وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
《آل عمران آیه۱۶۹》
🌤🕊🌿
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣
9⃣ نهمین چله ی کانال متوسلین به شهدا
💫 امروز "چهارشنبه 17 اسفند ماه"
مصادف با ولادت باسعادت آقا امام زمان عج روحی له الفدا
📌روز " اول "چله صلوات و زیارت عاشورا
🌻اختصاص دارد به شهدای بی نام و نشان...شهدای عزیزِ گمنام و چهارده معصوم (ع)🌷
معرف: ناشناس🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام بر شهیدان گمنام✋
گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان
🌷🌷🌷🌷🌷
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥در طول تاریخ بشریت، انسانهایی بودهاند و هستند که از گرانقدرترین هدیهی الهی به ودیعت گذاشته شده در کالبد آنها، بهراحتی صرفنظر کرده
🕊 و این گوهر ارزشمند«جان» را در نهایت آگاهی و اخلاص با خالق خویش معامله نمودهاند که خداوند متعال در قرآن کریم «سوره توبه آیه۱۱۱» به این موضوع مهم اشاره دارد.
🌻🍃چه معاملهای را میتوان سراغ داشت که خریدار آن خدای متعال و فروشندگان آن افراد پرهیزکار و صالح و متاع مورد معامله نیز جان آدمی گران قیمتترین کالای زندگی باشند.
🍀 تجارت بسیار بزرگی که هر سه وجه آن یعنی خریدار، فروشنده و کالای مورد معامله در نهایت کمال و پسندیدهترین حالات ممکنه خود قرار دارند. وه! که چه سعادتی!
🕊🌷«خوشا به حال آنانی که در این قافله نور جان و سر دادند.»
در قرآن کریم آیات متعددی درباره چیستی و چرایی، آثار و فضائل«جهاد و شهادت» بیان شده (مواردی چون حیات و زنده بودن شهیدان، نائل شدن به رحمت و مغفرت الهی، بخشش گناهان شهید و داخل شدن در بهشت) است.
جالب است بدانیم، کلمات «شهید»، «شاهد» و «شهدا» در قرآن کریم ۷۲ بار در ۹ سوره(بقره، آلعمران، نساء، انفال، توبه، حج، احزاب، محمد، صف) آمده است؛ یعنی به اندازه شهدای کربلا.
«وجه» و «وجوه» هم در قرآن ۷۲ بار استفاده شده است.
👌زیرا شهید نظر میکند به وجه الله.
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🍃🌷🍃🌻🍃🌷🍃🌷
شهدا همان انسانهای بزرگ و ارزشمندی هستند که برای جلب رضای معبود از همهی هستی و حق حیات خود در این دنیای فانی گذشتند و از نثار عزیزترین سرمایهی خود در راه جانان، دریغ نکردهاند
.در این میان برخی از این انسانها ناشناخته و گمنام باقی میمانند.
گمنامی و گمنام بودن در سیره، روش و منش اسلامی از فضیلت والا و خاصی برخوردار بوده و روایات بسیاری درباره انسانهایی که خود را به چنین خصلتی ملزم دانستهاند، آمده است.
شهید گمنام گرچه نام و نشانی ندارد اما همه او را به مردانگی غیرت میشناسند.
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🍃🌷🍃🌻🍃🌷🍃🌷
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌤حکایت عاشقی هنوز ادامه دارد؛ هر مزار، هر شهید یک حکایت است از روزهایی که دور نیستند اما غبار فراموشی رویشان نشسته است.
🕊 این وسط آدمهای عاشقی هم هستند که تک و تنها غبار را پس میزنند. غبار که کنار میرود، فکه و سوسنگرد و دهلاویه دوباره جان میگیرند.
💫سلمانیه و شلمچه و هور الهویزه زنده میشوند و زمان میشود به وقت همان سالهای گلوله و آتش و خمپاره ؛ همان سالهای عاشقی.
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🕊☘🔆♥️🔆☘🕊🌷
🌻سیده خانم مادر شهیدی است که دلش هنوز با پسرش است، پسرش محمد 22 فروردین 1362 پرکشید سمت آسمان و جاویدالاثر شد.
🕊جوانی که سال 61 وقتی رفت جبهه 17 ساله بوده و وقتی شهید شده 18 ساله. محمدرضا هنوز هم همان جوان 18 ساله است.
گذشت روزگار، فقط سیده خانم را پیر کرده، صورتش را چروک انداخته و سوی چشمهایش را کمتر کرده. اما حریف عشق این مادر به فرزندش نشده، همین است که سیده خانم، قطعه شهدای گمنام را رها نمیکند، همیشه اینجاست و بساط عشق و عاشقیاش برپا.♥️
🥀سیده خانم هم مثل خیلی از مادران شهدای جاویدالاثر، دلش یک سنگ مزار میخواسته، مزاری که یک تکه استخوان هم که شده از جوان رعنایش، در آغوش داشته باشد.
⚘🥀⚘🥀⚘🥀⚘
به ارواح طیبهی شهدای گمنام
و به چشم ها و دل های منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستیم و فضل و رحمت فزایندهی پروردگار را برای همهی آنان مسألت میکنیم.🌹
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
📚معرفی کتاب:
《شهید گمنام》
کتاب شهید گمنام از انتشارات ابراهیم هادی است که در آن از (۷۲ تن از شهدای گمنام و جاویدالاثر روایت میکند.)
🕊💫شهدایی که خانواده های آنها سخت در اشتیاق آنها هستند اما....
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣🥀تو خاک ما ستاره هایی دفن اند
که دلشون می خواست معما باشند...
دست تو شناسنامه هاشون می بردن
تا که شناسنامه ی ماها باشند...😔
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به "چهارده معصوم(ع) و شهدای عزیز گمنام"
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩قرائت زیارت عاشورا
🕯️به یاد "شهدای گمنام" همنوا با امام زمان(عج)💚
╼═══•❅✿•❁•✿❅•═══╾
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
♥️مژده به دل ها دهید، مژده که نور آمده
از دمِ جان پرورش، عرش به شور آمده
صورتِ او از نبی، سیرتِ او از علی
عَنبرِ گلزارِ او شد هَوسِ هر دلی
وَز نفسِ جاری اش صبحِ سعادت دمید
جاءَ اَناالحقّ او بر همه دل ها رسید
نیمه ی شعبان بوَد موسمِ عنبرفشان
خوشتر از این عید نیست در نظرِ عاشقان
#روز_امید🎊 🔆✨
#میلاد_امام_زمان(عج)🌺✨
#مبارک_باد🎉🎊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫ کلیپ «ظهور رخ خواهد داد اگر...»
🎙️ استاد پناهیان
🤲 اگه امام زمان تا حالا نیومده چون مضطرانه دعا نکردیم...
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای دردام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت31 🎬
من:خاله هاجر منم سلما ,چرا میزنی؟
لیلا هم دیگه هق هقش هوا شده بود.
ام عمر:من خاله ی تو نیستم عفریته,من ام عمرهستم,مادر عمر,همونکه توی چشم سفید دست رد به خواسته ی دلش زدی وبرای انتقام از تو به جنگ تمام ایزدیهای مغرور وکافر به روستاهای ایزدی اطراف, حمله برد ویک ایزدی کافر اورا شهید کرد....ودوباره افتادبه جانم وتا زمانی که خسته نشد ,دست اززدن نکشید.
ابوعمر خنده تمسخرامیزی کردوبه زیرزمین خانه اشاره کرد وگفت:آنجا محل اقامت شماست ,البته پراز خرت وپرت واشغال است ,زود بروید وبرای خودتان جایی باز کنید.
لنگ لنگان در حالی که لیلا دستم راگرفته بود وارد زیرزمین شدیم,معماری خانه های این محله شبیهه به هم بود ,یعنی خانه ابوعمر هم دقیقا نقشه خانه ماراداشت وهمین باعث میشد بیشتر وبیشتر احساس تألم وغصه کنیم.
داخل زیرزمین هیچ جای خالی نبود,با کمک هم ,دستهایمان راباز کردیم وشروع کردیم وسایل یک طرف را به ان طرف حمل کردن وروی هم انباشته کردن ,بالاخره یک گوشه, اندازه ی خواب دونفر جابازشد واز داخل وسایل زیرزمین تکه حصیری کهنه پیدا کردیم وبه جای,قالی وتشک و..زیرپایمان انداختیم.
خورشید غروب کرده بودومادرتاریکی محض درسکوتی سنگین نشسته بودیم وهرکدام درافکارخودغرق بودیم,بس که این چندروز گریه کرده بودیم,انگار چشمه ی اشکمان خشکیده بود , باید تغییری دراین وضعیت میدادم بلندشدم وبرق زیرزمین را روشن کردم.
لیلا:سلما خاموشش کن ,یه بارمیبینی اومدن وهمین را بهانه کردن ودوباره اذیتمان میکنند...
من:بزار روشن باشه,انگاری یادشان رفته ماهم هستیم.
نزدیک نیمه شب بود هیچ کس به ما سری نزد وما هم میترسیدیم که حتی به توالت برویم..گرچه احتیاجی هم نبود چون آدمی که هیچ نخورده لاجرم به قضای حاجت هم احتیاج ندارد اما من باید نمازمیخواندم.
چون امکان رفتن به توالت نبود,تیمم کردم .
لیلا این چندروزه متوجه شده بود که شیعه شدم ,پس گفت تا هیچ کس نیامده نمازت رابخوان...
سریع شروع به خواندن کردم.
بعدازنماز ,کنارلیلا دراز کشیدم ودیگر چیزی نفهمیدم.
وای کاش میمردم وصبح فردا رانمیدیدم وشاهد حوادث غمبارش نمیشدم.
#ادامه_دارد ..
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای دردام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت32 🎬
همانند شبهای قبل با تکرار دیدن صحنه ی سربریدن پدرومادرم وهق هق های لیلا ازخواب پریدم...صدای اذان صبح بلند شد....انگار با این اذانها میخواستند بگویند ما مسلمان راستین هستیم.
لیلا رادربغل گرفتم ومحکم به خودم چسپاندم وشروع به نوازش سرش کردم:گریه نکن عزیزکم,گریه نکن خواهرکم ماهنوز همدیگر راداریم بایدعماد راپیداکنیم,طارق هنوز هست علی هنوز هست وبالاتر ازاین ما خدارا داریم.
دلم گرفته بود,خواهر نازپرورده من که ازمورچه هم میترسید ,امشب بین موش وسوسک وپشه و. ..بر کف خاکی زیرزمین همسایه به خواب رفت.عجب دنیایست....خدایا مپسند ازاین خوارتر شویم....خدایا به دادمان برس...
بازهم باتیمم نمازم راخواندم,دمدمه های صبح بود که صدای تلق تلق راه رفتن کسی برپله های زیر زمین باعث شد سریع بلند شویم وچادروروبنده هایمان رابپوشیم.
دربازشد وقامت ابوعمر درچهارچوب درنمایان شد,کلید برق رازد وتاچشمش به ما افتاد,قهقه ای زدوگفت:عجب زنده اید؟فکرکردم تاحالا مرده اید...عجب جان سختید ,مثل گربه هفت جان دارید,اگر جلوی چشمان من, پدرومادرم راکشته بودند تاحالا هفت کفن پوسانده بودم وبه طرف ما امد بایک دستش چادرلیلا وبادست دیگرش چادر من را کشید وگفت:شما کنیز من هستید ,لازم نکرده حجاب داشته باشید ,سریع بیایید بالا,باید کمک ام عمر کنید تا وسایل سفرش رامهیا کند....بعد خنده ای زد وارام ترگفت:بزار ام عمربرود...خانه که خالی شد باشما دوتا کارها دارم.....سریع ....درضمن دیگه به من عمو وابوعمر و...نمیگویید فقط اررررباب....متوجه شدید؟؟
سرمان رابه علامت تصدیق تکان دادیم ورفتیم بالا...
ترس تمام وجودم رافراگرفته بود,یعنی این کفتارپیر چه نقشه ی شومی درسرش داشت.
من مشغول اتوکردن کوله باری ازلباسهای ام عمرودخترانش وبکیر ,پسردیگرش که یک سال ازعمر کوچکتر بود شدم ولیلا هم ظرفهای کثیف رامیشست ,هیچکدام ازدختران ام عمرکه روزگاری باهم همبازی بودیم ,جلویمان ظاهر نشدند ,دلیلش رانمیدانستم اما ازاین موضوع خوشحال بودم...دوست نداشتم انها هم به چشم کنیز به ما نگاه کنند.
درحین کار صدای ابوعمروزنش رامیشنیدم که باهم صحبت میکردند.
ابوعمر:زن,شما باید زودتر میرفتید,مگه نمیبینید که دولت اسلامی حکم کرده اگر زنی بدون مردش ازخانه خارج شود درجا تیرباران میشود,میترسم روزی من یا بکیرنباشیم وشما مجبور به بیرون رفتن شوید وجانتان رااز دست دهید,با بکیر بروید...بکیر شمارا میرساند وفردا برمیگردد,میخواهم سلما را به بکیر هدیه کنم که دلش خوش,شود.
خدای من اینان که خود ازسینه چاکان دولت داعش هستند بازهم برای خانواده شان احساس امنیت نمیکنند,پس بدا به حال ما که ازجنس اینان نیستیم.
درهمین لحظات فکری به خاطرم رسید...درسته...بعدازرفتن ام عمروبچه هایش ما دونفر باابوعمر تنهاییم ,اگر فرصتی پیش بیاید با لیلا تنها شوم,باید نقشه ام رابه لیلا بگویم وخیالش را راحت کنم.
هرچه که بیشتر فکر میکردم,بیشتر ایمان میاوردم که ما میتوانیم کلک ابوعمر رابکنیم ,اری ارزوی کنیزی بکیر رابردلشان میگذارم ....
اگر قرار است که همش کشت وکشتار باشد چرااینبار یک خونخواری مثل ابوعمر نمیرد...
#ادامه_دارد ..
سید علی حسینی.mp3
15.08M
📗کتاب صوتی " نیمه پنهان ماه"
روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا
شهید والامقام سید علی حسینی🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣