🔸🔹 آرامش در مصیبت 🔹🔸
در قسمتی از دعای پیامبر صلی الله علیه و آله در شب نیمه شعبان میخوانیم :
وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا يَهُونُ عَلَيْنَا بِهِ مُصِيبَاتُ الدُّنْيَا. خدایا! و از #يقين به قدری [به ما] عنایت کن كه گرفتاریهای دنيا را بر ما آسان سازد.
♨️ بلا برای کافر و مسلمان هست. اما خدا چیزی به مسلمان میدهد به نام یقین که آن مصیبات برای او آسان میشود. مانند #امام_حسین علیه السلام که در شهادت علی اصغر فرمودند : "هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللّهِ"
خدایا! چون تو میبینی، این مصیبتهایی که بر من وارد میشود؛ برایم آسان است.
🏘 مثال دیگر اینکه چند تا دزد به خانهای حمله میکنند. ترس، صاحبخانه و زن و بچهاش را میگیرد. همین اشخاص اگر بدانند دویست نفر مسلح، نگهبان خانه هستند؛ دیگر ترس و دلهره خواهند داشت؟! آنکه یقین به قدرت و عظمت خدا دارد، در برابر فشارهای دنیا میگوید : "خدا هست. میبیند. اگر لازم باشد کنترل میکند." لذا ضعف اعصاب برای مؤمن معنا ندارد.
#نکته_های_ناب
🌿حاج آقا سید مجتبی موسوی درچه ای
═══✼🏴🏴🏴✼═══
@mousavidorcheh_ir
🔍 اتفاقی نیست!! 🔎
🕌آیتالله بهاالدینی(ره) نقل میکردند که روزی رضا شاهِ ملعون، برای تحقیر و تنبیه یکی از علما [آیتالله بافقی (ره)] که در برابرِ نقشه او برای ترویجِ بیحجابی ایستاده بود؛ وارد حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) شد.
✍جمعیتِ زیادی در صحن، تجمع کردند. آن ملعون برای ترساندنِ مردم، بر روی بلندی ایستاد و نگاهی به جمعیت کرد. از بین مردم، جوانی را احضار کرد. وقتی آن جوان خود را به رضا شاه رساند، او را با شلیکِ چند گلوله به قتل رساند.
جوان دیگری را هم صدا زد و او را هم به همان شِکل، کُشت.
💢 آيتالله بهاالدینی(ره) میفرمودند : "من طبقِ اعتقادی که هیچ اتفاقی در این عالَم بدون دلیل نیست، به دنبالِ نشانیِ منزل یکی از آن دو جوان رفتم و از کارها و رفتار او پرسیدم."
🐈مادرش گفت : " پسرم چند جوجه در خانه داشت. دیروز گربهای آمد و یکی از آنها خورد. پسرم آن گربه را گرفت و مقداری نفت رویش ریخت و او را آتش زد! گربه در حیاط خانه میدوید و فریاد میکشید تا آنکه مُرد.
#خاطره
🌿حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
═══✼🏴🏴🏴✼═══
@mousavidorcheh_ir
🔰 روضه با اخلاص 🔰
📝رفیقی داشتم به اسم سید اسدالله که بعدها هم شهید شد. اهل قم بود. پدرش مغازه سوهانفروشی داشت. میگفت: « ما هر سال در خانهمان روضهخوانی داشتیم. یک جلسه روضه زنانه ساده که پذیراییاش فقط چایی بود! یک سال پدرم به علت اینکه کاسبیاش با مشکل مواجه شده بود، گفت امسال روضه برگزار نمیکنیم. قرار شد آن سال روضه برگزار نشود.
🔺پدرم خواب حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را دید که فرموده بودند : "چرا امسال روضه نگرفتهاید؟" پاسخ داده بود: از نظر مالی در فشار هستم. فرمودند : "این حرفها چیست؟! سریع جلسه را برپا کن!" بعد خودِ حضرت بلند شدند و یک سماور و قوری و تعدادی استکان آوردند و فرمودند : "این هم وسایل. دیگر چه میخواهی؟!" پدرم از خواب بیدار شد و سراسیمه به دنبال برپایی روضه رفت.»
👈 گاهی ممکن است یک جلسه روضه ساده اگر در آن #اخلاص باشد و فقط برای رضای خدا باشد، مورد قبول قرار گیرد؛ ولی یک جلسه دو سه هزار نفری قبول نشود.
🔍باید دقت کنیم با چه هدفی روضه میگيريم؟ با چه هدفی #گریه میکنیم؟ با چه هدفی روضه میخوانیم؟ با چه هدفی روضه میشِنویم؟ آیا این جلسه، ما را از نظر دینی #رشد میدهد؟ یعنی ما را برای انجام واجبات و ترک محرمات کمک میکند یا نه؟ این ملاکِ جلسات است.
#خاطره
☑️حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
═══✼🏴🏴🏴✼═══
@mousavidorcheh_ir
⚠️ تنهایی نمیشود..! ⚠️
💯 این یک واقعیت است که ما به تنهایی نمیتوانیم #رشدِ معنوی داشته باشیم. بنده در این عمرِ هفتاد ساله، با بزرگانِ زیادی زندگی کردهام. با بعضی شبانهروزی و بعضی را ساعاتی در خدمتشان بودم.
👆 نتیجه و حاصلِ آن #همنشینی ها این بود که تنها ممکن نیست کسی رشدِ معنوی کند! چون انسان برای رشدِ معنوی کمک میخواهد.
مگر اینکه کسی اصلاً رشدِ معنوی را قبول نداشته باشد و بگوید هر موقع پول و اموالم زیاد شد آن وقت رشد کردهام.
#نکته_های_ناب
☑️حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
═══✼🏴🏴🏴✼═══
@mousavidorcheh_ir