eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
35.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
381 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله:12اسفند ✨پایان:21فروردین تبادل و تبلیغات نداریم❌ @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 کتابِ: 《》 🌹این کتاب پیرامون زندگیِ به قلم سعید عاکف می باشد و یکی از پرفروش ترین کتاب های دفاع مقدس به شمار می آید... این کتاب شرح حال انسانی وارسته است که قبل از انقلاب در روستای گلبوی کدکن از توابع تربت حیدریه به کار سخت و طاقت فرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجه‌های وحشیانه ساواک قرار گرفت... 🔸کتاب از چندین فصل و خاطرات بسیار تشکیل شده است و شروع کتاب با زندگینامه آن شهید بزرگوار است... 🌷چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی، به مناسبت‌های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد. گاهی آنقدر مطمئن حرف می زند که می گوید: اگر من در این عملیات شهید نشدم، در مسلمانی ام شک کنید! و از آن بالاتر اینکه به بعضی ها، از تاریخ و از محل شهادتش نیز خبر می دهد که چند روز بعد، همانطور هم می شود. از این دست وقایع اعجاب آور، در زندگی شهید برونسی بارها و بارها رخ داده است. 🌱🕊آنچه ما را به تأمل در زندگی این بزرگوار وا می دارد، رمز همین موفقیت‌های بسیارش است در زمینه های مختلف. در ظاهر امر، او کارگری بنا است که در دوران قبل از انقلاب، رنج و شکنجه ی بسیاری را در راه اسلام تحمل می کند؛ و در دوران بعد از انقلاب هم، که زمینه برای رشد او مهیا می شود، چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که زبانزد همگان می گردد و نامش حتی به محافل خبری استکبار جهانی نیز کشیده می شود... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🟣خاک های نرم کوشک🟣 آخرین آرزو ثابت کنم.» جالب بود که می گفت:« از خدا خواستم تا قبل از شهادتم این آرزو حتماً برآورده بشه...» بعدها چند بار دیگر هم این را گفت ولی توچند تا عملیات که همراش بودم، خواسته اش عملی نشد. تو عملیات والفجر یک باهاش نبودم اما وقتی. شنیدم مجروح شده، تشویش و نگرانی همه ی وجودم را گرفت. بچه ها می گفتند: «تیر خورده به گلوش» گلو جای حساسی است. حتی احتمال دادم شهید شده باشد. همین را هم به شان گفتم گفتند: «نه الحمدالله زخمش کاری نبوده.» «چطور؟» «ظاهراً گلوله از فاصله ی دوری شلیک شده، وقتی به گلوی حاجی خورده، آخرین حدود بردش بوده.» یکی از بچه ها پی حرف را گرفت: «بالاخره آرزوی حاجی برآورده شد؛ من خودم دیدم که رو یک تخته سنگ با همون خونی که از گلوش می اومد اسم مقدس بی بی را نوشت.....» اتفاقا آن روز قسمت شد وقت تخلیه مجروح،ها عبدالحسین را ببینم روی برانکارد می بردنش نیمه بیهوش بود و نمی شد باهاش حرف بزنی، زخم روی گلو را ولی خیلی واضح دیدم، و اثر خون روی ادامه دارد.... 🌷🌷🌷🌷🌷
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🟣خاک های نرم کوشک🟣 گروهان آرپی جی زن ها انگشت سبابه ی دست راستش را به بیمارستان که رسیده بود امان نداده بود زخمش خوب شود بلافاصله برگشت منطقه، چهره اش شور و نشاط خاصی داشت. با خوشحالی می گفت: «خدا لطف کرد و دعای من مستجاب شد دیگه غیر از شهادت هیچ آرزویی ندارم.» سید کاظم حسینی جوان رشیدی بود و اسمش« دادیر قال» موردش را نمی دانم ولی می دانم از گردان اخراجش کرده بودند. یک نامه دستش داده بودند و داشت می رفت دفتر قضایی همان جا توی محوطه حاجی برونسی دیدش از طرز رفتن و حالت چهره اش فهمید باید مشکلی داشته باشد. رفت طرفش. گفت: «سلام.» ایستاد جوابش را داد، حاجی پرسید:«: چی شده جوان؟» آهسته گفت: «هیچی منو اخراج کردن دارم میرم دفتر قضایی» حاجی نه برد و نه آورد، دستش را گرفت و باهاش رفت تو دفتر قضایی نامه اش را پس داد و گفت: «آقا من این رو می خوام ببرم.» گفتند این به درد شما نمی خوره آقای برونسی گفت:«شما چکار دارین؟ من می خوام ببرمش»..... آوردش گردان ادامه دارد.... 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اول رفته بود سراغ اهل بیت یک کارت نوشته بود برای امام رضا(ع) مشهد ، یک کارت برای امام زمان(عج) مسجد جمکران ، یک کارت هم به نیت حضرت زهرا(س) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه(س) قبل از عروسی بی بی اومده بود توی خوابش! فرموده بود: چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا عروسی شما نیایم؟ ببین همه آمدیم، شما عزیز ما هستی.. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای عجیب شال سبز و شفای بیماری از زبان مادر شهید معماریان 🔹دیدن این ویدئو را اولا ازدست ندهید و ثانیا به احترام شهدا تا آنجا که می‌توانید انتشار دهید . ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا