت نامه سردار شهید قربانعلی عرب
🌷خداوندا تورا شکر می کنم که مرا انسان آفریدی و تورا شکر می کنم که به من این نعمت بزرگ راعطا کردی که دین مبین اسلام را اختیار کنم و تو را شکر می کنم که راهنمای مرا قرآن کریم و رسول گرامیت(صلی الله علیه وآله) وائمه اطهار(علیهم السلام) قرار دادی.
🌷خداوندا نور ایمانت را در قلب ما منور کن تا بتوانیم در تاریکی ها از آن استفاده کنیم.
خداوندا لذت ایمانت را برما بچشان که لذت ایمان تو بهترین نعمت است که به بنده ات می دهی.خداوندا مرگ مرا شهادت در راه خودت عطا بفرما و موقع شهادت به جای ناله با ذکر خودت و چهره خندان ببر.
🌷خدایا بقیه عمر مرا توفیق خدمتگزاری در راه اسلام عطا بفرما.
خداوندا لذت عشق عبادت هایت را به ما بچشان که بهترین لذت هاست.
🌷خدایا تورا شکر می کنم که مرا در عصری عمر دادی که رهبری آن پرچمی را برداشته است که امام حسین (علیه السلام) برداشته بود.
🌷خداوندا تورا شکر می کنم که مرا دنباله رو امام حسین(علیه السلام) قرار دادی.
خداوندا مرا بنده شکرگزارت قرار بده. خداوندا تورا شکر می کنم که بزرگترین نعمت هایت را به من عطا کردی که شیعه علی(علیه السلام) باشم.
🌷خداوندا از تو می خواهم که در این جهاد مقدس که رضای تو در آن است به نام الله کمکم کنی که با شور و شوق زیادتر کار کنم.
خداوندا من عمری را در غفلت و نادانی و جاهلیت گذرانده ام، خدایا به بزرگی و بخشندگی و مهربانی تو که توبه پذیر و بی نیازی امیدوارم.
🌷خداوندا تورا شکر می کنم که امام خمینی(ره) نایب برحق امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
ای مردم زمانه، زمان تاریکی است و خداوند متعال برما مسلمانان منت نهاد و برما نوری عطا کرد که بتوانیم این نور را برداشته و از تاریکی ها گذر کنیم و به روشنایی برسیم و این نور عزیز، امام است.
🌷خدایا تورا به بزرگی ات قسم می دهم افسار ما را رها نکن که اگر رها کردی ما درنده ای هستیم از زبده ترین درنده ها.
خدایا هجرت کرده ام برای تو در جهاد مقدس با آنچه در توان داشته ام و این توان هم از خودت است و ما چیزی از خودمان نداریم.
🌷سخنی با خانواده:
من افتخار می کنم به چنین خانواده ای که دارم. می دانم با رفتن من اگر خدا قبول کند زندگی برای شما ناراحت کننده می شود ولی شما اقتدا به بانوی بزرگ اسلام و دختر عزیزش زینب(علیها السلام) نمایید و ما اگر هر دردی داشته باشیم درد بالاتر از آن را این خانواده دارند و داشته اند و این خانواده برایمان سرمشق است و به شماها یادآوری می کنم که هروقت دلتان گرفت یادی از این خانواده کنید و هرچه که خواستید از این خانواده بخواهید.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند کوتاه از سردار شهید قربانعلی عرب
شادی روح شهدا صلوات🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" قربانعلی عرب " نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃