✅ داستان کوتاه (157)
🌷 دست امام زمان (ع) شفاست
اسماعیل بن عیسی هرقلی می گوید: هنگامی که در قریه هرقل (در عراق) زنـدگی می کردم، در ایام جوانی، زخمی به اندازه یک مشت انسان در ران چپم پیـدا شـد که در بهـار می ترکیـد و خون و چرك از آن می رفت و درد آن مرا از کارهـایم باز می داشت. روزي به حله آمدم و به خانه سـید بن طاووس، عالم #باتقوای شیعه رفتم و از نـاراحتی خود نزد او درد دل کردم و گفتم: می خواهم در شـهر، آن را معالجه کنم.
سید، پزشکان حله را حاضر نمود و محل درد را معاینه کردند و گفتند: این زخم در بالاي رگ اکحـل قرار گرفتـه و معـالجه اش خطرنـاك اسـت. زیرا این جراحت را بایـد از ریشه بریـد. در این صورت رگ بریده می شود و او می میرد.
سید به من فرمود: می خواهم به بغداد بروم. تو هم بیا! شاید پزشکان متخصصی باشند و معالجه ات کنند.
وارد بغداد شدیم. سید در آنجا نیز پزشکان را خواست و محل زخم را دیدند. آنها نیز همان پاسخ پزشکان حله را داده بودند، لذا خیلی ناراحت شدم. گفتم حالا که به بغداد آمده ام، براي زیارت به سامرا می روم و از آنجا به وطن بازمی گردم. سـید این فکر را پسـندید و من اثاث خود را نزد سید گذاشتم و حرکت کردم.
وارد سامرا شـدم. قبور امامان را زیارت کردم. آنگاه به سـرداب مقدّس امام زمان رفتم و پاسـی از شب را در سـرداب گذراندم و مناجات کردم و از خـدا و امامـان یاري طلبیـدم. تا روز پنـج شـنبه در سامراء مانـدم ، سـپس کنار دجله رفتم، و غسل کردم و لباس پاکیزه پوشیدم و ظرف آبی را که همراه داشتم پر کردم و بیرون آمدم که به زیارتگاه برگشته و یک بار دیگر نیز زیارت کنم.
در آن حـال دیـدم چهـار نفر سواره از دروازه شـهر سـامرا بیرون می آینـد. چون در اطراف زیارتگـاه عـده اي از بزرگان عشایر زندگی می کردند، گمان کردم سواران از آنها هستند. وقتی به هم رسـیدیم، دیدم دو نفرشان جوان هسـتند. یکی از آنها تازه موي صورتش روییده است، و هر چهار نفر شمشـیري حمایل دارند. دیگري پیرمردي بود که نیزه در دست داشت، و نفر بعدي نقاب به صورت زده و قبایی روي شمشیر پوشـیده و گـوشه آن را از بغـل گذرانـده بود.
پیرمرد نیزه دار در طرف راست من ایسـتاد، و آن دو جوان هم در طرف چپ ایستادند، و شخص قباپوش هم در وسط راه من قرار گرفت. به من سلام کردند. پاسخ دادم. شخص قباپوش به من گفت: تو فردا می خواهی نزد خویشانت بروي؟
گفتم: آري.
گفت: بیا جلو، زخمی که تو را اذیت می کند، ببینم.
من مایل نبودم که آنها با من تماس داشته باشند و با خود فکر می کردم اینها از عشایرند و از نجاست پرهیز ندارند و من هم تازه از آب بیرون آمده ام و لباسم هنوز تر است. با این حال نزد وي رفتم و او دستم را گرفت و به سوي خود کشید. خم شد و دستش را روي زخم گذاشت. آن را چنان فشار داد که دردم گرفت، سپس برگشت روي اسب قرار گرفت. آنگاه پیرمردِ نیزه به دست گفت: اسماعیل راحت شدي؟
من تعجب کردم که از کجا اسم مرا می داند. گفتم: من و شما ان شاء الله راحت و رستگار هستیم .
پیر مرد گفت: این آقا، امام زمان است.
من دویدم و رکابش را بوسیدم. امام حرکت کرد. من در کنارش می رفتم و التماس می کردم.
امام فرمود: برگرد!
عرض کردم: هرگز از شما جدا نمی شوم.
فرمود: صلاح تو در این است که برگردي.
و من سخنم را تکرار کردم: برنمی گردم.
پیر مرد گفت: اسماعیل! حیا نمی کنی که امام دو بار به تو گفت برگرد و گوش نمی کنی؟
این سخن در من اثر کرد، ناچار ایستادم.
امام چند قدم رفت. آنگاه متوجه من شد و فرمود: چون به بغداد رسیدي، حتماً منتصر، خلیفه عباسی تو را می طلبد و چیزي به تو می دهد ولی از او قبول مکن و به فرزندم سید بن طاووس بگو: نامه اي به علی بن عوض بنویسد و تو را سفارش کند و من به او می گویم هر چه خواستی به شما بدهد.
سپس همه حرکت کردنـد و رفتنـد و من همچنان ایسـتاده به آنها نگاه می کردم تا از نظرم دور شدنـد، و من از جدایی آن حضرت بسیار تأسف خوردم. ساعتی همانجا نشستم. به حرم مطهر رفتم. خدّام حرم که مرا دیدند، گفتند: حالت دگرگون است. درد داری؟
گفتم: نه.
گفتند: کسی با تو نزاع کرده؟
گفتم: نه. من از آنچه شـما می گویید، اطلاعی ندارم. ولی آیا سوارانی را که از اینجا گذشـتند، دیدید؟
گفتند: ایشان از بزرگان محل بودند.
گفتم: از بزرگان نبودند. یکی از اینها امام زمان (ع) بود.
گفتند: آن پیرمرد یا آن مرد قباپوش؟
گفتم: همان قباپوش.
گفتند: زخمی که داشتی به او نشان دادي؟
گفتم: خود او بـا دست، آن را فشـار داد و مرا به درد آورد.
پس از آن رانم را بـاز کردم دیـدم از آن زخم اثري نیست. ران دیگرم را نیز باز کردم اثري از زخم ندیدم.
خدّام وقتی متوجه قضیه شدند به سوي من هجوم آوردند و لباسم را براي تبرك پاره پاره کردند ...
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 166
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ خصلتهای حیوانی انسان در چه صورتی کنترل می شود؟
🌷 امام خامنه ای:
فلسفه ی آفرینش انسان این است که آن استعدادهای برجسته ی مثبتِ مفید و ممتاز از لحاظ ارزشهای الهی، با اختیار خود انسان و با مجاهدت انسانی، غلبه پیدا کند بر آن خصلتهای حیوانیت و سَبُعیت؛ که اگر این غلبه پیدا شد، آن وقت همان استعدادهای حیوانی هم جهتگیری درستی پیدا خواهد کرد.
روح تعرض و تطاول اگر چنانچه در خدمت #تقوا قرار گرفت، از تعرض به حریمهای مقدس - حریمهای انسانی، حریمهای اجتماعی، حریمهای اخلاقی - جلوگیری خواهد کرد؛ در یک جهت درستی به کار خواهد افتاد. (1391/7/20)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات در زندگی فردی و اجتماعی
پند 237
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
🌷 درس اخلاق آیت الله خوشوقت
⚫️ دو گناه قلبی
✳️ س: با توجه به آیهی «اِن تُبدُوا ما فِی اَنفُسِکُم اَو تُخفُوهُ یُحاسِبکُم بِهِ اللّهُ» آیا با افکار بد و نیّتهایمان هم مجازات و محاسبه میشویم؟
🌸 ج: کارها دو جور هستند: گاهی با اعضا و جوارح بیرونی انجام میگیرند؛ مثل دست، پا، زبان، چشم و گوش. کارهایی که با اینها انجام میدهیم یک طرف. در کارهایی که در ذهنمان انجام میدهیم مثل نیّتهای بد، نقشههای بد، گمانهای بد، چشم و گوش و دست و پا دخالتی ندارند. در همان قلب، ذهن و مرکز تصمیمگیری است.
در قلب، دو گناه بیشتر وجود ندارد: یکی #تکبّر و دیگری #سوءظن. اگر باور انسان این باشد که من بالاتر از دیگران هستم، گر چه هنوز در بیرون کاری نکرده است، اما همین #گناه - کبیره است.
دوم سوء ظن است. مثلاً کسی به مغازهای رفته و ما بدون اینکه ببینیم یا بشنویم یا دو شاهد عادل شهادت دهند و بدون اینکه از هیچ راهی یقین حاصل کرده باشیم، نسبت به عمل کسی بدگمان شویم و فکر کنیم به آنجا رفته که مثلاً کار حرامی انجام دهد. این دو #گناه، قلبی است و افکار و نیتهای دیگر، #گناه نیست.
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (158)
🌷 درسی از عیسی (ع)
حضـرت عیسـی (ع) همراه یارانش از محلی می گذشـتند، سگ مرده ای را دیدنـد که در گوشه اي افتاده و بوي گند و زننده اش همه جا را پر کرده بود. یاران حضرت گفتند: چقدر این سگ بد بو است!
حضرت عیسی (ع) براي آنکه به آنها یاد بدهد که در کنار عیبها خوبیها را نیز ببینند فرمود: چقدر دندانهاي این سگ، سفید است.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 213
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ وجه مشترک رسانه های دشمن با برخی از رسانه های داخلی در چیست؟
🌷امام خامنه ای:
در داخل، متأسفانه زبانهای #بیتقوا، قلمهای #بیتقوا و حنجره های #بیتقوایی هستند که همان حرفهای دشمن را که به قصد نومید کردن و افسرده کردن مردم گفته می شود، تکرار می کنند؛ آحاد مردم به اینها نباید اعتنائی کنند. فردای این ملت، فردای روشنی است. فردای این انقلاب، فردای عزتمدارانه ای است. فردای این کشور و این ملت، فردائی است که ان شاءاللّه به توفیق الهی برای همه الگو خواهد شد. (6/3/1392)
✍️ شرح: #بیتقوایی یعنی ترک #واجبات و انجام #محرمات در زندگی فردی و اجتماعی
پند 238
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ کدامیک بیشتر باعث فساد و گناه می شود؛ فقر یا ثروت؟
🌷 امام علی (ع)
فراوانی ثروت، عقلها را فاسد مىكند و منشأ گناهان مىشود.
📖 كثرَةُ المالِ تُفسِدُ القُلوبَ وتُنشِئُ الذُّنوبَ
📚 غرر الحكم: ۷۱۰۹
✍️ شرح:
◀️ فقرا بیشتر دچار فساد جنسی اند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا دزدی های بزرگتری می کنند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا بیشتر ظلم می کنند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا بیشتر دچار فساد اقتصادی اند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا بیشتر آدم می کشند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا بیشتر دچار طلاق می شوند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا بیشتر قوانین را زیر پا می گذارند یا ثروتمندان؟
◀️ فقرا بیشتر اهل رشوه دادن و رشوه گرفتنند یا ثروتمندان؟
◀️ ظالمان بزرگ تاریخ، فقرا بوده اند یا ثروتمندان؟
◀️ و و و ...
🔻 از آن طرف:
◀️ ثروتمندان بیشتر اهل رعایت حلال و حرامند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر اهل مسجد و نمازند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر اهل روزه و ماه رمضانند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر اهل روضه و هیئتند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر اهل جمعه و جماعتند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر اهل جنگ و جبهه اند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر انقلابی اند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر ولایی اند یا فقرا؟
◀️ ثروتمندان بیشتر قوانین را رعایت می کنند یا فقرا؟
◀️ و و و ...
✅ حالا معلوم شد چرا پیامبر اکرم (ص) فرمود: «الفقرُ فَخری: افتخار من این است که فقیرم»؟
🔹 پس چرا ثروتمندی را مساوی خوشبختی می دانیم و فقر را مساوی بدبختی؟
🔹چرا ثروتمندان را خوشبخت می دانیم و فقرا را بدبخت؟
🔹چرا حسرت زندگی ثروتمندان را می خوریم؟
🔹چرا ثروتمندان را باکلاس می دانیم و فقرا را بی کلاس؟
🔹 چرا به ثروتمندان بیشتر احترام می گذاریم و به فقرا کمتر؟
🔹 چرا بیشتر ما دنبال ثروتمند شدنیم؟
🔹 چرا ثروتمندان را پیشرفته می دانیم و فقرا را عقب مانده؟
✅ اما معیار روشنتر و بهتر، #تقواست: ان اکرمکم عند الله #اتقاکم: هر کس کمتر #گناه کند، پیش خدا عزیزتر است. پس پیش ما هم باید عزیزتر باشد. نه ثروتمند شدن، ارزش و هدف است و نه فقیر ماندن و فقیر نگه داشتن دیگران هدف است.
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ ظلم به نفس چیست؟
🌹 جواب خدای #متقین:
هر کس از حدود خدا تعدی کند، ظلم به نفس کرده است.
✍️ شرح: حدود خدا همان واجبات و محرمات است. ترک #واجبات و انجام #حرامها ظلم به نفس است. کسی که چنین کند، چون خودش را در معرض بدبختی قرار داده، به خودش ظلم کرده است.
📖 منْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ (طلاق، 1)
آیه شماره 125
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (159)
🌷 داود و حزقیل
روزي حضرت داود (ع) قبل از پیامبری اش، از شهر بیرون آمد و به سوي کوهی حرکت نمود. در آن حال مشغول خواندن زبور بود. وقتی که زبور را می خواند، کوه و دشت و پرندگان و چرندگان با او هم آواز می شدند!
داود به کوه رسـید. در بالاي کوه یکی از پیـامبران به نـام حزقیـل سـاکن بود، او از هم آهنگی سـنگ ها و کوه ها و حیوانات متوجه شد شخصی که می آید داودِ پیامبر است. داود از حزقیل اجازه خواست نزدش برود، او اجازه نداد.
داود سخت گریست. خداوند به حزقیل وحی کرد به داود اجازه ملاقات بده و او را سرزنش مکن.
حزقیل برخاست و دست داود را گرفت و بالاي کوه برد. داود (ع) گفت: اي حزقیل! آیا لحظه اي شده فکر گناه کنی؟
حزقیل گفت: نه.
داود پرسید: هیچ دچار عجب و خودبینی شده اي؟
حزقیل گفت: نه!
داود پرسید: هرگز دل به دنیا داده اي و از شهوت و لذتش خواسته اي؟
گفت: آري! گاهی چنین شده ام.
پرسید: آنگاه که اندیشه ي دنیا به دلت راه یافت چه کردي؟
گفت: وقتی چنین شدم به این دره رفتم و عبرت گرفتم.
حضـرت داود خود به آن دره رفت. در آنجـا تختی از آهن بود و جمجمه ي پوسـیده و اسـتخوان هـاي از میان رفته و لوحی از آهن که نوشته اي در آن بود. داود آن لوح را خواند. نوشته شده بود:
من ازوي پسـر مسـلم هسـتم. هزار سال سـلطنت کردم. هزار شـهر ساختم. هزار دختر گرفتم. ولی در آخر، بستر من خاك شد و بالینم از سنگ و همنشین هایم کرمها و مار. هر کس از وضع من با خبر شد، فریب دنیا را نخورَد.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 206
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ محیطهای معنوی چه خاصیتی دارند؟
🌷امام خامنه ای:
گاهی انسان در یک محیطی قرار می گیرد که محیط، محیط تضرع و گریه و توجه است؛ همه ی دلها به سوی خداست، همه ی اشکها جاری است؛ اینجا حالت تضرع برای انسان آسانتر دست می دهد. این، محیط مساعد است. محیط مساعد، #خودسازی را آسان می کند. یکی از محیطهای مساعد، خود مجموعه ی حالات دفاع مقدس بود؛ اما محیط مساعد، خود بسیج است. شما که در این مجموعه هستید، در واقع در یک فضای مساعدی برای #خودسازی هستید. #تقوا، #خویشتنداری، دوری از گناه، انجام فرائض، نماز خواندن به صورت فرصتی برای انس با خدای متعال، توجه به معانی نماز، حضور قلب، تمرکز در حال نماز؛ اینها ابزارهای #خودسازی است. وقتی شما در محیط مساعد قرار می گیرید، این ابزارهای #خودسازی بهتر به شما کمک می کند، بیشتر به شما کمک می کند. (1391/7/24)
✍️ شرح: #تقوا، #خویشتن داری و #خودسازی و #مراقبت یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات در زندگی فردی و اجتماعی
پند 239
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
💠 درس اخلاق آیت الله خوشوقت
📚 دستورالعمل سعادت بشر
پیغمبر اکرم به همه انسانها خطاب کرد: «یاد بگیرید.» پس همه باید یاد بگیرند. این عذر پذیرفته نیست که بگویی: «نمیدانستم.» باید یاد بگیری.
اول باید یاد بگیری و وقتی یاد گرفتی، دیگر نمیتوانی عمل نکنی.
بعد میگویند: «عمل کن!» چون اگر عمل نکنی، خطرناک است؛ یعنی کاری میکنی که انسانها در جامعه فاسد و ضایع شوند و از انسانیت ساقط شوند.
کسی که به دستور اسلام عمل نمیکند، چنین جنایتی مرتکب میشود.
اینهمه انبیا پای همین دستورالعملِ زندگی انسانها کشته شدند. خون اینهمه شهید پای این موضوع ریخته است؛ چون برنامه سعادت همه انسانها در این است. تا این حد ارزش دارد.
سعادت همه انسانها چقدر میارزد؟ این دستورالعمل، اینقدر ارزش دارد. سعادت آنها را بناست این دستورالعمل تأمین کند.
چیزهای دیگر سعادت را تأمین نمیکند. قرنها است مردم دارند علوم دیگر را پیاده میکنند، اما تأمین نشده است. اگر یک بار این دستورالعمل را پیاده کنند، انسان میبیند به عنوان نمونه در یک شهر، دیگر دزد گیر نمیآید. لذا ارزش و اهمیت فراوانی دارد.
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ دشمنان #تقوا در خانه و آزمایشات #تقوا در درون خانه، چیست؟
🌹 جواب خدای #متقین:
اى مؤمنین! بعضى از همسران و فرزندان شما دشمن #تقوای شما هستند. پس از آنان بر حذر باشيد که مبادا شما را #بی_تقوا کنند. اگر عفو كنيد و از آنها بگذريد و بدیهایشان به خودتان را نديده بگيريد، كارى خدايى كرده ايد؛ چون خدا هم آمرزنده و مهربان است * قطعاً اموال و اولاد شما وسیله آزمايش #تقوای شما هستند. اگر در این آزمایش موفق شوید، نزد خدا مزدی بزرگ دارید * پس تا آنجا كه مى توانيد #تقوا پیشه کنید و حرف خدا را بشنويد و از دستورات #واجب و #حرام خدا #اطاعت كنيد.
✍️ شرح: آزمایشهای #تقوا در خانه، همان #واجبات و #محرماتی است که هر روز در مواجهه با اعضای خانواده و اموال پیش می آید.
📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ * إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم (تغابن، 14 تا 16)
آیه شماره 126
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (160)
🌷 مزد عجیب معلم دین
رسول خدا (ص) می فرماید:
روز قیامت عالِمی را به پاي حساب می آورند. می بیند ثواب و کارهاي نیک او مانند ابر متراکم و یا یک کوه سر به فلک کشیده است. به خدا عرض می کند:
خدایا! این همه حسنات از کجا به من رسیده؟ من که چنین کارهاي نیکی انجام نداده ام.
خطاب می رسد: این، پاداش علم دینی است که به مردم یاد دادي، و آنها پس از تو به آن عمل کردند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 28
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen