🔰زندگینامه شهید احمدرضا ثقتی
🌺🌿به سال 1348 در شهر رشت ديده به جهان گشود و زير نظر پدري انقلابي و مذهبي تحصيلات ابتدائي و راهنمايي خود را با موفقيت چشمگيري به پايان رسانيد.
اوايل جواني او همراه بود با جنگ تحميلي. شوق بسيار در جهاد و جبهه رفتن در او بود اما اجازه پدرش شرط بود و او بخاطر كمي سنش ممانعت مي نمود.
مرام انقلابي او پاي او را از دوران كودكي به مسجد كشاند همان ميعادگاه سربازان امام زمان (عج) و تجلي گاه شهدا. كسي راز و نياز خالصانه او را و دعاي توسل خواندن او را كه خيلي علاقه داشت و كمك خانواده هاي شهدا و خانواده هاي فقير را فراموش نمي كند او از كساني نبود كه مهر سكوت بر لب زند و خلوت اختيار كند ظلم را ببيند و چشم بر هم نهد فشار را ببيند عليه آن نشورد درد را حس كند و در پي درمان او بر نيايد.
از صميم قلب به امام و شهدا عشق مي ورزيد و با قلبي مملو از اخلاص و ايمان و علاقه از دستورهاي آن حضرت تبعيت مي نمود راستي كه اخلاق پر جذبه اي داشت.
كسي نبود كه لحظه اي در كنارش بماند و شيفته اش نگردد نمي دانم اين جذبه از چهره نوراني او بود يا اخلاق روحاني او يا شيوه امر به معروفش بود.
شهيد بعد از گذراندن آموزش نظامي از طريق سپاه گيلان جبهه به جمع ياران گمنام صاحب الزمان(عج) شتافت و بعد از مدتي 20 ماه كه در جبهه بود در عمليات والفجر 10 با رمز يا رسول الله، در سمت مسئول گروهان مقداد در سن 19 سالگي در خرمال عراق به درجه رفيع شهادت نائل آمد و مانند مولايش ابا عبدالله الحسين عليه السلام بدون غسل و كفن به خاك سپرده شد.
و روحش به ديار عاشقان شتافت و چه زيبا گفت:« ميروم به پيش معشوق ، معشوقي كه همانا الله باشد. ميروم آنجا كه حسين زهرا(ع) مردانه رفته، ميروم جائي كه قاسم و علي اكبر رفتند، به جايي كه دوستان و عزيزان رفتند.
روحش شاد و یادش گرامی🌿🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
💐🌿✨💐🌿✨💐🌿
🔷 وصیت نامه شهید احمدرضا ثقتی عثماوندانی
بسمه تعالی
کربلا مدرسه مشق شهادت - پیام خون شهداء استقامت – بگو تو با الله - پیام ثارالله که ما به دیدار خدا می رویم - به جمع پاک شهداء می رویم –
پدر و مادرم خداوند اجرتان دهدوعزت وعظمت بر شمامژده داده است صبور باشید امروز دشمن خدا در مقابل مسلمین صف بسته اند باید بدان تاخت و حنفهای عنکبوت آنها را داغون و شر آگین آنان قطع نمود
پدر و مادر عزیزم مهربانم من شما را دوست دارم و امیدم به آن است که اجر عظیمی خداوند مهربان برای شما عنایت فرماید اجری که مکرر در قرآن مجید وعده داده برادران و خواهران من - خداوند شما را حفظ کند - و از شما می خواهم که سرباز دلیر و لایقی به اسلام و - امام خود باشید دست و صورت شما را می بوسم و همانطور دست و صورت شما پدر و مادر مهربانم را می بوسم که برای ما زحمتها کشیده و عاقبت آن زحمات به هدر نخواهد رفت.
از همۀ شما حلالیت می طلبم من نتوانستم خدمتی ارزنده برای شما بکنم – و سلام مرا به تمام وابستگان محترم خود و دوستان و برادران عزیزم برسانید خدا یا بعد از شهادت – از تو می خواهم اسلحه مرا بوسیله بندگان خالص تو برادر و خون این از خدا بی خبران بعثی را بگیر و خودت راه کربلا باز کن.
ای برادران عزیز و حزب الله - مخصوصاً برادران - هم پایگاهی - ای عزیزان - امام حسین (علیه السلام) در انتظار شماست با قلب هايی مملّو از محبت به خدا و اخلاص و توّجه به بيانات غیبی و تدبیر تفکر و تعمق در برنامه ریزی توان هرگونه فعالیت را از دشمن بگیرید و خداوند - شما را از اصحاب و یاران معصومین قرار دهد و شایستگی و فتح کربلا را بر شما ارزانی بخشد.
ما رفتیم ولی امید به اینکه دین خود را نسبت به مردم مستضعف و امام امت و نسبت به مرز اسلام اداء کرده باشیم -خصوصاً دین به سنگر که بوسیله جان سر دادن اداء می شود.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست
شادی ارواح طیبه شهیدان صلوات🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به چهارده معصوم(ع) و شهید والامقام احمدرضا ثقتی عثماوندانی
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩قرائت زیارت عاشورا
🕯️به یاد شهید احمدرضا ثقتی عثماوندانی
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
دوستانی که درخواست لینک کرده بودند جهت شرکت در چله کلیمیه وارد گروه زیر بشوند👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2551906560C3fd0c062cf
🔻امروز اول ذی القعده شروع چله هست
اول ماه ذی القعده تا دهم ماه ذی الحجه به #چله_کلیمیه معروف است و به گفته بزرگان دین، بهار حاجات هست.🌺🌿
💥این ۴۰ روز بسیار مبارک است؛ زیرا هم خداوند شخصی مانند حضرت موسی (ع) را برای عبادت در آن دعوت کرده است و هم شروع این اربعین با اولین ماه حرام است.
🔸️وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً؛
و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ۱۰ شب (دیگر) تکمیل کردیم؛ به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، ۴۰ شب تمام شد.»
آیه ۱۴۲ سوره اعراف
https://eitaa.com/joinchat/2551906560C3fd0c062cf
🔹🔸🔹🔸🔹
<<━━⊰♡❀💐❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀💐❀♡⊱━━>>
🇮🇷 #مزد_خون 🇮🇷
#بر_اساس_واقعیت
📖 قسمت سیزدهم
در همون مرحله ی اول از نوع سوال کردن پدر فاطمه خانم انگار تازه هفت خوان رستم دیگه ای شروع شده بود!!!
اینکه وضعیت مالی ام چطور ؟
وضعیت مسکن؟
و از این وضعیت هایی که طرف با داشتن سه تا بچه هم هنوز وضعیت این مسائلش براش مشخص نیست رو ، به طور واضح میخواست من پاسخگو باشم!!!
که البته در نقش پدر حرفش به جا هم بود، حالا منِ مفلوک کل دارایی داشته ام فوق فوقش چند ده تا کتاب میشد و تمام!!!
از اونجایی که در کنار این چیزی های نداشتم ذره ای شعور و عقل پنهانم رو بکار بردم و گفتم: من تمام تلاشم رو می کنم که برای دختر شما کم نگذارم و این مسئولیتیه که خود خدا به ما محول کرده و ضمن اینکه ما که طلبه ایم و درس دین میخونیم و میدونیم دین تمام ابعاد زندگی رو در برمیگیره سعی می کنیم که چیزی که در حد توانمان هست رو دریغ نکنیم و کلی از این دست حرفها....
باباشون هم از بیانات نغز و دلکش و امیدوارکننده ی من خوشش اومد و در این حقیر جَنَم زندگی رو دید البته با کلی تحقیق و بالاخره راضی شدن اما پروژه ی جدیدی شروع شد که فکرش رو هم نمی کردم با کلی مخالفت رو به رو بشه!
اون هم مسئله بر پایی مراسم عروسی و مهریه بود و آداب و رسومی که نمیدونم از کجا وحی شدن!!!
که جز سنگ انداختن جلوی پای جووونها فایده ی دیگه ای ندارن!
البته من برام خیلی مهم بود که نظر خود فاطمه خانم چیه؟! که خوب با توجه به اینکه معرفشون سید هادی بودن مواضع شخصی ایشون تا حدودی برام قابل پیش بینی بود...
اما با این حال به صورت شخصی ازشون پرسیدم و از اونجایی که میدونستم خانم ها ظرافت طبع دارند به خودم گفتم تا جایی که برام مقدور باشه، براشون کم نگذارم...
ایشون هم از نوع پیگیری من ابراز خرسندی کرد منتها به لطف خدا هم عقیده با من بودند، در نهایت طبق نظر من و فاطمه خانم که با هم هماهنگ بودیم با یه مراسم ساده که یه جور قبح شکنی برای هر دو خانواده محسوب میشد ما رفتیم سر زندگیمون...
بعد از ازدواجم سر همین قضیه رفت و آمد ما با خانوادم خیلی کمتر شده بود، هرچند که بابام چند وقتی یکبار زنگ میزد که کم و کسری نداشته باشم که کمکم کنه، ولی وجدان من اجازه نمیداد قبول کنم و عملا در یک شرایط اقتصادی افتضااااح در حال سپری کردن دوران ناب اوایل ازدواج بودم!!!!
فاطمه خانم، همسرم هم با این حال که بزرگوارانه من رو همراهی میکرد و چیزی نمی گفت، ولی بالاخره من در مقابلش احساس مسئولیت میکردم که چنین شروع رویایی رو برای زندگیش رقم زدم!!!
بعضی وقتها از شدت فشار مالی با خودم میگفتم شاید باید صبر میکردم...
شاید نباید یه نفر دیگه رو اینطوری اسیر خودم میکردم....
وسط همین بحران زندگیه تازه شروع شده بودم که یه روز گوشیم زنگ خورد...
شیخ مهدی بود که جویای احوالم شده بود...
دعوتمون کرد برای آخر هفته که با خانمم بریم منزلشون...
حقیقتا خیلی خوشحال شدم، پیشنهاد رد نشدنی بود، کمترین اثرش این بود که با دیدن مهدی از حجم فشار روحیم کم میشه...
روز مهمونی، خانمم یه کیک درست کرد که دست خالی نباشیم و راه افتادیم سمت خونه ی شیخ مهدی...
جلوی در خونه ای که آدرسش را داده بود رسیدیم زنگ رو که زدیم مهدی خودش درب رو باز کرد و با روی خوش ازمون استقبال کرد ...
خونه ی ساده و صمیمی داشت...
خانم ها سریع با هم صمیمی شدن و رفتن توی آشپزخونه و مشغول صحبت با هم بودن...
منم گوشه اتاق آروم نشسته بودم که شیخ مهدی گفت: چیه آقا مرتضی چی شده توی فکری؟
چرا کشتیات غرق شده؟!
نفس عمیقی کشیدم و حرف دلم رو که چند ماه بود ذهنم رو حسابی درگیر کرده بود را زدم و گفتم: شیخ مهدی درسته فقه و اصول لازمه، لمعه و عقاید خوبه و باید باشه، اما مگه دین برای همه ی ابعاد زندگی آدم نیست!!!!
مگه ما طلبه ها که ادعای دین داریم و میگیم دین برنامه ی کاملیه برای تمام ابعاد زندگی هست، واقعا چرا نقشی توی اقتصاد نداریم؟! توی روانشناسی نداریم؟! توی فلسفه خیلی کم رنگ وارد شدیم! سیاستم که دیگه هیچی نگم بالکل از دین جدا کردیم!!!!
مگه غیر از اینه که امام علی علیهالسلام که جونم فداش، ثروتمندترین شخص زمان خودش بود، اصلا همون فدک بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها قیمت اون زمانش میلیاردها تومان بود که به داد دل فقرا می رسید یا اصلا از اصل پیامبرمون بعد از نبوتش تشکیل حکومت اسلامی داد مگه این غیر از کار سیاسیه...
خوب چرا باید ما که ادعای راه اونها رو داریم اینقدر لنگ بزنیم؟! چرا باید اینقدر محدود باشیم؟!
خصوصا توی وضعیت خراب اقتصادی_ سیاسی الان ما! اصلا چرااااااا نباید توی تیم مذاکره کننده ی ما دو تا طلبه ی کاربلد سیاسی باشه که رو دست نخوریم!!!!!
شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف میکرد ...
🔸ادامه دارد ...
<<━━⊰♡❀💐❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀💐❀♡⊱━━>>
🇮🇷 #مزد_خون 🇮🇷
#بر_اساس_واقعیت
📖 قسمت چهاردهم
شیخ مهدی لبخند تلخی زد و در حالی که لیوان شربت رو تعارف میکرد گفت: آقا مرتضی تمام حرفهات درسته! همشون هم حقه!
ولی متاسفانه یه سیاستی که منفعت طلب هست ایجاب میکنه بگه: طلبه فقط باید کارش به درس و بحثش باشه!
این سیاست بد از همون زمان اهل بیت(ع) بوده!
اصلا مشکلی که با اهل بیت(ع) داشتن همین بود که اهل بیت(ع) می گفتن: دین برای تمام زندگیه که طعم بهتر زندگی رو توی همین دنیای محدود بهتون نشون بده تا بهتر لذت ببرید بهتر شاد باشید بهتر بهم محبت کنید بهتر کار کنید بهتر خرج کنید روابط بهتری داشته باشید....
اما خوب در مقابلش همون منفعت طلب ها بهشون می گفتن: شما درس احکام و اخلاقتون رو بدید کاری به سیاست و اقتصاد و روحیه و بهتر زندگی کردن مردم نداشته باشید!!!!
چراااا حالا این عده اینجوری میگن؟! چون یه ویژگی بدی توی بعضی آدمها هست داداش اسمش هست تک خوری! یعنی فقط خودم حالم خوب باشه! فقط خودم لذت ببرم! فقط خودم پولدار باشم! فقط خودم زندگی کنم بقیه به فنا....
خوب الان هم این قضیه ادامه داره تا امام زمان بیاد دیگه!
اصلا یکی از ویژگی های اصلی زمان ظهور اینه حکومت و تمام ابعاد زندگی مردم زیر سایه ی دین هست که همه ی مردم بهرهمند میشن و همه چی عالی و متعالیه...
ولی خوب حضرررررت شیخ خودت که بهتر میدونی ظهور وقتی اتفاق می افته که به قول گفتنی چهار نفر باشن امامشون رو یاری کنن برای حکومت داری! یعنی به قول شما اقتصاد دینی بلد باشن، سیاست دینی بلد باشن، روانشناسی و فلسفه ی ديني بلد باشن...
نذاشتم ادامه بده و معترض گفتم: خوب مگه ما ادعا نداریم انقلاب ما مقدمه ی ظهور هست کو پس کو!!!!
شیخ مهدی گفت: اول شربتت رو بخور دهنت شیرین بشه...
بعد هم گفت: حالا چون شما خبر نداری که دلیل نمیشه بگیم هیچ کاری نشده اخوی...
بععععله کم کاری هست قبول!
دستای پشت پرده تلاششون رو میکنن که کاری پیش نره قبول!
اما دیگه اینجوریم نیست بگیم هیچ کاریم نکردیم و دست روی دست گذاشتیم!
ما توی همین زمونه هم با همین وضعیت که گفتی افرادی رو داریم که مجموعه ی آموزشی قوی دارن با همین رویکردها...
طلبه های متخصصی که تمام ابعاد دین رو در نظر میگیرن نه فقط یه بخش خاص! از دکتری اقتصاد اسلامی گرفته تا سیاست و روانشناسی اسلامی و فلسفه ی اسلامی و....
باورم نمیشد!!!
گفتم: حاجی جدی میگی واقعا هست!!!
با لبخند سری به نشانه ی تایید تکون داد و گفت البته هنوز هم آدم های منفعت طلبی هستن که میگن طلبه چکار داره به این حرفا !!!
این آخوندا به همه چی زندگی آدم کار دارن!
ولی خوب معلومه که غرضشون چیه! منفعت شخصی خودشون!
اما هستن هر چند اندک کسانی مثل علامه مصباح که درک درستی از دین دارن و چنین مجموعه ی آموزشی قوی رو راه اندازی کردن...
با این حرف شیخ مهدی انگار تمام نداری ها و فشارهای سخت اول زندگیم رو یادم رفت، کلی ذوق کردم و انگیزه گرفتم که منم یکی از همین طلبه ها باشم...
خیلی جدی تصمیم گرفتم منم عضوی از مجموعشون بشم با همون حالت شعف که لیوان شربت رو سر می کشیدم و دلم احساس خنکی دلچسبی رو حس کرد، پرسیدم حاجی کجاست این موسسه و مجموعه ای که میگی؟! شرایطش چه جوریه؟!
شیخ مهدی در حالی که لیوانهای شربت رو جمع میکرد و بلند میشد گفت: خیلی دور نیست قم المقدسه...
تا اسم قم اومد هم خوشحال شدم...
هم دلم لرزید...
اگه فاطمه همراهم نیاد چی...
اگه بخواد پیش خانوادش بمونه...
اگه خانوادهامون مخالفت کنن!!!
مثل اینکه این چالش زندگی ما تمومی نداره...
این فکرها حالت چهره ام رو دوباره ریخت بهم، که مهدی انگار فکرم رو خونده باشه گفت: تویی که من می بینم برای رسیدن به خواسته هات همیشه تلاش کردی، نگران نباش به قول گفتنی یا راهی خواهی یافت یا راهی خواهی ساخت...
بعد هم به شوخی گفت هر چند که طول میکشه جاده جدید به قم بسازی!صبر لازم است صبر...
و ادامه داد: حالا قیافت رو درست کن!!
خوبه اومده مهمونی...
لبخندی زدم و گفتم: بیا حاجی اینم قیافه ی خوب ! ولی خدایش کاری ندارم، من فکر کنم کلا توی زندگیم با چالش مشکلات عقد اخوت خوندم !!!
نشد من نیت یه کاری رو بکنم یه سنگی جلوی راهم نباشه!!!
مهدی سفره رو داد دستم و گفت: زحمت پهن کردنش رو بکش تا من بقیه وسایل رو بیارم ضمنا داداش یعنی نمیدونی اگر چالش تموم بشه زندگی تموم میشه...
انسان تا وقتی زنده است نبض قلبش مرتب بالا و پایین میره...
وقتی هم میمیره که، قلبش به ثبات برسه!
خوب زندگیم همینه...
برو خوشحال باش نبض زندگیت می زنه!
اگه یه روز احساس کردی توی زندگیت چالشی نداری، همه چی جوره و به ثبات رسیدی بدون دیگه تموم شدی....
🔸ادامه دارد ...
part02_salam bar ebrahim.mp3
9.7M
📚کتاب صوتی
#سلام_بر_ابراهیم۲
🕊زندگینامه و خاطرات شهید بی مزار ابراهیم هادی
قسمت 2⃣
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چادری شدن دختر ایرانی مقیم انگلیس در #مقتل شهید علی وردی (خیابان ورزش) در
#هیات #دختران_انقلاب
💢این دختر خانوم وقتی فیلم نحوه شهادت آرمان در صفحه دختران انقلاب را می بیند خانواده اش را از انگلیس رها میکند و میاد ایران و سراغ دختران انقلاب....به اتفاق دختران انقلاب و با بی تابی تمام و اشک چشم به ملاقات مادر آرمان میرود..... وقتی #مادر_آرمان برایش از ناراحتی آرمان به خاطر شنیدن خبر چادر کشیدن میگوید،تصمیم می گیرد #موهایش را کامل بپوشاند و به حمدالله در #هیات #دختران_انقلاب در #مقتل شهید به دست خانواده شهید آرمان علی وردی #چادری میشود...
✅و در آخر پیام این بانو به دنیا را به زبان انگلیسی ببینید...
#روز_دختر_مباااااارک🌷❤️
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
حضرتاقامیگه:
جوانانعزیزدرراهتحصیلاتخود
ناامیدنشوید..!!
آیندهکشوردردستانشماهاست(:
منامیددارمکهقطعاشماکشوررابه
بالاترینقلهموفقیتمیرسانید🖐🏻
#علمدارسرافراز
#فرماندهجانباز
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
#کراماتشهدا
شهیدیکهدرآغوشامامزمان(عج)جانداد.
درلحظهیشهادت
لبخندزیباییبرلبانشبود
بعدهاپیغامدادوگفت:
اینبالاترینافتخاربودڪہمن
درآغوشامامزمان(عج)جاندادم
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
#یادشهداباصلوات
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 صحبتهای تکان دهندهی رزمنده #فاطمیون
🔹همیشه با خودم میگفتم اگر در کربلا بودم من هم در کنار امام حسین(ع) میایستادم.
🔹نمیتوانستم بنشینم و ببینم که دوباره قصهی اسارت تکرار شود.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
مرگ یا شهادت_1455888598.mp3
6.07M
📎مرگ میخوای یا #شهادت؟؟!!
#دعا کنید نمیرید ..
حیف نیست بچه هیئتی به اربابش اقتدانکنه؟
مگه ما از #شهدا چی میخواییم!؟
🎙#حاج_حسین_یکتا
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣